فیزیولوژی ورزشی
قاسم ترابی پلت کله؛ احمد عبدی؛ اسیه عباسی دلویی
چکیده
هدف: عملکرد قلب با افزایش سن وچاقی کاهش مییابد. چاقی عامل خطر اصلی در پیشرفت بیماریهای قلبی عروقی (CVDs) است. قلب پیر دچار تغییرات متعددی در سطوح مولکولی، سلولی و فیزیولوژیکی میشود که عملکرد انقباضی آن را کاهش میدهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر اثر تمرین هوازی و امگا 3 بر شاخصهای آتروفی بافت قلب موشهای سالمند تغذیه شده با رژیم ...
بیشتر
هدف: عملکرد قلب با افزایش سن وچاقی کاهش مییابد. چاقی عامل خطر اصلی در پیشرفت بیماریهای قلبی عروقی (CVDs) است. قلب پیر دچار تغییرات متعددی در سطوح مولکولی، سلولی و فیزیولوژیکی میشود که عملکرد انقباضی آن را کاهش میدهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر اثر تمرین هوازی و امگا 3 بر شاخصهای آتروفی بافت قلب موشهای سالمند تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب بود. روششناسی: در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزن 24/18±82/148) در پنج گروه رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب-تمرین (HFDT)، رژیم غذایی پرچرب- امگا-3 (HFDω3)، تمرین-رژیم غذایی پرچرب-امگا-3 (HFDTω3) قرار گرفتند. گروههای مکمل، طی دوره مداخله روزانه 1 گرم امگا-3 (به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) را به صورت خوراکی دریافت کردند. برنامه تمرین هوازی شامل دویدن روی تردمیل با شدت 60-50 درصد اکسیژن مصرفی (VO2max)، پنج روز هفته به مدت هشت هفته اجرا شد. دادهها به روش تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری p<0.05 تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: بیان ژن FoxO3a، MAFbx و MuRF1 در گروههای HFDT (بهترتیب 039/0P=، 016/0p= و 043/0p=)، HFDω3 (بهترتیب 035/0p=، 044/0p= 030/0p=) و HFDTω3 (بهترتیب 0001/0p=، 0001/0p= و 0001/0p=) کاهش معنیداری داشت. همچنین کاهش معنیداری در بیان FoxO3a در گروه HFDTω3 نسبت به HFDT (040/0P=) و HFDω3 (045/0P=) مشاهده شد. بحث: تمرین هوازی و امگا-3 باعث محافظت در برابر آتروفی قلبی ناشی از HFD در موشهای سالمند شد، با این وجود اثر همزمان تمرین هوازی و امگا-3 بهتر بود.
فیزیولوژی ورزشی
مریم بلباسی؛ اسیه عباسی دلویی؛ احمد عبدی
چکیده
هدف: دیابت نوع 2 و چاقی با تغییرات میزان متابولیسم بدن همراه هستند که عامل تعیین کننده در پیشرفت مقاومت به انسولین محسوب میشود. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر میزان فاکتور رشد اندوتلیال عروقی A (VEGF-A) و پروتئین متصل به اسید چرب بافت چربی (A-FABP) در بافت چربی موشهای صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روششناسی: ...
بیشتر
هدف: دیابت نوع 2 و چاقی با تغییرات میزان متابولیسم بدن همراه هستند که عامل تعیین کننده در پیشرفت مقاومت به انسولین محسوب میشود. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر میزان فاکتور رشد اندوتلیال عروقی A (VEGF-A) و پروتئین متصل به اسید چرب بافت چربی (A-FABP) در بافت چربی موشهای صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روششناسی: در این مطالعه تجربی، تعداد 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار چاق (میانگین وزن 20±300 گرم) بهطور تصادفی در چهار گروه شامل 1) کنترل چاق، 2) شم (چاق)، 3) دیابتی چاق و 4) دیابتی چاق- تمرین تناوبی با شدت بالا قرار گرفتند. برای ایجاد دیابت نوع 2 از تزریق درون صفاقی نیکوتین آمید- استرپتوزوسین استفاده شد. برنامه تمرین تناوبی با شدت بالا 4 روز در هفته بهمدت شش هفته اجرا شد. میزان VEGF-A و A-FABP بافت چربی رتها با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازهگیری شد. یافتهها: میزان VEGF-A بافت چربی در گروه دیابتی چاق نسبت به گروه کنترل چاق بهطور معنیداری کمتر بود (001/0P=). همچنین میزان A-FABP (001/0P=) بافت چربی و مقاومت به انسولین (004/0P=) در گروه دیابتی چاق نسبت به گروه کنترل چاق بهطور معنیداری بیشتر بود. تمرین تناوبی با شدت بالا موجب افزایش معنیدار میزان VEGF-A و کاهش میزان A-FABP بافت چربی و مقاومت به انسولین موشهای دیابتی چاق شد (001/0P=).نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین تناوبی با شدت بالا میتواند به بهبود شاخصهای متابولیک بافت چربی و مقاومت به انسولین موشهای دیابتی چاق کمک کند.
فیزیولوژی ورزشی
سیده فاطمه متولی؛ علیرضا براری؛ احمد عبدی؛ حسین عابد نطنزی
چکیده
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر مصرف عصاره گزنه و تمرینات هوازی بر بیان ژن VEGF و کاسپاز 3 در موش های مبتلا به سرطان ملانوما بود.روش شناسی: در این تحقیق 20 سر موش صحرایی نر بالغ هشت هفته ای به صورت تصادفی به 4 گروه شامل گروههای: کنترل ، تمرین، عصاره و تمرین+عصاره تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 30 دقیقه دویدن روی تردمیل بدون شیب و با سرعت ...
بیشتر
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر مصرف عصاره گزنه و تمرینات هوازی بر بیان ژن VEGF و کاسپاز 3 در موش های مبتلا به سرطان ملانوما بود.روش شناسی: در این تحقیق 20 سر موش صحرایی نر بالغ هشت هفته ای به صورت تصادفی به 4 گروه شامل گروههای: کنترل ، تمرین، عصاره و تمرین+عصاره تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 30 دقیقه دویدن روی تردمیل بدون شیب و با سرعت 16 متر در دقیقه برای هفته اول بود و هر هفته یک متر بر دقیقه اضافه شد تا در هفته هشتم به 22 متر بر دقیقه رسید. یک هفته پس از القا سرطان ملانوما، گروه تجربی میزان 30 mg/kg/day عصاره اتانولی گیاه گزنه را به روش خوراکی و به مدت 8 هفته مصرف کردند. برای اندازه گیری میزان بیان ژن VEGF و کاسپاز 3 از روش RT PCR در خون استفاده شد.یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بیان ژن VEGF در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل روند کاهشی داشت؛ ولی به سطح معناداری نرسید(0.154p= ). همچنین نتایج نشان داد که بیان ژن کاسپاز3 در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت(0.000=p).همچنین آزمون تعقیبی نشان داد که بیان ژن کاسپاز3 بین گروه ترکیبی با سایر گروهها نیز تفاوت معناداری وجود دارد.بحث: نتایج نشان داد که احتمال دارد مصرف عصاره گزنه از طریق مکانیسم های مختلف مانند فعالیت آنتی اکسیدانی، القاء آپوپتوز جلوگیری از رشد سلول و مهاجرت سلولها اثرات ضد سرطانی ایجاد کنند.
مریم مصطفویان؛ احمد عبدی؛ جواد مهربانی؛ علیرضا براری
چکیده
هدف: تبدیل بافت چربی سفید (WAT) به بافت چربی قهوهای (BAT) یکی از روشهای بالقوه درمان چاقی میباشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین هوازی و کپسایسین بر بیان FNDC5 و مقادیر پروتئینی آیریزین بافت چربی احشایی در موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب (HFD) میباشد. روش شناسی: 40 سر موش صحرایی نر ویستار به مدت 8 هفته با رژیم غذایی نرمال (8=n، ND) ...
بیشتر
هدف: تبدیل بافت چربی سفید (WAT) به بافت چربی قهوهای (BAT) یکی از روشهای بالقوه درمان چاقی میباشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین هوازی و کپسایسین بر بیان FNDC5 و مقادیر پروتئینی آیریزین بافت چربی احشایی در موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب (HFD) میباشد. روش شناسی: 40 سر موش صحرایی نر ویستار به مدت 8 هفته با رژیم غذایی نرمال (8=n، ND) و HFD (32=n) تغذیه شدند. بعد از هشت هفته همه موشها به 5 گروه: ND، HFD، رژیم غذایی پرچرب-تمرین (HFDT)، رژیم غذایی پرچرب-کپسایسین (HFDCap) و رژیم غذایی پرچرب-تمرین- کپسایسین (HFDTCap) تقسیم شدند. گروههای تمرین به مدت هشت هفته برنامه تمرین هوازی فزاینده (25-15 متر در دقیقه، 60-30 دقیقه در روز، پنج روز در هفته) را روی تردمیل انجام دادند. کپسایسین (mg/kg/day 4) یک بار در روز به صورت خوراکی با گاواژ خورانده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشاندهنده کاهش بیان FNDC5 (001/0p=) و آیریزین (000/0p=) در گروه HFD نسبت به گروه ND بود. همچنین میزان بیان FNDC5 و آیریزین در گروههای HFDT (به ترتیب 006/0p=، 020/0p=)، HFDCap (به ترتیب 005/0p=، 021/0p=) و HFDTCap (به ترتیب 000/0p=، 000/0p=) نسبت به HFD افزایش معنیداری داشت. میزان بیان FNDC5 و آیریزین در HFDTCap نسبت به گروههای HFDT (به ترتیب 037/0p=، 035/0p=) و HFDCap (به ترتیب 044/0p=، 033/0p=) نیز افزایش معنی داری داشت. بحث: تمرین هوازی همراه با مصرف کپسایسین با افزایش FNDC5 و آیریزین در بافت چربی احشایی، اثر مضاعفی بر عوامل موثر بر قهوهای کردن بافت چربی داشت.
ارد مهاجر ایروانی؛ احمد عبدی؛ آسیه عباسی دلویی
چکیده
هدف: در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 میزان اینکرتینها کاهش مییابد. اینکرتینها نقش مهمی در هموستاز گلوکز بازی میکنند. هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی همراه با مصرف خیار تلخ بر اینکرتین سرمی در مردان دیابتی نوع 2 میباشد.
روششناسی: در این مطالعه، 36 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 (سن 15/5 ± 08/53 سال، وزن 53/6 ± 08/78 کیلوگرم ...
بیشتر
هدف: در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 میزان اینکرتینها کاهش مییابد. اینکرتینها نقش مهمی در هموستاز گلوکز بازی میکنند. هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی همراه با مصرف خیار تلخ بر اینکرتین سرمی در مردان دیابتی نوع 2 میباشد.
روششناسی: در این مطالعه، 36 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 (سن 15/5 ± 08/53 سال، وزن 53/6 ± 08/78 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 22/1 ± 22/26 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و بهطور تصادفی به چهار گروه (کنترل-آب، کنترل-خیار تلخ، کنترل-تمرین و تمرین+خیار تلخ) تقسیم شدند. گروههای تمرین بهمدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه (دویدن با شدت 40 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره و مدت 15 تا 45 دقیقه) در برنامه تمرینی هوازی فزاینده شرکت کردند. گروههای کنترل-خیار تلخ و تمرین+ خیار تلخ ، 2000 میلیگرم پودر خشک میوه خیار تلخ (در کپسولهای 500 میلیگرم) را به مدت هشت هفته (دوبار در روز قبل از صبحانه و شام) مصرف نمودند. دو روز قبل و بعد از اجرای پروتکل، در حالت ناشتا نمونه گیری از خون انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که میزان GLP-1 و GIP در همه گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری داشت (05/0 p≤)، همچنین میزان GLP-1 گروه تمرین-خیار تلخ نسبت به گروه خیار تلخ و GIP گروه تمرین-خیار تلخ نسبت به گروه خیار تلخ و تمرین افزایش معنیداری داشت (05/0 p≤). از دیگر نتایج، افزایش معنیدار در میزان GLP-1و GIP همه گروههای تجربی نسبت به پیش آزمون بود (05/0 p≤).
نتیجهگیری: در مجموع میتوان گفت تمرین و خیار تلخ و ترکیب این دو، باعث بهبود عوامل موثر بر کنترل گلیسیمیک در مردان مبتلا به دیابت نوع 2 میشود.
بهروز اسماعیلی؛ احمد عبدی؛ جواد مهربانی
چکیده
هدف: لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1بتا (IL-1ß) از عوامل التهابی موثر بر مقاومت به انسولین میباشند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثر تمرین هوازی همراه با مکمل عصاره دارچین بر سطوح خونی لیپوکالین-2 و IL-1ß در موشهای مقاوم به انسولین میباشد. روششناسی: در این مطالعه تجربی 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه (کنترل ...
بیشتر
هدف: لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1بتا (IL-1ß) از عوامل التهابی موثر بر مقاومت به انسولین میباشند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثر تمرین هوازی همراه با مکمل عصاره دارچین بر سطوح خونی لیپوکالین-2 و IL-1ß در موشهای مقاوم به انسولین میباشد. روششناسی: در این مطالعه تجربی 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه (کنترل (9=n)، تمرین هوازی (9=n)، عصاره دارچین (9=n) و تمرین هوازی+ عصاره دارچین (9=n)) تقسیم شدند. القای مقاومت به انسولین با استفاده از محلول فروکتوز 10 درصد به مدت 5 هفته انجام شد. گروه های تمرین پنج روز در هفته ( با شدت 75-80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی) به مدت 8 هفته تمرین هوازی را انجام دادند. به گروه های مکما یاری 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز عصاره دارچین، تزریق شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنیداری 05/0 p≤ تحلیل شد. یافتهها: کاهش معنیداری در میزان لیپوکالین-2 گروه تمرین نسبت به گروه کنترل و نسبت به گروه عصاره دارچین مشاهده شد (05/0>p). همچنین در هر سه گروه تجربی، میزان IL-1ß نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری را نشان داد (05/0>P)، و کاهش معنی داری در گروه تمرین عصاره دارچین نسبت به گروه تمرین و عصاره مشاهده شد (05/0>p).. نتیجهگیری: نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که تمرین هوازی همراه با عصاره دارچین بیشتر از هر کدام به تنهایی بر کاهش IL-1ß اثر دارد. اما اثر ترکیب تمرین هوازی و عصاره دارچین بر لیپوکالین-2 نیاز به بررسی های بیشتری دارد.
احمد عبدی؛ مریم نصیری؛ آسیه عباسی دلویی
چکیده
هدف: فعالیت ورزشی یک راهبرد موفق و قدرتمند برای پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی است. با این حال، مطالعات نشان داده اند که ورزش حاد می تواند غلظت شاخص های قلبی را افزایش دهد. هدف از این مطالعه بررسی اثر یک دوره مسابقه کشتی همراه با مصرف مکمل بتاآلانین بر برخی شاخص های آسیب قلبی در کشتی گیران نخبه بود. روش پژوهش: تعداد16 کشتیگیر به عنوان ...
بیشتر
هدف: فعالیت ورزشی یک راهبرد موفق و قدرتمند برای پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی است. با این حال، مطالعات نشان داده اند که ورزش حاد می تواند غلظت شاخص های قلبی را افزایش دهد. هدف از این مطالعه بررسی اثر یک دوره مسابقه کشتی همراه با مصرف مکمل بتاآلانین بر برخی شاخص های آسیب قلبی در کشتی گیران نخبه بود. روش پژوهش: تعداد16 کشتیگیر به عنوان آزمودنی (در هر وزن دو نفر) انتخاب و به طور هدفمند به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه مکمل مقدار 1000 میلیگرم مکمل بتالانین را 4ساعت قبل از انجام پروتکل مصرف نمودند. برنامه تمرینی شامل یک دوره مسابقه کشتی شبیه سازی شده بود که در این مسابقه کشتی گیران با فواصل تقریبی نیم ساعته چهار مسابقه کشتی را برگذار کردند. نمونه گیری خونی از ورید بازویی به مقدار 8 سیسی قبل، بلافاصله و یک ساعت بعد از برنامه تمرینی جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آزمون t و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در سطح 05/0α≤ تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد یک جلسه مسابقه کشتی همراه با مصرف مکمل بتاآلانین بر تروپونین I و تروپونین T اثر معنیداری ندارد (05/0>P). با این وجود، یک جلسه مسابقه کشتی همراه با مصرف مکمل بتاآلانین موجب افزایش معنیدار CKmb و LDH شد (05/0>P). نتیجهگیری: بهنظر میرسد میزان شاخص های آسیب قلبی (ترپونین I و T) به دنبال فعالیت شدید و مصرف مکمل بتا الانین در ورزشکاران با آمادگی بالا تغییر نمی کند. واژگان کلیدی: بتاآلانین، شاخص های آسیب قلبی، کشتی گیران نخبه
احمد عبدی؛ نسرین رمضانی؛ حسن حاجی
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1394، ، صفحه 59-68
چکیده
هدف: فشار اکسایشی یکی از عوامل مؤثر در توسعه مقاومت به انسولین، دیابت و عوارض آن میباشد . افزایش گلوکز خون که در هر دو نوع دیابت 1 و 2 دیده میشود، از عوامل اثرگذار در ایجاد فشار اکسایشی است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر تعاملی تمرین مقاومتی و مصرف عصاره دانه گشنیز بر عوامل فشار اکسایشی در موشهای صحرایی نر بالغ دیابتی بود. روششناسی: این ...
بیشتر
هدف: فشار اکسایشی یکی از عوامل مؤثر در توسعه مقاومت به انسولین، دیابت و عوارض آن میباشد . افزایش گلوکز خون که در هر دو نوع دیابت 1 و 2 دیده میشود، از عوامل اثرگذار در ایجاد فشار اکسایشی است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر تعاملی تمرین مقاومتی و مصرف عصاره دانه گشنیز بر عوامل فشار اکسایشی در موشهای صحرایی نر بالغ دیابتی بود. روششناسی: این پژوهش یک مطالعه تجربی است که بر روی 40 سر موش صحرایی نر دیابتی انجام شد. نمونهها بهطور تصادفی در 4 گروه (1- گروه تمرین ، 2- گروه تمرین - عصاره،3- گروه عصاره و 4-گروه کنترل). قرار گرفتند. القای دیابت از طریق تزریق وریدی 55 میلیگرم استرپتوزوتوسین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در موشها ایجاد شد. سپس 6 هفته تمرین مقاومتی (5 روز هفته با شدت 30-100 درصد وزن بدن) در هفته اعمال شد. عصاره گشنیز به میزان روزانه 150 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی به موشها خورانده شد. پس از 6 هفته تمرین، آنتیاکسیدان تام (TAC)، سوپراکسیددسموتاز (SOD) و کاتالاز (CAT) سرمی اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج نشان داد که تمرین مقاومتی همراه با مصرف عصاره دانه گشنیز سبب افزایش معنیدار در سطوح TAC، SOD و CAT میشود (05/0>p). همچنین، سطوح TAC در گروههای تمرین مقاومتی و مصرف عصاره دانه گشنیز بهطور معنیداری افزایش یافته بود (05/0>p). نتیجهگیری: به نظر میرسد شش هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف عصاره دانه گشنیز توانسته است با تأثیر بر سیستم دفاع آنتیاکسیدانی بدن در موشهای دیابتی مؤثر باشد.