بهمن میرزایی؛ امیر برجسته؛ فرهاد رحمانی نیا
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر فعالیت هوازی با و بدون محدودیت جریان خون (BFR) بر لاکتات، کورتیزول پلاسما و محتوای پروتئین PGC-1α عضله بود.
روششناسی: پنج مرد سالم تمرین نکرده (با میانگین و خطای معیار سن: 02/1±4/33 سال؛ توده بدن: 69/4±64/79 کیلوگرم؛ قد: 02/9±4/173 سانتی متر؛ چربی بدن: 22/2±97/18 درصد) در دو وهله جداگانه مورد مطالعه قرار گرفتند: ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر فعالیت هوازی با و بدون محدودیت جریان خون (BFR) بر لاکتات، کورتیزول پلاسما و محتوای پروتئین PGC-1α عضله بود.
روششناسی: پنج مرد سالم تمرین نکرده (با میانگین و خطای معیار سن: 02/1±4/33 سال؛ توده بدن: 69/4±64/79 کیلوگرم؛ قد: 02/9±4/173 سانتی متر؛ چربی بدن: 22/2±97/18 درصد) در دو وهله جداگانه مورد مطالعه قرار گرفتند: (1) فعالیت هوازی به همراه BFR شامل راه رفتن بر روی تردمیل با شدت 40% از توان هوازی بیشینه (VO2max) و (2) راه رفتن در شرایط مشابه بدون BFR (به عنوان کنترل). نمونه های بیوپسی عضلانی قبل و 3 ساعت پس از هر وهله فعالیت از عضله پهن جانبی برای تعیین بیان پروتئین PGC-1α گرفته شد، نمونه های خونی نیز قبل از فعالیت، بلافاصله بعد از فعالیت و 2 ساعت بعد فعالیت جهت بررسی تغییرات لاکتات و کورتیزول خون از سیاهرگ بازویی گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که محتوای پروتئین PGC-1α سه ساعت پس از یک وهله فعالیت هوازی با BFR به طور معنیداری در مقایسه با گروه کنترل افزایش می یابد (05/0>P). لاکتات خون و کورتیزول در هیچ یک از نقطه های زمانی در گروه با و بدون محدودیت جریان خون افزایش معنیدار نشان ندادند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که در فعالیت هوازی با BFR، تحریک متابولیکی مکانیسمی برای تنظیم شبکه سیگنالی سلول جهت تحریک بایوژنز میتوکندری نیست. همچنین، بایوژنز میتوکندری یکی از مکانیسمهای احتمالی افزایش در توان هوازی به همراه تمرین با محدودیت جریان خون است.
زینب خضرایی گنجیفر؛ فرهاد رحمانی نیا
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین متغیرهای NT-ProBNP، گالکتین-3 و هورمون آلدسترون در اسکی بازان زبده استقامتی پس از اسکی حاد استقامتی در ارتفاع بود.
روششناسی: تعداد 24 اسکیبازان استقامتی نخبه مرد (سن: 25 سال؛ چربی بدن: 14 درصد) در دو گروه (تجربی، کنترل) 12 نفری تقسیم شدند. برنامه تمرینی اسکی صحرانوردی شامل مسیر اسکی 5/8 کیلومتر، میانگین ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین متغیرهای NT-ProBNP، گالکتین-3 و هورمون آلدسترون در اسکی بازان زبده استقامتی پس از اسکی حاد استقامتی در ارتفاع بود.
روششناسی: تعداد 24 اسکیبازان استقامتی نخبه مرد (سن: 25 سال؛ چربی بدن: 14 درصد) در دو گروه (تجربی، کنترل) 12 نفری تقسیم شدند. برنامه تمرینی اسکی صحرانوردی شامل مسیر اسکی 5/8 کیلومتر، میانگین زمانی 65 دقیقه و شدت میانگین معادل 90-70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود. مقادیر NT-proBNP با روش ELISA ارزیابی شد. یک هفته پس از اسکی، آزمون دویدن روی تردمیل با شیب و مسافت و زمان طی شده مشابه با پیست اسکی انجام شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد تنها بین متغیرهای گالکتین-3 با NT-ProBNP و هورمون آلدوسترون با NT-ProBNP در ارتفاع ارتباط معنی داری دارند (05/0p<).
نتیجهگیری: افزایش فشار فیزیولوژیکی روی قلب ناشی از قرار گرفتن در معرض هایپوکسی و کم آبی، احتمالاً موجب تغییرات هورمون آلدسترون و گالکتین-3 به عنوان یک مارکر فیبروتیک سلولی شده است.
محمد رضا فدائی چافی؛ فرهاد رحمانی نیا؛ حمید محبی؛ سید محسن مداح
دوره 4، شماره 1 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 1-14
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه تعیین اثر تمرین هوازی بر لپتین و تستوسترون سرم پسران چاق در مراحل مختلف بلوغ بود. روش پژوهش: تحقیق حاضر با طرح پیشآزمون و پسآزمون بهصورت مقطعی اجرا شد. آزمودنیها شامل 36 پسر چاق 12 تا 17 سال بودند که بر اساس مقیاس تانر در مراحل 2 (TS2) تا 5 (TS5) بلوغ قرار داشتند. آنها بر اساس بلوغ در دو گروه TS2, 3 (BMI: 22/5±41/29 کیلوگرم ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه تعیین اثر تمرین هوازی بر لپتین و تستوسترون سرم پسران چاق در مراحل مختلف بلوغ بود. روش پژوهش: تحقیق حاضر با طرح پیشآزمون و پسآزمون بهصورت مقطعی اجرا شد. آزمودنیها شامل 36 پسر چاق 12 تا 17 سال بودند که بر اساس مقیاس تانر در مراحل 2 (TS2) تا 5 (TS5) بلوغ قرار داشتند. آنها بر اساس بلوغ در دو گروه TS2, 3 (BMI: 22/5±41/29 کیلوگرم بر متر مربع، وزن: 7/16±61/76 کیلوگرم، سن: 94/0± 4/13سال، 19=n) و TS4, 5 (BMI: 88/3±92/30 کیلوگرم بر متر مربع، وزن: 48/16±57/93 کیلوگرم، سن: 48/1±9/14سال، 17=n) همسانسازی شدند و هرکدام نیز در دو گروه تمرین هوازی و کنترل قرار گرفتند. پس از اندازهگیریهای آنتروپومتریکی، سطوح سرمی لپتین و تستوسترون خون در حالت ناشتا اندازهگیری شد. گروه تمرین هوازی به مدت 12 هفته ، هفتهای 3 بار بهطور میانگین 30 دقیقه با شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه تحت نظر محقق دویدند. از پدومتر برای اندازهگیری سطح فعالیت بدنی و از نرمافزار N4 برای اندازهگیری انرژی دریافتی استفاده شد. از آزمونهای آماری t وابسته، آنالیز واریانس یکطرفه و دوطرفه برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: افزایش توده خالص بدن و کاهش درصد چربی بدن در گروه تمرین هوازی در هر دو مرحله بلوغ معنیدار بود (0/05≥P) و کاهش شاخص توده بدنی، کاهش توده چربی بدن فقط در گروه تمرین هوازی در سطح TS 4, 5 بلوغ معنیدار بود (0/05≥P). لپتین سرم در هر دو مرحله بلوغ کاهش داشت که فقط در گروه تمرین هوازی معنیدار بود (0/05≥P)؛ اما بین تغییرات آن در دو گروه تمرین هوازی و کنترل به تفکیک سطوح بلوغ، تفاوت معنیداری دیده نشد. آنالیز واریانس دوطرفه نشان داد بلوغ در تغییرات لپتین اثرگذار است (0/05≥P)؛ اما بین تأثیر تمرین هوازی بر کاهش لپتین و تغییرات تستوسترون آزمودنیها در دو مرحله بلوغ، تفاوت معنیداری دیده نشد. نتیجهگیری: تمرین هوازی در پسران نوجوان چاق میتواند منجر به تغییرات مطلوبی در ترکیب بدن گردد که با کاهش لپتین سرم همراه بود. با این حال بخشی از این تغییرات حاصل فرایند طبیعی رشد در دوران بلوغ است که با توجه به مرحله بلوغ آزمودنیها میتواند منجر به بروز پاسخهای متفاوتی به تمرینات هوازی گردد، هرچند به دلیل تعداد کم آزمودنیها نشان دادن آن در مورد لپتین سرم، بهخوبی امکانپذیر نبود.
بهمن میرزایی؛ فرهاد رحمانی نیا؛ امیر رشیدلمیر؛ مهدی قهرمانی مقدم
دوره 3، شماره 2 ، تیر 1392، ، صفحه 129-139
چکیده
چکیده
هدف: سالمندی در انسان با کاهش عملکرد و کارایی عصبی عضلانی همراه است. این امر تا حدودی توسط افزایش فشار اکسایشی و کاهش وضعیت آنتی اکسیدانی مرتبط شناخته شدهاست. اسید اوریک و بیلی روبین دو آنتی اکسیدان اصلی در جریان خوناند که با ظرفیت تام آنتی اکسیدانی ارتباط معنی داری دارند. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی اثر یک جلسه فعالیت مقاومتی ...
بیشتر
چکیده
هدف: سالمندی در انسان با کاهش عملکرد و کارایی عصبی عضلانی همراه است. این امر تا حدودی توسط افزایش فشار اکسایشی و کاهش وضعیت آنتی اکسیدانی مرتبط شناخته شدهاست. اسید اوریک و بیلی روبین دو آنتی اکسیدان اصلی در جریان خوناند که با ظرفیت تام آنتی اکسیدانی ارتباط معنی داری دارند. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی اثر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر ظرفیت تام آنتی اکسیدانی، بیلی روبین و اسید اوریک در مردان سالمند ورزشکار و غیرورزشکار بود.
روش پژوهش: 8 کشتی گیر سالمند (سن 98/1±75/59 سال، قد 08/7±25/172 سانتی متر، وزن 6/14±76 کیلوگرم) و 7 سالمند غیرورزشکار (سن 9/1±42/61 سال، قد 09/4±14/173 سانتی متر، وزن 15/8±71/79 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها برنامۀ تمرین مقاومتی را که شامل: پرس سینه، بازکردن زانو، کشیدن میلۀ لت، خم کردن زانو، جلوبازو، ساق پا و پشت بازو بود را با 60 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) و 8 تا 12 تکرار انجام دادند. نمونه های خونی در قبل، بعد و 24 ساعت پس از فعالیت از سیاهرگ بازویی جمع آوری شدند.
یافته ها: فعالیت مقاومتی تغییر معنی داری در هیچ یک از شاخص های مورد مطالعه ایجاد نکرد. اما، مقادیر پایۀ بیلی روبین تام و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی به طور غیرمعنی داری در گروه ورزشکار بالاتر بود.
نتیجه گیری: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد یک جلسه فعالیت مقاومتی تاثیر معنی داری بر وضعیت آنتی اکسیدانی سالمندان ورزشکار و غیرورزشکار نداشت.
واژگان کلیدی: آنتی اکسیدان، سالمندی، اسید اوریک، بیلی روبین، کشتی
حمید محبی؛ ارسلان دمیرچی؛ فراس حسینو؛ فرهاد رحمانی نیا
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1391
چکیده
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه اثر دو الگوی تمرین مقاومتی هرمی مسطح و دوگانه بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی بازیکنان جوان فوتبال بود.
روش پژوهش: برای این منظور، 39 فوتبالیست عضو لیگ برتر سوریه به صورت تصادفی انتخاب شده و به 3 گروه (هر گروه 13 بازیکن)، کنترل (سن: 6/0±76/17 سال، وزن: 4±9/71 کیلوگرم، قد: 5±2/176 سانتی متر، VO2max: 4/1±7/40 ...
بیشتر
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه اثر دو الگوی تمرین مقاومتی هرمی مسطح و دوگانه بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی بازیکنان جوان فوتبال بود.
روش پژوهش: برای این منظور، 39 فوتبالیست عضو لیگ برتر سوریه به صورت تصادفی انتخاب شده و به 3 گروه (هر گروه 13 بازیکن)، کنترل (سن: 6/0±76/17 سال، وزن: 4±9/71 کیلوگرم، قد: 5±2/176 سانتی متر، VO2max: 4/1±7/40 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه)، تمرین مقاومتی با الگوی هرمی مسطح (سن: 73/0±16/18 سال، وزن: 3/7±8/73 کیلوگرم، قد: 8/5±1/176 سانتی متر، VO2max: 6/3±3/42 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه) و تمرین مقاومتی با الگوی هرمی دوگانه (سن 63/0±46/17 سال، وزن: 6±9/71 کیلوگرم، قد: 7/6±1/176سانتی متر، VO2max: 2±2/41 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه های هرمی مسطح و هرمی دوگانه به مدت 8 هفته و هفته ای 3 جلسه (علاوه بر تمرینات عادی روزانه لیگ) در برنامه تمرین مقاومتی شرکت کردند. شاخص های آمادگی جسمانی و پیکرسنجی آزمودنی های گروه کنترل فقط تمرین عادی روزانه لیگ را انجام می دادند. آزمودنی ها قبل و بعد از 8 هفته تمرین مورد آزمون قرار گرفتند.
یافته ها: قدرت عضلانی و سطح مقطع عرضی ران پس از 8 هفته تمرین مقاومتی در هر دو گروه هرمی مسطح و هرمی دوگانه، به طور معنی داری افزایش یافت (05/0>P) با این حال در مورد سطح مقطع بازو، فقط در گروه تمرین هرمی مسطح تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0>P). همچنین، تفاوت معنی داری بین این دو گروه با گروه کنترل مشاهده شد (05/0>P). هر دو الگوی باردهی، تغییرات معنی داری در BMIو درصد چربی بدن آزمودنی ها ایجاد نکردند.
نتیجه گیری: از نتایج این مطالعه چنین نتیجه گیری می شود که تمرینات هرمی دوگانه و مسطح در افزایش قدرت و یا حجم عضلانی مزیتی نسبت به هم ندارند و این امر نظریه های موجود را مبنی بر برتری تمرینات هرمی دو گانه برای کسب قدرت و حجم عضلانی بیشتر در ورزشکاران را به چالش می کشد. از این رو، برای کسب اطمینان بیشتر و نتیجه گیری قاطع تر، نیاز به انجام تحقیقات بیشتر می باشد.
واژگان کلیدی: الگوی تمرین مقاومتی، آمادگی جسمانی، بازیکنان فوتبال.