تمرینات مقاومتی و هوازی
فاطمه مهدی پور؛ ارسلان دمیرچی؛ پیام سعیدی؛ عالیا صابری
چکیده
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر 8 هفته استفاده از سه برنامه ورزشی بر پروفایل قندی و درصد چربی زنان مبتلا به MS بود.روش: این مطالعه تجربی شامل 40 زن مبتلا به MS(سن: 50/3±30/34 سال) بود. شرکت کنندگان به طور تصادفی در چهار گروه (4=N) تمرین هوازی(AT)، تمرین مقاومتی(RT)، تمرین ترکیبی هوازی و مقاومتی(AT+RT) و کنترل قرار گرفتند. RT شامل یکسری حرکات با ...
بیشتر
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر 8 هفته استفاده از سه برنامه ورزشی بر پروفایل قندی و درصد چربی زنان مبتلا به MS بود.روش: این مطالعه تجربی شامل 40 زن مبتلا به MS(سن: 50/3±30/34 سال) بود. شرکت کنندگان به طور تصادفی در چهار گروه (4=N) تمرین هوازی(AT)، تمرین مقاومتی(RT)، تمرین ترکیبی هوازی و مقاومتی(AT+RT) و کنترل قرار گرفتند. RT شامل یکسری حرکات با استفاده از جلیقههای وزندار(5-10% وزن بدن) برای سه روز در هفته بود. جلسات AT دو روز در هفته و به مدت 10-30 دقیقه(40-60% حداکثر ضربان قلب) انجام شد. گروهAT+RT تمرینات را پنج روز در هفته(دو روز AT و سه روز RT) انجام دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس دو طرفه با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26با معنیداری 05/0 انجام شد.یافتهها: نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بینگروها وجود ندارد با این حال، کاهش قابل توجهی در سطوح انسولین، کلسترول، HbA1c و HOMA-IR در مقایسه با سطح پایه در گروههای مداخله نشان داد. نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد که مداخلات ورزشی پتانسیل تأثیرگذاری مثبت بر پارامترهای متابولیک در افراد مبتلا به MS را دارد. تحقیقات بیشتری برای کشف پروتکلهای ورزشی بهینه و اثرات بلند مدت در این جمعیت مورد نیاز است.;کلید واژهها: مولتیپل اسکلروزیس، ترکیب بدن، پروفایل قندی
فیزیولوژی ورزشی
نوید ناطقی هره دشت؛ ارسلان دمیرچی؛ جواد مهربانی؛ راژان پیران
چکیده
پرفشاری خون همانند دیس لیپیدمی از مهمترین بیماریهای قلبی-عروقی است که تمرینات ورزشی میتواند اثر پیشگیرانه بر آنها داشته باشد. اثر تمرینات ترکیبی به عنوان یک شیوه تمرینی کارآمد، از روش های نوین برای بهبود سلامت قلبی-عروقی است. هدف پژوهش حاضر اثر تمرینات ترکیبی بر شاخص های التهابی قلب-عروقی، فشار خون و پروفایل لیپیدی در مردان مبتلا ...
بیشتر
پرفشاری خون همانند دیس لیپیدمی از مهمترین بیماریهای قلبی-عروقی است که تمرینات ورزشی میتواند اثر پیشگیرانه بر آنها داشته باشد. اثر تمرینات ترکیبی به عنوان یک شیوه تمرینی کارآمد، از روش های نوین برای بهبود سلامت قلبی-عروقی است. هدف پژوهش حاضر اثر تمرینات ترکیبی بر شاخص های التهابی قلب-عروقی، فشار خون و پروفایل لیپیدی در مردان مبتلا به پرفشاری خون بود. در این پژوهش که با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد، تعداد 9 نفر (5/4±33/47 سال؛ شاخص توده بدنی 27/5±18/33 کیلوگرم/مترمربع) به عنوان گروه تمرین و 9 نفر به عنوان گروه کنترل (20/3±44/48 سال؛ شاخص توده بدنی 35/5±51/30 کیلوگرم/مترمربع) بطور تصادفی از بین افراد داوطلب انتخاب شدند. تمرین ترکیبی که به مدت 16 هفته برگزار شد، شامل 4 جلسه تمرین هفتگی (2 جلسه هوازی، 2 جلسه مقاومتی پویا) بود. تمرینات هوازی با شدت 40-65 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه و تمرینات مقاومتی پویا با شدت 55 درصد تکرار بیشینه و هر کدام به مدت 70 تا 80 دقیقه اجرا شد. نتایج آزمون ANCOVA نشان داد فشار خون سیستولی و دیاستولی گالکتین-3 و اندوتلین-1 پلاسمایی در گروه تمرین ترکیبی پس از تمرینات و همچنین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری کاهش یافته بود (05/0p<). در بین لیپید های خون، سطح کلسترول به طور معنیداری کاهش یافته بود (05/0p<). بهطور کلی نتایج نشان داد اجرای تمرینات ترکیبی هوازی و مقاومتی، علاوه بر کاهش فشار خون و بهبود وضعیت دیس لیپیدمی، منجر به کاهش بیومارکرهای اثرگذار بر التهاب عروقی و نارسایی قلبی شده است.
ارسلان دمیرچی؛ فرزاد داداش زاده
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه دو حجم شش و هشت هفتهای تمرینات موازی بر شاخصهای آمادگی جسمانی، تغییرات کورتیزول و پروتئین واکنشی C با حساسیت بالا (CRP-hs) در فوتبالیستهای نوجوان بود. روششناسی: بیست فوتبالیست (سن: 91/0 ± 15 سال، وزن: 07/10 ± 10/61 کیلوگرم) با حداقل 5 سال سابقه فوتبال، بهصورت تصادفی به دو گروه 10 نفری شش و هشت هفته تقسیم شدند. ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه دو حجم شش و هشت هفتهای تمرینات موازی بر شاخصهای آمادگی جسمانی، تغییرات کورتیزول و پروتئین واکنشی C با حساسیت بالا (CRP-hs) در فوتبالیستهای نوجوان بود. روششناسی: بیست فوتبالیست (سن: 91/0 ± 15 سال، وزن: 07/10 ± 10/61 کیلوگرم) با حداقل 5 سال سابقه فوتبال، بهصورت تصادفی به دو گروه 10 نفری شش و هشت هفته تقسیم شدند. دوره تمرینی شامل تمرینات عمومی (سه هفته) و اختصاصی بود و بهصورت سه جلسه در هفته به مدت 90 دقیقه برگزار شد. نوع و شدت تمرینات برابر بوده و فقط حجم تمرینی بین گروهها متفاوت بود. قبل و بعد از دوره، توان هوازی (آزمون 1609 متر)، سرعت (دوی 60 متر) و استقامت عضلانی (شنا سوئدی و دراز و نشست) در ساعت 8:45-8 عصر و نمونههای خون وریدی برای اندازهگیری کورتیزول و CRP-hs در شرایط ناشتا (8:30-8 صبح) از آزمودنیها اخذ شد. یافتهها: مقادیر VO2max، سرعت، دراز و نشست و شنا سوئدی هر دو گروه نسبت به مقادیر پایه بهبود معنیداری نشان داد. حجم تمرینی هشت هفته در خصوص کاهش غلظت کورتیزول موثرتر بود (%77/16، 033/0=P)، اما سرعت گروه شش هفته با اندازه اثر بزرگتری (11/0- =r) بهبود یافته بود (%27/5). همچنین، در مورد سایر متغیرها تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجهگیری: بهنظر میرسد افزایش تدریجی شدت تمرینات آمادهسازی در مدت هشت هفته نسبت به افزایش مشابهی در طول شش هفته، منجربه کاهش موثرتر مقادیر سرمی کورتیزول فوتبالیستهای نوجوان میشود، اما در مورد سطوح hs-CRP و بهبود متغیرهایی نظیر VO2max، سرعت و استقامت عضلانی مزیت بیشتری ندارد.
آمنه پوررحیم قورقچی؛ ارسلان دمیرچی؛ پروین بابایی
دوره 4، شماره 2 ، آذر 1393، ، صفحه 121-135
چکیده
هدف: هدف تحقیق بررسی اثر تمرین ترکیبی هوازی-مقاومتی بر وزن چربی احشایی، اُمنتین-1 و مقاومت انسولینی در موش صحرایی اوارکتومی شده بود. روششناسی: 50 سر موش صحرایی ماده سیزده هفته (میانگین وزن 5±180گرم) به روش تصادفی و بر اساس همگنسازی وزن بدن در دو گروه شم (20=n) و اوارکتومی (30=n) شامل زیرگروههای تمرین و اوارکتومی (10=n) و دو گروه اوارکتومی ...
بیشتر
هدف: هدف تحقیق بررسی اثر تمرین ترکیبی هوازی-مقاومتی بر وزن چربی احشایی، اُمنتین-1 و مقاومت انسولینی در موش صحرایی اوارکتومی شده بود. روششناسی: 50 سر موش صحرایی ماده سیزده هفته (میانگین وزن 5±180گرم) به روش تصادفی و بر اساس همگنسازی وزن بدن در دو گروه شم (20=n) و اوارکتومی (30=n) شامل زیرگروههای تمرین و اوارکتومی (10=n) و دو گروه اوارکتومی (کنترل؛20=n) قرار گرفتند. دو هفته پس از اوارکتومی، برای اندازهگیری امنتین-1 و مقاومت انسولینی، نمونه خونی گروههای شم1و اوارکتومی1جمعآوری و چربی احشایی استخراج و توزین شد. دو گروه دیگر حیوانات اوارکتومی شده بهصورت تصادفی در گروههای تمرین و اوارکتومی2 قرار گرفتند. برنامه تمرین 8 هفته، 3 روز در هفته، سرعت 20 متر بر دقیقه، 60 دقیقه در روز، شیب 10 درجه و دارای وزنه 3% وزن بدن حیوان، متصل به دم، انجام شد. بعد از بیهوشی و گرفتن نمونه خونی، چربی احشایی برداشته و توزین شد. امنتین-1 با الایزا و مقاومت انسولینی با شاخص HOMA-IR اندازهگیری شد. یافتهها: بین میانگین وزن بدن گروهها در شروع مطالعه اختلاف معنیداری وجود نداشت. تغییرات چربی احشایی، امنتین-1 و مقاومت انسولینی، دو هفته پس از جراحی، در گروه اوارکتومی در مقایسه با شم معنیدار نبود. در پایان هشت هفته چربی احشایی، بدون کاهش وزن بدن، در گروه تمرین و اوارکتومی نسبت به گروه اوارکتومی 4/21% کمتر افزایش یافت؛ درحالیکه در گروه اوارکتومی در مقایسه با شم 5/92% افزایش یافت (05/0>P). امنتین-1 گروه تمرین و اوارکتومی در مقایسه با گروههای اوارکتومی و شم، به ترتیب 5/56% و 6/51% افزایش یافت؛ درحالیکه در گروه اوارکتومی در مقایسه با شم 1/3% کاهش یافت (05/0>P). مقاومت انسولینی در گروه تمرین و اوارکتومی نسبت به گروه اوارکتومی 7/74% کمتر افزایش یافت؛ درحالیکه در گروه اوارکتومی نسبت به شم 7/193% افزایش یافت (05/0 >P)؛ مقاومت انسولینی گروه تمرین و اوارکتومی در مقایسه با شم کاهش غیرمعنیداری داشت. نتیجهگیری: هشت هفته تمرین هوازی-مقاومتی چربی احشایی و مقاومت انسولینی را با افزایش امنتین-1 در موش صحرایی اوارکتومی شده کاهش داد. لذا به نظر میرسد، هشت هفته تمرین هوازی- مقاومتی با شدت Vo2max %85-70 برای کنترل وزن، کاهش چربی احشایی و مقاومت انسولینی با بهبود امنتین-1 در دوران یائسگی مناسب است.
حمید محبی؛ ارسلان دمیرچی؛ سید صالح صفری موسوی؛ فریبرز هوانلو
دوره 2، شماره 2 ، تیر 1391، ، صفحه 113-123
چکیده
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر کاهش محتوای گلیکوژن عضله بر حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت ورزشی که حداکثر اکسیداسیون چربی در آن اتفاق میافتد (Fatmax) در مردان تمریننکرده بود.
روش پژوهش: هشت مرد سالم تمریننکرده (سن 1±2/22 سال، شاخص تودۀ بدنی 5/1±9/21 کیلوگرم بر متر مربع، چربی بدن 1±1/15 درصد و اوج اکسیژن مصرفی 41/0±82/2 لیتر در دقیقه) ...
بیشتر
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر کاهش محتوای گلیکوژن عضله بر حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت ورزشی که حداکثر اکسیداسیون چربی در آن اتفاق میافتد (Fatmax) در مردان تمریننکرده بود.
روش پژوهش: هشت مرد سالم تمریننکرده (سن 1±2/22 سال، شاخص تودۀ بدنی 5/1±9/21 کیلوگرم بر متر مربع، چربی بدن 1±1/15 درصد و اوج اکسیژن مصرفی 41/0±82/2 لیتر در دقیقه) در دو وهلۀ جداگانه با فاصلۀ حداقل یک هفته شرکت کردند. هر آزمودنی در حالت ناشتا (ساعت 7:00)، در دو نوبت جداگانه، در وضعیت طبیعی گلیکوژن عضله و تحت شرایط کاهش گلیکوژن عضله، بهطور تصادفی آزمون فعالیت ورزشی فزایندهای با مراحل 3 دقیقهای تا سرحد خستگی روی چرخ کارسنج اجرا کردند. در یکی از جلسات، آزمودنیها بعدازظهر (18:00) روز قبل از اجرای آزمون فعالیت ورزشی برای اجرای فعالیت ورزشی به منظور کاهش محتوای گلیکوژن عضله به آزمایشگاه مراجعه کردند.کالریسنجی غیرمستقیم برای تعیین حجم اکسیژن مصرفی و دی اکسید کربن تولید شده در خلال فعالیت فزاینده استفاده شد. میزان اکسیداسیون مواد، MFO و Fatmax با کمک معادلات عنصرسنجی تعیین و محاسبه شد. از آزمون آماری t همبسته برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: MFO در شرایط کاهش گلیکوژن عضله (08/0±54/0 گرم در دقیقه) بهطور معنیداری نسبت به شرایط طبیعی گلیکوژن عضله (04/0±36/0 گرم در دقیقه) بالاتر بود (01/0≥P). همچنین بین Fatmax و در شرایط کاهش گلیکوژن عضله (42/3±01/65 درصد VO2peak)و در شرایط طبیعی گلیکوژن عضله(13/3±12/46 درصد VO2peak) تفاوت معنی داری مشاهده شد (01/0≥P).
نتیجهگیری: بهطور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد که کاهش گلیکوژن عضله قبل از فعالیت باعث افزایش MFO و جابهجایی MFO و Fatmax به شدت بالاتری از فعالیت میشود. این بدان معنی است که شروع در کاهش اکسیداسیون چربی در یک شدت بالاتری اتفاق میافتد و آزمودنیها دیرتر به منابع کربوهیدرات وابسته میشوند.
واژگان کلیدی: حداکثر اکسیداسیون چربی، شدت ورزشی، کاهش گلیکوژن عضله، آزمون فعالیت فزاینده
ارسلان دمیرچی؛ کریم آزالی علمداری؛ پروین بابائی
دوره 2، شماره 2 ، تیر 1391، ، صفحه 135-147
چکیده
چکیده
هدف: عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز (BDNF) ازجمله شاخصهای موثر در بیان عملکرد شناختی میباشد که به تازگی در تحقیقات حوزۀ سلامت بررسی شده است. با اینکه ارتباط مثبتی بین آمادگی هوازی، عملکرد شناختی و سطوح BDNF گزارش شده است، اطلاعات زیادی در مورد چگونگی تاثیر همزمان برنامۀ تمرینی و همچنین دورههای بیتمرینی، بر عملکرد حافظه و BDNF ...
بیشتر
چکیده
هدف: عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز (BDNF) ازجمله شاخصهای موثر در بیان عملکرد شناختی میباشد که به تازگی در تحقیقات حوزۀ سلامت بررسی شده است. با اینکه ارتباط مثبتی بین آمادگی هوازی، عملکرد شناختی و سطوح BDNF گزارش شده است، اطلاعات زیادی در مورد چگونگی تاثیر همزمان برنامۀ تمرینی و همچنین دورههای بیتمرینی، بر عملکرد حافظه و BDNF پایۀ سرم افراد میانسال موجود نیست.
روش پژوهش: 21 مرد میان سال (سن: 99/5±08/58 سال، وزن: 13/12±79/75 کیلوگرم، شاخص تودۀ بدن: 76/2±78/25 کیلوگرم بر مترمربع) بهطور تصادفی در دو گروه شامل تمرین هوازی (11 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی در شش هفته تمرینات دویدن (3 جلسه در هفته)، به مدت 25 تا 40 دقیقه در هر جلسه با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره شرکت کردند. در سه مرحلۀ پیش آزمون، پایان تمرین و پس از پایان شش هفته بی تمرینی، آزمون های عملکرد حافظۀ کوتاهمدت و میانمدت و همچنین خونگیری انجام شد. دادهها با استفاده از آزمونهای t مستقل، تحلیل کوواریانس تکمتغیره و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: شش هفته تمرین در گروه تمرین هوازی، سبب افزایش سطوح BDNF پایه سرم و همچنین عملکرد حافظه کوتاه مدت و میانمدت شد (05/0>P). پس از شش هفته بیتمرینی، سطوح هر سه متغیر به مقادیر اولیه بازگشتند.
نتیجهگیری: تمرین ورزشی منظم در آزمودنی های سالم، با افزایش سطوح BDNF سرم سبب بهبود عملکرد حافظهای می شود، ولی این سازگاریها در طی دورۀ بیتمرینی از دست می روند. از نظر بالینی این یافته ها اهمیت فعالیت هوازی را جهت حفظ و ارتقای عملکرد حافظه ای و پیشگیری از ابتلا به زوال عقل در آینده را تایید می کند.
واژگان کلیدی: تمرین و بی تمرینی، BDNF، حافظه، پیشگیری از افت عملکرد شناختی
حمید محبی؛ ارسلان دمیرچی؛ فراس حسینو؛ فرهاد رحمانی نیا
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1391
چکیده
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه اثر دو الگوی تمرین مقاومتی هرمی مسطح و دوگانه بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی بازیکنان جوان فوتبال بود.
روش پژوهش: برای این منظور، 39 فوتبالیست عضو لیگ برتر سوریه به صورت تصادفی انتخاب شده و به 3 گروه (هر گروه 13 بازیکن)، کنترل (سن: 6/0±76/17 سال، وزن: 4±9/71 کیلوگرم، قد: 5±2/176 سانتی متر، VO2max: 4/1±7/40 ...
بیشتر
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه اثر دو الگوی تمرین مقاومتی هرمی مسطح و دوگانه بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی بازیکنان جوان فوتبال بود.
روش پژوهش: برای این منظور، 39 فوتبالیست عضو لیگ برتر سوریه به صورت تصادفی انتخاب شده و به 3 گروه (هر گروه 13 بازیکن)، کنترل (سن: 6/0±76/17 سال، وزن: 4±9/71 کیلوگرم، قد: 5±2/176 سانتی متر، VO2max: 4/1±7/40 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه)، تمرین مقاومتی با الگوی هرمی مسطح (سن: 73/0±16/18 سال، وزن: 3/7±8/73 کیلوگرم، قد: 8/5±1/176 سانتی متر، VO2max: 6/3±3/42 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه) و تمرین مقاومتی با الگوی هرمی دوگانه (سن 63/0±46/17 سال، وزن: 6±9/71 کیلوگرم، قد: 7/6±1/176سانتی متر، VO2max: 2±2/41 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه های هرمی مسطح و هرمی دوگانه به مدت 8 هفته و هفته ای 3 جلسه (علاوه بر تمرینات عادی روزانه لیگ) در برنامه تمرین مقاومتی شرکت کردند. شاخص های آمادگی جسمانی و پیکرسنجی آزمودنی های گروه کنترل فقط تمرین عادی روزانه لیگ را انجام می دادند. آزمودنی ها قبل و بعد از 8 هفته تمرین مورد آزمون قرار گرفتند.
یافته ها: قدرت عضلانی و سطح مقطع عرضی ران پس از 8 هفته تمرین مقاومتی در هر دو گروه هرمی مسطح و هرمی دوگانه، به طور معنی داری افزایش یافت (05/0>P) با این حال در مورد سطح مقطع بازو، فقط در گروه تمرین هرمی مسطح تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0>P). همچنین، تفاوت معنی داری بین این دو گروه با گروه کنترل مشاهده شد (05/0>P). هر دو الگوی باردهی، تغییرات معنی داری در BMIو درصد چربی بدن آزمودنی ها ایجاد نکردند.
نتیجه گیری: از نتایج این مطالعه چنین نتیجه گیری می شود که تمرینات هرمی دوگانه و مسطح در افزایش قدرت و یا حجم عضلانی مزیتی نسبت به هم ندارند و این امر نظریه های موجود را مبنی بر برتری تمرینات هرمی دو گانه برای کسب قدرت و حجم عضلانی بیشتر در ورزشکاران را به چالش می کشد. از این رو، برای کسب اطمینان بیشتر و نتیجه گیری قاطع تر، نیاز به انجام تحقیقات بیشتر می باشد.
واژگان کلیدی: الگوی تمرین مقاومتی، آمادگی جسمانی، بازیکنان فوتبال.
الهام فیاض؛ حمید محبی؛ ارسلان دمیرچی؛ مرتضی اکبر
دوره 1، شماره 2 ، تیر 1390، ، صفحه 107-116
چکیده
چکیده
هدف: بررسی سطح فعالیت بدنی، قدرت عضلانی و شاخص های آنتروپومتریکی در زنان جوان.
روش پژوهش: 160 زن جوان با میانگین سن 4/1±3/20 سال؛ قد 1/5±3/160 سانتیمتر؛ و وزن 9/7±1/55 کیلوگرم در این مطالعه مقطعی شرکت داشتند. سطح فعالیت بدنی از طریق پرسشنامه تعیین گردید. قدرت عضلانی در سه ناحیۀ پنجۀ دست، پا و پشت از طریق دینامومتر اندازه گیری شد و ترکیب ...
بیشتر
چکیده
هدف: بررسی سطح فعالیت بدنی، قدرت عضلانی و شاخص های آنتروپومتریکی در زنان جوان.
روش پژوهش: 160 زن جوان با میانگین سن 4/1±3/20 سال؛ قد 1/5±3/160 سانتیمتر؛ و وزن 9/7±1/55 کیلوگرم در این مطالعه مقطعی شرکت داشتند. سطح فعالیت بدنی از طریق پرسشنامه تعیین گردید. قدرت عضلانی در سه ناحیۀ پنجۀ دست، پا و پشت از طریق دینامومتر اندازه گیری شد و ترکیب بدنی نیز از طریق روش تجزیه و تحلیل مقاومت بیوالکتریکی تعیین شد.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که تنها 5/22 درصد از آزمودنی ها درگروه فعال و بقیه در گروه نیمه فعال و غیر فعال قرار داشتند. همچنین نتایج نشان داد که رابطه زیادی بین سطح فعالیت بدنی آزمودنی ها با قدرت عضلات پنجۀ دست، پشت و پا وجود دارد (05/0p