per
دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2014-07-01
3
2
115
128
693
تاثیر شدت های مختلف فعالیت ورزشی مقاومتی دایره ای بر میزان اشتها در مردان و زنان
The effect of different circuit resistance exercise intensities on appetite in men and women
احمد محمدی مقدم
a.m.moghaddam67@gmail.com
1
ناصر بهپور
n_pehpoor@yahoo.com
2
وحید تادیبی
3
چکیده
هدف: در تحقیقات گذشته مشخص شدهاست که عوامل زیادی بر اشتها تاثیرگذارند. تمرینات ورزشی یکی از عواملی است که روی اشتها و به دنبال آن بر میزان انرژی دریافتی تاثیر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر فعالیت ورزشی مقاومتی دایره ای با شدت های سبک، متوسط و سنگین بر میزان اشتها می باشد.
روش پژوهش: 8 مرد و 8 زن سالم به صورت داوطلبانه به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت کردند. فعالیت ورزشی با سه شدت سبک (30 تا 40 درصد 1RM)، متوسط (50 تا 60 درصد 1RM) و سنگین (80 تا 90 درصد 1RM) و در 6 حرکت پرس سینه، زیربغل، سرشانه، اسکات پا، پشت پا و ساق پا (در مدت90 دقیقه) انجام شد. اشتهای افراد پیش از فعالیت ورزشی، بلافاصله، 3 و سپس 6 ساعت پس از فعالیت ورزشی با مقیاس اندازه گیری آنالوگ بصری (VAS) ارزیابی شد. جهت تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون t استفاده شد. سطح معنی داری (05/0P
Abstract
Aim: The previous research has identified that many factors can affect appetite. Exercise is one of these factors that affect appetite and subsequent energy intake rate. This study aims to examine the effect of light, moderate and high intensities of circuit resistance exercise on the appetite.
Methods: 8 healthy men and 8 healthy women participated in this study as subjects voluntarily. Exercise activity with three intensity, light ( 30 to 40 % of 1RM), moderate (50 to 60 % 1RM) and high ( 80 to 90 % 1RM), and in six moves induding the bench press, armpits, shoulder, leg squat, back foot and leg (each session was 90 minutes) has performed. Appetite were assessed before exercise activity, immediately after, and three and six hours after exercise activity by Visual Analog Scale (VAS). ANOVA with repeated measures and t-test were used to analyze the findings. The significant level was considered (P
https://jme.guilan.ac.ir/article_693_21e098f6ba1a28e26060fdb7833d7107.pdf
اشتها
فعالیت ورزشی مقاومتی
تمایل به غذا
احساس سیری
Appetite
resistance exercise
Desire to food
Feeling of fullness
per
دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2014-07-01
3
2
141
153
694
تاثیر یک وهله فعالیت مقاومتی واماندهساز متعاقب مصرف حاد مقادیر مختلف کافئین بر شاخصهای آسیب عضلانی مردان والیبالیست
Effect of single bout resistance exhaustive exercise following different doses of acute caffeine ingestion on indices -induced muscular damage in male volleyball players
افشار جعفری
1
علی ضرغامی خامنه
ali.zarghami64@gmail.com
2
چکیده
هدف: تحقیق حاضر بهمنظور تعیین تاثیر یک وهله فعالیت مقاومتی واماندهساز بر برخی از شاخصهای سرمی آسیب عضلانی مردان والیبالیست پس از مصرف مقادیر مختلف کافئین انجام شد.
روش پژوهش: 30 مرد والیبالیست (میانگین سنی 45/1±47/21 سال، چربی 11/347/10 درصد و شاخص تودۀ بدنی 26/1±15/23 کیلوگرم بر مجذور متر) در قالب یک طرح نیمهتجربی و دوسویه کور بهطور تصادفی در سه گروه (10 نفری) همگن مکمل (با 6 و 9 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن کافئین) و شبهدارو (6 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن دکستروز) قرار گرفتند. همۀ آزمودنیها پس از مکملدهی در یک برنامۀ فعالیت مقاومتی باوزنه (با 80 درصد یک تکرار بیشینه تاحد واماندگی) شرکت نمودند. تغییرات شاخصهای آسیب عضلانی (کراتینکیناز تام و لاکتات دهیدروژناز تام سرمی) طی سه مرحله (حالت پایه، بلافاصله و 24 ساعت پس از قرارداد تمرینی) اندازهگیری شد. دادههای نرمال با آزمونهای تحلیل واریانس مکرر و تعقیبی بونفرونی در سطح معنیداری 05/0 بررسی شد.
یافته ها: نتایج حاکی است که مصرف مقادیر متفاوت کافئین دارای تاثیر معنیداری بر سطوح افزایشیافتۀ آنزیمهای سرمی آسیب عضلانی بلافاصله پس از فعالیت در مقایسه با گروه شبهدارو نبودند. همچنین، فعالیت مقاومتی واماندهساز باعث افزایش معنیدار سطوح 24 ساعتۀ کراتینکیناز و لاکتات دهیدروژناز سرمی در تمامی گروهها گردید (05/0P≤). در حالیکه، مصرف مقادیر مختلف کافئین تاثیری بر سطوح افزایشیافتۀ شاخصهای آسیب عضلانی، 24 ساعت پس از فعالیت نداشت.
نتیجه گیری: براساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که مصرف حاد مقادیر مختلف کافئین احتمالاً توانایی لازم جهت تعدیل آسیب را ندارد و همچنین در تعامل با فعالیت مقاومتی منجر به تشدید شاخصهای غیرمستقیم آسیب عضلانی نیز در مقایسه با گروه شبهدارو نمیگردد.
واژگان کلیدی: فعالیت مقاومتی، کراتین کیناز، لاکتات دهیدروژناز، کافئین.
Abstract
Aim: The aim of this study was to determine the effect of one-bout exhaustive resistance exercise on some muscular damage markers in serum of male volleyball players after different dosage of caffeine intake.
Method: Thirty male volleyball players (mean aged 21.47±1.45 years, fat 10.47±3.11 % and BMI 23.15±1.26 kg.m2) in a randomized semi experiment and double-blind design were allocated in three groups: supplementing groups (with 6 and 9 mg.kg-1 caffeine) and placebo group (6 mg.kg-1 dextrose). After the supplementation, all subjects were participated in one-single-session resistance weight-training (with 80% of one repetition maximum until exhaustion). Changes in muscular damage indices (total serum CK and LDH) were determined in three phases (Baseline, immediately and 24 hours after the training protocol). The normal data were analyzed by repeated measure ANOVA and Bonferroni at P≤0.05.
Results: The results showed different dosage of caffeine intake had no significant effect on increased level of muscular damage serum enzymes immediately after exercise compared with the placebo group. Also, exhaustive resistance exercise increased levels of 24-hour CK and LDH significantly in all groups (P≤0.05). However, different dosage of caffeine intake had not effect on increased levels of muscle damage markers after 24 hours of exercise.
Conclusion: Based on the present findings and the execss intake of different dosage of caffeine probabley can not prevent further damage and in intraction with resistante exercise can not lead to escalation the indirect indices of muscle damage in compared with the placebo group.
Keywords: Resistance Exercise, Creatine kinase, Lactate dehydrogenase,
Caffeine
https://jme.guilan.ac.ir/article_694_7a2498e1bc2dd22b18f7df877632c2f1.pdf
فعالیت مقاومتی
کراتین کیناز
لاکتات دهیدروژناز
کافئین
resistance exercise
Creatine kinase
Lactate dehydrogenase
Caffeine
per
دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2014-07-01
3
2
155
166
695
پاسخ IgA و کورتیزول بزاقی به کاهش ذخایر کربوهیدراتی بدن متعاقب فعالیت تناوبی پاروزنی در مردان قایقران رشتۀ کایاک
Reapose of salivary IgA and cortisol to reduction of body carbohydrate after paddlivig interval exercise in men Kayakers
حمید محبی
mohebbi@guilan.ac.ir
1
پویان صیاد حقشمار
2
جواد مهربانی
mehrabanij@gmail.com
3
چکیده
هدف: بررسی پاسخ IgA و کورتیزول بزاقی به کاهش ذخایر کربوهیدراتی بدن متعاقب فعالیت تناوبی پاروزنی در مردان قایقران رشتۀ کایاک بود.
روش پژوهش: آزمودنیها شامل 10 مرد قایقران نخبۀ رشتۀ کایاک، با میانگین سنی 4/2±6/18 سال، قد 07/4±2/179 سانتیمتر و وزن 6/9±3/68 کیلوگرم بودند که در دو جلسۀ مجزا به فاصلۀ حداقل 7 روز در دو آزمون شرکت کردند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. در یک نوبت در شرایطی که سطوح گلیکوژن طبیعی بود، پروتکل فعالیت تناوبی شامل سه وهله پاروزنی به مسافت 1000 متر با فواصل استراحتی 5/1 برابر زمان پارو زدن با شدت 90% حداکثر ضربان قلب انجام شد و در نوبت دیگر، بعدازظهر روز قبل از اجرای آزمون اصلی، به منظور کاهش ذخایر کربوهیدراتی بدن، یک آزمون پاروزنی با شدت %80 حداکثر ضربان قلب به مدت 60 دقیقه و نیز 4 وهله پاروزنی به مسافت 250 متر با شدت 90% حداکثر ضربان قلب و فواصل استراحت 5/1 برابر زمان پاروزدن انجام دادند. سپس وضعیت تغذیۀ آزمودنیها کنترل شد و از آنها خواسته شد تا در شب قبل از آزمون ناشتا باشند. صبح روز بعد و پس از 12 ساعت ناشتایی، پروتکل فعالیت تناوبی اجرا شد. نمونههای بزاقی، قبل، بلافاصله و 3 ساعت پس از پایان فعالیت جمعآوری شد. از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی جهت تعیین محل تفاوت و از آزمون t مستقل برای مقایسۀ اختلاف در شرایط طبیعی و کاهش ذخایر کربوهیدراتی استفاده شد.
یافتهها: یک نوبت فعالیت تناوبی پاروزنی در شرایط سطوح طبیعی و کاهش ذخایر کربوهیدراتی موجب کاهش میزان IgA و افزایش کورتیزول بزاقی بهطور معنیداری شد (05/0>P)، با این وجود تفاوت معنیداری بین پاسخهای IgA و کورتیزول در این دو شرایط مشاهده نشد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد یک نوبت فعالیت تناوبی پاروزنی در شرایط سطوح طبیعی و کاهش ذخایر کربوهیدراتی موجب کاهش میزان IgA و افزایش کورتیزول بزاقی در کایاکرانان نخبه میشود.
واژگان کلیدی: عملکرد ایمنی، کاهش ذخایر کربوهیدراتی، ایمونوگلوبولین A، کورتیزول بزاقی، قایقرانان نخبه
Abstract
Aim: The Aim of present study was to investigate response of salivary IgA and cortisol to reduction body's carbohydrate reserves following paddling interval exercise in men kayakers.
Method: Subjects included 10 men elite kayakers, with a mean age of 18.6±4.2 years, height 179.2±4.07 and weight 68.3±9.6 kg, that participated in two separate session within 7 days in two tests and were evaluated. At first, when the glycogen levels were normal, they performed interval exercise protocol, including 3 time padlling for 1000 meters with 90% maximum heart rate intensity and the rest interval 1.5 fold of padlling time, then the day before main test, to reduce body carbohydrates reserves, they performed a test of padlling with 80% maximum heart rate and rate intensity for 60 minutes and a test including 4 times padlling for 250 meters wihe 90% maximum heart rate intensity and 1.5 fold rest interval were followed. Then, subject’s nutritional status was controlled and they were asked to stay fast overnight. In the morning, after 12 hours fasting, the interval exercise protocol was performed. Saliva samples were collected before, immediately and 3 hours after exercise. were used Analysis of variance with repeated measures and Bonferroni post hoc test to locate differences and the independent t-test to compare the differences in normal and reduction body's carbohydrate reserves conditions.
Results: One bout of paddling interval exercise significantly reduced salivary IgA and increased cortisol levels (P
https://jme.guilan.ac.ir/article_695_62de846d5effb4d19ad52574ca3505bf.pdf
عملکرد ایمنی
کاهش ذخایر کربوهیدراتی
ایمونوگلوبولین A
کورتیزول بزاقی
قایقرانان نخبه
Immune function
Carbohydrate storage reduction
Immunoglobulin A
Silva cortisol
Elite canoeists
per
دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2014-07-01
3
2
167
179
696
تاثیرمصرف مکمل جینسینگ بر سطوح سرمی IGF1 و میوستاتین کاراتهکارها پس از یک دوره مسابقۀ شبیهسازی
The effect of ginsing supplemention on the levels of IGF-1 and myostatin in the Karate girls after a simulated match
شادمهر میردار
shadmehr.mirdar@gmail.com
1
انسیه رحیمی
enciehrahimi@gmail.com
2
هادی باغبان
hadibaghban@gmail.com
3
چکیده
هدف: عامل رشد میوستاتین و IGF1 نقش موثری در پاسخ به انقباضهای عضلانی، تنظیم و تحریک متابولیسم عضلات ایفا میکنند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر مکمل جنسینگ بر سطوح سرمی فاکتورهای رشد میوستاتین و IGF1 است.
روش پژوهش: لذا 16 نفر از کاراتهکاران باشگاهی درقالب طرح نیمهتجربی دو سو کور پیشپسآزمون به دو گروه جنسینگ و دارونما تقسیم شدند قبل و بعد از مصرف یکماهۀ مکمل و پس از یک دوره مسابقۀ شبیهسازی شده، نمونهگیری خون انجام شد. برای آنالیز یافتهها از تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر همراه با آزمون تعقیبی LSD و آزمون t مستقل استفاده شد.
یافته ها: یافتهها نشان داد در گروه دریافتکنندۀ مکمل جنسینگ سطح سرم میوستاتین و سطح سرم IGF1 تحت تاثیر مصرف مکمل جنسینگ و فعالیت شبیهسازی شده بود (05/0P
Abstract
Aim: The growth factor myostatin and IGF-1 play a major role in response to muscular contractions and in the regulation and stimulation of muscles metabolism. This research aim is to study the effects of ginseng on the myostatin and IGF-1.
Method: Therefore, 16 athletes were selected. The research was constructed as a two-way blinded semi- experimental, pre-post test with a control group. Participants were divided into two groups: Ginseng and placebo. Blood sampling was done before and after one month supplementation and after a simulated competition.Data analysis was done by repeated measures analysis of variance, LSD post hoc and independent T-test.
Results: Results showed that level of myostatin and IGF-1 were influenced by using ginseng and simulated competition (P
https://jme.guilan.ac.ir/article_696_0e62c5d715d80ef35cae421db81f6f0c.pdf
میوستاتین
IGF1
مکمل جینسینگ
مسابقۀ شبیهسازی شدۀ کاراته
Myostatine
IGF
1
Ginseng supplement
Karate simulated competition
per
دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2014-07-01
3
2
105
113
697
تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پلاسمایی نسفاتین1 در زنان دارای اضافهوزن
The effect of 8 weeks resistance training on plasma Nesfatin-1 levels in overweight women
رزیتا فتحی
roz_fathi@yahoo.com
1
پروانه نظرعلی
2
بی بی سارا ایمری
3
چکیده
هدف: نسفاتین آدیپوکاین نسبتاً جدیدی است که از بافت چربی ترشح شده و در سازوکار تنظیم گلوکز خون، بهبود حساسیت انسولینی، تنظیم اشتها، هموستاز انرژی و سوخت و ساز دخالت دارد. با توجه به اهمیت فعالیت مقاومتی در پیشگیری و درمان اضافهوزن و چاقی، هدف تحقیق حاضر، تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پلاسمایی نسفاتین1 در زنان دارای اضافهوزن بود.
روش پژوهش: 18 زن داوطلب غیر فعال دارای اضافه وزن (میانگین سن 70/5±48/38 سال، نمایه ی توده بدنی 65/3±82/28 کیلوگرم بر متر مربع، درصد چربی 39/3± 34/36 درصد و نسبت دور کمر به دور لگن 04/0± 85/0) بهطور تصادفی در 2 گروه قرار گرفتند. گروه تمرین مقاومتی (50 دقیقه در روز، 7060 درصد یک تکرار بیشینه، 4 روز در هفته) به تمرین مقاومتی پرداختند. نمونههای خون آزمودنیها در حالت ناشتا جمعآوری و به منظور بررسی تغییرات سطوح پلاسمایی نسفاتین، انسولین و گلوکز در قبل و پس از 2 ماه تمرین مورد استفاده قرار گرفت. از آزمون آماری t مستقل در سطح معنی داری 05/0P< و ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی فاکتورها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که سطوح پلاسمایی انسولین در گروه تمرین مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل (05/0P
Abstract
Aim: Nesfatin-1 is a novel adipokine secreted by adipose tissue and interfere in regulation of blood Glucose, improvement of insulin sensitivity, appetite regulation, energy homeostasis and metabolic function. Given the importance of resistance exercise in prevention and treatment of overweight and obesity, the purpose of this study was to determine the effect of eight weeks resistance training on plasma levels of nesfatin-1 in overweight women.
Method: Thirty-eight overweight women (age 34.84±5.70 y, BMI 28.82±3.65 kg/ m2, body fat percent 36.34±3.39 % and WHR 0.85±0.04 (means ± SD)) were randomly divided into 2 groups. Resistance exercise training (50 min/day, 60-70% 1-RM, 4 days/week). Fasting blood samples were collected to assess changes in plasma Nesfatin, insulin and glucose levels in before and after 2 months of the training program. Independent t-test and Pearson correlation coefficient were used for further analysis (P
https://jme.guilan.ac.ir/article_697_f149e82b92e8beb0f75e3213f506e537.pdf
تمرین مقاومتی
نسفاتین1
اضافهوزن
resistance training
Nesfatin
1
Overweight
per
دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2014-07-01
3
2
129
139
698
مقایسۀ اثر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر ظرفیت تام آنتی اکسیدانی، بیلی روبین و اسید اوریک خون بین مردان سالمند ورزشکار و غیرورزشکار
Comparison of effect of resistance exercise on blood total antioxidant capacity, bilirubin and uric acid between athlete and non-athlete elderly men
بهمن میرزایی
bmirzaei2000@yahoo.com
1
فرهاد رحمانی نیا
2
امیر رشیدلمیر
amir.rashidlamir@gmail.com
3
مهدی قهرمانی مقدم
mahdi.ghahremani@gmail.com
4
چکیده
هدف: سالمندی در انسان با کاهش عملکرد و کارایی عصبی عضلانی همراه است. این امر تا حدودی توسط افزایش فشار اکسایشی و کاهش وضعیت آنتی اکسیدانی مرتبط شناخته شدهاست. اسید اوریک و بیلی روبین دو آنتی اکسیدان اصلی در جریان خوناند که با ظرفیت تام آنتی اکسیدانی ارتباط معنی داری دارند. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی اثر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر ظرفیت تام آنتی اکسیدانی، بیلی روبین و اسید اوریک در مردان سالمند ورزشکار و غیرورزشکار بود.
روش پژوهش: 8 کشتی گیر سالمند (سن 98/1±75/59 سال، قد 08/7±25/172 سانتی متر، وزن 6/14±76 کیلوگرم) و 7 سالمند غیرورزشکار (سن 9/1±42/61 سال، قد 09/4±14/173 سانتی متر، وزن 15/8±71/79 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها برنامۀ تمرین مقاومتی را که شامل: پرس سینه، بازکردن زانو، کشیدن میلۀ لت، خم کردن زانو، جلوبازو، ساق پا و پشت بازو بود را با 60 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) و 8 تا 12 تکرار انجام دادند. نمونه های خونی در قبل، بعد و 24 ساعت پس از فعالیت از سیاهرگ بازویی جمع آوری شدند.
یافته ها: فعالیت مقاومتی تغییر معنی داری در هیچ یک از شاخص های مورد مطالعه ایجاد نکرد. اما، مقادیر پایۀ بیلی روبین تام و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی به طور غیرمعنی داری در گروه ورزشکار بالاتر بود.
نتیجه گیری: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد یک جلسه فعالیت مقاومتی تاثیر معنی داری بر وضعیت آنتی اکسیدانی سالمندان ورزشکار و غیرورزشکار نداشت.
واژگان کلیدی: آنتی اکسیدان، سالمندی، اسید اوریک، بیلی روبین، کشتی
Abstract
Aim: Aging in human is associated with a loss in neuromuscular function and performance. This is related, in part, to increased oxidative stress and decreased antioxidants status. Uric acid and bilirubin considered as two main antioxidant in blood and have a significant relationship with Total Anti Oxiidait Capaciy. The aim of present study was to examin the effects of resistance exercise on total antioxidant capacity, bilirubin and uric acid in non-athlete and elderly wrestlers.
Method: 8 elderly wrestlers (age 59.75 ± 1.98, Height 172.25 ± 7.08 cm, Weight 76 ± 14.6 kg) and 7 untrained (age 61.42 ± 1.9, Height 173.14 ± 4.09 cm, Weight 79.71 ± 8.15 kg) elderly people volunteered as subject for the study. Subjects completed resistance exercise protocol including: bench press, leg extension, lat-machine pull down, leg curl, cable triceps curl and cable biceps curl with 60-70% of 1RM and with 8-12 repetitions. Blood samples were colected at pre, post and 24 hours after resistance exercise.
Results: Resistance exercise did not caused any significancant differences in indices but the baseline amount of total bilirubin and TAC was higher in athlete group, but not significantly.
Conclusion: The results of this study showed a single bout of resistance exercise had not significant effect on antioxidant status in athlete and non-athlete elderly men.
Key words: Antioxidant, Aging, Uric acid, Bilirubin, Wrestling.
https://jme.guilan.ac.ir/article_698_be11a925085224279cc85883432a964e.pdf
آنتی اکسیدان
سالمندی
اسید اوریک
بیلی روبین
کشتی
Antioxidant
Aging
Uric acid
Bilirubin
Wrestling
per
دانشگاه گیلان
سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
2322-2867
2538-5119
2014-07-01
3
2
89
104
699
تاثیر دوازده هفته تمرین هوازی بر کمرین، گرلین فعال و اشتها در مردان چاق کم تحرک
Effect of twelve weeks aerobic training on chemerin, active ghrelin, and appetite in sedentary obese men
فتاح مرادی
moradi_fatah@yahoo.com
1
ویان وثوقی
2
اعظم حیدرزاده
a_heydarzadeh1359@yahoo.com
3
چکیده
هدف: اشتها یک مفهوم ذهنی است که برای توضیح کنترل دریافت غذا به کار می رود و تحت کنترل مغز و هورمون هایی همچون گرلین فعال است. شیوع روزافزون چاقی و مشکلات چندگانۀ جسمی و روانی مرتبط با آن، این وضعیت بیمارگونه را به یک اپیدمی جهانی مبدل نموده و کم تحرکی همواره به عنوان یکی از عمده ترین دلایل آن مطرح بوده است. کمرین یک آدیپوکاین جدید است که سطوح سرمی آن در بیماران مبتلا به چاقی بالا می رود. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی تاثیر دوازده هفته تمرین هوازی بر کمرین، گرلین فعال و اشتها در مردان چاق کم تحرک بود.
روش پژوهش: در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 21 مرد چاق کم تحرک بهطور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی (10 نفر، 2/3±8/27 سال، 1/7±5/93 کیلوگرم، 4/3±7/31 درصد چربی، 5/3±0/32 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (11 نفر، 6/2±7/26 سال، 3/6±9/92 کیلوگرم، 2/3±4/31 درصد چربی، 8/2±3/32 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. ویژگی های عمومی آزمودنی ها، سطوح در گردش کمرین و گرلین فعال (با بهکارگیری کیت های الایزا) و اشتها (با استفاده از پرسشنامۀ اشتهای تغذیه) قبل و پس از دورۀ تمرین اندازه گیری شد. پروتکل تمرین هوازی شامل دوازده هفته تمرین رکابزدن روی چرخ کارسنج (3 جلسه تمرین در هفته، شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره، مدت 20 تا 40 دقیقه در هر جلسه) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با بهکارگیری نرم افزار آماری SPSS16 صورت گرفت. سطح معنی داری 05/0>P در نظر گرفته شد.
یافتهها: پس از دورۀ تمرین، وزن بدن، نمایۀ تودۀ بدن و درصد چربی بدن کاهش و VO2max افزایش یافت (05/0>P). همچنین تمرین غلظت کمرین سرم را کاهش (2/27±9/215 در مقابل 5/25±8/200 نانوگرم بر میلی لیتر) و غلظت گرلین فعال پلاسما را افزایش (3/3±6/15 در مقابل 8/2±8/21 پیکوگرم بر میلی لیتر) داد (05/0>P). اشتها نیز در گروه تمرین (3/4±2/30 در مقابل 7/3±1/33) افزایش یافت (05/0>P).
نتیجهگیری: افزایش میزان اشتها در نتیجۀ دوازده هفته تمرین هوازی با تغییر در سطوحِ در گردش گرلین فعال در مردان چاق کم تحرک همراه است. در کنار این تغییرات، عملکرد قلبیتنفسی مردان چاق کم تحرک متعاقب دوازده هفته تمرین هوازی بهبود یافت. همچنین، دوازده هفته تمرین هوازی می تواند از طریق کاهش سطوح کمرین سرم به بهبود حساسیت انسولینی و التهاب در مردان چاق کم تحرک کمک نماید.
واژگان کلیدی: تمرین هوازی، اشتها، کمرین، گرلین فعال، چاق
Abstract
Aim: Appetite is a subjective concept to describe control of food intake, and is under control of brain and hormones like active ghrelin. Ever-increasing incidence of obesity and related multiple psychological and physiological problems converted it into a global epidemic, while sedentariness is considered as one of the main obesity-causing factors. Chemerin is a new adipokine that its serum level increases in obese patients. The purpose of this study was to survey effect of twelve weeks aerobic training on chemerin, active ghrelin, and appetite in sedentary obese men.
Method: In a semi-experimental study, twentyone sedentary obese men were randomly placed in two groups: aerobic training (n=10, 27.8±3.2 yr, 93.5±7.1 kg, 31.7±3.4%, 32.0±3.5 kg/m2) and control group (n=11, 26.7±2.6 yr, 92.9±6.3 kg, 31.4±3.2 %, 32.3±2.8 kg/m2). General characteristics of subjects, circulating levels of chamerin and ghrelin (using ELISA kits), and appetite (using Council on Nutrition Appetite Questionnaire) were assessed before and after training. Aerobic training protocol consisted of twelve weeks pedaling on cycle ergometer (3 sessions per week, intensity 60-70% of reserved heart rate, duration of each session 20-40 min). Data analyzed by SPSS16 software. Statistical significance was accepted at P
https://jme.guilan.ac.ir/article_699_c86447dbf33e136a64ff2e0626817d00.pdf
تمرین هوازی
اشتها
کمرین
گرلین فعال
چاق
Aerobic training
Appetite
Chemerin
Active ghrelin
Obese