فیزیولوژی ورزشی
مریم کافی؛ خدیجه ایران دوست
چکیده
چکیدههدف از این تحقیق بررسی و اهمیت تمرین هوازی و مکمل کوئرستین اثرات آن بر روی IGF1 و میوستاتین بافت عضله در رتهای آزمایشگاهی مبتلابه سرطان کولون بود.روشها: آزمودنیهای این پژوهش شامل 25سر رت صحرایی نر ویستار (وزن: 30±250 گرم، سن: 12 هفته) بودند که بر اساس وزن، همگنشده و به روش تصادفی در 5 گروه (هر گروه 5 سر) کنترل سالم، گروه کنترل سرطانی، ...
بیشتر
چکیدههدف از این تحقیق بررسی و اهمیت تمرین هوازی و مکمل کوئرستین اثرات آن بر روی IGF1 و میوستاتین بافت عضله در رتهای آزمایشگاهی مبتلابه سرطان کولون بود.روشها: آزمودنیهای این پژوهش شامل 25سر رت صحرایی نر ویستار (وزن: 30±250 گرم، سن: 12 هفته) بودند که بر اساس وزن، همگنشده و به روش تصادفی در 5 گروه (هر گروه 5 سر) کنترل سالم، گروه کنترل سرطانی، گروه سرطانی + مکمل کوئرستین ،گروه سرطانی+ تمرین هوازی، گروه سرطانی + مکمل کوئرستین + تمرین هوازی مورد آزمایش و ارزیابی قرار گرفتند. اندازهگیریهای IGF1و میوستاتین در بافت دوقلوی عضله موشهای صحرایی طبق استاندارد و روش الایزا انجام شد. یافتهها: : نتایج تحقیق نشان داد که هشت هفته تمرین هوازی در بافت عضله دوقلوی موشهای مبتلابه سرطان کولون بر میانگین مقادیر میوستاتین(005/0p=) و IGF1 (019/0p=) تأثیر معناداری داشت. همچنین هشت هفته مصرف مکمل کوئرستین در بافت عضله موشهای مبتلابه سرطان کولون بر میانگین مقادیر میوستاتین و میانگین مقادیر ) IGF105/0( P< تأثیر معناداری داشت. اما در گروه کنترل سالم و آزمایش ( 8 هفته مصرف مکمل کوئرستین) میانگین میوستاتین و IGF1 0/05) P> ( تغییر معناداری مشاهده نشد.نتیجهگیری: بهطورکلی یافتههای پژوهش نشان داد که تمرینات هوازی و مصرف مکمل کوئرستین سبب بهبود IGF1و کاهش میوستاتین در بافت عضله دوقلوی موشهای صحرایی نر مبتلابه سرطان کولون میشود.
فیزیولوژی ورزشی
رقیه پوزش جدیدی؛ زهرا برادری؛ جبرئیل پوزش جدیدی؛ امیر داداش زاده
چکیده
هدف از این تحقیق تعیین اثر تمرین هوازی به همراه رژیم غذایی پرچرب بر بیان ژنهای Bax و Bcl-2 میوکارد موشهای صحرایی نر نوجوان بود. روششناسی: بدین منظور، 40 سر موش نر نوجوان (30 روزه) به طور تصادفی به چهار گروه: رژیم معمولی کنترل، رژیم معمولی تمرین، رژیم پرچرب کنترل و رژیم پرچرب تمرین تقسیم شدند. گروه تغذیه پر چرب به مدت 30 روز تحت ...
بیشتر
هدف از این تحقیق تعیین اثر تمرین هوازی به همراه رژیم غذایی پرچرب بر بیان ژنهای Bax و Bcl-2 میوکارد موشهای صحرایی نر نوجوان بود. روششناسی: بدین منظور، 40 سر موش نر نوجوان (30 روزه) به طور تصادفی به چهار گروه: رژیم معمولی کنترل، رژیم معمولی تمرین، رژیم پرچرب کنترل و رژیم پرچرب تمرین تقسیم شدند. گروه تغذیه پر چرب به مدت 30 روز تحت رژیم غذایی پرچرب (kcal/g 817/5 :HF) قرار گرفتند. از روز شصتام زندگی رژیم غذایی با چربی معمولی (kcal/g 801/3 : NF) اعمال شد. برنامه تمرین هوازی به مدت 4 هفته سه بار در هفته (12 جلسه و از روز هفتادم تا نود و هشتمام زندگی) انجام شد. یافتهها: یافته های این تحقیق نشان داد که در گروههای مصرف رژیم پرچرب مقدار بیان ژن Bax (از خانواده پروتئین های مستعد کننده آپوپتوز) افزایش یافت و تمرین در جلوگیری از این افزایش کاملا موثر بود. در عوض رژیم پرچرب سبب بروز روند کاهش در بیان ژن BCL2 (از خانواده پروتئین های ضدآپوپتوزی) شد، اگر چه که مقدار تاثیر گذاری تمرین و رژیم پرچرب در حد معنی دار نبود. و در عین حال، تمرین به خوبی قادر بود تا از این افزایش جلوگیری کند. نتیجهگیری: در کل بر مبنای نتایج این تحقیق ما نتیجه گیری کردیم که مصرف رژیم پرچرب حتی در سنین نوجوانی هم میتواند عضله قلب را در معرض بروز آپوپتوز قرار دهد و در عوض تمرین بدنی به خوبی در خنثی کردن این آثار سوء ناشی از رژیم پرچرب کمک کننده میباشد
تغذیه ورزشی و تندرستی
فاطمه کاظمی نسب
چکیده
هدف: تمرینات ورزشی و رژیمهای گیاهخواری به عنوان یک روش مناسب و غیر دارویی برای بهبود سبک زندگی و کاهش بیماریهای متابولیک از جمله بیماری دیابت و سندرم متابولیک پذیرفته شده اند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری بر فاکتورهای مقاومت به انسولین بود.روش پژوهش: جستجوی سیستماتیک در پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Web of Science، ...
بیشتر
هدف: تمرینات ورزشی و رژیمهای گیاهخواری به عنوان یک روش مناسب و غیر دارویی برای بهبود سبک زندگی و کاهش بیماریهای متابولیک از جمله بیماری دیابت و سندرم متابولیک پذیرفته شده اند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری بر فاکتورهای مقاومت به انسولین بود.روش پژوهش: جستجوی سیستماتیک در پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Web of Science، SID، Magiran و Google scholar برای مقالات منتشر شده به زبان انگلیسی تا فوریه سال 2022 انجام شد. فراتحلیل برای بررسی اثر ترکیبی تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری بر فاکتورهای مقاومت به انسولین (گلوکز و انسولین ناشتا و HOMA-IR) انجام شد. تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD) ، تفاوت میانگین وزنی (WMD) و فاصله اطمینان 95 درصد (CI) با استفاده از مدل اثر تصادفی و مدل اثر ثابت محاسبه شد. همچنین، برای تعیین ناهمگونی از آزمون I2 و برای بررسی سوگیری انتشار از آزمون فونل پلات و تست Egger در سطح معنی-داری 1/0 استفاده شد.یافتهها: نتایج 29 مطالعه با 10019 آزمودنی نشان داد که تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری سبب کاهش معنادار وزن بدن ]001/0P= ،(27/6- الی 72/2-) 49/4-=[WMD، گلوکز ناشتا سرمی ]001/0P= ،(65/0- الی 27/0-) 46/0-=[SMD، انسولین ناشتا ]001/0P= ،(52/0- الی 32/0-) 42/0-= [SMDو HOMA-IR ]001/0P= ،(97/0- الی 49/0-) 73/0-= [WMDمیشود. نتیجهگیری: یافتههای فراتحلیل حاضر نقش مهم تمرین ورزشی و رژیم گیاهخواری در بهبود مقاومت به انسولین را نشان میدهد. به طوریکه، تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری به عنوان یک راهکار غیردارویی برای کاهش انسولین و گلوکز ناشتا برای بزرگسالان پیشنهاد میشود.
فیزیولوژی ورزشی
رقیه فخرپور؛ حمید یزدانشناس
چکیده
هدف: انتخاب نوع فعالیت ورزشی برای اثرگذاری بهتر در افراد چاق میتواند به عنوان عامل و چالشی مهم تلقی شود. از طرفی اسپکسین به صورت متمرکز و پیرامونی در تنظیم سیری و دریافت غذا، تحرک دستگاه گوارش، متابولیسم انرژی و متابولیسم گلوکز / لیپید نقش دارد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر هشت هفته تمرینات هوازی و 30-20-10 بر روی سطوح سرمی اسپکسین ...
بیشتر
هدف: انتخاب نوع فعالیت ورزشی برای اثرگذاری بهتر در افراد چاق میتواند به عنوان عامل و چالشی مهم تلقی شود. از طرفی اسپکسین به صورت متمرکز و پیرامونی در تنظیم سیری و دریافت غذا، تحرک دستگاه گوارش، متابولیسم انرژی و متابولیسم گلوکز / لیپید نقش دارد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر هشت هفته تمرینات هوازی و 30-20-10 بر روی سطوح سرمی اسپکسین و شاخصهای پروفایل لیپیدی مردان چاق صورت گرفت.روش کار: پژوهش حاضر تجربی و نمونه آماری آن30 مرد چاق بودند که به طور تصادفی در دو گروه تمرین هوازی و تمرین 30-20-10 قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). فعالیت ورزشی هوازی و تمرین 30-20-10 به مدت هشت هفته متوالی اجرا گردید. قبل و بعد از شروع پروتکل، از آزمودنیها اندازهگیری قد، وزن، حداکثراکسیژن مصرفی و همچنین خونگیری از سیاهرگ وریدی- بازویی به منظور ارزیابی میزان اسپکسین و نیمرخ لیپیدی انجامگرفت. یافتهها: نتایج بین گروهی نشان داد سطوح SPX و کلسترول تام در بین دو گروه تمرین هوازی و تمرین 30-20-10 تفاوت معناداری وجود داشت به طوری که با بررسی تفاوت میانگینها بیشترین اثر گذاری بعد از تمرینات هوازی بوده است (001/0 =P و 005/0=P). اما سطوح HDL در بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (215=P). نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، احتمالا فعالیت ورزش هوازی نسبت به تمرینات 30-20-10 اثر بخشی بهتری بر روی سطوح سرمی اسپکسین و کلسترول در افراد چاق دارند.
فیزیولوژی ورزشی
حنانه خلیلی آتنی؛ رزیتا فتحی؛ خدیجه نصیری؛ ابوالفضل اکبری
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانهی گلرنگ بر بیان ژن PIK3R1 و عملکرد کلیه پس از مصرف دگزامتازون در موشهای صحرایی نر بالغ طراحی شد.روششناسی: تعداد 25 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار (وزن32±371 گرم) بهطور تصادفی به پنج گروه کنترل، دگزامتازون، دگزامتازون+گلرنگ (mg/kgbw 500، بهصورت روزانه، توسط گاواژ)، ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانهی گلرنگ بر بیان ژن PIK3R1 و عملکرد کلیه پس از مصرف دگزامتازون در موشهای صحرایی نر بالغ طراحی شد.روششناسی: تعداد 25 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار (وزن32±371 گرم) بهطور تصادفی به پنج گروه کنترل، دگزامتازون، دگزامتازون+گلرنگ (mg/kgbw 500، بهصورت روزانه، توسط گاواژ)، دگزامتازون+تمرین هوازی(60 دقیقه، سرعت 28 متر/دقیقه، پنج روز در هفته، ده هفته)، دگزامتازون+گلرنگ+ تمرین هوازی تقسیم شدند. القای آسیب کلیوی با تزریق زیرپوستی دگزامتازون (mg/kgbw 8) به مدت شش روز انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون آنالیز واریانس دوطرفه در سطح معناداری 05/0P≤ انجام شد.یافتهها: یافتههای بیان ژن PIK3R1 تأثیر معناداری را در گروههای مختلف نشان نداد. علیرغم تغییرات مشاهده شده در بافتشناسی کلیه، دگزامتازون موجب تغییرات غیرمعنادار اوره و اسیداوریک شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که ده هفته مصرف عصارهی گلرنگ موجب کاهش معنادار اوره و افزایش غیرمعنادار اسیداوریک در موشهای مبتلا به آسیب کلیوی شد. همچنین ده هفته تمرین هوازی نیز موجب کاهش معنادار اوره و کاهش غیرمعنادار اسیداوریک در موشهای مبتلا به آسیب کلیوی شد. علیرغم تغییرات معنادار اوره و غیرمعنادار اسیداوریک تمرین هوازی و عصارهی گلرنگ میتواند موجب بهبود آسیب کلیوی شود.نتیجهگیری: به نظر میرسد ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصارهی دانه ی گلرنگ میتواند موجب بهبود آسیب کلیوی شود اما مداخله گرهای این پژوهش نمیتوانند تغییری در بیان ژن PIK3R1 ایجاد کنند.
فاطمه کاظمی نسب
چکیده
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر تمرینات هوازی بر بیان lncRNA های مرتبط با گلوکز 6 فسفاتاز (G6P) و گلوکوکیناز (GCK) در موشهای چاق دیابتی بود. روش: تعداد 18 سر موش C57BL/6 به دو گروه تقسیم شدند: موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب (تعداد=12) و موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی استاندارد (تعداد=6) به مدت 16 هفته. سپس موشهای دیابتی به دو گروه تقسیم ...
بیشتر
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر تمرینات هوازی بر بیان lncRNA های مرتبط با گلوکز 6 فسفاتاز (G6P) و گلوکوکیناز (GCK) در موشهای چاق دیابتی بود. روش: تعداد 18 سر موش C57BL/6 به دو گروه تقسیم شدند: موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب (تعداد=12) و موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی استاندارد (تعداد=6) به مدت 16 هفته. سپس موشهای دیابتی به دو گروه تقسیم شدند: رژیم غذایی پرچرب-تمرین، رژیم غذایی پرچرب-بی تحرک. موشهای گروه تمرینی به مدت 8 هفته با سرعت متوسط 21 متر بر دقیقه و به مدت 50 دقیقه، تحت تمرین روی نوارگردان قرار گرفتند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موشها قربانی شدند. بافت کبد جدا و در دمای 80- درجه سانتیگراد نگهداری شد. یافتهها: نتایج نشان داد سطوح G6P و MEG3 به دنبال رژیم غذایی پرچرب افزایش و در موشهای تمرین کرده به طور معناداری نسبت به موشهای تمرین نکرده کاهش یافت. همچنین بیان GCK و lncLGR در موشهای دیابتی کاهش یافت اما بیان آنها به دنبال تمرین بدنی افزایش یافت. نتیجهگیری: تمرین بدنی منجر به کاهش بیانMEG3 میشود که بیان G6P در بافت کبد را تنظیم میکند. در این شرایط گلوکونئوژنز و تولید گلوکز کبدی کاهش پیدا کرده و مقاومت به انسولینبهبود مییابد. همچنین به دنبال تمرین بدنی بیان lncLGR افزایش پیدا کرده که احتمالا منجر به افزایش بیان GCK کبدی میشود. در این وضعیت گلوکز خون کاهش یافته و قند خون به فرم گلیکوژن در کبد ذخیره میشود.
احمد فاضلی ثانی؛ حسن متین همایی؛ عبدالعلی بنائی فر
چکیده
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 4 هفته تمرین هوازی بر عملکرد شناختی و پویایی میتوکندریایی در بافت هیپوکمپ رتهای نر ویستار مبتلا به بیماری آلزایمر بود.روششناسی: بدین منظور، تعداد 21 سر رت نر بالغ نژاد ویستار 20 ماهه به روش تصادفی ساده به 3 گروه بیماری آلزایمر (تعداد = 7 سر)، گروه بیماری آلزایمر + ورزش هوازی (تعداد = 7 سر) و گروه کنترل ...
بیشتر
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 4 هفته تمرین هوازی بر عملکرد شناختی و پویایی میتوکندریایی در بافت هیپوکمپ رتهای نر ویستار مبتلا به بیماری آلزایمر بود.روششناسی: بدین منظور، تعداد 21 سر رت نر بالغ نژاد ویستار 20 ماهه به روش تصادفی ساده به 3 گروه بیماری آلزایمر (تعداد = 7 سر)، گروه بیماری آلزایمر + ورزش هوازی (تعداد = 7 سر) و گروه کنترل (تعداد = 7 سر) تقسیم شدند. القای بیماری آلزایمر از طریق تزریق داخل هیپوکمپی Aβ42 (هر طرف 1 میکرولیتر) صورت پذیرفت. هفت روز بعد از جراحی، گروه ورزش 4 هفته تمرین دویدن روی نوارگردان (5 روز در هفته با سرعت 10 الی 15 متر بر دقیقه) را اجرا نمودند. چهل و هشت ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات تحت آزمون رفتاری قرار گرفتند. بیست و چهار ساعت بعد از آزمون رفتاری تمامی رتها کشته شدند و بافت هیپوکمپ استخراج شد. بیان mRNA ژنهای OPA1، Mfn2 وDrp1 با استفاده از روش RealTime-PCR مورد سنجش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.ملاحظات اخلاقی: کلیه مراحل مطالعه با توجه به دستورالعمل اخلاقی و مجوز معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی با شماره IR.IAU.TMU.REC.1399.124 انجام شد.یافتهها: نتایج نشان داد که عملکرد یادگیری (001/0 ≥ P) و حافظه فضایی (001/0 ≥ P) و همچنین میزان بیان ژنهای OPA1 (001/0 ≥ P) و Mfn2 (001/0 ≥ P) در حیوانات گروه بیماری آلزایمر در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت، در حالی که میزان بیان ژنDrp1 افزایش نشان داد (001/0 ≥ P). تمرین هوازی در حیوانات بیمار عملکرد یادگیری (001/0 ≥ P) و حافظه فضایی (001/0 ≥ P) را بهبود بخشید و میزان بیان ژنهای OPA1 (001/0 ≥ P) و Mfn2 (001/0 ≥ P) هیپوکمپ را افزایش و میزان بیان ژنDrp1 را در مقایسه با گروه بیماری آلزایمر کاهش داد (001/0 ≥ P).نتیجهگیری: به طور کلی، به نظر میرسد که تمرین هوازی میتواند از طریق تعدیل پویایی میتوکندریایی غیرطبیعی، عملکرد یادگیری و حافظه فضایی را در شرایط بیماری آلزایمر بهبود بخشد.هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 4 هفته تمرین هوازی بر عملکرد شناختی و پویایی میتوکندریایی در بافت هیپوکمپ رتهای نر ویستار مبتلا به بیماری آلزایمر بود.روششناسی: بدین منظور، تعداد 21 سر رت نر بالغ نژاد ویستار 20 ماهه به روش تصادفی ساده به 3 گروه بیماری آلزایمر (تعداد = 7 سر)، گروه بیماری آلزایمر + ورزش هوازی (تعداد = 7 سر) و گروه کنترل (تعداد = 7 سر) تقسیم شدند. القای بیماری آلزایمر از طریق تزریق داخل هیپوکمپی Aβ42 (هر طرف 1 میکرولیتر) صورت پذیرفت. هفت روز بعد از جراحی، گروه ورزش 4 هفته تمرین دویدن روی نوارگردان (5 روز در هفته با سرعت 10 الی 15 متر بر دقیقه) را اجرا نمودند. چهل و هشت ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات تحت آزمون رفتاری قرار گرفتند. بیست و چهار ساعت بعد از آزمون رفتاری تمامی رتها کشته شدند و بافت هیپوکمپ استخراج شد. بیان mRNA ژنهای OPA1، Mfn2 وDrp1 با استفاده از روش RealTime-PCR مورد سنجش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.ملاحظات اخلاقی: کلیه مراحل مطالعه با توجه به دستورالعمل اخلاقی و مجوز معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی با شماره IR.IAU.TMU.REC.1399.124 انجام شد.یافتهها: نتایج نشان داد که عملکرد یادگیری (001/0 ≥ P) و حافظه فضایی (001/0 ≥ P) و همچنین میزان بیان ژنهای OPA1 (001/0 ≥ P) و Mfn2 (001/0 ≥ P) در حیوانات گروه بیماری آلزایمر در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت، در حالی که میزان بیان ژنDrp1 افزایش نشان داد (001/0 ≥ P). تمرین هوازی در حیوانات بیمار عملکرد یادگیری (001/0 ≥ P) و حافظه فضایی (001/0 ≥ P) را بهبود بخشید و میزان بیان ژنهای OPA1 (001/0 ≥ P) و Mfn2 (001/0 ≥ P) هیپوکمپ را افزایش و میزان بیان ژنDrp1 را در مقایسه با گروه بیماری آلزایمر کاهش داد (001/0 ≥ P).نتیجهگیری: به طور کلی، به نظر میرسد که تمرین هوازی میتواند از طریق تعدیل پویایی میتوکندریایی غیرطبیعی، عملکرد یادگیری و حافظه فضایی را در شرایط بیماری آلزایمر بهبود بخشد.
عباسعلی گائینی؛ نسرین رمضانی؛ لیلا شفیعی نیک
چکیده
هدف: گیرنده ایکس آلفا در متابولیسم گلوکز نقش دارد. از طرف دیگر، انتقال گلوکز در کبد توسط انتقال دهنده شماره 2 گلوکز انجام می شود. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی تغییرات بیان ژن های گیرنده ایکس آلفا، انتقال دهنده شماره 2 گلوکز کبدی و شاخص مقاومت به انسولین پس از 8 هفته تمرین هوازی در موش های صحرایی نر دیابتی نوع2 طراحی شد. روششناسی: هجده ...
بیشتر
هدف: گیرنده ایکس آلفا در متابولیسم گلوکز نقش دارد. از طرف دیگر، انتقال گلوکز در کبد توسط انتقال دهنده شماره 2 گلوکز انجام می شود. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی تغییرات بیان ژن های گیرنده ایکس آلفا، انتقال دهنده شماره 2 گلوکز کبدی و شاخص مقاومت به انسولین پس از 8 هفته تمرین هوازی در موش های صحرایی نر دیابتی نوع2 طراحی شد. روششناسی: هجده سر موش صحرایی نر 8 هفته ای (با میانگین و انحراف معیار وزنی 1/13±6/233 گرم) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. موش ها با استفاده از داروی نیکوتین آمید و استرپتوزوتوسین دیابتی شدند. پنج روز پس از تزریق، تست دیابت با نوار قند خون انجام شد. موش های با سطح گلوکز 126-400میلی گرم/ دسی لیتر به عنوان نمونه انتخاب شدند. موش ها در دو گروه کنترل و تمرین قرار گرفتند. برنامه تمرینی 8 هفته ای شامل دویدن با سرعت 10-25 متر/دقیقه، شیب 5%، به مدت 15-40 دقیقه و 5 جلسه در هفته بود. یافتهها: القای دیابت باعث افزایش وزن(001/0p=) موش ها شد. وزن عضله نعلی(001/0p=) و مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله(000/0p=) در گروه تمرین بطور معنادار بیشتر و مقادیر گلوکز(0001/0p=)، انسولین(002/0p=) و شاخص مقاومت انسولینی(002/0p=) در گروه تمرین بطور معناداری کم تر بود. تفاوت معناداری در بیان ژن های انتقال دهنده گلوکز و گیرنده ایکس آلفا بین دو گروه پس از مداخله تمرینی مشاهده نشد. نتیجهگیری: به نظر می رسد 8 هفته تمرین هوازی با شدت 60-80 درصد VO2max می تواند تغییرات متابولیکی مثبت در موش های دیابتی نوع2 ایجاد کند اما در بیان ژن های انتقال دهنده گلوکز و گیرنده ایکس آلفا کبدی تغییری ایجاد نمی کند.
کریم آزالی علمداری؛ سیما نصیری؛ زهرا محمدپور
چکیده
هدف: هدف این تحقیق بررسی تاثیر تمرین هوازی بر سطوح کمرین، شاخصهای خطر قلبی-متابولیکی و التهابی در مردان میانسال مبتلا سندرم متابولیک بود.
روششناسی: 26 مرد دارای شاخصهای بومی شده سندرم متابولیک (سن: 67/3 ± 69/54 سال، شاخص توده بدن: 23/1 ± 21/31 کیلوگرم بر متر مربع و اوج اکسیژن مصرفی: 49/4 ± 38/20 میلیلیتر بر کیلوگرم در دقیقه) به طورتصادفی ...
بیشتر
هدف: هدف این تحقیق بررسی تاثیر تمرین هوازی بر سطوح کمرین، شاخصهای خطر قلبی-متابولیکی و التهابی در مردان میانسال مبتلا سندرم متابولیک بود.
روششناسی: 26 مرد دارای شاخصهای بومی شده سندرم متابولیک (سن: 67/3 ± 69/54 سال، شاخص توده بدن: 23/1 ± 21/31 کیلوگرم بر متر مربع و اوج اکسیژن مصرفی: 49/4 ± 38/20 میلیلیتر بر کیلوگرم در دقیقه) به طورتصادفی به دوگروه تمرین هوازی (14 نفر) وکنترل (12) تقسیم شدند. بار تمرین در گروه تجربی در طول هشت هفته (سه جلسه درهفته) از 20-15 دقیقه با شدت 55-50 درصد اوج ضربان قلب لحظه پایان GXT، به 40-35 دقیقه با شدت 65 الی 60 درصد رسید. درحالت پایه و 48 ساعت پس ازآخرین جلسه تمرین نمونه گیری خون انجام شد.
یافتهها: تمرینهوازی باعث کاهش تمام متغیرهای مورد بررسی (به جز HDL و اوج اکسیژن مصرفی) شد (05/0>P). در حالت پایه، وزن و سن مهمترین عوامل پیشبینیکننده مقدار کمرین سرم (001/0>P) و در طول مداخله، مقدار تغییرات گلوکز خون و CRP به عنوان مهمترین عوامل پیشبینیکننده مقدار تغییرات همزمان در کمرین (001/0>P) بودند و در عوض مقدار تغییرات کمرین تنها عامل پیشبینیکننده مقدار تغییرات متناظر در CRP شناسایی شدند (003/0>P).
نتیجهگیری: در اثر تمرین هوازی، همزمان با آثار مثبت ایجاد شده در وضعیت متابولیکی، التهابی و آمادگی هوازی، کمرین سرم کاهش مییابد که آثار مذکور احتمالا با دستکاری قند خون وCRP سرم توسط تمرین بروز میکنند. ولی به دلیل کمبود شواهد و محدودیتهای موجود هنوز نیاز به بررسی بیشتر وجود دارد.
نسرین رمضانی؛ عباسعلی گائینی؛ سیروس چوبینه؛ محمدرضا کردی؛ مهدی هدایتی
دوره 5، شماره 2 ، آذر 1394، ، صفحه 89-98
چکیده
هدف: رتینول متصل به پروتئین چهار (RBP-4) آدیپوکاینی است که در تنظیم عملکرد انسولین و متابولیسم گلوکز شرکت دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی بر غلظت سرمی RBP-4 و شاخص مقاومت انسولینی در موشهای صحرایی نر دیابتی نوع دو بود. روش شناسی: هجده سر موش صحرایی نر 8 هفته ای (میانگین وزنی 1/13±6/233 گرم) به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. موشها ...
بیشتر
هدف: رتینول متصل به پروتئین چهار (RBP-4) آدیپوکاینی است که در تنظیم عملکرد انسولین و متابولیسم گلوکز شرکت دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی بر غلظت سرمی RBP-4 و شاخص مقاومت انسولینی در موشهای صحرایی نر دیابتی نوع دو بود. روش شناسی: هجده سر موش صحرایی نر 8 هفته ای (میانگین وزنی 1/13±6/233 گرم) به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. موشها با استفاده از داروی نیکوتین آمید و استرپتوزتوسین دیابتی شدند. پنج روز پس از تزریق، تست دیابت با نوار قند خون انجام شد و موش هایی که گلوکز ناشتایی آنها بین 400-126 میلی گرم در دسی لیتر بود به عنوان نمونه دیابتی در نظر گرفته شدند. موش ها به روش تصادفی و بر اساس همگن سازی وزن بدن در دو گروه کنترل دیابتی (9 n=) و هوازی دیابتی (9 n=) قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته و 5 روز هفته روی نوار گردان انجام شد. تمرین با سرعت 10 متر بر دقیقه و شیب 5%، به مدت 15 دقیقه شروع شد و هر دو هفته به صورت فزاینده افزایش یافت تا به سرعت 25 متر بر دقیقه و شیب 5% ، به مدت 40 دقیقه رسید. مقادیر RBP-4 به روش الایزا و مقاومت انسولین با شاخص HOMA-IR اندازه گیری شد. یافتهها: القای دیابت نوع دو باعث افزایش وزن و افزایش مقادیر RBP-4 سرمی (بیش از 40 میوگرم در لیتر) شد. همچنین، افزایش معنیدار در وزن عضله در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (05/0P<). مقادیر RBP-4 سرمی پس از تمرینات در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (05/0P<). همچنین، مقادیر گلوکز ، انسولین و شاخص مقاومت انسولینی در گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیداری پیدا کرد (05/0P<). نتیجهگیری: به نظر میرسد هشت هفته تمرین هوازی با شدت 80-60 درصد VO2max می تواند در کاهش RBP-4 و شاخص مقاومت انسولینی در افراد مبتلا به دیابت نوع دو موثر باشد.
کریم آزالی علمداری؛ فرهاد غلامی
دوره 5، شماره 2 ، آذر 1394، ، صفحه 109-119
چکیده
هدف: پروتئین متصل شونده به رتینول -4 (RBP-4) به عنوان آدیپوکاین مترشحه از بافت چربی نقش مهمی در مقاومت انسولینی و اختلالات متابولیکی ایفا میکند. با وجود نقش مفید تمرین هوازی بر بهبود اختلالات متابولیکی، تأثیر تمرین هوازی بر RBP-4 و ارتباط آن با فاکتورهای متابولیکی در بیماران مبتلا به سندروم متابولیک مشخص نیست. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ...
بیشتر
هدف: پروتئین متصل شونده به رتینول -4 (RBP-4) به عنوان آدیپوکاین مترشحه از بافت چربی نقش مهمی در مقاومت انسولینی و اختلالات متابولیکی ایفا میکند. با وجود نقش مفید تمرین هوازی بر بهبود اختلالات متابولیکی، تأثیر تمرین هوازی بر RBP-4 و ارتباط آن با فاکتورهای متابولیکی در بیماران مبتلا به سندروم متابولیک مشخص نیست. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح RBP-4 سرمی و شاخص مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به سندروم متابولیک بود. روششناسی: در یک پژوهش نیمهتجربی، 24 زن مبتلا به سندروم متابولیک(سن: 91/4±79/52 سال، شاخص توده بدن: 37/2±77/32 کیلوگرم بر مترمربع و اوج اکسیژن مصرفی: 55/2±40 لیتر بر دقیقه) بهطور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته با شدت 50-60 درصد اوج اکسیژن مصرفی به مدت 20-40 دقیقه به اجرای تمرینات هوازی پرداختند. قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین اندازهگیریهای ترکیب بدنی و خونگیری انجامشده و پس از جداسازی سرم، سطوح RBP-4، نیمرخ لیپیدی، گلوکز و انسولین اندازهگیری و شاخص مقاومت به انسولین محاسبه گردید. دادههای جمعآوریشده با استفاده از آزمون t همبسته و مستقل و آزمون پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سطح معنیداری برای کلیه آزمونها 05/0 P<در نظر گرفته شد. یافتهها: تمرین هوازی باعث کاهش معنیدار RBP-4 سرم، گلوکز، شاخص مقاومت به انسولین، وزن بدن، درصد چربی، شاخص توده بدنی (BMI)، دور کمر و امتیاز z سندرم متابولیک و افزایش معنیدار لیپوپروتئین پرچگال (HDL-C) شد (05/0P<). همچنین تغییرات RBP-4 ارتباط معنیداری با تغییرات درصد چربی، تری گلیسرید، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین داشت (05/0P<). نتیجهگیری: تمرین هوازی میتواند باعث کاهش RBP-4 سرمی و بهبود مقاومت انسولینی و برخی شاخصهای خطر متابولیک در زنان با سندروم متابولیکی شود و احتمالاٌ شاخص مقاومت انسولینی میتواند تحت تأثیر تغییرات RBP-4 قرار بگیرد.
محمد رضا فدائی چافی؛ فرهاد رحمانی نیا؛ حمید محبی؛ سید محسن مداح
دوره 4، شماره 1 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 1-14
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه تعیین اثر تمرین هوازی بر لپتین و تستوسترون سرم پسران چاق در مراحل مختلف بلوغ بود. روش پژوهش: تحقیق حاضر با طرح پیشآزمون و پسآزمون بهصورت مقطعی اجرا شد. آزمودنیها شامل 36 پسر چاق 12 تا 17 سال بودند که بر اساس مقیاس تانر در مراحل 2 (TS2) تا 5 (TS5) بلوغ قرار داشتند. آنها بر اساس بلوغ در دو گروه TS2, 3 (BMI: 22/5±41/29 کیلوگرم ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه تعیین اثر تمرین هوازی بر لپتین و تستوسترون سرم پسران چاق در مراحل مختلف بلوغ بود. روش پژوهش: تحقیق حاضر با طرح پیشآزمون و پسآزمون بهصورت مقطعی اجرا شد. آزمودنیها شامل 36 پسر چاق 12 تا 17 سال بودند که بر اساس مقیاس تانر در مراحل 2 (TS2) تا 5 (TS5) بلوغ قرار داشتند. آنها بر اساس بلوغ در دو گروه TS2, 3 (BMI: 22/5±41/29 کیلوگرم بر متر مربع، وزن: 7/16±61/76 کیلوگرم، سن: 94/0± 4/13سال، 19=n) و TS4, 5 (BMI: 88/3±92/30 کیلوگرم بر متر مربع، وزن: 48/16±57/93 کیلوگرم، سن: 48/1±9/14سال، 17=n) همسانسازی شدند و هرکدام نیز در دو گروه تمرین هوازی و کنترل قرار گرفتند. پس از اندازهگیریهای آنتروپومتریکی، سطوح سرمی لپتین و تستوسترون خون در حالت ناشتا اندازهگیری شد. گروه تمرین هوازی به مدت 12 هفته ، هفتهای 3 بار بهطور میانگین 30 دقیقه با شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه تحت نظر محقق دویدند. از پدومتر برای اندازهگیری سطح فعالیت بدنی و از نرمافزار N4 برای اندازهگیری انرژی دریافتی استفاده شد. از آزمونهای آماری t وابسته، آنالیز واریانس یکطرفه و دوطرفه برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: افزایش توده خالص بدن و کاهش درصد چربی بدن در گروه تمرین هوازی در هر دو مرحله بلوغ معنیدار بود (0/05≥P) و کاهش شاخص توده بدنی، کاهش توده چربی بدن فقط در گروه تمرین هوازی در سطح TS 4, 5 بلوغ معنیدار بود (0/05≥P). لپتین سرم در هر دو مرحله بلوغ کاهش داشت که فقط در گروه تمرین هوازی معنیدار بود (0/05≥P)؛ اما بین تغییرات آن در دو گروه تمرین هوازی و کنترل به تفکیک سطوح بلوغ، تفاوت معنیداری دیده نشد. آنالیز واریانس دوطرفه نشان داد بلوغ در تغییرات لپتین اثرگذار است (0/05≥P)؛ اما بین تأثیر تمرین هوازی بر کاهش لپتین و تغییرات تستوسترون آزمودنیها در دو مرحله بلوغ، تفاوت معنیداری دیده نشد. نتیجهگیری: تمرین هوازی در پسران نوجوان چاق میتواند منجر به تغییرات مطلوبی در ترکیب بدن گردد که با کاهش لپتین سرم همراه بود. با این حال بخشی از این تغییرات حاصل فرایند طبیعی رشد در دوران بلوغ است که با توجه به مرحله بلوغ آزمودنیها میتواند منجر به بروز پاسخهای متفاوتی به تمرینات هوازی گردد، هرچند به دلیل تعداد کم آزمودنیها نشان دادن آن در مورد لپتین سرم، بهخوبی امکانپذیر نبود.
مطهره حاجتی مدارایی؛ محمدرضا کردی؛ عباسعلی گایینی
دوره 4، شماره 1 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 39-48
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و تمرین هوازی (AT) بر بیان ژنPGC-1α در عضله نعلی رتهای نر بالغ سالم است. روش پژوهش: به همین منظور 18 سر رت نر ویستار تهیه و تصادفی به سه گروه HIIT (n=6)، گروه AT (n=6) و گروه کنترل (n=6)تقسیم شدند. پس از دو هفته آشنایی رتها، برنامههای تمرینی به مدت هشت هفته اجرا شد. اجرای ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و تمرین هوازی (AT) بر بیان ژنPGC-1α در عضله نعلی رتهای نر بالغ سالم است. روش پژوهش: به همین منظور 18 سر رت نر ویستار تهیه و تصادفی به سه گروه HIIT (n=6)، گروه AT (n=6) و گروه کنترل (n=6)تقسیم شدند. پس از دو هفته آشنایی رتها، برنامههای تمرینی به مدت هشت هفته اجرا شد. اجرای HIIT شامل شش دقیقه گرم کردن با شدت 50-60درصد VO2max، سه تناوب چهار دقیقهای با شدت 100- 90درصد VO2max و دو دقیقهای با شدت 60- 50درصد VO2max و شش دقیقه سرد کردن با شدت60-50درصد VO2max و پروتکل AT شامل شش دقیقه گرمکردن با شدت60-50درصد VO2max، بدنه اصلی 30 دقیقه با شدت75-70درصد VO2max و شش دقیقه سردکردن با شدت60-50درصد VO2max بود. ٢٤ ساعت پس از آخرین جلسۀ تمرین، نمونههای عضلانی استخراج و میزان بیان متغیر مربوطه به روش RT-PCR سنجیده شد. یافتهها: نتایج نشان داد، هشت هفته اجرای HIIT وAT هر دو، موجب افزایش معنیدار بیان ژنPGC-1α شد (0/05≥P) و بین تأثیر اجرای دو نوع تمرین بر بیان ژن PGC-1α اختلاف معنیداری وجود نداشت. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، اجرای HIIT و AT هر دو باعث افزایش تقریباً یکسان بیان ژن PGC-1α در عضله نعلی رتهای سالم میشود.
فتاح مرادی؛ ویان وثوقی؛ اعظم حیدرزاده
دوره 3، شماره 2 ، تیر 1392، ، صفحه 89-104
چکیده
چکیده
هدف: اشتها یک مفهوم ذهنی است که برای توضیح کنترل دریافت غذا به کار می رود و تحت کنترل مغز و هورمون هایی همچون گرلین فعال است. شیوع روزافزون چاقی و مشکلات چندگانۀ جسمی و روانی مرتبط با آن، این وضعیت بیمارگونه را به یک اپیدمی جهانی مبدل نموده و کم تحرکی همواره به عنوان یکی از عمده ترین دلایل آن مطرح بوده است. کمرین یک آدیپوکاین ...
بیشتر
چکیده
هدف: اشتها یک مفهوم ذهنی است که برای توضیح کنترل دریافت غذا به کار می رود و تحت کنترل مغز و هورمون هایی همچون گرلین فعال است. شیوع روزافزون چاقی و مشکلات چندگانۀ جسمی و روانی مرتبط با آن، این وضعیت بیمارگونه را به یک اپیدمی جهانی مبدل نموده و کم تحرکی همواره به عنوان یکی از عمده ترین دلایل آن مطرح بوده است. کمرین یک آدیپوکاین جدید است که سطوح سرمی آن در بیماران مبتلا به چاقی بالا می رود. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی تاثیر دوازده هفته تمرین هوازی بر کمرین، گرلین فعال و اشتها در مردان چاق کم تحرک بود.
روش پژوهش: در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 21 مرد چاق کم تحرک بهطور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی (10 نفر، 2/3±8/27 سال، 1/7±5/93 کیلوگرم، 4/3±7/31 درصد چربی، 5/3±0/32 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (11 نفر، 6/2±7/26 سال، 3/6±9/92 کیلوگرم، 2/3±4/31 درصد چربی، 8/2±3/32 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. ویژگی های عمومی آزمودنی ها، سطوح در گردش کمرین و گرلین فعال (با بهکارگیری کیت های الایزا) و اشتها (با استفاده از پرسشنامۀ اشتهای تغذیه) قبل و پس از دورۀ تمرین اندازه گیری شد. پروتکل تمرین هوازی شامل دوازده هفته تمرین رکابزدن روی چرخ کارسنج (3 جلسه تمرین در هفته، شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره، مدت 20 تا 40 دقیقه در هر جلسه) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با بهکارگیری نرم افزار آماری SPSS16 صورت گرفت. سطح معنی داری 05/0>P در نظر گرفته شد.
یافتهها: پس از دورۀ تمرین، وزن بدن، نمایۀ تودۀ بدن و درصد چربی بدن کاهش و VO2max افزایش یافت (05/0>P). همچنین تمرین غلظت کمرین سرم را کاهش (2/27±9/215 در مقابل 5/25±8/200 نانوگرم بر میلی لیتر) و غلظت گرلین فعال پلاسما را افزایش (3/3±6/15 در مقابل 8/2±8/21 پیکوگرم بر میلی لیتر) داد (05/0>P). اشتها نیز در گروه تمرین (3/4±2/30 در مقابل 7/3±1/33) افزایش یافت (05/0>P).
نتیجهگیری: افزایش میزان اشتها در نتیجۀ دوازده هفته تمرین هوازی با تغییر در سطوحِ در گردش گرلین فعال در مردان چاق کم تحرک همراه است. در کنار این تغییرات، عملکرد قلبیتنفسی مردان چاق کم تحرک متعاقب دوازده هفته تمرین هوازی بهبود یافت. همچنین، دوازده هفته تمرین هوازی می تواند از طریق کاهش سطوح کمرین سرم به بهبود حساسیت انسولینی و التهاب در مردان چاق کم تحرک کمک نماید.
واژگان کلیدی: تمرین هوازی، اشتها، کمرین، گرلین فعال، چاق
نادر شوندی؛ عباس صارمی؛ سعیده طبیبی راد
دوره 3، شماره 1 ، فروردین 1392، ، صفحه 1-10
چکیده
چکیده
هدف: اختلال آندوتلیال به عنوان یک رویداد کلیدی در پیشرفت و توسعۀ آترواسکلروزیس در نظر گرفته شدهاست. از طرف دیگر بیماری دیابت نیز با اختلال آندوتلیال همراه است. از میان عاملهای اختلال آندوتلیال میتوان به مولکول چسبان سلولهای عروق اشاره کنیم. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی بر مولکول محلول چسبان سلولهای عروق و ...
بیشتر
چکیده
هدف: اختلال آندوتلیال به عنوان یک رویداد کلیدی در پیشرفت و توسعۀ آترواسکلروزیس در نظر گرفته شدهاست. از طرف دیگر بیماری دیابت نیز با اختلال آندوتلیال همراه است. از میان عاملهای اختلال آندوتلیال میتوان به مولکول چسبان سلولهای عروق اشاره کنیم. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی بر مولکول محلول چسبان سلولهای عروق و شاخص مقاومت انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 است.
روش پژوهش: 16 نفر زن مبتلا به دیابت نوع 2 (سن 87/7±81/50 سال، وزن 27/15±82/75 کیلوگرم) به طور تصادفی در 2 گروه هوازی (11نفر) و کنترل (5 نفر) قرار گرفتند. گروه هوازی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه 6045 دقیقه با شدت 60% HRR به فعالیت پرداختند. نمونههای خون جهت اندازهگیری سطوح سرمی VCAM1 و انسولین در 2 مرحله، پیشآزمون و پسآزمون پس از 1210 ساعت ناشتایی تهیه شد. برای بررسی نتایج از آزمونهای t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین گروه هوازی و کنترل تفاوت معنیداری در سطوح سرمی VCAM1 مشاهده شد (05/0P≤). همچنین بین سطوح سرمی VCAM1 با مقاومت انسولین به دنبال تمرینات هوازی ارتباط وجود دارد (729/0=r).
نتیجهگیری: هشت هفته تمرین هوازی احتمالاً میتواند باعث کاهش مولکول چسبان سلولهای عروقی شده و این کاهش با مقاومت انسولینی رابطۀ مستقیمی دارد. کاهش مقاومت انسولین به همراه کاهش مولکول چسبان احتمالاً باعث کاهش بیماریهای قلبیعروقی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 میشود.
واژگان کلیدی: تمرین هوازی، مولکول چسبان سلولهای عروقی، شاخص مقاومت انسولین
حمید محبی؛ تهمینه سعیدی ضیابری؛ محمدحسن هدایتی امامی
دوره 3، شماره 1 ، فروردین 1392، ، صفحه 11-20
چکیده
چکیده
هدف: اپلین یک ادیپوکین است که با مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 ارتباط نزدیکی دارد. در مطالعۀ حاضر اثر یک برنامۀ تمرین هوازی بر سطوح اپلین پلاسما و مقاومت به انسولین در زنان سالم دارای اضافهوزن بررسی شد.
روش پژوهش: در تحقیق حاضر 18 زن سالم به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه تمرین (9 نفر، سن 22/6±45 سال، شاخص تودۀ بدنی 61/2±17/26 کیلوگرم ...
بیشتر
چکیده
هدف: اپلین یک ادیپوکین است که با مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 ارتباط نزدیکی دارد. در مطالعۀ حاضر اثر یک برنامۀ تمرین هوازی بر سطوح اپلین پلاسما و مقاومت به انسولین در زنان سالم دارای اضافهوزن بررسی شد.
روش پژوهش: در تحقیق حاضر 18 زن سالم به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه تمرین (9 نفر، سن 22/6±45 سال، شاخص تودۀ بدنی 61/2±17/26 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (9 نفر، سن 14/3±88/42 سال، شاخص تودۀ بدنی 58/2±14/27 کیلوگرم بر متر مربع) در این مطالعه قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه تمرین 8 هفته برنامۀ دویدن و پیاده روی را 3 جلسه در هفته با شدت 6070 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه اجرا کردند. قبل و بعد از برنامه، درصد چربی بدن، شاخص تودۀ بدن، نسبت دور کمر به لگن و همچنین سطوح اپلین، انسولین و گلوکز پلاسما و شاخص مقاومت به انسولین پس از 12 ساعت ناشتای شبانه اندازه گیری شد.
یافته ها: تغییرات معنی داری در سطوح اپلین، انسولین، گلوکز پلاسما و شاخص مقاومت انسولینی گروه ها نسبت به آزمون اولیه و بین گروه ها مشاهده نشد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین با شدت پایین تا متوسط یا کاهش تودۀ چربی بدن نمی تواند اثر قابل ملاحظه ای بر مقادیر اپلین خون و مقاومت به انسولین در زنان سالم دارای اضافهوزن داشته باشد، در حالیکه ممکن است سطوح اپلین با تغییر در سطوح انسولین یا شاخص مقاومت انسولینی تغییر کند.
واژگان کلیدی: آدیپوکین، کاهش وزن، اپلین پلاسما، تمرین هوازی