دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2
1
2012
04
01
تاثیرکاهش سریع وزن برعوامل منتخب آنتروپومتریک و شاخص های توان بی هوازی (گلیکولیتیک) کشتی گیران آماتور سبک آزاد
FA
جواد
الماسی
0000-0002-5231-6731
almasi.javad@yahoo.com
فرزاد
ناظم
farzadnazem1@yahoo.com
علی
حیدریان پور
نادر
فرهپور
چکیده
هدف: کاهش سریع وزن ممکن است سبب افت آمادگی جسمانی و قابلیت های فیزیولوژیک هنگام اجرای تمرین یا مسابقات شود. در این مطالعه، تاثیر کاهش سریع وزن کشتی گیران جوان سبک آزاد بر تغییرات آنتروپومتریک (وزن، جرم خالص، شاخص توده بدن و مجموع لایه های چربی زیرجلدی) و عملکرد بی هوازی (شاخص های میانگین، اوج و حداقل توان های مطلق و نسبی بیهوازی) بررسی می شود.
روش پژوهش: 32 کشتی گیر آزاد کار در دامنه سنی 19تا 21 سال با میانگین های وزن 45/0±28/69 کیلوگرم و میانگین شاخص توده بدن 6/3±2/23 کیلوگرم بر متر مربع، در دو رده وزنی 60 و 66 کیلو گرم آماده شرکت در مسابقات انتخابی استان داوطلبانه از دو باشگاه فعال در شهر همدان انتخاب شدند. ابتدا آزمودنی ها 1/0±5 کیلوگرم از وزن شان را به روش های متعارف کاهش دادند. آن ها آزمون دوی شاتل (RAST) را اجرا کردند (پیش آزمون). پس از گذشت 6 ساعت همراه مصرف مایعات و تغذیه دلخواه، سنجش متغیرهای ترکیب بدن و شاخص های توان بی هوازی تکرار گردید. همچنین آزمودنیها مطابق توصیه ی انجمن های بین المللی، پارامترهای وابسته در دو گروه (3 و 6 درصد کاهش وزن) مقایسه شدند.
یافته ها: متغیرهای آنتروپومتری و مقادیر مطلق و نسبی توان بی هوازی در 2 گروه از کشتی گیران پس از 6 ساعت ریکاوری کاهش وزن، تغییرات معنی داری رخ داد (05/0P<).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که کشتی گیران جوان سبک آزاد بدون ملاحظه توصیههای بینالمللی ورزشی، 3 تا 4 روز مانده به فصل مسابقات رسمی، اقدام به کاهش سریع وزن معادل 63 درصد میکنند، این شیوه آب زدایی امکان اختلال در عملکرد کشتی گیران هنگام تمرین یا مسابقه را فراهم می سازد.
واژگان کلیدی: کاهش سریع وزن، توان بی هوازی، نمایه خستگی
کاهش سریع وزن,توان بی هوازی,نمایه خستگی
https://jme.guilan.ac.ir/article_672.html
https://jme.guilan.ac.ir/article_672_ec5da2b7dc7342187a242ae1e9ebf792.pdf
دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2
1
2012
04
01
مقایسه اثر تمرین مقاومتی با الگوی هرمی مسطح و دوگانه بربرخی از شاخصهای آمادگی جسمانی و پیکرسنجی در بازیکنان جوان نخبه فوتبال
FA
حمید
محبی
0000-0001-9858-5964
mohebbi@guilan.ac.ir
ارسلان
دمیرچی
0000-0001-9114-2327
damirchi@guilan.ac.ir
فراس
حسینو
فرهاد
رحمانی نیا
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه اثر دو الگوی تمرین مقاومتی هرمی مسطح و دوگانه بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی بازیکنان جوان فوتبال بود.
روش پژوهش: برای این منظور، 39 فوتبالیست عضو لیگ برتر سوریه به صورت تصادفی انتخاب شده و به 3 گروه (هر گروه 13 بازیکن)، کنترل (سن: 6/0±76/17 سال، وزن: 4±9/71 کیلوگرم، قد: 5±2/176 سانتی متر، VO2max: 4/1±7/40 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه)، تمرین مقاومتی با الگوی هرمی مسطح (سن: 73/0±16/18 سال، وزن: 3/7±8/73 کیلوگرم، قد: 8/5±1/176 سانتی متر، VO2max: 6/3±3/42 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه) و تمرین مقاومتی با الگوی هرمی دوگانه (سن 63/0±46/17 سال، وزن: 6±9/71 کیلوگرم، قد: 7/6±1/176سانتی متر، VO2max: 2±2/41 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه های هرمی مسطح و هرمی دوگانه به مدت 8 هفته و هفته ای 3 جلسه (علاوه بر تمرینات عادی روزانه لیگ) در برنامه تمرین مقاومتی شرکت کردند. شاخص های آمادگی جسمانی و پیکرسنجی آزمودنی های گروه کنترل فقط تمرین عادی روزانه لیگ را انجام می دادند. آزمودنی ها قبل و بعد از 8 هفته تمرین مورد آزمون قرار گرفتند.
یافته ها: قدرت عضلانی و سطح مقطع عرضی ران پس از 8 هفته تمرین مقاومتی در هر دو گروه هرمی مسطح و هرمی دوگانه، به طور معنی داری افزایش یافت (05/0>P) با این حال در مورد سطح مقطع بازو، فقط در گروه تمرین هرمی مسطح تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0>P). همچنین، تفاوت معنی داری بین این دو گروه با گروه کنترل مشاهده شد (05/0>P). هر دو الگوی باردهی، تغییرات معنی داری در BMIو درصد چربی بدن آزمودنی ها ایجاد نکردند.
نتیجه گیری: از نتایج این مطالعه چنین نتیجه گیری می شود که تمرینات هرمی دوگانه و مسطح در افزایش قدرت و یا حجم عضلانی مزیتی نسبت به هم ندارند و این امر نظریه های موجود را مبنی بر برتری تمرینات هرمی دو گانه برای کسب قدرت و حجم عضلانی بیشتر در ورزشکاران را به چالش می کشد. از این رو، برای کسب اطمینان بیشتر و نتیجه گیری قاطع تر، نیاز به انجام تحقیقات بیشتر می باشد.
واژگان کلیدی: الگوی تمرین مقاومتی، آمادگی جسمانی، بازیکنان فوتبال.
الگوی تمرین مقاومتی,آمادگی جسمانی,بازیکنان فوتبال
https://jme.guilan.ac.ir/article_673.html
https://jme.guilan.ac.ir/article_673_cc71aabae42b4f8967b14d0ad523b9aa.pdf
دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2
1
2012
04
01
ویژگیهای فیزیولوژیک و آنتروپومتریک بازیکنان تیم ملی والیبال ایران بر اساس پست بازی
FA
نادر
شوندی
n-shavandi@araku.ac.ir
عباس
صارمی
0000-0002-0113-1497
a-saremi@araku.ac.ir
چکیده
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی نیمرخ فیزیولوژیک و آنتروپومتریک والیبالیستهای نخبه و بزرگسال بر اساس پست بازی آن ها بود.
روش پژوهش: 36 بازیکن تیم ملی والیبال ایران با میانگین سن 5/4±5/24 سال در مطالعه شرکت کردند. بازیکنان بر اساس پست بازی به 5 گروه پاسور (7 نفر)، لیبرو (6 نفر)، دفاع کننده وسط (8 نفر)، دریافت کننده قدرتی (9 نفر) و پشت خط زن (6 نفر) تقسیم شدند. سپس متغیرهای فیزیولوژیک شامل توان هوازی (آزمون شاتل ران)، توان بیهوازی (آزمون ارگوجامپ 15 ثانیه)، انعطافپذیری (آزمون انعطاف تنه به جلو)، سرعت (آزمون 40 یارد)، چابکی (آزمون 9×4 متر) و توان انفجاری (آزمون پرش عمودی) و متغیرهای آنتروپومتریک شامل وزن، قد و درصد چربی (پنج نقطه ای) شرکت کنندگان اندازهگیری شد. همچنین ویژگیهای سوماتوتیپ آن ها نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: لیبروها کوتاهتر و لاغرتر از سایر بازیکنان بودند (05/0P<)، آن ها همچنین دارای چابکی بیشتری بودند (05/0P<). دریافت کنندههای قدرتی و دفاع کنندههای وسط به ترتیب مزومورف و اکتومورفتر از سایر پستها بودند (05/0P<). پاسورها و لیبروها عملکرد پرش عمودی ضعیفتری نسبت به سایر بازیکنان داشتند (05/0P<). همچنین، پاسورها و لیبروها از انعطاف پذیری بیشتری نسبت به سایر بازیکنان برخوردار بودند (05/0P<). در مورد سایر متغیرهای فیزیولوژیک و آنتروپومتریک تفاوت معنیداری بین پستها وجود نداشت.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان دهنده تفاوتهای فیزیولوژیک و آنتروپومتریکی بین بازیکنان پستهای مختلف والیبال می باشد که این تفاوت ها با بارکارهای مختلف آن ها همخوانی دارد. از جنبه عملی، پیشنهاد می شود که متخصصان ورزشی و مربیان در طراحی برنامههای تمرین ویژه هر پست و استعدادیابی بازیکنان باید ویژگیهای فیزیولوژیک و آنتروپومتریک آنان را در نظر بگیرند.
واژگان کلیدی: والیبال، آمادگی بدنی، ترکیب بدنی، سوماتوتیپ
والیبال,آمادگی بدنی,ترکیب بدنی,سوماتوتیپ
https://jme.guilan.ac.ir/article_674.html
https://jme.guilan.ac.ir/article_674_7b23e6f1e0c735f426295ae1fb892285.pdf
دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2
1
2012
04
01
تاثیر دو برنامه تمرین مقاومتی بر قدرت عضلانی مردان تمرین نکرده
FA
حمید
محبی
0000-0001-9858-5964
mohebbi@guilan.ac.ir
مرتضی
سنگدوینی
بهمن
میرزایی
bmirzaei2000@yahoo.com
چکیده
هدف: هدف این تحقیق مقایسه اثرات یک نوبت و سه نوبت تمرین مقاومتی بر قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه در مردان تمرین نکرده بود.
روش پژوهش: برای این منظور، 18 دانشجوی تمرین نکرده دانشگاه گیلان به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه یک نوبت (9=n ، سن: 8/1±8/22 سال) و سه نوبت تمرین مقاومتی (9=n ، سن: 5/1±6/22 سال) قرار گرفتند. آزمودنی ها سه روز در هفته و به مدت 8 هفته تمرین کردند. شدت تمرین برای هر دو گروه یکسان بود (8 تکرار بیشینه). در شروع و پایان 8 هفته تمرین قدرت عضلانی آزمودنی ها با استفاده از آزمون یک تکرار بیشینه (1RM) در دو حرکت بالاتنه (پرس سینه و جلو بازو) و دو حرکت پایین تنه ( اکستنشن پا و فلکشن پا ) اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t وابسته و t مستقل به ترتیب برای مقایسه تغییرات درون گروهی و بین گروهی استفاده شد (05/0P≤).
یافته ها: بعد از 8 هفته، قدرت عضلانی در تمام حرکات بالاتنه و پایین تنه در هر دو گروه به طور معنی داری افزایش یافت (05/0P≤). افزایش در قدرت یک تکرار بیشینه در حرکات پایین تنه به طور معنی داری در گروه سه نوبت تمرین مقاومتی نسبت به گروه یک نوبت تمرین مقاومتی بالاتر بود (05/0P≤)؛ در حالی که هیچ تفاوت معنی داری در قدرت یک تکرار بیشینه در حرکات بالاتنه بین دو گروه یک نوبت و سه نوبت تمرین مقاومتی وجود نداشت.
نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که در مردان تمرین نکرده، سه نوبت تمرین مقاومتی نسبت به یک نوبت تمرین مقاومتی در ارتباط با افزایش قدرت در عضلات پایین تنه موثرتر می باشد، در حالی که در ارتباط با افزایش قدرت عضلانی بالاتنه بین یک نوبت و سه نوبت تمرین مقاومتی تفاوتی مشاهده نشد.
واژگان کلیدی: تمرین مقاومتی، عضلات بالاتنه، عضلات پایینتنه، مردان تمرین نکرده.
تمرین مقاومتی,عضلات بالاتنه,عضلات پایینتنه,مردان تمرین نکرده
https://jme.guilan.ac.ir/article_675.html
https://jme.guilan.ac.ir/article_675_6144e0d1144540986544be0295fba476.pdf
دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2
1
2012
04
01
بررسی اختلالات تغذیه ای دختران ورزشکار و غیرورزشکار دارای ترکیب بدنی متفاوت
FA
رامین
امیرساسان
amirsasarramin@gmail.com
معصومه
سید موسوی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اختلالات تغذیه ای در دختران ورزشکار و غیرورزشکار دارای ترکیب بدنی متفاوت بود.
روش پژوهش: جهت اجرای این پژوهش اختلال تغذیه ای 570 زن (شامل 277 ورزشکار و 293 غیرورزشکار) توسط پرسشنامه EAT26 مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمونهای یومان ویتنی، کروسکال والیس و آنالیز واریانس یک طرفه و همچنین از آزمون آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی پرسشنامه استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که ورزشکاران با ترکیب بدنی متفاوت دارای اختلال تغذیه ای متفاوتی نمی باشند، در حالیکه تفاوت معنی داری در میزان اختلال تغذیهای زنان غیرورزشکار دارای اضافه وزن مشاهده شد (01/0p<).
نتیجه گیری: نتیجه گیری می شود که اختلاف معنی داری بین ورزشکاران نسبت به غیرورزشکاران در بروز اختلالات تغذیه ای وجود دارد که این اختلالات در دختران ورزشکار بیشتر است.
واژگان کلیدی: اختلالات تغذیه ای، ورزشکاران زن، ترکیب بدنی.
اختلالات تغذیه ای,ورزشکاران زن,ترکیب بدنی
https://jme.guilan.ac.ir/article_676.html
https://jme.guilan.ac.ir/article_676_c7cda30f603243ca9586032c6d915a1d.pdf
دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2
1
2012
04
01
تاثیر مکملسازی کوتاهمدت کوآنزیم Q10 بر لاکتات پلاسما و کراتین کیناز تام سرمی دانشجویان پسر سالم پس از یک وهله فعالیت هوازی
FA
افشار
جعفری
علیرضا
رستمی
وحید
ساری صراف
vsarisarraf@yahoo.com
چکیده
هدف: تحقیق حاضر به منظور تعیین تاثیر مکمل سازی کوتاه مدت کوآنزیم Q10 بر لاکتات پلاسما و کراتین کیناز تام سرمی دانشجویان پسر سالم پس از یک وهله فعالیت هوازی انجام شد.
روش پژوهش: هیجده نفر مرد غیرورزشکار سالم داوطلب (سن3±24 سال، درصد چربی 2±12% و اکسیژن مصرفی بیشینه 3±39 میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه) به صورت تصادفی و دوسویه کور در دو گروه 9 نفری همگن مکمل (کوآنزیم Q10: 5/2 میلیگرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن در روز) و شبه دارو (دکستروز: 5/2 میلیگرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن در روز) جایگزین شدند. همهی آزمودنیها پس از 14 روز مکملسازی، در یک قرارداد ورزشی هوازی روی نوار گردان با 75% اکسیژن مصرفی بیشینه به مدت 30 دقیقه شرکت نمودند. نمونهی خونی اولیه، قبل از شروع مکمل سازی و نمونههای خونی دوم و سوم به ترتیب بلافاصله قبل و پس از قرارداد ورزشی گرفته شد. شاخصهای لاکتات پلاسمایی و کراتینکیناز تام سرمی توسط دستگاه اتوانالایزر اندازهگیری گردید. دادهها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس مکرر، تعقیبی بونفرونی و تی مستقل در سطح معنیداری 05/0 بررسی شد.
یافتهها: نتایج حاکی است که مصرف 14 روزهی کوآنزیم Q10 در حالت پایه بر شاخصهای مورد مطالعه تاثیر معنیداری نداشت. از طرفی، 30 دقیقه فعالیت هوازی باعث افزایش معنیدار لاکتات و کراتینکیناز گردید (05/0P<). با این حال، دامنهی افزایش لاکتات و کراتینکینازگروه مکملسازی کوآنزیم Q10 پس از انجام فعالیت هوازی کمتر از گروه شبهدارو بود (05/0>P).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای حاضر میتوان نتیجه گرفت که مکملسازی کوتاهمدت (14روزه) کوآنزیم Q10 میتواند موجبات افت لاکتات پلاسما و کراتین کیناز تام سرمی (شاخصهای خستگی و آسیب سلولی) را در دانشجویان پسرغیرورزشکار پس از انجام فعالیت هوازی فراهم نماید.
واژگان کلیدی: فعالیت هوازی، کوآنزیمQ10، لاکتات، کراتین کیناز تام.
فعالیت هوازی,کوآنزیمQ10,لاکتات,کراتین کیناز تام
https://jme.guilan.ac.ir/article_677.html
https://jme.guilan.ac.ir/article_677_ea9e5b7941772c4808f9dd7673118afe.pdf
دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2
1
2012
04
01
تاثیر تمرین فزاینده وامانده ساز بر برخی آنزیم های شاخص آسیب عضله دختران فعال
FA
شادمهر
میردار
shadmehr.mirdar@gmail.com
معصومه
نوبهار
چکیده
هدف: تمرین و فعالیت بدنی از عوامل افزایش آنزیم های خون می باشد. از آنجا که شدت و مدت تمرین و نیز زمان بازیافت از عوامل اثر گذار برآسیب ها و سازگاری ها می باشد، این پژوهش به بررسی تاثیر تمرین فزاینده درمانده ساز در روز به مدت یک هفته بر تغییرات شاخص های آسیب عضلانی شامل لاکتات دهیدروژناز (LDH)، کراتین فسفو کیناز (CPK) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) دختران فعال می پردازد.
روش پژوهش: به این منظور13 دانشجوی داوطلب دختر رشته تربیت بدنی یا میانگین توان هوازی 1/5±7/41 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی، یک جلسه فعالیت فزاینده را هر روز عصر به مدت یک هفته انجام دادند. خون گیری آزمودنی ها 24 ساعت قبل از تمرین و در روزهای 1، 4 و 7 تمرین و 24 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی انجام شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر (ANOVA) و آزمون tمستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. حداقل سطح معنی داری برای این تحقیق (05/0P≤) تعیین شد.
یافته ها: نتایج پژوهش در گروه تجربی حاکی از آن بود که مقادیر AST بعد از روزهای 1، 4 و 7 تمرین افزایش معنی داری یافت (05/0>P) و پس از 24 ساعت استراحت کاهش چشمگیری را نشان داد (05/0>P) و تنها در روزهای تمرینی با گروه کنترل تفاوت معنی داری نشان داد (05/0>P). همچنین مقادیر CPK به جز اولین روز تمرین در روزهای چهارم و هفتم تمرین افزایش معنی داری یافت (05/0>P). مقادیر LDH نیز در هفتمین روز تمرین و پس از بازیافت 24 ساعته افزایش معنی داری را نسبت به سطوح پایه نشان داد و در همه مراحل خون گیری پس از تمرین افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد (05/0>P).
نتیجه گیری: به طور کلی نتیجه پژوهش نشان داد عدم توجه به زمان بازیافت مناسب با شدت کار، ممکن است منجر به کاهش عملکرد و آسیب عضلانی شود.
واژگان کلیدی: تمرین فزاینده، آسیب عضله، لاکتات دهیدروژناز، کراتین فسفو کیناز، آسپارتات آمینوترانسفراز.
تمرین فزاینده,آسیب عضله,لاکتات دهیدروژناز,کراتین فسفو کیناز,آسپارتات آمینوترانسفراز
https://jme.guilan.ac.ir/article_678.html
https://jme.guilan.ac.ir/article_678_24285cb852358138bddc3cf647e48dd2.pdf