عباسعلی گایینی؛ علی حسینی؛ علی صمدی
دوره 1، شماره 2 ، تیر 1390، ، صفحه 99-106
چکیده
چکیده
هدف: علیرغم حجم زیاد پروتیین در پلاسما، بهواسطه نفوذپذیری انتخابی غشاءِ گلومرولی ادرار طبیعی عاری از پروتیین است. شرایط فیزیولوژیکی متعددی ازجمله فعالیت ورزشی میتواند موجب افزایش گذرا در دفع ادراری پروتیین شود که ملایم و برگشتپذیر است. چندین مطالعه بروز پروتیینوری در افراد بزرگسال سالم را پس از فعالیتهای ورزشی گزارش ...
بیشتر
چکیده
هدف: علیرغم حجم زیاد پروتیین در پلاسما، بهواسطه نفوذپذیری انتخابی غشاءِ گلومرولی ادرار طبیعی عاری از پروتیین است. شرایط فیزیولوژیکی متعددی ازجمله فعالیت ورزشی میتواند موجب افزایش گذرا در دفع ادراری پروتیین شود که ملایم و برگشتپذیر است. چندین مطالعه بروز پروتیینوری در افراد بزرگسال سالم را پس از فعالیتهای ورزشی گزارش کردهاند. با وجود این، اطلاعات اندکی در مورد بروز این پدیده در افراد نوجوان وجود دارد. لذا هدف از این مطالعه بررسی مقایسه پروتیینوری ورزشی پس از یک پروتکل شبهفوتبال و بازی رسمی فوتبال در افراد نوجوان بود.
روش پژوهش: بدین منظور 22 نوجوان پسر فوتبالیست (دامنۀ سنی1614 سال) بهعنوان نمونه انتخاب شدند و بهطور تصادفی به دوگروه پروتکل شبهفوتبال و بازی رسمی فوتبال تقسیم شدند. نمونههای ادراری به صورت نمونههای ادراری 24 ساعته، قبل و 24 ساعته پس از انجام آزمون جمعآوری شد.
یافته ها: یافتههای این تحقیق نشان داد انجام یک پروتکل شبهفوتبال و بازی رسمی فوتبال موجب افزایش معنیدار میزان دفع شاخصهای ادراری پروتیین تام، کراتینین، بتادومیکروگلوبولین و گاماگلوتامیل ترانسفراز شد (001/.
نیکو خسروی؛ هادی روحانی؛ سمانه غفاری
دوره 5، شماره 2 ، آذر 1394، ، صفحه 121-132
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر زمان اجرای تمرین بر میزان حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO)، شدت متناسب با حداکثر اکسیداسیون چربی (FATmax) و زمان رسیدن به حداکثر اکسیداسیون چربی (MFOtime) و ارتباط آن با شاخص های ترکیب بدن در زنان با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن بود. روششناسی: چهارده دانشجوی 20-30 ساله در دو گروه با وزن طبیعی (تعداد= 7 نفر، BMI= 0/2 ± ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر زمان اجرای تمرین بر میزان حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO)، شدت متناسب با حداکثر اکسیداسیون چربی (FATmax) و زمان رسیدن به حداکثر اکسیداسیون چربی (MFOtime) و ارتباط آن با شاخص های ترکیب بدن در زنان با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن بود. روششناسی: چهارده دانشجوی 20-30 ساله در دو گروه با وزن طبیعی (تعداد= 7 نفر، BMI= 0/2 ± 9/22 کیلوگرم بر متر مربع) و اضافه وزن (تعداد = 7 نفر، BMI= 3/2±0/29 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی هدفمند انتخاب و در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها طی 2 جلسه با فاصله 7 روز، یک فعالیت ورزشی فزاینده با مراحل 3 دقیقه ای را پس از 9 الی 10 ساعت ناشتایی یکبار در صبح و بار دیگر در عصر اجرا کردند. مقادیر اکسیژن مصرفی و دی اکسید کربن دفعی به صورت نفس به نفس در طول آزمون با استفاده از دستگاه تجزیه تحلیل گازهای تنفسی اندازه گیری و میزان اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات با استفاده از معادلات عنصرسنجی محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمونهای آماری t وابسته و مستقل به ترتیب برای مقایسه متغیرها بین صبح و عصر و بین دو گروه استفاده گردید. یافتهها: میانگین MFO در نوبت صبح در گروه اضافه وزن به طور معنی داری بیشتر از مقدار آن در گروه با وزن طبیعی بود (05/0P<). همچنین، تفاوت معنی داری بین دو گروه در نوبت عصر مشاهده نشد. بین درصد چربی بدن با MFO در نوبت صبح و عصر رابطه معنی داری وجود نداشت؛ اما بین درصد چربی بدن و MFOtime در گروه اضافه وزن در نوبت عصر رابطه معکوس معنی داری وجود داشت (92/0- = r، 05/0P<) نتیجهگیری: بطور کلی به نظر می رسد MFO در حین فعالیت ورزشی در افرادی که درصد چربی بیشتری دارند، بالاتر است. البته این بالاتر بودن در هنگام صبح مشهودتر از عصر است و برای افزایش قابل توجه چربی سوزی در نوبت عصر احتمالاً نیاز به فعالیت شدیدتر و مدت زمان بیشتری است.
مهدی قلیزاده؛ فرهاد رحمانی نیا؛ معرفت سیاه کوهیان
چکیده
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی آثار مصرف صبحانه ایزوانرژتیک با شاخص گلیسمی بالا و پایین بر هومئوستاز گلوکز و اکسیداسیون سوبسترا در طول فعالیت تناوبی شدید در مردان تمرین کرده میباشد روششناسی: 8 نفر از دانشجویان مرد رشته تربیت بدنی با سن 9/0± 4/23 سال، وزن 38/4±21/76 کیلوگرم، حداکثراکسیژن مصرفی 1/1 ± 7/53 میلی لیتر بر کیلوگرم بر ...
بیشتر
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی آثار مصرف صبحانه ایزوانرژتیک با شاخص گلیسمی بالا و پایین بر هومئوستاز گلوکز و اکسیداسیون سوبسترا در طول فعالیت تناوبی شدید در مردان تمرین کرده میباشد روششناسی: 8 نفر از دانشجویان مرد رشته تربیت بدنی با سن 9/0± 4/23 سال، وزن 38/4±21/76 کیلوگرم، حداکثراکسیژن مصرفی 1/1 ± 7/53 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه، در دو مرحله آزمایش با فاصله 7 روز و 60 دقیقه بعد از مصرف صبحانه ایزوانرژتیک(819 کیلوکالری)، فعالیت تناوبی شدید را روی چرخ کارسنج انجام دادند. نمونههای خونی برای بررسی گلوکز، انسولین وگلوکاگون پلاسما، جمعآوری و میزان اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در طول فعالیت از طریق معادلههای تنفسی ارزیابی شدند. یافتهها: افزایش غلظت گلوکز پلاسما (از 86 به 127 میلی گرم بر دسی لیتر) در دوره پس از صرف غذا و افت ناگهانی غلظت گلوکز در اوایل فعالیت تناوبی شدید (به 79 میلی گرم بر دسی لیتر) در گروه شاخص گلیسمی بالا (HGI) نشان دادند؛ برعکس این، غلظت گلوکز در گروه شاخص گلیسمی پایین (LGI) به هنگام فعالیت، تقریبا در حالت پایدار با کمی افزایش باقی مانده است(86 به 89 میلی مول بر دسی لیتر)(05/0 P< ). ناحیه زیرمنحنی گلوکز و انسولین در گروه HGI به ترتیب (08/1درصد) و (37/1درصد) بیشتر از گروه LGI بوده و همچنین، در طول فعالیت مقدار اکسیداسیون چربی در گروه LGI بیشتر از گروه HGI بوده است (2/5 گرم به 3 گرم) (05/0 P<). نتیجهگیری: : HGI موجب ایجاد هایپرگلیسمی و هایپرانسولینمی در دوره پس از صرف غذا شده و بیشتر بودن سطح انسولین در قبل از فعالیت، موجب افت ناگهانی گلوکز خون در طول فعالیت تناوبی شدید شده است؛ولی LGI به علت انسولینمی کمتر موجب حفظ بهتر گلوکز خون و هومئوستاز گلوکز و افزایش اکسیداسیون چربی در طول فعالیت تناوبی شدید شده است. واژگان کلیدی: شاخص گلیسمی(GI)، هومئوستاز گلوکز، اکسیداسیون سوبسترا، فعالیت تناوبی شدید (HIIE).
فتاح مرادی
دوره 4، شماره 2 ، آذر 1393، ، صفحه 137-149
چکیده
هدف: مقاومت انسولینی حتی در افراد جوان با کمتحرکی و چاقی مرتبط است. نشان دادهشده است که شاخصهای جدید مقاومت انسولینی از ارزش بالینی برخوردارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرین مقاومتی بر شاخصهای جدید مقاومت انسولینی در مردان جوان چاق غیرفعال است. روششناسی: در یک کار آزمایی نیمه تجربی، 21 مرد جوان چاق غیرفعال ...
بیشتر
هدف: مقاومت انسولینی حتی در افراد جوان با کمتحرکی و چاقی مرتبط است. نشان دادهشده است که شاخصهای جدید مقاومت انسولینی از ارزش بالینی برخوردارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرین مقاومتی بر شاخصهای جدید مقاومت انسولینی در مردان جوان چاق غیرفعال است. روششناسی: در یک کار آزمایی نیمه تجربی، 21 مرد جوان چاق غیرفعال بهطور تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی (10 نفر، 3/3±7/26 سال، 8/2±6/32 کیلوگرم بر مترمربع) و کنترل (11 نفر، 1/3±1/27 سال، 3/3±2/32 کیلوگرم بر مترمربع) تقسیم شدند. ویژگیهای عمومی آزمودنیها، غلظت رسیستین سرم و شاخصهای آدیپونکتین-رسیستین (AR)، مدل ارزیابی هومئوستاز-آدیپونکتین (HOMA-AD) و مقاومت انسولینی (IRAR) قبل و پس از دوره تمرین اندازهگیری شد. پروتکل تمرین مقاومتی شامل دوازده هفته تمرین با وزنه (3 جلسه تمرین در هفته، ده ایستگاه، 3 نوبت 12-8 تکرار در هر ایستگاه، شدت 80-60 درصد یک تکرار بیشینه، میزان استراحت بین نوبتها 1 دقیقه و بین ایستگاهها 2 دقیقه، مدت زمان تمرین اصلی حدود 70-65 دقیقه در هر جلسه) بود. یافتهها: تمرین مقاومتی غلظت رسیستین سرم (006/0=P)، HOMA-AD (015/0=P)، AR (038/0=P) و IRAR (019/0=P) را کاهش داد، اما هیچکدام از شاخصهای مذکور در گروه کنترل تغییر معنیداری نشان نداد. مقایسه میانگینهای اختلاف پیشآزمون-پسآزمون این شاخصها بین دو گروه نیز تفاوتهای معنیداری نشان داد (05/0>P). نتیجهگیری: تمرین مقاومتی سطوح شاخصهای جدید مقاومت انسولینیرا در مردان جوان چاق غیرفعال کاهش میدهد که میتواند از جهت پیشگیری در برابر خطر بیماریهای قلبی-عروقی و متابولیکی برای این گروه جمعیتی ارزش کاربردی داشته باشد.
اباذر تیموری؛ فرهاد رحمانی نیا؛ بهمن میرزایی؛ رامین تاج بخش
چکیده
هدف: اپیدمی چاقی در سراسر جهان اثرات عمیقی بر سلامت عمومی ایجاد نموده است. هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه آثار تمرین هوازی و مصرف ارلیستات بر مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی مردان چاق بود. روششناسی: 48 آزمودنی چاق (سن 14/2±56/ 21، وزن 4/9±53/103 شاخص توده بدن 21/3±9/33) به طور تصادفی در چهار گروه 12 نفری ارلیستات، تمرین هوازی، تمرین ...
بیشتر
هدف: اپیدمی چاقی در سراسر جهان اثرات عمیقی بر سلامت عمومی ایجاد نموده است. هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه آثار تمرین هوازی و مصرف ارلیستات بر مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی مردان چاق بود. روششناسی: 48 آزمودنی چاق (سن 14/2±56/ 21، وزن 4/9±53/103 شاخص توده بدن 21/3±9/33) به طور تصادفی در چهار گروه 12 نفری ارلیستات، تمرین هوازی، تمرین هوازی+ ارلیستات و شاهد قرار گرفتند. هر چهار گروه بر اساس سن، قد، وزن، شاخص تودة بدن و توان هوازی همگن شدند. آزمودنی های گروه ارلیستات و ارلیستات + تمرین هوازی، روزانه سه عدد کپسول 120 میلی گرمی ارلیستات پس از هر نوبت غذا مصرف نمودند. گروه های تمرین هوازی + ارلیستات و تمرین هوازی، برنامه تمرین را به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه اجرا نمودند. قبل و بعد از برنامه تمرینی، انسولین، گلوکز، نیمرخ لیپیدی، کالری دریافتی و حداکثر توان هوازی اندازه گیری و تعیین شد. در تجزیه و تحلیل آماری از آمار توصیفی، آزمون t همبسته، آزمون آنالیزواریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. کلیه عملیات آماری توسط نرم افزار(20/SPSS) و سطح معنی داری آزمون ها در سطح 05/0≥P انجام شد. یافتهها: در حالت پایه تفاوتی در مقاومت به انسولین و پروفایل لیپیدی در بین گروه ها وجود نداشت. در مقایسه با گروه کنترل مقاومت به انسولین در گروه ارلیستات، تمرین هوازی، تمرین هوازی+ ارلیستات ، کاهش معنی داری یافته است (05/0≥P). همچنین نیمرخ لیپیدی به جز لیپوپروتئین پرچگال، در این سه گروه نسبت به پیش آزمون با بهبودی معنی داری همراه است. نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد احتمالا برخورداری از سطوح منظم تمرینات هوازی و بدون استفاده از داروهای شیمیایی کاهنده وزن می تواند منجر به تغییرات مطلوب در مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی گردد.
ابوالفضل رحمانی؛ بهمن میرزایی
چکیده
هدف: فعالیت مقاومتی با شیوههای نوین تمرینی همچون محدودیت جریان خون و تنفس که بیشتر با شدت پایین انجام میشود پاسخها و تأثیرات فیزیولوژیکی مختلفی را بهدنبال دارد. از این رو، هدف اصلی این پژوهش مطالعه تأثیر محدودیت جریان خون و تنفس بر غلظت لاکتات خون و هورمون رشد در پاسخ حاد فعالیت ورزشی مقاومتی در کشتیگیران دانشگاهی بود. روششناسی: ...
بیشتر
هدف: فعالیت مقاومتی با شیوههای نوین تمرینی همچون محدودیت جریان خون و تنفس که بیشتر با شدت پایین انجام میشود پاسخها و تأثیرات فیزیولوژیکی مختلفی را بهدنبال دارد. از این رو، هدف اصلی این پژوهش مطالعه تأثیر محدودیت جریان خون و تنفس بر غلظت لاکتات خون و هورمون رشد در پاسخ حاد فعالیت ورزشی مقاومتی در کشتیگیران دانشگاهی بود. روششناسی: در این مطالعه از روش متقاطع استفاده شد. 8 کشتیگیر دانشگاهی با سابقه تمرینی بیش از دو سال (با میانگین سنی 7/4±87/26 سال و شاخص توده بدنی 49/2±26/25 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت تصادفی و در سه شرایط کنترل (1RM80%)، فعالیت مقاومتی به همراه محدودیت جریان خون و تنفس 1RM) 30%) قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی شامل اجرای 4 نوبت 15 تکراری از حرکت اسکوات بود. نمونههای خونی قبل و بلافاصله بعد از فعالیت جمعآوری شد. یافتهها: هر سه نوع تمرین موجب افزایش معنیدار لاکتات و هورمون رشد بلافاصله پس از فعالیت شد (05/0p <) اما تفاوت معنیداری بین شرایط مشاهده نشد. نتیجهگیری: یک جلسه تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون و تنفس مانند تمرین مقاومتی روتین میتواند باعث افزایش پاسخهای متابولیتی و هورمونی شود. این تحقیق تا حدودی اثربخشی اینگونه از تمرینات را تأیید میکند و میتواند اهدافی همچون افزایش لاکتات و هورمون رشد را که از تمرینات با شدت بالا انتظار می رود، برآورده کند.
شادمهر میردار؛ انسیه رحیمی؛ هادی باغبان
دوره 3، شماره 2 ، تیر 1392، ، صفحه 167-179
چکیده
چکیده
هدف: عامل رشد میوستاتین و IGF1 نقش موثری در پاسخ به انقباضهای عضلانی، تنظیم و تحریک متابولیسم عضلات ایفا میکنند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر مکمل جنسینگ بر سطوح سرمی فاکتورهای رشد میوستاتین و IGF1 است.
روش پژوهش: لذا 16 نفر از کاراتهکاران باشگاهی درقالب طرح نیمهتجربی دو سو کور پیشپسآزمون به دو گروه جنسینگ و دارونما تقسیم شدند ...
بیشتر
چکیده
هدف: عامل رشد میوستاتین و IGF1 نقش موثری در پاسخ به انقباضهای عضلانی، تنظیم و تحریک متابولیسم عضلات ایفا میکنند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر مکمل جنسینگ بر سطوح سرمی فاکتورهای رشد میوستاتین و IGF1 است.
روش پژوهش: لذا 16 نفر از کاراتهکاران باشگاهی درقالب طرح نیمهتجربی دو سو کور پیشپسآزمون به دو گروه جنسینگ و دارونما تقسیم شدند قبل و بعد از مصرف یکماهۀ مکمل و پس از یک دوره مسابقۀ شبیهسازی شده، نمونهگیری خون انجام شد. برای آنالیز یافتهها از تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر همراه با آزمون تعقیبی LSD و آزمون t مستقل استفاده شد.
یافته ها: یافتهها نشان داد در گروه دریافتکنندۀ مکمل جنسینگ سطح سرم میوستاتین و سطح سرم IGF1 تحت تاثیر مصرف مکمل جنسینگ و فعالیت شبیهسازی شده بود (05/0P
حمید محبی؛ مرتضی سنگدوینی؛ بهمن میرزایی
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1391
چکیده
چکیده
هدف: هدف این تحقیق مقایسه اثرات یک نوبت و سه نوبت تمرین مقاومتی بر قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه در مردان تمرین نکرده بود.
روش پژوهش: برای این منظور، 18 دانشجوی تمرین نکرده دانشگاه گیلان به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه یک نوبت (9=n ، سن: 8/1±8/22 سال) و سه نوبت تمرین مقاومتی (9=n ، سن: 5/1±6/22 ...
بیشتر
چکیده
هدف: هدف این تحقیق مقایسه اثرات یک نوبت و سه نوبت تمرین مقاومتی بر قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه در مردان تمرین نکرده بود.
روش پژوهش: برای این منظور، 18 دانشجوی تمرین نکرده دانشگاه گیلان به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه یک نوبت (9=n ، سن: 8/1±8/22 سال) و سه نوبت تمرین مقاومتی (9=n ، سن: 5/1±6/22 سال) قرار گرفتند. آزمودنی ها سه روز در هفته و به مدت 8 هفته تمرین کردند. شدت تمرین برای هر دو گروه یکسان بود (8 تکرار بیشینه). در شروع و پایان 8 هفته تمرین قدرت عضلانی آزمودنی ها با استفاده از آزمون یک تکرار بیشینه (1RM) در دو حرکت بالاتنه (پرس سینه و جلو بازو) و دو حرکت پایین تنه ( اکستنشن پا و فلکشن پا ) اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t وابسته و t مستقل به ترتیب برای مقایسه تغییرات درون گروهی و بین گروهی استفاده شد (05/0P≤).
یافته ها: بعد از 8 هفته، قدرت عضلانی در تمام حرکات بالاتنه و پایین تنه در هر دو گروه به طور معنی داری افزایش یافت (05/0P≤). افزایش در قدرت یک تکرار بیشینه در حرکات پایین تنه به طور معنی داری در گروه سه نوبت تمرین مقاومتی نسبت به گروه یک نوبت تمرین مقاومتی بالاتر بود (05/0P≤)؛ در حالی که هیچ تفاوت معنی داری در قدرت یک تکرار بیشینه در حرکات بالاتنه بین دو گروه یک نوبت و سه نوبت تمرین مقاومتی وجود نداشت.
نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که در مردان تمرین نکرده، سه نوبت تمرین مقاومتی نسبت به یک نوبت تمرین مقاومتی در ارتباط با افزایش قدرت در عضلات پایین تنه موثرتر می باشد، در حالی که در ارتباط با افزایش قدرت عضلانی بالاتنه بین یک نوبت و سه نوبت تمرین مقاومتی تفاوتی مشاهده نشد.
واژگان کلیدی: تمرین مقاومتی، عضلات بالاتنه، عضلات پایینتنه، مردان تمرین نکرده.
مسعود شکی؛ فاطمه حسینی؛ سعید قربانی؛ رضا رضایی شیرازی؛ حشمت اله پارسیان
چکیده
هدف: مطالعه حاضر به بررسی تأثیر تمرین هوازی تناوبی به همراه مصرف مکمل سیلیمارین بر شاخصهای بافتی آنتیاکسیدانی، آسیب کبدی و آتروژنیک رتهای نر ویستار تغذیه شده با غذای پرچرب پرداخت.روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع تجربی و روش آزمایشگاهی بود. بدین منظور، 35 سر رت نر نژاد ویستار با سن سه هفته و وزن 08/7±45/160 گرم، به روش تصادفی به 5 گروه ...
بیشتر
هدف: مطالعه حاضر به بررسی تأثیر تمرین هوازی تناوبی به همراه مصرف مکمل سیلیمارین بر شاخصهای بافتی آنتیاکسیدانی، آسیب کبدی و آتروژنیک رتهای نر ویستار تغذیه شده با غذای پرچرب پرداخت.روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع تجربی و روش آزمایشگاهی بود. بدین منظور، 35 سر رت نر نژاد ویستار با سن سه هفته و وزن 08/7±45/160 گرم، به روش تصادفی به 5 گروه 7 سری شامل کنترل غذای معمولی (ODC)، کنترل غذای چرب (FDC)، غذای چرب+مکمل (FDS)، غذای چرب+تمرین (FDE)، غذای چرب+تمرین+مکمل (FDSE) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 8 هفته، 5 جلسه 30 دقیقهای فعالیت روی نوارگردان در هفته بود. مکمل سیلیمارین با دوز 140 میلیگرم/کیلوگرم/روزانه نسبت به وزن بدن به مدت دو هفته گاواژ میشد. 48 ساعت پس از آخرین جیره غذایی، نمونه بافتی و خونگیری انجام و دادهها تحلیل شدند.یافتهها: متغیرهایALT، AST، ALP، MDA، TC و TG در گروههای غذای چرب+تمرین+مکمل و غذای چرب+تمرین نسبت به گروه کنترل غذای چرب کاهش معنیداری داشتند. در حالیکه متغیرهای SOD و HDL-C، تنها در گروه غذای چرب+تمرین+مکمل نسبت به کنترل غذای چرب افزایش معنیداری داشت. متغیرهای LDL-C و AIP نیز تنها در گروه غذای چرب+تمرین+مکمل نسبت به کنترل غذای چرب کاهش معنیداری داشتند (05/0>p).نتیجهگیری: استفاده از تمرین هوازی تناوبی به تنهایی یا با مصرف مکمل سیلیمارین، سبب کاهش متغیرهای خطرزای بیماری کبد چرب غیرالکلی از قبیل آنزیمهای درگیر و شاخص آتروژنیک در موشهای تغذیهشده با غذای پرچرب میشود؛ بنابراین می-تواند از طریق افزایش عملکرد آنتیاکسیدانی و کاهش پروفایل چربیهای خون، به بهبود عارضه موردنظرکمک نماید.
پاسخ و سازگاری به تمرینات
مجمد اسماعیل افضل پور؛ مهدی مقرنسی؛ ,محسن محمدنیا احمدی؛ عالیه باغبانی
چکیده
هدف: هدف پژوهش تاثیر مصرف کوتاه مدت چای سبز بر هزینه سوخت و سازی و اکسایش سوبسترا حین تمرین حاد با شدت Fatmax در مردان سالم دارای اضافه وزن یا چاق بود. روش کار: 15 نفر مرد در قالب یک طرح متقاطع بررسی شدند. ابتدا روی نوارگردان متصل به دستگاه گاز آنالایزر، پروتکل ورزشی با سرعت 5/3 کیلومتر در ساعت، شیب یک درصد، 3 دقیقه اجرا شد و بعد از یک وقفه 2 دقیقه ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش تاثیر مصرف کوتاه مدت چای سبز بر هزینه سوخت و سازی و اکسایش سوبسترا حین تمرین حاد با شدت Fatmax در مردان سالم دارای اضافه وزن یا چاق بود. روش کار: 15 نفر مرد در قالب یک طرح متقاطع بررسی شدند. ابتدا روی نوارگردان متصل به دستگاه گاز آنالایزر، پروتکل ورزشی با سرعت 5/3 کیلومتر در ساعت، شیب یک درصد، 3 دقیقه اجرا شد و بعد از یک وقفه 2 دقیقه ای (مرحله اول)، فعالیت با سرعت 4 کیلومتر در ساعت با شیب یک درصد (مرحله دوم) ؛ و سپس با سرعت 5 کیلومتر در ساعت (مرحله سوم)؛ و در ادامه با سرعت 6 کیلومتر در ساعت (مرحله چهارم)؛ و نهایتا با سرعت 5/6 کیلومتر در ساعت (در طول 4 دقیقه) به اجرا درآمد. در ادامه، شرکت کنندگان به مدت یک هفته، روزی 1000 میلی گرم مصرف کردند و برای نوبت دوم به آزمایشگاه آمدند. پس از آن به مدت یک هفته دارونما مصرف نموده و برای نوبت سوم در آزمایشگاه حاضر شدند. حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدتی از فعالیت که MFO در آن رخ میدهد (Fatmax) تعیین گردید. یافته ها: بین میزان اکسیداسیون چربی، نسبت تبادل تنفسی، اکسیژن مصرفی و هزینه انرژی در دو حالت مصرف یک هفته ای چای سبز و دارونما؛ تفاوت معنی داری وجود نداشت.نتیجه گیری: مصرف کوتاه مدت چای سبز قبل از تمرین حاد با شدت Fatmax، اثری بر هزینه انرژی، اکسیژن مصرفی و کاهش چربی ندارد و طول دوره و دوز مصرف آن می بایست بیشتر مطالعه شود.
علیرضا پاآهو؛ وحید تأدیبی؛ ناصر بهپور
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1394، ، صفحه 45-58
چکیده
هدف: چاقی و اضافه وزن به همراه اختلالات متابولیکی مرتبط با آنها یکی از نگرانیهای بسیار مهم در جهان امروز است. با توجه به اینکه کودکان و نوجوانان در سنین حساس رشد و آمادهسازی بدن برای سنین بزرگسالی هستند، بنابراین هدف ما بررسی 12 هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح تستوسترون، کورتیزول و نیمرخ چربی در کودکان چاق و دارای اضافه وزن ...
بیشتر
هدف: چاقی و اضافه وزن به همراه اختلالات متابولیکی مرتبط با آنها یکی از نگرانیهای بسیار مهم در جهان امروز است. با توجه به اینکه کودکان و نوجوانان در سنین حساس رشد و آمادهسازی بدن برای سنین بزرگسالی هستند، بنابراین هدف ما بررسی 12 هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح تستوسترون، کورتیزول و نیمرخ چربی در کودکان چاق و دارای اضافه وزن است. روششناسی: بدین منظور بیست پسر بچه چاق با استفاده از طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه و توزیع تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند. شاخصهای آنتروپومتریک، سطوح کورتیزول، تستوسترون و نیمرخ چربی اندازهگیری شد. پروتکل تمرین تناوبی شدید 3 جلسه در هفته با شدت 100 تا 110 درصد حداکثر سرعت هوازی به مدت 12 هفته بود. دادهها با استفاده از تی مستقل و همبسته در سطح معنیداری (05/0p≤) تحلیل شد. یافتهها: یافتههای پژوهش کاهش معنیدار سطوح استراحتی کورتیزول، TC، TG، LDL-C و افزایش HDL-C را در گروه HIIT نشان داد، اما بر سطوح استراحتی تستوسترون تأثیر معنیداری نداشت. این در حالی است که شاخصهای آنترپومتریک و TC، TG و LDL-C گروه شاهد بهطور معنیداری افزایش داشت، اما HDL-C آنها بهطور معنیداری کاهش نشان داد. نتیجهگیری: تاکنون تجویز تمرین ایدهآل برای دستیابی به سودمندیهای فعالیت بدنی برای افراد چاق بهخوبی مشخص نشده است، اما یافتههای این پژوهش اشاره دارند که تمرین تناوبی شدید دارای پتانسیل اقتصادی و پروتکل، تمرینی کارآمدی برای افراد چاق و دارای اضافه وزن بهویژه کودکان و نوجوانان است.
مهرزاد مقدسی؛ فریبا حسینی؛ احسان بهرامی آبدهگاه؛ نجمه عبدالله پور؛ سید علی حسینی
دوره 4، شماره 1 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 49-58
چکیده
هدف: پروتئین متصل به اسید چرب بافت چربی (A-FABP) یک شاخص خونی است که اخیراً عنوانشده است با چاقی ارتباط دارد. تمرینات ورزشی ممکن است موجب کاهش بافت چربی شود، هرچند بهدرستی مشخص نیست که آیا کاهش بافت چربی بر اثر تمرینات ورزشی موجب کاهش A-FABP نیز میشود یا خیر. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات غلظت A-FABP در مردان چاق میانسال پس از ...
بیشتر
هدف: پروتئین متصل به اسید چرب بافت چربی (A-FABP) یک شاخص خونی است که اخیراً عنوانشده است با چاقی ارتباط دارد. تمرینات ورزشی ممکن است موجب کاهش بافت چربی شود، هرچند بهدرستی مشخص نیست که آیا کاهش بافت چربی بر اثر تمرینات ورزشی موجب کاهش A-FABP نیز میشود یا خیر. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات غلظت A-FABP در مردان چاق میانسال پس از 8 هفته تمرین شدید هوازی بود.
روش پژوهش: 22 مرد چاق میانسال و کمتحرک (میانگین و انحراف معیار سن 3/2±4/46 سال، شاخص توده بدن 0/2±8/32 کیلوگرم بر مترمربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 6/2 ± 4/34 میلیلیتر بر کیلوگرم بر دقیقه) بهطور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنیها بهطور تصادفی به دو گروه تمرین (11=n) و کنترل (11=n) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین 3 روز در هفته، به مدت 8 هفته و در هر جلسه به مدت 45 دقیقه با شدت 75 تا 80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی تمرین هوازی انجام دادند.
یافتهها: نتایج نشان داد درصد چربی و شاخص توده بدن آزمودنیهای گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری یافته است (0/05>p). همچنین پس از 8 هفته تمرین شدید هوازی، غلظت A-FABP و مقاومت به انسولین در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیداری پیدا کرد (0/05>p).
نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد میکند تمرین به کار رفته با این شدت و طول مدت، موجب کاهش غلظت A-FABP در مردان چاق میانسال میشود.
مجید باغدارنیا؛ حجتاله نیکبخت؛ محمدعلی آذربایجانی
دوره 1، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 51-60
چکیده
چکیده
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیرتمرینات تناوبی فزاینده برنسبت تستوسترون به کورتیزول سرمی درکاراتهکاران مرد نخبه طراحی و اجرا شد.
روش پژوهش: چهارده کاراتهکار مرد آزمودنی های این پژوهش بودند.کلیه آزمودنی ها به مدت 5 هفته و هفته ای سه جلسه در یک برنامۀ تمرینی تناوبی شرکت نمودند. شدت و مدت تمرین از هفته اول تا پایان هفته چهارم ...
بیشتر
چکیده
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیرتمرینات تناوبی فزاینده برنسبت تستوسترون به کورتیزول سرمی درکاراتهکاران مرد نخبه طراحی و اجرا شد.
روش پژوهش: چهارده کاراتهکار مرد آزمودنی های این پژوهش بودند.کلیه آزمودنی ها به مدت 5 هفته و هفته ای سه جلسه در یک برنامۀ تمرینی تناوبی شرکت نمودند. شدت و مدت تمرین از هفته اول تا پایان هفته چهارم هر هفته افزایش یافت و ازآغاز هفته پنجم تا پایان آن مجدداً شدت و حجم تمرین به سطوح اولیه بازگشت (دوره تیپر). برای سنجش سطوح استراحتی و پس از فعالیت تستوسترون و کورتیزول، ده میلیلیتر خون سیاهرگی از آخرین جلسه فعالیت در پایان هفته چهارم و پنجم جمعآوری شد. غلظت هورمون ها با روش الایزا تعیین شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تمرینات تناوبی فزاینده تاثیرمعنی داری برغلظت تستوسترون، کورتیزول و نسبت تستوسترون به کورتیزول نداشت، اما دوره کاهش فشار تمرین موجب کاهش معنیداری در میزان غلظت تستوسترون شد، اما تاثبری بر غلظت کورتیزول و نسبت تستوسترون بر کورتیزول نداشت (05/0>P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه احتمال میرود که تغییرات حجم و شدت تمرین اینتروال با الگوی حرکتی کاراتهتاثیری بر تعادل آنابولیک–کاتابولیک نداشته باشد.
واژگان کلیدی: تستوسترون، کورتیزول، تمرینات تناوبی، تیپر
فیزیولوژی ورزشی
امیدرضا صالحی؛ داریوش شیخ الاسلامی وطنی؛ سید علی حسینی
چکیده
مقدمه: سالمندی با بروز اختلات شناختی و جسمی همراه است. با توجه به ابهام در اثر تعاملی تمرین و مکملهای آنتیاکسیدانی، هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات فیزیولوژی-روانشناختی تمرینات تناوبی شدید (HIIT) و مصرف ویتامین E (VE) در موش-های صحرایی آلزایمری شده با تریمتیلتین (TMT) بود. روشها: در این مطالعه تجربی 50 سر موش صحرایی (سن 18-22 ماه؛ وزن 280-320 ...
بیشتر
مقدمه: سالمندی با بروز اختلات شناختی و جسمی همراه است. با توجه به ابهام در اثر تعاملی تمرین و مکملهای آنتیاکسیدانی، هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات فیزیولوژی-روانشناختی تمرینات تناوبی شدید (HIIT) و مصرف ویتامین E (VE) در موش-های صحرایی آلزایمری شده با تریمتیلتین (TMT) بود. روشها: در این مطالعه تجربی 50 سر موش صحرایی (سن 18-22 ماه؛ وزن 280-320 گرم) آلزایمری شده با تزریق صفاقی mg/kg 10 TMT به گروههای (1) TMT، (2) شم/حلال ویتامین E (Sham)، (3) VE، (4) HIIT (90-95 درصد حداکثر سرعت بیشینه) و (5) HIIT+VE تقسیم شدند. تعداد 10 سر موش صحرایی سالم برای بررسی اثر TMT بر متغیرهای تحقیق در گروه HC قرار گرفتند. تمرینات HIIT به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته انجام شد. ویتامین E برای این مدت با دوز mg/kg 30 به صورت خوراکی به موشهای صحرایی خورانده شد. نتایج: در گروههای HIIT و HIIT+VE شاخصهای تن سنجی، وزن غذای دریافتی، اضطراب و افسردگی به طور معنیداری کمتر و توان هوازی، تعادل حرکتی، آستانه تحمل درد بیشتر از گروه TMT بود (05/0≥P). در گروه VE وزن چربی احشایی، وزن غذای دریافتی، اضطراب و افسردگی بهطور معنیداری کمتر از گروه TMT بود (05/0≥P). توان هوازی در گروههای HIIT و HIIT+VE بهطور معنیداری بیشتر و اضطراب و افسردگی بهطور معنیداری کمتر از گروه VE بود (05/0≥P). نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین HIIT، VE و تمرین HIIT+VE دارای اثرات بهبود دهنده شاخصهای آنتروپومتریکی، عملکرد جسمانی و روانشناختی است؛ اما اثرات عملکرد جسمانی و روانشناختی تمرین HIIT به مراتب قویتر از اثر ویتامین E بود.
امین فرزانه حصاری؛ سید علیرضا حسینی کاخک؛ محمد رضا حامدی نیا
چکیده
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر پیش آمادهسازی ایسکمی با فاصلههای زمانی و در اندامهای مختلف قبل از فعالیت بر تغییرات لاکتات خون و میزان درک فشار بعد از فعالیت شدید در جودوکاران بود.
روششناسی: 13جودوکار مرد (حداقل 4 سال سابقه تمرین) بهطور داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. هر آزمودنی در هفت جلسه مجزا و بهصورت تصادفی و موازنه ...
بیشتر
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر پیش آمادهسازی ایسکمی با فاصلههای زمانی و در اندامهای مختلف قبل از فعالیت بر تغییرات لاکتات خون و میزان درک فشار بعد از فعالیت شدید در جودوکاران بود.
روششناسی: 13جودوکار مرد (حداقل 4 سال سابقه تمرین) بهطور داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. هر آزمودنی در هفت جلسه مجزا و بهصورت تصادفی و موازنه متقابل دو آزمون ویژه جودو متوالی با فاصله 90 ثانیه را در هفت وضعیت بدون ایسکمی، پیش آمادهسازی ایسکمی در دست 5 دقیقه قبل فعالیت، ایسکمی دست 20 دقیقه قبل فعالیت، ایسکمی پا 5 دقیقه قبل فعالیت، ایسکمی پا 20 دقیقه قبل فعالیت، ایسکمی همزمان در دست و پا 5 دقیقه قبل فعالیت و ایسکمی دست و پا 20 دقیقه قبل فعالیت اجرا کرد. پیش آمادهسازی ایسکمی در سه دور 5 دقیقهای انسداد با 5 دقیقه رپرفیوژن (برقراری مجدد جریان خون) متعاقب آن انجام شد. میزان درک فشار بلافاصله بعد هر آزمون و لاکتات خون در زمانهای بلافاصله، 5، 10 و 15 دقیقه بعد فعالیت اندازهگیری شد. از روش آماری آنالیز واریانس با اندازههای تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.
یافتهها: غلظت لاکتات خون در زمانهای 10 و 15 دقیقه بعد فعالیت و میزان درک فشار در وضعیت پیش آمادهسازی ایسکمی همزمان در دست و پا 20 دقیقه قبل فعالیت کمتر از وضعیتهای دیگر بود و با وضعیت کنترل تفاوت معنیداری داشت.
نتیجهگیری: طبق یافتههای پژوهش اگر پیش آمادهسازی ایسکمی در توده عضلانی بیشتر و 20 دقیقه قبل از فعالیت اجرای شود بر متابولیسم لاکتات و میزان درک فشار اثر بیشتری دارد.
علی مصطفیلو؛ سید علیرضا حسینی کاخک؛ امیر حسین حقیقی
چکیده
هدف: فوتبال به دلیل ویژگیهای عملکردی خاص خود نسبت به سایر رشتههای ورزشی به یک سری عوامل فیزیولوژیکی وابسته است. لذا هدف از مطالعه حاضر اثر تمرینات مقاومتی با تأکید بر بخش برونگرا با و بدون محدودیت جریان خون و تمرینات مقاومتی سنتی بر کورتیزول خون، عملکرد استقامتی و توان بیهوازی در فوتبالیستهای مرد بود. روششناسی: 40 بازیکن ...
بیشتر
هدف: فوتبال به دلیل ویژگیهای عملکردی خاص خود نسبت به سایر رشتههای ورزشی به یک سری عوامل فیزیولوژیکی وابسته است. لذا هدف از مطالعه حاضر اثر تمرینات مقاومتی با تأکید بر بخش برونگرا با و بدون محدودیت جریان خون و تمرینات مقاومتی سنتی بر کورتیزول خون، عملکرد استقامتی و توان بیهوازی در فوتبالیستهای مرد بود. روششناسی: 40 بازیکن فوتبال انتخاب و در چهار گروه تمرین مقاومتی سنتی (10=n)، تمرین مقاومتی برونگرا با محدودیت جریان خون (10=n)، تمرین مقاومتی برونگرا بدون محدودیت جریان خون (10=n) و کنترل (10=n) به صورت تصادفی تقسیم شدند. آزمونها و نمونهگیری خونی قبل و پس از دوره تمرینی هشت هفتهای گرفته شد. به منظور مقایسه بین گروهها از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده گردید (05/0≥P). یافتهها: نتایج نشان داد که حداقل ، حداکثر، میانگین توان و عملکرد استقامتی در هر سه گروه تجربی به بعد از تمرین افزایش معنیداری داشت (001/0≥P). همچنین افزایش معنیداری بین دو گروه تجربی تمرین مقاومتی برونگرا با و بدون محدودیت جریان خون در حداقل توان وجود داشت (05/0≥P). نتایج بین گروهی حاکی از وجود افزایش معنیدار بین گروه تمرینات مقاومتی برونگرا با محدودیت جریان خون و گروه تمرینات مقاومتی سنتی در مورد حداکثر توان و میانگین توان نیز بود. با این حال در مورد شاخص خستگی (13/0=p) و هورمون کورتیزول (33/0=p) این اثر معنیدار نبود. نتیجهگیری: هر چند نتایج مربوط به درصد تغییرات حاکی از بهبود بیشتر توان بیهوازی و عملکرد استقامتی در گروه تمرین سنتی نسبت به دو گروه تمرینی دیگر بود، لذا تمرینات سنتی میتواند همچنان مورد استفاده قرار گیرد.
احمد عباسپور مژدهی؛ رامین شعبانی؛ محمد رضا فدائی چافی
چکیده
هدف: تمرینات قدرتی استقامتی با شدت بالا میتواند سبب افزایش ظرفیت ورزشی شود. تحقیق حاضر با هدف تعیین اثر یک دوره تمرینات ورزشی مقاومتی و استقامتی با شدت بالا بر شاخص درصد چربی بدن، هموستاز گلوکز و هورمون لپتین سرم تکواندوکاران پسر 15 تا20 سال انجام گرفت. روششناسی: :از میان داوطلبان واجد شرایط شرکت در پژوهش،20 تکواندوکار 15 تا 20ساله ...
بیشتر
هدف: تمرینات قدرتی استقامتی با شدت بالا میتواند سبب افزایش ظرفیت ورزشی شود. تحقیق حاضر با هدف تعیین اثر یک دوره تمرینات ورزشی مقاومتی و استقامتی با شدت بالا بر شاخص درصد چربی بدن، هموستاز گلوکز و هورمون لپتین سرم تکواندوکاران پسر 15 تا20 سال انجام گرفت. روششناسی: :از میان داوطلبان واجد شرایط شرکت در پژوهش،20 تکواندوکار 15 تا 20ساله به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. آزمودنیها بهطور تصادفی به دو گروه تمرینات مقاومتی-استقامتی با شدت متوسط(گروه اول ، میانگین سنی26/2±70/17 سال) و با شدت بالا (گروه دوم، سن 72/1±90/16 سال) تقسیم شدند. گروه اول به همراه تمرینات مرسوم تکواندو، تمرینات قدرتی و استقامتی با شدت متوسط بهمدت ۹۵ دقیقه و گروه دوم این تمرینات را با شدت بالا بهمدت ۸۰ دقیقه انجام دادند. قبل و پس از 8 هفته تمرین شاخص درصد چربی بدن، هموستاز گلوکز، سطح لپتینپلاسما اندازهگیری شد. از آزمونهای t وابسته و مستقل جهت تجزیه و تحلیل آماری دادهها استفاده شد. سطح معنیداری 05/0≥P در نظر گرفته شد. یافتهها: : چربی زیر جلد، انسولین و مقاومت به انسولین در گروه تمرین دوم در مقایسه با پیش آزمون کاهش یافت. قند خون ناشتا و هورمون لپتین در هر دو گروه بعد از تمرین کاهش معنیدار نشان داد. در مقایسه بین گروهی نیز، شاخصهای درصد چربی بدن (03/0=P) تفاوت معنیدار نشان دادند. نتیجهگیری: تمرین قدرتی و استقامتی با شدت بالا احتمالا میتواند موجب کاهش بافت چربی زیر جلد در ورزشکاران شود. همچنین با کاهش هورمونهای لپتین، انسولین و بهبود حساسیت به انسولین موجب بهبود عملکرد تکواندوکاران شود.
بهمن میرزایی؛ فرهاد رحمانینیا؛ مرتضی نسترن
دوره 3، شماره 1 ، فروردین 1392، ، صفحه 71-80
چکیده
چکیده
هدف: مطالعات گوناگون نشان داده اند که زمانهای استراحتی مختلف اثر معنیداری بر پاسخهای هورمونی، متابولیکی و قلبیعروقی میگذارد. این عامل میتواند به پاسخهای متفاوت آسیب عضلانی منجر شود و اهداف تمرین را دستکاری کند. هدف این پژوهش مقایسۀ اثر زمان های استراحت بین نوبتی و حرکتی 1 و 3 دقیقه بر شاخص های آسیب عضلانی و حفظ تکرارهای ...
بیشتر
چکیده
هدف: مطالعات گوناگون نشان داده اند که زمانهای استراحتی مختلف اثر معنیداری بر پاسخهای هورمونی، متابولیکی و قلبیعروقی میگذارد. این عامل میتواند به پاسخهای متفاوت آسیب عضلانی منجر شود و اهداف تمرین را دستکاری کند. هدف این پژوهش مقایسۀ اثر زمان های استراحت بین نوبتی و حرکتی 1 و 3 دقیقه بر شاخص های آسیب عضلانی و حفظ تکرارهای حرکات متوالی بود.
روش پژوهش: 12 نفر آزمودنی تمریننکرده (سن 06/2±17/23 سال، قد 55/3±17/175سانتیمتر، وزن 26/8±33/67 کیلوگرم و چربی 82/1±67/16 درصد) در دو جلسه فعالیت مقاومتی با دو هفته استراحت بین هر جلسه در این پژوهش شرکت کردند. ترتیب حرکات در هر جلسه شامل جلوپا، جلوبازو با هالتر، پشت پا، پشت بازو خوابیده با هالتر، پرس پا و پرس سینه با شدت 80 درصد 1RM تا سرحد خستگی بود. آزمودنیها به صورت تصادفی برای زمان های بیننوبتی و حرکتی 1 و 3 دقیقه در هر جلسه فعالیت مقاومتی انتخاب شدند. آنزیم های کراتین کیناز (CK) و آسپارتات آمینوترنسفراز (AST) پیش از آزمون، 24 و 48 ساعت پس از فعالیت مقاومتی اندازه گیری شد. همچنین کوفتگی عضلانی توسط مقیاس شیلاجا (PAS) قبل از شروع فعالیت، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از فعالیت مقاومتی مورد ارزیابی قرار گرفت. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، t همبسته و آزمون تعقیبی بونفرونی برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها استفاده شد.
یافته ها: غلظت آنزیمهای CK، AST در زمانهای 24 و 48 ساعت و کوفتگی عضلانی نیز در زمانهای بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از فعالیت مقاومتی در هر دو گروه به طور معنیداری افزایش یافت (05/0P≤)، اما تفاوت معنیداری در کوفتگی عضلانی و غلظت آنزیمها بین دو گروه در زمانهای مختلف مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که زمان استراحت 3 دقیقه منجر به افزایش تکرارها میشود (05/0P≤).
نتیجهگیری: تفاوت حجم کار و حفظ تکرارها در بین زمان های استراحتی مختلف، مستقل از پاسخهای آسیب عضلانی و کوفتگی عضلانی است. همچنین زمان استراحت 3 دقیقهای منجر به حفظ تکرارها و بازیافت مناسب میشود.
واژگان کلیدی: شاخصهای بیوشیمیایی، زمان بازیافت، حجم تمرین
فیزیولوژی ورزشی
سیده فاطمه متولی؛ علیرضا براری؛ احمد عبدی؛ حسین عابد نطنزی
چکیده
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر مصرف عصاره گزنه و تمرینات هوازی بر بیان ژن VEGF و کاسپاز 3 در موش های مبتلا به سرطان ملانوما بود.روش شناسی: در این تحقیق 20 سر موش صحرایی نر بالغ هشت هفته ای به صورت تصادفی به 4 گروه شامل گروههای: کنترل ، تمرین، عصاره و تمرین+عصاره تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 30 دقیقه دویدن روی تردمیل بدون شیب و با سرعت ...
بیشتر
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر مصرف عصاره گزنه و تمرینات هوازی بر بیان ژن VEGF و کاسپاز 3 در موش های مبتلا به سرطان ملانوما بود.روش شناسی: در این تحقیق 20 سر موش صحرایی نر بالغ هشت هفته ای به صورت تصادفی به 4 گروه شامل گروههای: کنترل ، تمرین، عصاره و تمرین+عصاره تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 30 دقیقه دویدن روی تردمیل بدون شیب و با سرعت 16 متر در دقیقه برای هفته اول بود و هر هفته یک متر بر دقیقه اضافه شد تا در هفته هشتم به 22 متر بر دقیقه رسید. یک هفته پس از القا سرطان ملانوما، گروه تجربی میزان 30 mg/kg/day عصاره اتانولی گیاه گزنه را به روش خوراکی و به مدت 8 هفته مصرف کردند. برای اندازه گیری میزان بیان ژن VEGF و کاسپاز 3 از روش RT PCR در خون استفاده شد.یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بیان ژن VEGF در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل روند کاهشی داشت؛ ولی به سطح معناداری نرسید(0.154p= ). همچنین نتایج نشان داد که بیان ژن کاسپاز3 در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت(0.000=p).همچنین آزمون تعقیبی نشان داد که بیان ژن کاسپاز3 بین گروه ترکیبی با سایر گروهها نیز تفاوت معناداری وجود دارد.بحث: نتایج نشان داد که احتمال دارد مصرف عصاره گزنه از طریق مکانیسم های مختلف مانند فعالیت آنتی اکسیدانی، القاء آپوپتوز جلوگیری از رشد سلول و مهاجرت سلولها اثرات ضد سرطانی ایجاد کنند.
رزیتا فتحی؛ پروانه نظرعلی؛ بی بی سارا ایمری
دوره 3، شماره 2 ، تیر 1392، ، صفحه 105-113
چکیده
چکیده
هدف: نسفاتین آدیپوکاین نسبتاً جدیدی است که از بافت چربی ترشح شده و در سازوکار تنظیم گلوکز خون، بهبود حساسیت انسولینی، تنظیم اشتها، هموستاز انرژی و سوخت و ساز دخالت دارد. با توجه به اهمیت فعالیت مقاومتی در پیشگیری و درمان اضافهوزن و چاقی، هدف تحقیق حاضر، تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پلاسمایی نسفاتین1 در زنان دارای ...
بیشتر
چکیده
هدف: نسفاتین آدیپوکاین نسبتاً جدیدی است که از بافت چربی ترشح شده و در سازوکار تنظیم گلوکز خون، بهبود حساسیت انسولینی، تنظیم اشتها، هموستاز انرژی و سوخت و ساز دخالت دارد. با توجه به اهمیت فعالیت مقاومتی در پیشگیری و درمان اضافهوزن و چاقی، هدف تحقیق حاضر، تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پلاسمایی نسفاتین1 در زنان دارای اضافهوزن بود.
روش پژوهش: 18 زن داوطلب غیر فعال دارای اضافه وزن (میانگین سن 70/5±48/38 سال، نمایه ی توده بدنی 65/3±82/28 کیلوگرم بر متر مربع، درصد چربی 39/3± 34/36 درصد و نسبت دور کمر به دور لگن 04/0± 85/0) بهطور تصادفی در 2 گروه قرار گرفتند. گروه تمرین مقاومتی (50 دقیقه در روز، 7060 درصد یک تکرار بیشینه، 4 روز در هفته) به تمرین مقاومتی پرداختند. نمونههای خون آزمودنیها در حالت ناشتا جمعآوری و به منظور بررسی تغییرات سطوح پلاسمایی نسفاتین، انسولین و گلوکز در قبل و پس از 2 ماه تمرین مورد استفاده قرار گرفت. از آزمون آماری t مستقل در سطح معنی داری 05/0P< و ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی فاکتورها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که سطوح پلاسمایی انسولین در گروه تمرین مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل (05/0P
محمدرضا حامدینیا؛ امیرحسین حقیقی؛ محمدعلی سردار؛ جواد پورجاهد
دوره 2، شماره 2 ، تیر 1391، ، صفحه 125-133
چکیده
چکیده
هدف: بررسی تاثیر تمرینات در آب بر آدیپونکتین سرم و مقاومت به انسولین در کودکان و نوجوانان چاق.
روش پژوهش: 60 دانش آموز چاق ( کودکان 1012 سال و نوجوانان 1416 سال) به صورت تصادفی در چهار گروه (دو گروه تمرین و دو گروه کنترل) قرار گرفتند. گروههای تمرین دریک برنامه تمرینات در آب با شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه ...
بیشتر
چکیده
هدف: بررسی تاثیر تمرینات در آب بر آدیپونکتین سرم و مقاومت به انسولین در کودکان و نوجوانان چاق.
روش پژوهش: 60 دانش آموز چاق ( کودکان 1012 سال و نوجوانان 1416 سال) به صورت تصادفی در چهار گروه (دو گروه تمرین و دو گروه کنترل) قرار گرفتند. گروههای تمرین دریک برنامه تمرینات در آب با شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه حداکثر60 دقیقه شرکت نمودند. نمونههای خونی، اندازههای آنتروپومتریکی و ترکیب بدنی در ابتدا و پس از 8 هفته تمرین گرفته شد.
یافتهها: تحلیل دادهها با کمک آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که تمرینات در آب باعث کاهش معنیدار درصد چربی و افزایش معنیدار حداکثر اکسیژن مصرفی در کودکان و نوجوانان شد (05/0>P). تمرینات در آب در کودکان و نوجوانان بر مقاومت به انسولین و آدیپونکتین تاثیر معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: در مجموع از این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که هشت هفته تمرینات کودکان و نوجوانان در آب، احتمالاً به علت عدم تغییر وزن، بر آدیپونکتین و مقاومت به انسولین تاثیری نداشته است.
واژگان کلیدی: تمرینات در آب، آدیپونکتین، چاقی، نوجوانان، کودکان، مقاومت به انسولین
شهرام غلامرضایی؛ بهمن میرزایی؛ حمید اراضی؛ فرهاد رحمانینیا
دوره 5، شماره 2 ، آذر 1394، ، صفحه 133-149
چکیده
هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر مکملدهی سیر بر پاسخ تعدادی از شاخصهای التهابی و آنزیمی به دنبال یک جلسه فعالیت هوازی فزاینده در دختران غیرفعال انجام شد. روششناسی: 19 دختر غیرفعال داوطلب (میانگین سنی 65/2 ± 15/23 سال، شاخص تودهی بدنی 25/1 ± 93/22 کیلوگرم بر مترمربع، حداکثر اکسیژن مصرفی 5/4 ± 36/30 میلی لیتر در هر کیلوگرم وزن در ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر مکملدهی سیر بر پاسخ تعدادی از شاخصهای التهابی و آنزیمی به دنبال یک جلسه فعالیت هوازی فزاینده در دختران غیرفعال انجام شد. روششناسی: 19 دختر غیرفعال داوطلب (میانگین سنی 65/2 ± 15/23 سال، شاخص تودهی بدنی 25/1 ± 93/22 کیلوگرم بر مترمربع، حداکثر اکسیژن مصرفی 5/4 ± 36/30 میلی لیتر در هر کیلوگرم وزن در دقیقه و زمان رسیدن به واماندگی (آزمون بروس) 03/1 ± 82/7 دقیقه) به طور تصادفی و دوسویه کور و در دو گروه مکمل سیر (10 نفر) و دارونما (9 نفر) قرار گرفتند. آزمودنیها پس از دورهی 14 روزهی مکمل دهی (500 میلیگرم قرص برای هر 12 ساعت در روز)، در یک برنامه فعالیت هوازی فزاینده (آزمون بروس) شرکت کردند. تغییرات پلاسمایی شاخصهای التهابی و آنزیمی طی چهار مرحله (قبل از شروع مکملدهی، قبل، بلافاصله و 24 ساعت پس از فعالیت هوازی فزاینده) اندازهگیری شد. یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که انجام فعالیت هوازی شدید باعث افزایش معنی داری در سطح پلاسمایی شاخصهای التهابی و آنزیمی ناشی از فشار اکسایشی، در هر دو گروه مکمل دهی و دارونما شده است (05/0P<). همچنین مکمل سیر به طور معنی داری باعث کاهش سطح پلاسمایی پروتئین واکنشی سی با حساسیت بالا، لنفوسیتها، نوتروفیلها، آسپارتات ترانسفراز و آلانین ترانسفراز بلافاصله بعد از پروتکل ورزشی در گروه مکمل شده است (05/0P<). این در حالی است که مکمل سیر بر شاخصهای گلبولهای سفید تام، اینترلوکین ـ شش، لاکتات دهیدروژناز و کراتین فسفوکیناز تاثیرمعنی داری نداشته است. نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد که مکملدهی سیر منجر به کاهش سطح پلاسمایی پروتئین واکنشی سی با حساسیت بالا ، لنفوسیت ها، نوتروفیل ها و شاخص های آنزیمی آلانین ترانسفراز و آسپارتات ترانسفراز شده است. بنابراین ممکن است سیر به عنوان یک مکمل غذایی در فعالیتهای هوازی، باعث کاهش اثرات ناشی از فشار اکسایشی در ورزشکاران شود.
اکرم ارزانی؛ شادمهر میردار؛ مهدی هدایتی
دوره 4، شماره 2 ، آذر 1393، ، صفحه 151-158
چکیده
هدف: آکواپورین5 (AQP5) پروتئین درون غشایی است که نقش مهمی در حفظ هموستاز آب ریه ایفا میکند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یک دوره تمرینات تناوبی بر افزایش سطوح AQP5 بافت ریه موشهای در حال بالیدگی بود. روششناسی: 30 سر موش صحرایی ویستار نر سههفتهای بهطور تصادفی به سه گروه پایه، کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت 6 هفته (6 جلسه ...
بیشتر
هدف: آکواپورین5 (AQP5) پروتئین درون غشایی است که نقش مهمی در حفظ هموستاز آب ریه ایفا میکند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یک دوره تمرینات تناوبی بر افزایش سطوح AQP5 بافت ریه موشهای در حال بالیدگی بود. روششناسی: 30 سر موش صحرایی ویستار نر سههفتهای بهطور تصادفی به سه گروه پایه، کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت 6 هفته (6 جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه و با سرعت 15 تا 70 متر بر دقیقه) بر روی تردمیل به تمرین پرداختند. اندازهگیری سطوح AQP5به روش ELISA انجام شد. تجزیه و تحلیل با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون LSD در سطح 05/0≥P انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد که افزایش معنیداری بین سطوح AQP5 گروههای کنترل و پایه با گروه تمرین وجود دارد (001/0P<). در حالیکه بین تغییرات AQP5 گروه پایه با گروه کنترل تفاوت معنیداری وجود ندارد. همچنین شش هفته تمرین تناوبی موجب افزایش سطوح AQP5 بافت ریه گروه تمرین نسبت به گروههای کنترل و پایه به ترتیب به میزان 03/229 و 9/284 درصد شده است. نتیجهگیری: به نظر میرسد یک دوره تمرین تناوب به نظر میرسد یک دوره تمرین تناوبی میتواند با بهبود عملکرد سلولهای اپیتلیال موجب حمایت از تغییرات سطوح آکواپورین5 در طی دوران بالیدگی، و بهبود شاخصهای هموستازی مایعات ریه شود.
بهروز اسماعیلی؛ احمد عبدی؛ جواد مهربانی
چکیده
هدف: لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1بتا (IL-1ß) از عوامل التهابی موثر بر مقاومت به انسولین میباشند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثر تمرین هوازی همراه با مکمل عصاره دارچین بر سطوح خونی لیپوکالین-2 و IL-1ß در موشهای مقاوم به انسولین میباشد. روششناسی: در این مطالعه تجربی 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه (کنترل ...
بیشتر
هدف: لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1بتا (IL-1ß) از عوامل التهابی موثر بر مقاومت به انسولین میباشند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثر تمرین هوازی همراه با مکمل عصاره دارچین بر سطوح خونی لیپوکالین-2 و IL-1ß در موشهای مقاوم به انسولین میباشد. روششناسی: در این مطالعه تجربی 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه (کنترل (9=n)، تمرین هوازی (9=n)، عصاره دارچین (9=n) و تمرین هوازی+ عصاره دارچین (9=n)) تقسیم شدند. القای مقاومت به انسولین با استفاده از محلول فروکتوز 10 درصد به مدت 5 هفته انجام شد. گروه های تمرین پنج روز در هفته ( با شدت 75-80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی) به مدت 8 هفته تمرین هوازی را انجام دادند. به گروه های مکما یاری 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز عصاره دارچین، تزریق شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنیداری 05/0 p≤ تحلیل شد. یافتهها: کاهش معنیداری در میزان لیپوکالین-2 گروه تمرین نسبت به گروه کنترل و نسبت به گروه عصاره دارچین مشاهده شد (05/0>p). همچنین در هر سه گروه تجربی، میزان IL-1ß نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری را نشان داد (05/0>P)، و کاهش معنی داری در گروه تمرین عصاره دارچین نسبت به گروه تمرین و عصاره مشاهده شد (05/0>p).. نتیجهگیری: نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که تمرین هوازی همراه با عصاره دارچین بیشتر از هر کدام به تنهایی بر کاهش IL-1ß اثر دارد. اما اثر ترکیب تمرین هوازی و عصاره دارچین بر لیپوکالین-2 نیاز به بررسی های بیشتری دارد.
جواد مهربانی؛ امید خوش خوی
چکیده
هدف: یکی از پیامدهای مهم اجرای فعالیتهای ورزشی شدید، بروز التهاب سیستمی است که منجر به اُفت عملکرد و بروز پاسخهای مرحله حاد التهاب میشود. احتمالاً مصرف مکملهای تقویت کننده سیستم ایمنی، میتواند بر بهبود این اختلالات اثرگذار باشد.
پژوهش حاضر اثر یک جلسه فعالیت شدید روی تردمیل به دنبال مکملسازی کوتاه مدت گلوتامین بر سطوح خونی ...
بیشتر
هدف: یکی از پیامدهای مهم اجرای فعالیتهای ورزشی شدید، بروز التهاب سیستمی است که منجر به اُفت عملکرد و بروز پاسخهای مرحله حاد التهاب میشود. احتمالاً مصرف مکملهای تقویت کننده سیستم ایمنی، میتواند بر بهبود این اختلالات اثرگذار باشد.
پژوهش حاضر اثر یک جلسه فعالیت شدید روی تردمیل به دنبال مکملسازی کوتاه مدت گلوتامین بر سطوح خونی گلوکز، انسولین، hs-CRP، فیبرینوژن، گلبولهای سفید و سطح لاکتات خون در 19 مرد جوان ورزشکار را مورد ارزیابی قرار داده است.
روششناسی: آزمودنیها با روش نمونهگیری تصادفی به دو گروه گلوتامین (تعداد 9 نفر؛ سن: 8/0±1/21 سال؛ وزن: 2/6±9/68 کیلوگرم) و دارونما (تعداد 10 نفر؛ سن: 6/0±9/20 سال؛ وزن: 8/6±9/66 کیلوگرم) تقسیم شدند. گروه گلوتامین 16 گرم گلوتامین را با 50 گرم ساکاروز (شکر معمولی) مخلوط کرده و همراه 5/1 گرم آبلیمو در 300 میلیلیتر آب مصرف کردند. گروه دارونما نیز به ازای هر نفر 300 میلیلیتر آب حاوی 5 درصد ساکاروز و 15/0 درصد آبلیمو به آن افزوده شده بود مصرف کردند. پس از 15 دقیقه استراحت آزمودنیها به روش دوسوکور محلول گلوتامین و دارونما را مصرف و پس از 1 ساعت استراحت، فعالیت واماندهساز بروس را انجام دادند.
یافتهها: بین مقادیر hs-CRP در گروه گلوتامین نسبت به دارونما بلافاصله بعد از فعالیت و یک ساعت بعد از فعالیت نسبت به قبل از فعالیت تفاوت معنیداری مشاهده نشد. مقادیر گلوکز، انسولین و فیبرینوژن خون بلافاصله پس از فعالیت بین دو گروه تفاوت معنیدار و نسبت به قبل از فعالیت افزایش معنیداری نشان داد (05/0>p). مقادیر گلبولهای سفید خون مشابه با سطوح لاکتات، بلافاصله پس از فعالیت نسبت به پیش از آن در دو گروه تغییر معنی دار و در همین مرحله بین دو گروه تفاوت معنیداری را نشان داد (05/0>p).
نتیجهگیری: به نظر میرسد مصرف گلوتامین پیش از فعالیت ورزشی شدید از افزایش hs-CRP سرم پس از فعالیت جلوگیری کرده اما نتوانسته مانع از افزایش فیبرینوژن شود. به طور کلی مصرف مکمل گلوتامین احتمالاً موجب کاهش مهمترین شاخص مرحله حاد التهاب یعنی CRP پس از یک وهله فعالیت شدید میشود.