فیزیولوژی ورزشی
فهیمه مهربانی؛ فرهاد رحمانی نیا؛ جواد مهربانی؛ نسرین رضویانزاده
چکیده
مقدمه: کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) وضعیتی است که در آن تجمع چربی در کبد افزایش مییابد. ورزش میتواند با جلوگیری از تجمع بیش از حد چربی در کبد به عنوان یک مداخله غیردارویی منجر به بهبود این عارضه و جلوگیری از پیشرفت بیماریهای مزمن کبدی باشد. هدف تحقیق حاضر مقایسه تاثیر تمرینات ترکیبی با شدتهای متفاوت بر FGF-21، مقاومت به انسولین، آنزیمهای ...
بیشتر
مقدمه: کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) وضعیتی است که در آن تجمع چربی در کبد افزایش مییابد. ورزش میتواند با جلوگیری از تجمع بیش از حد چربی در کبد به عنوان یک مداخله غیردارویی منجر به بهبود این عارضه و جلوگیری از پیشرفت بیماریهای مزمن کبدی باشد. هدف تحقیق حاضر مقایسه تاثیر تمرینات ترکیبی با شدتهای متفاوت بر FGF-21، مقاومت به انسولین، آنزیمهای کبدی و ترکیب بدن زنان مبتلا به کبد چرب بود. مواد و روشها: تعداد 33 زن مبتلا به NAFLD با میانگین سنی 75/7±45/43 سال و شاخص توده بدنی 6±84/32 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند؛ اینتروال هوازی (AIT) - تمرین مقاومتی (ترکیبی 1)، اینتروال شدید (HIIT) - تمرین مقاومتی (ترکیبی 2) و گروه کنترل. برنامه تمرینی به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته انجام شد. متغیرهای پژوهش قبل و بعد از دوره تمرینی اندازه گیری شد. دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازهگیریهای مکرر (05/0p<) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد شاخص HOMA-IR و FGF-21 سرمی در گروههای تمرین ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیداری کاهش یافته بود (05/0>p). در سطوح آنزیمهای ALT و AST، اثر و تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین، کاهش معنیداری درصد چربی بدن مشاهده شد (05/0>p). نتیجهگیری: به نظر میرسد زنان مبتلا به NAFLD احتمالا بتوانند از هر دو شدت تمرین ترکیبی مقاومتی و اینتروال متوسط و شدید بهعنوان یک راهکار غیردارویی برای کاهش درصد چربی و بهبود مقاومت به انسولین و FGF-21 استفاده کنند.
حسن نقی زاده؛ کمال عزیزبیگی
چکیده
هدف: چاقی به عنوان یک شاخص سیستمیک التهابی زمینه ساز بیماریهای مختلف شناخته شده است. هدف تحقیق حاضر، تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر سطوح سرمی آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز و آلانین آمینوترانسفراز کبدی در مردان چاق کم تحرک بود. روش شناسی: 40 مرد چاق کمتحرک (kg.m2 94/2±07/31 BMI=) با دامنه سنی 30 تا 45 سال به ...
بیشتر
هدف: چاقی به عنوان یک شاخص سیستمیک التهابی زمینه ساز بیماریهای مختلف شناخته شده است. هدف تحقیق حاضر، تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر سطوح سرمی آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز و آلانین آمینوترانسفراز کبدی در مردان چاق کم تحرک بود. روش شناسی: 40 مرد چاق کمتحرک (kg.m2 94/2±07/31 BMI=) با دامنه سنی 30 تا 45 سال به صورت هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه 20 نفره تمرین مقاومتی فزاینده و کنترل تقسیم شدند. تمرین مقاومتی فزاینده به مدت 12 هفته و هفتهای 3 جلسه اجرا شد(هفته اول: 15 تکرار-2 دور- 50%1RM؛ هفته دوازدهم: 12 تکرار-3 دور- 80%1RM). نمونههای خونی قبل و 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی در حالت 11 ساعت ناشتایی برای تعیین غلظت سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز و آلانین آمینوترانسفراز گرفته شد. دادهها با استفاده از آزمون t مستقل و وابسته در سطح معنی داری 05/0 =α تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر تغییرات بین گروهی آسپارتات آمینوترانسفراز (003/0p =)، آلکالین فسفاتاز (014/0p =)، آلانین آمینوترانسفراز (040/0p =) و نسبت آسپارتات آمینوترانسفراز به آلانین آمینوترانسفراز (006/0p =) در مردان چاق کم تحرک تاثیر معنیدار دارد. تغییرات بین گروهی معنیدار در قدرت عضلانی (001/0p =) و درصد چربی بدن (038/0p =) مشاهده شد. نتیجهگیری: 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده احتمالاً با بهبود ترکیب بدن و قدرت عضلانی میتواند غلظت آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز و آلانین آمینوترانسفراز را در مردان چاق کم تحرک کاهش دهد.
شادمهر میردار؛ معصومه نوبهار
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1391
چکیده
چکیده
هدف: تمرین و فعالیت بدنی از عوامل افزایش آنزیم های خون می باشد. از آنجا که شدت و مدت تمرین و نیز زمان بازیافت از عوامل اثر گذار برآسیب ها و سازگاری ها می باشد، این پژوهش به بررسی تاثیر تمرین فزاینده درمانده ساز در روز به مدت یک هفته بر تغییرات شاخص های آسیب عضلانی شامل لاکتات دهیدروژناز (LDH)، کراتین فسفو کیناز (CPK) و آسپارتات آمینوترانسفراز ...
بیشتر
چکیده
هدف: تمرین و فعالیت بدنی از عوامل افزایش آنزیم های خون می باشد. از آنجا که شدت و مدت تمرین و نیز زمان بازیافت از عوامل اثر گذار برآسیب ها و سازگاری ها می باشد، این پژوهش به بررسی تاثیر تمرین فزاینده درمانده ساز در روز به مدت یک هفته بر تغییرات شاخص های آسیب عضلانی شامل لاکتات دهیدروژناز (LDH)، کراتین فسفو کیناز (CPK) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) دختران فعال می پردازد.
روش پژوهش: به این منظور13 دانشجوی داوطلب دختر رشته تربیت بدنی یا میانگین توان هوازی 1/5±7/41 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی، یک جلسه فعالیت فزاینده را هر روز عصر به مدت یک هفته انجام دادند. خون گیری آزمودنی ها 24 ساعت قبل از تمرین و در روزهای 1، 4 و 7 تمرین و 24 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی انجام شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر (ANOVA) و آزمون tمستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. حداقل سطح معنی داری برای این تحقیق (05/0P≤) تعیین شد.
یافته ها: نتایج پژوهش در گروه تجربی حاکی از آن بود که مقادیر AST بعد از روزهای 1، 4 و 7 تمرین افزایش معنی داری یافت (05/0>P) و پس از 24 ساعت استراحت کاهش چشمگیری را نشان داد (05/0>P) و تنها در روزهای تمرینی با گروه کنترل تفاوت معنی داری نشان داد (05/0>P). همچنین مقادیر CPK به جز اولین روز تمرین در روزهای چهارم و هفتم تمرین افزایش معنی داری یافت (05/0>P). مقادیر LDH نیز در هفتمین روز تمرین و پس از بازیافت 24 ساعته افزایش معنی داری را نسبت به سطوح پایه نشان داد و در همه مراحل خون گیری پس از تمرین افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد (05/0>P).
نتیجه گیری: به طور کلی نتیجه پژوهش نشان داد عدم توجه به زمان بازیافت مناسب با شدت کار، ممکن است منجر به کاهش عملکرد و آسیب عضلانی شود.
واژگان کلیدی: تمرین فزاینده، آسیب عضله، لاکتات دهیدروژناز، کراتین فسفو کیناز، آسپارتات آمینوترانسفراز.
شادمهر میردار؛ مایده السادات رییسی؛ معصومه نوبهار
دوره 1، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 11-23
چکیده
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی تاثیر برنامه تمرینی دو اوجی به مدت یک هفته بر برخی شاخصهای استرس کبدی شامل آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) دردختران فعال بود.
روش پژوهش: بدین منظور 12 دانشآموز داوطلب دختر رشته تربیت بدنی با دامنه سنی 1816 سال و میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی 4/3 2/35 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه به ...
بیشتر
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی تاثیر برنامه تمرینی دو اوجی به مدت یک هفته بر برخی شاخصهای استرس کبدی شامل آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) دردختران فعال بود.
روش پژوهش: بدین منظور 12 دانشآموز داوطلب دختر رشته تربیت بدنی با دامنه سنی 1816 سال و میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی 4/3 2/35 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه به طور تصادفی به دو گروه کنترل (5 نفر) و تجربی (7 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی برنامۀ تمرینی دو اوجی را به مدت یک هفته با شدت های 70، 80 و 90 درصد VO2max در سه روز اول و تکرار آنها در سه روز بعد بر روی چرخ کارسنج انجام دادند. گروه کنترل طی این دوره در هیچ فعالیت بدنی شرکت نکردند. از آزمودنی ها 48 ساعت قبل از تمرین، 24 ساعت بعد از روزهای 1،3 و 6 تمرین به صورت ناشتا خونگیری به عمل آمد. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و آزمون tمستقل در سطح معنی داری (05/0P≤) انجام شد.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که مقادیر AST بهتدریج با افزایش تعداد جلسات به صورت خطی افزایش معنی داری یافت و مقادیر ALT نیز24 ساعت بعد از اولین، سومین و ششمین روز تمرین افزایش معنی داری را نشان داد (05/0P≤).
نتیجه گیری: با توجه به اثر تمرینات دو اوجی در افزایش رها سازی آنزیم های کبدی که ممکن است با عدم بازیافت مناسب به حالت حادتری برسد، پیشنهاد می شود 24 ساعت زمان مناسبی برای بازیافت و جبران نیازهای سلولی و زیرسلولی با توجه به شدت های مختلف تمرینی نمی باشد.
واژگان کلیدی: استرس کبدی، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز، برنامۀ تمرینی دو اوجی.