عملکردهای قلبی، عروقی، تنفسی و کاردیومتابولیک در ورزش
کریم آزالی علمداری؛ بابک عبادی؛ هادی روحانی
چکیده
مقدمه و هدف: بسیاری از بیماریها سبب کاهش چگالی عروق کوچک در عضلات اسکلتی میشوند و تعیین کمّی اندازه اثر تمرینات ورزشی بر نسبت مویرگ به تار عضلانی میتواند در دقیقسازی نسخههای ورزشی ویژه افراد مستعد، کاربردی باشد.
مواد و روشها: جستجو برای مقالات انگلیسی در پایگاههای اطلاعاتی وب آو ساینس، اسکوپوس و پابمد بدون محدود کردن سال ...
بیشتر
مقدمه و هدف: بسیاری از بیماریها سبب کاهش چگالی عروق کوچک در عضلات اسکلتی میشوند و تعیین کمّی اندازه اثر تمرینات ورزشی بر نسبت مویرگ به تار عضلانی میتواند در دقیقسازی نسخههای ورزشی ویژه افراد مستعد، کاربردی باشد.
مواد و روشها: جستجو برای مقالات انگلیسی در پایگاههای اطلاعاتی وب آو ساینس، اسکوپوس و پابمد بدون محدود کردن سال انتشار تا فوریه سال 2023 انجام شد. اندازه اثر تفاوت(WMD) با فاصله اطمینان 95 % با استفاده از مدل اثر تصادفی انجام شد. همبستگی بین متغیرها با استفاده از فرارگرسیون مدل اثرات ثابت بررسی شد.
یافتهها: اندازه اثر کلی مستخرج از 308 آزمودنی مورد شمول در 22 مداخله تمرین ورزشی، برابر با 21/0 (26/0 تا 17/0 95% CI:) به دست آمد (014/0=p، 16/44=I2). طبق نتایج فرارگرسیون مدل اثرات لحظهای بین مقدار تغییرات نسبت مویرگ به تار عضلانی آزمودنیهای مورد شمول در مداخلات مختلف با سن آنها همبستگی معنیداری مشاهده نشد (92/0=p، 00/0=r و 099/0=z). این اندازه اثر در تحقیقات دارای مدت تمرین کمتر از هشت هفته (3=n) برابر با 18/0، در تحقیقات دارای مدت هشت هفته (7=n) برابر با 22/0 و در تحقیقات دارای بیش از هشت هفته (12=n) برابر 22/0 بود (001/0=p، 68/9=Z). همچنین اندازه اثر تمرینات ورزشی HIIT و هوازی شدید (239/0=MD) از اندازه اثر مستخرج برای تمرینات MICT و هوازی (206/0=MD) بیشتر بود (001/0=p، 73/9=Z).
نتیجهگیری: اثرات تمرین ورزشی بر چگالی عروق عضلات در بیماران مستعد در هر سنی روی میدهد و برای افزایش اثرات تمرین حتما باید بر تمرینات طولانی مدت و دارای شدت بالاتر تمرکز شود.
سپیده وکیل محلاتی؛ محمد شریعت زاده جنیدی؛ هادی روحانی
چکیده
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل CLA بر میزان چربی سوزی حین فعالیت ورزشی در زنان چاق بود. روششناسی: آزمودنیهای این پژوهش 10 نفر زن چاق (سن 7/4±7/34 سال، شاخص توده بدن 8/4±2/34 کیلوگرم بر مترمربع، وزن 9/1±1/83 کیلوگرم) بودند. آزمودنی ها به مدت 7 روز مکمل CLA را روزانه به میزان 5/1 گرم مصرف کردند. قبل و بعد از دوره مصرف مکمل، ...
بیشتر
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل CLA بر میزان چربی سوزی حین فعالیت ورزشی در زنان چاق بود. روششناسی: آزمودنیهای این پژوهش 10 نفر زن چاق (سن 7/4±7/34 سال، شاخص توده بدن 8/4±2/34 کیلوگرم بر مترمربع، وزن 9/1±1/83 کیلوگرم) بودند. آزمودنی ها به مدت 7 روز مکمل CLA را روزانه به میزان 5/1 گرم مصرف کردند. قبل و بعد از دوره مصرف مکمل، یک آزمون ورزشی فزاینده روی نوار گردان به منظور سنجش حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت فعالیت متناسب با آن (FATmax) اجرا شد. نمونه خونی نیز قبل و بلافاصله پس از آزمون فزاینده جهت سنجش میزان سرمی گلیسرول گرفته شد. آزمون های آماری t وابسته و تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر جهت مقایسه میانگین متغیرها استفاده شد. یافتهها: تفاوت معنی داری در میانگین FATmax (655/0=p) و MFO (133/0=p) بین قبل و بعد از مصرف مکمل CLA وجود نداشت. مصرف مکمل CLA پس از یک وهله انجام فعالیت ورزشی، تاثیر معنی داری بر مقدار گلیسرول پلاسما نداشت. با این حال، اثر تعاملی بین این دو فاکتور معنی دار بود و میزان گلیسرول را افزایش داد. نتیجهگیری: بطور کلی یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که مصرف CLA، حداقل در کوتاه مدت، سبب بهبود میزان چربی سوزی در زنان چاق نمیشود.
نیکو خسروی؛ هادی روحانی؛ سمانه غفاری
دوره 5، شماره 2 ، آذر 1394، ، صفحه 121-132
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر زمان اجرای تمرین بر میزان حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO)، شدت متناسب با حداکثر اکسیداسیون چربی (FATmax) و زمان رسیدن به حداکثر اکسیداسیون چربی (MFOtime) و ارتباط آن با شاخص های ترکیب بدن در زنان با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن بود. روششناسی: چهارده دانشجوی 20-30 ساله در دو گروه با وزن طبیعی (تعداد= 7 نفر، BMI= 0/2 ± ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر زمان اجرای تمرین بر میزان حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO)، شدت متناسب با حداکثر اکسیداسیون چربی (FATmax) و زمان رسیدن به حداکثر اکسیداسیون چربی (MFOtime) و ارتباط آن با شاخص های ترکیب بدن در زنان با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن بود. روششناسی: چهارده دانشجوی 20-30 ساله در دو گروه با وزن طبیعی (تعداد= 7 نفر، BMI= 0/2 ± 9/22 کیلوگرم بر متر مربع) و اضافه وزن (تعداد = 7 نفر، BMI= 3/2±0/29 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی هدفمند انتخاب و در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها طی 2 جلسه با فاصله 7 روز، یک فعالیت ورزشی فزاینده با مراحل 3 دقیقه ای را پس از 9 الی 10 ساعت ناشتایی یکبار در صبح و بار دیگر در عصر اجرا کردند. مقادیر اکسیژن مصرفی و دی اکسید کربن دفعی به صورت نفس به نفس در طول آزمون با استفاده از دستگاه تجزیه تحلیل گازهای تنفسی اندازه گیری و میزان اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات با استفاده از معادلات عنصرسنجی محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمونهای آماری t وابسته و مستقل به ترتیب برای مقایسه متغیرها بین صبح و عصر و بین دو گروه استفاده گردید. یافتهها: میانگین MFO در نوبت صبح در گروه اضافه وزن به طور معنی داری بیشتر از مقدار آن در گروه با وزن طبیعی بود (05/0P<). همچنین، تفاوت معنی داری بین دو گروه در نوبت عصر مشاهده نشد. بین درصد چربی بدن با MFO در نوبت صبح و عصر رابطه معنی داری وجود نداشت؛ اما بین درصد چربی بدن و MFOtime در گروه اضافه وزن در نوبت عصر رابطه معکوس معنی داری وجود داشت (92/0- = r، 05/0P<) نتیجهگیری: بطور کلی به نظر می رسد MFO در حین فعالیت ورزشی در افرادی که درصد چربی بیشتری دارند، بالاتر است. البته این بالاتر بودن در هنگام صبح مشهودتر از عصر است و برای افزایش قابل توجه چربی سوزی در نوبت عصر احتمالاً نیاز به فعالیت شدیدتر و مدت زمان بیشتری است.