افشار جعفری؛ علی ضرغامی خامنه
دوره 3، شماره 2 ، تیر 1392، ، صفحه 141-153
چکیده
چکیده
هدف: تحقیق حاضر بهمنظور تعیین تاثیر یک وهله فعالیت مقاومتی واماندهساز بر برخی از شاخصهای سرمی آسیب عضلانی مردان والیبالیست پس از مصرف مقادیر مختلف کافئین انجام شد.
روش پژوهش: 30 مرد والیبالیست (میانگین سنی 45/1±47/21 سال، چربی 11/347/10 درصد و شاخص تودۀ بدنی 26/1±15/23 کیلوگرم بر مجذور متر) در قالب یک طرح نیمهتجربی و دوسویه کور بهطور ...
بیشتر
چکیده
هدف: تحقیق حاضر بهمنظور تعیین تاثیر یک وهله فعالیت مقاومتی واماندهساز بر برخی از شاخصهای سرمی آسیب عضلانی مردان والیبالیست پس از مصرف مقادیر مختلف کافئین انجام شد.
روش پژوهش: 30 مرد والیبالیست (میانگین سنی 45/1±47/21 سال، چربی 11/347/10 درصد و شاخص تودۀ بدنی 26/1±15/23 کیلوگرم بر مجذور متر) در قالب یک طرح نیمهتجربی و دوسویه کور بهطور تصادفی در سه گروه (10 نفری) همگن مکمل (با 6 و 9 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن کافئین) و شبهدارو (6 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن دکستروز) قرار گرفتند. همۀ آزمودنیها پس از مکملدهی در یک برنامۀ فعالیت مقاومتی باوزنه (با 80 درصد یک تکرار بیشینه تاحد واماندگی) شرکت نمودند. تغییرات شاخصهای آسیب عضلانی (کراتینکیناز تام و لاکتات دهیدروژناز تام سرمی) طی سه مرحله (حالت پایه، بلافاصله و 24 ساعت پس از قرارداد تمرینی) اندازهگیری شد. دادههای نرمال با آزمونهای تحلیل واریانس مکرر و تعقیبی بونفرونی در سطح معنیداری 05/0 بررسی شد.
یافته ها: نتایج حاکی است که مصرف مقادیر متفاوت کافئین دارای تاثیر معنیداری بر سطوح افزایشیافتۀ آنزیمهای سرمی آسیب عضلانی بلافاصله پس از فعالیت در مقایسه با گروه شبهدارو نبودند. همچنین، فعالیت مقاومتی واماندهساز باعث افزایش معنیدار سطوح 24 ساعتۀ کراتینکیناز و لاکتات دهیدروژناز سرمی در تمامی گروهها گردید (05/0P≤). در حالیکه، مصرف مقادیر مختلف کافئین تاثیری بر سطوح افزایشیافتۀ شاخصهای آسیب عضلانی، 24 ساعت پس از فعالیت نداشت.
نتیجه گیری: براساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که مصرف حاد مقادیر مختلف کافئین احتمالاً توانایی لازم جهت تعدیل آسیب را ندارد و همچنین در تعامل با فعالیت مقاومتی منجر به تشدید شاخصهای غیرمستقیم آسیب عضلانی نیز در مقایسه با گروه شبهدارو نمیگردد.
واژگان کلیدی: فعالیت مقاومتی، کراتین کیناز، لاکتات دهیدروژناز، کافئین.
افشار جعفری؛ علیرضا رستمی؛ وحید ساری صراف
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1391
چکیده
چکیده
هدف: تحقیق حاضر به منظور تعیین تاثیر مکمل سازی کوتاه مدت کوآنزیم Q10 بر لاکتات پلاسما و کراتین کیناز تام سرمی دانشجویان پسر سالم پس از یک وهله فعالیت هوازی انجام شد.
روش پژوهش: هیجده نفر مرد غیرورزشکار سالم داوطلب (سن3±24 سال، درصد چربی 2±12% و اکسیژن مصرفی بیشینه 3±39 میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه) به صورت تصادفی و دوسویه کور در دو گروه ...
بیشتر
چکیده
هدف: تحقیق حاضر به منظور تعیین تاثیر مکمل سازی کوتاه مدت کوآنزیم Q10 بر لاکتات پلاسما و کراتین کیناز تام سرمی دانشجویان پسر سالم پس از یک وهله فعالیت هوازی انجام شد.
روش پژوهش: هیجده نفر مرد غیرورزشکار سالم داوطلب (سن3±24 سال، درصد چربی 2±12% و اکسیژن مصرفی بیشینه 3±39 میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه) به صورت تصادفی و دوسویه کور در دو گروه 9 نفری همگن مکمل (کوآنزیم Q10: 5/2 میلیگرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن در روز) و شبه دارو (دکستروز: 5/2 میلیگرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن در روز) جایگزین شدند. همهی آزمودنیها پس از 14 روز مکملسازی، در یک قرارداد ورزشی هوازی روی نوار گردان با 75% اکسیژن مصرفی بیشینه به مدت 30 دقیقه شرکت نمودند. نمونهی خونی اولیه، قبل از شروع مکمل سازی و نمونههای خونی دوم و سوم به ترتیب بلافاصله قبل و پس از قرارداد ورزشی گرفته شد. شاخصهای لاکتات پلاسمایی و کراتینکیناز تام سرمی توسط دستگاه اتوانالایزر اندازهگیری گردید. دادهها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس مکرر، تعقیبی بونفرونی و تی مستقل در سطح معنیداری 05/0 بررسی شد.
یافتهها: نتایج حاکی است که مصرف 14 روزهی کوآنزیم Q10 در حالت پایه بر شاخصهای مورد مطالعه تاثیر معنیداری نداشت. از طرفی، 30 دقیقه فعالیت هوازی باعث افزایش معنیدار لاکتات و کراتینکیناز گردید (05/0PP).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای حاضر میتوان نتیجه گرفت که مکملسازی کوتاهمدت (14روزه) کوآنزیم Q10 میتواند موجبات افت لاکتات پلاسما و کراتین کیناز تام سرمی (شاخصهای خستگی و آسیب سلولی) را در دانشجویان پسرغیرورزشکار پس از انجام فعالیت هوازی فراهم نماید.
واژگان کلیدی: فعالیت هوازی، کوآنزیمQ10، لاکتات، کراتین کیناز تام.