تغذیه ورزشی و تندرستی
محمد رحمان رحیمی؛ شاهین کتابی؛ نعیمه سعیدی
چکیده
هدف: آدیپوکاینها، مولکولهای مترشحه از بافت چربی هستند که با مقاومت به انسولین، سندروم متابولیکی، دیابت و بیماریهای قلبی عروقی ارتباط دارند. بنابراین، تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل عصاره چای سبز (GTE) بر غلظت آدیپوکاینهای آپلین و کمرین در زنان چاق مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در یک طرح نیمه تجربی، 30 نفر از زنان ...
بیشتر
هدف: آدیپوکاینها، مولکولهای مترشحه از بافت چربی هستند که با مقاومت به انسولین، سندروم متابولیکی، دیابت و بیماریهای قلبی عروقی ارتباط دارند. بنابراین، تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل عصاره چای سبز (GTE) بر غلظت آدیپوکاینهای آپلین و کمرین در زنان چاق مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در یک طرح نیمه تجربی، 30 نفر از زنان تمرین نکرده با شاخص تودهبدنی (BMI) بالاتر از 30 کیلو گرم بر مترمربع از میان زنان چاق به صورت هدفمند و در دسترس و سپس به روش طرح تصادفی، دوسوکور کنترل شده با دارونما انتخاب شدند و به سه گروه شامل تمرین و مصرف عصاره چای سبز (GT)، تمرین و مصرف دارونما (PT) و مصرف عصاره چای سبز (G) تقسیم شدند. گروههای GT و G، روزانه 600 میلی گرم GTE و گروه PT نیز 600 میلی گرم دارونما به مدت 8 هفته مصرف نمودند. برنامه تمرین مقاومتی شامل 3 جلسه در هفته به مدت 8 هفته بود. اندازه-گیری سطح سطوح سرمی آدیپوکاینها با استفاده از روش الایزا انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر حاکی از کاهش معنیدار سطح سرمی آپلین و کمرین درگروههای GT و PT نسبت به G می باشد. همچنین، کاهش معنی-داری در سطح این آدیپوکاینها در پسآزمون نسبت به پیش آزمون در هر سه گروه مشاهده شد. نتیجهگیری: 8 هفته مصرف GTE و تمرین مقاومتی سبب کاهش آدیپوکاینهای التهابی در زنان چاق گردید و تمرین مقاومتی همراه GTE به صورت همزمان اثربخشی بیشتری نسبت به دوشرایط دیگر داشت.
فیزیولوژی ورزشی
فاضل بازیار حلیمه جانی؛ رامین شعبانی؛ علیرضا علمیه
چکیده
مقدمه و هدف: آلزایمر یک بیماری مخرب مغزی می باشد که باعث اختلالات پیشرونده شناختی می شود که درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرینات هوازی به همراه مصرف عصاره زعفران بر حافظه فضایی و میزان تجمع پروتئین تائو در بافت هیپو کامپ رت های نر آلزایمری القا شده بود.روش کار: در مطالعه تجربی حاضر، 32 سر رت نر بالغ ...
بیشتر
مقدمه و هدف: آلزایمر یک بیماری مخرب مغزی می باشد که باعث اختلالات پیشرونده شناختی می شود که درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرینات هوازی به همراه مصرف عصاره زعفران بر حافظه فضایی و میزان تجمع پروتئین تائو در بافت هیپو کامپ رت های نر آلزایمری القا شده بود.روش کار: در مطالعه تجربی حاضر، 32 سر رت نر بالغ به صورت تصادفی به 4 گروه آلزایمری شامل کنترل، تمرینات هوازی، تمرینات هوازی، عصاره و عصاره تقسیم شدند. آلزایمر با تزریق آمیلوئید بتا 42-1 در هیپوکامپ ایجاد شد. تمرینات هوازی شامل 3 جلسه تمرین در هفته به مدت 8 هفته انجام شد. جهت بررسی حافظه فضایی از آزمون Y maze و جهت اندازه گیری پروتئین تائو از روش الایزا استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بعد از 8 هفته تمرین هوازی بهمراه مصرف مکمل زعفران در عملکرد حافظه فضایی در گروه های مداخله نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار یافت (5 0/0 > P). همچنین در خصوص میزان تجمع پروتئین تائو در گروه تمرینات هوازی، تمرینات هوازی و عصاره و عصاره نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان دادند (5 0/0 > P).نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین هوازی و مصرف عصاره زعفران موجب بهبود در عملکرد حافظه فضایی و کاهش میزان تجمع پروتئین تائو در بافت هیپوکامپ رت های نر آلزایمری می گردد.
بهمن میرزایی؛ امیر برجسته؛ فرهاد رحمانی نیا
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر فعالیت هوازی با و بدون محدودیت جریان خون (BFR) بر لاکتات، کورتیزول پلاسما و محتوای پروتئین PGC-1α عضله بود.
روششناسی: پنج مرد سالم تمرین نکرده (با میانگین و خطای معیار سن: 02/1±4/33 سال؛ توده بدن: 69/4±64/79 کیلوگرم؛ قد: 02/9±4/173 سانتی متر؛ چربی بدن: 22/2±97/18 درصد) در دو وهله جداگانه مورد مطالعه قرار گرفتند: ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر فعالیت هوازی با و بدون محدودیت جریان خون (BFR) بر لاکتات، کورتیزول پلاسما و محتوای پروتئین PGC-1α عضله بود.
روششناسی: پنج مرد سالم تمرین نکرده (با میانگین و خطای معیار سن: 02/1±4/33 سال؛ توده بدن: 69/4±64/79 کیلوگرم؛ قد: 02/9±4/173 سانتی متر؛ چربی بدن: 22/2±97/18 درصد) در دو وهله جداگانه مورد مطالعه قرار گرفتند: (1) فعالیت هوازی به همراه BFR شامل راه رفتن بر روی تردمیل با شدت 40% از توان هوازی بیشینه (VO2max) و (2) راه رفتن در شرایط مشابه بدون BFR (به عنوان کنترل). نمونه های بیوپسی عضلانی قبل و 3 ساعت پس از هر وهله فعالیت از عضله پهن جانبی برای تعیین بیان پروتئین PGC-1α گرفته شد، نمونه های خونی نیز قبل از فعالیت، بلافاصله بعد از فعالیت و 2 ساعت بعد فعالیت جهت بررسی تغییرات لاکتات و کورتیزول خون از سیاهرگ بازویی گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که محتوای پروتئین PGC-1α سه ساعت پس از یک وهله فعالیت هوازی با BFR به طور معنیداری در مقایسه با گروه کنترل افزایش می یابد (05/0>P). لاکتات خون و کورتیزول در هیچ یک از نقطه های زمانی در گروه با و بدون محدودیت جریان خون افزایش معنیدار نشان ندادند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که در فعالیت هوازی با BFR، تحریک متابولیکی مکانیسمی برای تنظیم شبکه سیگنالی سلول جهت تحریک بایوژنز میتوکندری نیست. همچنین، بایوژنز میتوکندری یکی از مکانیسمهای احتمالی افزایش در توان هوازی به همراه تمرین با محدودیت جریان خون است.
فیزیولوژی ورزشی
عقیل مهدوی؛ رقیه پوزش جدیدی؛ کریم آزالی علمداری
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل کورکومین بر مقدار پروتئینهای شوک گرمایی و بیان ژن میکرو RNAهای بافت قلبی موشهای صحرایی تحت مواجهه با آرسنیک بود.روش: 40 سر رت نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه دهتایی شامل کنترل، کورکومین، تمرین و توام(کورکومین+تمرین) تقسیم شدند. آرسنیک پنج میلیگرم بر کیلوگرم ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل کورکومین بر مقدار پروتئینهای شوک گرمایی و بیان ژن میکرو RNAهای بافت قلبی موشهای صحرایی تحت مواجهه با آرسنیک بود.روش: 40 سر رت نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه دهتایی شامل کنترل، کورکومین، تمرین و توام(کورکومین+تمرین) تقسیم شدند. آرسنیک پنج میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن در روز و کورکومین 15 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن در روز در کل دوره تحقیق به صورت خوراکی مصرف شد. تمرین تناوبی شدید به مدت هشت هفته و پنج جلسه در هفته، 60 دقیقه در هر جلسه(متشکل از 10 تناوب دویدن 4 دقیقهای با شدت معادل 85-90 درصد vo2max و با دورههای استراحتی فعال 2 دقیقهای) اجرا شد. مقدار پروتئین و بیان ژنی به ترتیب توسط روشهای وسترن بلات و PCR اندازهگیری شدند. یافتهها: مقدار بیان miR-21 تفاوت بینگروهی نداشت(05/0<P). در هر سه گروه مداخله، مقدار پروتئینهای HSP60، HSP20 و بیان ژن miR-30 به طور معنیداری بیشتر از گروه کنترل بود(001/0P<). همچنین مقدار پروتئینهای HSP60، HSP20 در گروه توام بیشتر از هر دو گروه تمرین و یا کورکومین بود(05/0P<). نتیجهگیری: مواجهه با آرسنیک از طریق تغییر مقدار پروتئینهای شوک گرمایی و نیز بیان میکروRNAها شاید سبب افزایش آسیبپذیری کاردیومیوسیتها شود. تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین هم شاید در کاهش اثرات مضر آرسنیک بر قلب مؤثر باشند، ولی مداخله توام احتمالا فواید بیشتری داشته باشد. اما به دلیل نبود شواهد تحقیقی مشابه و عدم اندازهگیری جامع عوامل تأثیرگذار، هنوز نیاز به انجام تحقیقات بیشتر باقی است.
فعالیت بدنی، کنترل وزن و چاقی
الهه امیری مندولکانی؛ کریم آزالی علمداری؛ رقیه فخرپور
چکیده
انجام فعالیتهای ورزشی به همراه مصرف مکملهای گیاهی به ویژه در افراد ، بر سیستمهای آنتی اکسیدانی و اکسیدانی بدن تاثیرات متفاوتی دارند. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید به همراه مکمل کلرلا بر سطوح سرمی مالون دی آلدهید و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام زنان میانسال چاق یا دارای اضافه وزن بود. جامعه آماری پژوهش ...
بیشتر
انجام فعالیتهای ورزشی به همراه مصرف مکملهای گیاهی به ویژه در افراد ، بر سیستمهای آنتی اکسیدانی و اکسیدانی بدن تاثیرات متفاوتی دارند. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید به همراه مکمل کلرلا بر سطوح سرمی مالون دی آلدهید و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام زنان میانسال چاق یا دارای اضافه وزن بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان میانسال دارای اضافه وزن یا چاق (25≤BMI) با دامنه سنی 40 تا 65 سال تشکیل دادند. تعداد 40 آزمودنی از طریق فراخوان و بر اساس معیار ورود به مطالعه گزینش شدند و به طور تصادفی در چهار گروه تمرین و مکمل (10 نفر)، تمرین و دارونما (10 نفر)، مکمل (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. تمریناتHIIT (تمرینات اینتروال شدید) شامل وهلههای 60 ثانیه دویدن با حداکثر شدت (85-95 درصد ضربان قلب ذخیره و متعاقب آن 60 ثانیه دویدن با شدت پایین (55-60 درصد ضربان قلب ذخیره) بود. آزمودنیها هفتۀ اول 6 مرتبه، هفتۀ دوم 8 مرتبه، هفتههای سوم تا پنجم 10 مرتبه و هفتههای ششم تا هشتم را با 12 تکرار به پایان رساندند. از آزمون شاپیرو ویلک برای نرمال بودن دادهها و از آزمون تی همبسته، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی جهت آزمون فرضیهها استفاده شد و سطح معنیداری در سطح آلفای 5 درصد در نظر گرفته شد.
ارد مهاجر ایروانی؛ احمد عبدی؛ آسیه عباسی دلویی
چکیده
هدف: در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 میزان اینکرتینها کاهش مییابد. اینکرتینها نقش مهمی در هموستاز گلوکز بازی میکنند. هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی همراه با مصرف خیار تلخ بر اینکرتین سرمی در مردان دیابتی نوع 2 میباشد.
روششناسی: در این مطالعه، 36 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 (سن 15/5 ± 08/53 سال، وزن 53/6 ± 08/78 کیلوگرم ...
بیشتر
هدف: در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 میزان اینکرتینها کاهش مییابد. اینکرتینها نقش مهمی در هموستاز گلوکز بازی میکنند. هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی همراه با مصرف خیار تلخ بر اینکرتین سرمی در مردان دیابتی نوع 2 میباشد.
روششناسی: در این مطالعه، 36 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 (سن 15/5 ± 08/53 سال، وزن 53/6 ± 08/78 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 22/1 ± 22/26 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و بهطور تصادفی به چهار گروه (کنترل-آب، کنترل-خیار تلخ، کنترل-تمرین و تمرین+خیار تلخ) تقسیم شدند. گروههای تمرین بهمدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه (دویدن با شدت 40 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره و مدت 15 تا 45 دقیقه) در برنامه تمرینی هوازی فزاینده شرکت کردند. گروههای کنترل-خیار تلخ و تمرین+ خیار تلخ ، 2000 میلیگرم پودر خشک میوه خیار تلخ (در کپسولهای 500 میلیگرم) را به مدت هشت هفته (دوبار در روز قبل از صبحانه و شام) مصرف نمودند. دو روز قبل و بعد از اجرای پروتکل، در حالت ناشتا نمونه گیری از خون انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که میزان GLP-1 و GIP در همه گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری داشت (05/0 p≤)، همچنین میزان GLP-1 گروه تمرین-خیار تلخ نسبت به گروه خیار تلخ و GIP گروه تمرین-خیار تلخ نسبت به گروه خیار تلخ و تمرین افزایش معنیداری داشت (05/0 p≤). از دیگر نتایج، افزایش معنیدار در میزان GLP-1و GIP همه گروههای تجربی نسبت به پیش آزمون بود (05/0 p≤).
نتیجهگیری: در مجموع میتوان گفت تمرین و خیار تلخ و ترکیب این دو، باعث بهبود عوامل موثر بر کنترل گلیسیمیک در مردان مبتلا به دیابت نوع 2 میشود.
علی سمیعیان؛ پیام سعیدی؛ حمید محبی؛ حسین غفوری
چکیده
هدف: تورین یک مکمل آنتی اکسیدانی است. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر اثر مکمل یاری کوتاه مدت دو دوز مختلف مکمل تورین بر پاسخ برخی شاخص های آنتی اکسیدانی بزاقی مردان جوان پس از یک فعالیت هوازی وامانده ساز می باشد. روش کار: هشت مرد سالم غیر ورزشکار (با میانگین و انحراف معیار سن 7/1 ± 6/21 سال و حداکثر اکسیژن مصرفی 62/2 ± 62/46 میلی لیتر/کیلوگرم ...
بیشتر
هدف: تورین یک مکمل آنتی اکسیدانی است. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر اثر مکمل یاری کوتاه مدت دو دوز مختلف مکمل تورین بر پاسخ برخی شاخص های آنتی اکسیدانی بزاقی مردان جوان پس از یک فعالیت هوازی وامانده ساز می باشد. روش کار: هشت مرد سالم غیر ورزشکار (با میانگین و انحراف معیار سن 7/1 ± 6/21 سال و حداکثر اکسیژن مصرفی 62/2 ± 62/46 میلی لیتر/کیلوگرم / دقیقه) به صورت تصادفی در دو دسته (6 گرم در مقابل 3 گرم) طی دو دوره 7 روزه مکمل تورین را بصورت طرح متقاطع، تصادفی و دو سوکور مصرف نمودند. نمونه گیری بزاقی در سه مرحله قبل و بعد از دورة مصرف مکمل و همچنین بلافاصله پس از جلسه فعالیت هوازی وامانده ساز صورت گرفت. آزمودنی ها در فعالیت هوازی وامانده ساز روی چرخ کارسنج با سرعت 60 دور در دقیقه و شدت 20 وات رکاب زدن را آغاز کردند و در هر دقیقه 20 وات به شدت کار افزوده شد تا جاییکه آزمودنی به واماندگی رسیدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، میزان فعالیت آنزیم SOD، پس از مکملیاری و پس از فعالیت در مقایسه با پیش از مکملیاری در هر دو دوز، افزایش معنی داری داشت (05/0p <). میزان فعالیت آنزیم POX و DPPH، اگرچه با مکمل یاری و فعالیت افزایش نشان داد اما بین دو دوز مکمل یاری تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که احتمالاً مصرف کوتاه مدت مکمل تورین با افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی، تأثیرات منفی حاصل از افزایش رادیکالهای آزاد در نتیجه انجام فعالیتهای ورزشی هوازی شدید را کاهش میدهد.
فیزیولوژی ورزشی
منیره کوچکی؛ محسن آوندی؛ عبدالصالح زر؛ حمید رضا صادقی پور
چکیده
چاقی با التهاب سیستمیک مزمن مرتبط است. فعالیت بدنی یکی از عوامل اثر گذار بر چاقی و التهاب است. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین عملکردی شدید کراس فیت و تمرین مقاومتی دایرهای بر سطوح سرمی واسپین در زنان چاق بود. روش: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. تعداد ۳۶ نفر از زنان چاق شهرستان سمنان (سن: ۹۱/۳ ± ۶۶/۳۲، وزن: ...
بیشتر
چاقی با التهاب سیستمیک مزمن مرتبط است. فعالیت بدنی یکی از عوامل اثر گذار بر چاقی و التهاب است. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین عملکردی شدید کراس فیت و تمرین مقاومتی دایرهای بر سطوح سرمی واسپین در زنان چاق بود. روش: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. تعداد ۳۶ نفر از زنان چاق شهرستان سمنان (سن: ۹۱/۳ ± ۶۶/۳۲، وزن: ۰۸/۹±۹۷/۸۶ و۳۰BMI>) بصورت در دسترس انتخاب و به سه گروه 12 نفری تمرین مقاومتی عملکردی با شدت بالا (HIIF)، تمرین مقاومتی دایرهای و کنترل تقسیم شدند. دوره تمرینی شامل 6 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه حدود 60 دقیقه بود. سطوح سرمی واسپین، قبل و پس از آخرین جلسه تمرینی اندازهگیری شد. یافتهها: سطوح سرمی واسپین در گروه تمرین مقاومتی دایرهای (876/0=P ) و گروه تمرین کراسفیت (837/0=P ) تغییرات معنیداری نداشت. اما شاخص توده بدن در گروه تمرین مقاومتی دایرهای (001/0=P ) و گروه تمرین کراسفیت (006/0=P) کاهش معنیداری داشت. نتیجهگیری: تمرین مقاومتی دایرهای و کراس فیت باعث کاهش توده بدنی زنان چاق میشود اما اثر معنیداری بر سطح سرمی واسپین ندارند. بررسی تحقیقات بیشتر با استفاده از شدتهای متفاوت تمرینی پیشنهاد میشود.
فیزیولوژی ورزشی
فاطمه بیک سای افشار؛ اسماعیل نصیری؛ علی صمدی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی سرعتی بر سطح شاخصهای استرس اکسایشی در هیپوکمپ رت-های نر ویستار بود.روش: پژوهش حاضر از نوع تجربی است که درآن 16 سر رت نر ویستار (150-130 گرم) تهیه و پس از دوره سازگاری با محیط و رسیدن به دامنه وزنی مطلوب، بطور تصادفی به دو گروه مساوی کنترل (CO) و تمرین تناوبی سرعتی (SIT) تقسیم شدند. تمرین به مدت 8 هفته، ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی سرعتی بر سطح شاخصهای استرس اکسایشی در هیپوکمپ رت-های نر ویستار بود.روش: پژوهش حاضر از نوع تجربی است که درآن 16 سر رت نر ویستار (150-130 گرم) تهیه و پس از دوره سازگاری با محیط و رسیدن به دامنه وزنی مطلوب، بطور تصادفی به دو گروه مساوی کنترل (CO) و تمرین تناوبی سرعتی (SIT) تقسیم شدند. تمرین به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته، 4-9 تناوب 10 ثانیهای در هر جلسه و بازیافت فعال 60 ثانیهای بین تناوبها انجام شد. چهل و هشت ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رتها بیهوش شده و بافت هیپوکمپ جدا گردید و سطح مالون دی آلدئید (MDA)؛ آنزیمهای آنتیاکسیدانی سوپراکسیددیسموتاز (SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPx)؛ و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) در بافت هیپوکمپ به عنوان شاخصهای استرس اکسایشی سنجیده شد. از آزمون آماری تی مستقل برای تجزیه و تحلیل دادها استفاده شد (05/0>p).یافتهها: یافتهها نشان داد بین گروهها از نظر مقادیر MDA و TAC و همچنین فعالیت GPx هیپوکمپ تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). با اینحال، فعالیت SOD در گروه SIT در حد معناداری زیادتر از گروه CO بود (05/0>p). نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای پژوهش حاضر به نظر میرسد که SIT با تناوبهای 10 ثانیهای علیرغم شدت بسیار زیاد باعث تحریک استرس اکسایشی در هیپوکمپ نمیشود، روند تغییرات TAC و GPx و همچنین افزایش معنادار مشاهده شده در فعالیت آنزیم SOD پیشنهاد کننده این است که این نوع تمرین میتواند تاثیری مثبت بر وضعیت اکسیدانی- آنتی اکسیدانی هیپوکمپ رتها داشته باشد.
نگار اشرفی؛ لطفعلی بلبلی؛ علی خازنی؛ اسدالله اسدی
چکیده
هدف: تغییرات نامطلوبی که در ترکیب بدن و لیپوپروتئین ها پس از یائسگی رخ می دهد ناشی از سطح استروژن است. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی با باندهای کشی بر میزان بیانmir-217 و نیم رخ لپیدی زنان سالمند چاق یائسه بود. روش شناسی: در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده (RCT) یک سو کور، 24 زن سالمند چاق (سن 68/3±13/64 سال، میزان چربی56/2±2/44 ...
بیشتر
هدف: تغییرات نامطلوبی که در ترکیب بدن و لیپوپروتئین ها پس از یائسگی رخ می دهد ناشی از سطح استروژن است. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی با باندهای کشی بر میزان بیانmir-217 و نیم رخ لپیدی زنان سالمند چاق یائسه بود. روش شناسی: در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده (RCT) یک سو کور، 24 زن سالمند چاق (سن 68/3±13/64 سال، میزان چربی56/2±2/44 درصد، شاخص توده بدنی 65/3±1/32 کیلوگرم بر متر مربع) به دو گروه کنترل (10 نفر) و تمرین (14 نفر) تقیسم شدند. گروه تمرین به مدت 12 هفته و سه جلسه در هفته تمرینات مقاومتی با باندهای کشی را برای همهی گروههای عضلانی اصلی انجام دادند. 48 ساعت پیش و پس از 12 هفته مداخله، آزمایش دگزا و نمونه گیری از خون انجام شد. یافتهها: نتایج مقایسههای بین گروهی نشان دهندهی کاهش معنیدار در بیان mir-217 و سطوح LDL و افزایش معنادار در HDL در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل بود (05/0 p≤)؛ در حالی که تفاوت معنادار در وزن بدن، شاخص توده بدنی، درصد چربی، کلسترول تام و CRP مشاهده نشد (05/0P≥). نتیجهگیری: به نظر می رسد 12 هفته تمرین مقاومتی با کش الاستیک سبب تعدیل و کاهش بیان mir-217 سرم خون زنان سالمند چاق می شود که این تغییرات با کاهش سطوح LDL و افزایش سطوح HDL همراه بود.اگرچه نتایج شاخص توده بدنی، درصد چربی، کلسترول تام و CRP تغییرات معناداری را نشان ندادند که احتمالاً می تواند ناشی از نوع و شدت تمرینات انجام شده باشد که نیاز به بررسی های بیشتر در این زمینه دارد.
فیزیولوژی ورزشی
مهرزاد مقدسی؛ زهرا سلطانی؛ هما شیخانی شاهین
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر تعاملی تمرین کراس فیت و آب چغندر بر عملکردهای ورزشی در مردان جوان غیرفعال انجام شد.در این مطالعه نیمه تجربی، تعداد 02 مرد غیرفعال با دامنه سنی 12 - 03 سال به طور تصادفی در دو گروه مکمل آب چغندر + کراس فیت و گروه دارونما + کراس فیت قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو به مدت هشت هفته و 3 جلسه در هفته تمرینات کراس فیت انجام ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر تعاملی تمرین کراس فیت و آب چغندر بر عملکردهای ورزشی در مردان جوان غیرفعال انجام شد.در این مطالعه نیمه تجربی، تعداد 02 مرد غیرفعال با دامنه سنی 12 - 03 سال به طور تصادفی در دو گروه مکمل آب چغندر + کراس فیت و گروه دارونما + کراس فیت قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو به مدت هشت هفته و 3 جلسه در هفته تمرینات کراس فیت انجام دادند. گروه مکمل در هفته هشتم، روزانه 014 میلیلیتر آب چغندر حاوی حدود 008 میلی گرم نیترات مصرف کردند. قبل و پس از اتمام دوره تمرینی، عملکردهای ورزشی در شرایط یکسان اندازهگیری شد. برای بررسی تغییر متغیرها از آزمونهای t همبسته و t مستقل بهره گرفته شد و حداقل سطح معنی داری 05/0>P بود.نتایج نشان داد پس از اتمام دوره تمرینی عملکرد سرعت (8/14 درصد گروه مکمل در مقابل 5/15 درصد گروه دارونما)، توان بیهوازی و مقدار پرش عمودی (7/12 درصد گروه مکمل در مقابل 8/17 درصد گروه دارونما) در هر دو گروه بهبود معنیداری پیدا کرد (05/0>P) اما اختلاف معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. علاوه براین نتایج نشان داد اوج توان هوازی در هر دو گروه افزایش معنیداری پیدا کرد اما مقدار افزایش در گروه مکمل به طور معنیداری بیشتر از گروه دارونما بود (9/17 درصد در مقابل 3/13 درصد؛ 05/0>P). به طور کلی میتوان نتیجه گرفت تمرینات کراس فیت عملکردهای ورزشی را بهبود میبخشد اما مصرف مکمل آب چغندر در کنار این نوع تمرینات، عملکرد ورزشی را ارتقاء نمیدهد.
فیزیولوژی ورزشی
قاسم ترابی پلت کله؛ احمد عبدی؛ اسیه عباسی دلویی
چکیده
هدف: عملکرد قلب با افزایش سن وچاقی کاهش مییابد. چاقی عامل خطر اصلی در پیشرفت بیماریهای قلبی عروقی (CVDs) است. قلب پیر دچار تغییرات متعددی در سطوح مولکولی، سلولی و فیزیولوژیکی میشود که عملکرد انقباضی آن را کاهش میدهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر اثر تمرین هوازی و امگا 3 بر شاخصهای آتروفی بافت قلب موشهای سالمند تغذیه شده با رژیم ...
بیشتر
هدف: عملکرد قلب با افزایش سن وچاقی کاهش مییابد. چاقی عامل خطر اصلی در پیشرفت بیماریهای قلبی عروقی (CVDs) است. قلب پیر دچار تغییرات متعددی در سطوح مولکولی، سلولی و فیزیولوژیکی میشود که عملکرد انقباضی آن را کاهش میدهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر اثر تمرین هوازی و امگا 3 بر شاخصهای آتروفی بافت قلب موشهای سالمند تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب بود. روششناسی: در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزن 24/18±82/148) در پنج گروه رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب-تمرین (HFDT)، رژیم غذایی پرچرب- امگا-3 (HFDω3)، تمرین-رژیم غذایی پرچرب-امگا-3 (HFDTω3) قرار گرفتند. گروههای مکمل، طی دوره مداخله روزانه 1 گرم امگا-3 (به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) را به صورت خوراکی دریافت کردند. برنامه تمرین هوازی شامل دویدن روی تردمیل با شدت 60-50 درصد اکسیژن مصرفی (VO2max)، پنج روز هفته به مدت هشت هفته اجرا شد. دادهها به روش تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری p<0.05 تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: بیان ژن FoxO3a، MAFbx و MuRF1 در گروههای HFDT (بهترتیب 039/0P=، 016/0p= و 043/0p=)، HFDω3 (بهترتیب 035/0p=، 044/0p= 030/0p=) و HFDTω3 (بهترتیب 0001/0p=، 0001/0p= و 0001/0p=) کاهش معنیداری داشت. همچنین کاهش معنیداری در بیان FoxO3a در گروه HFDTω3 نسبت به HFDT (040/0P=) و HFDω3 (045/0P=) مشاهده شد. بحث: تمرین هوازی و امگا-3 باعث محافظت در برابر آتروفی قلبی ناشی از HFD در موشهای سالمند شد، با این وجود اثر همزمان تمرین هوازی و امگا-3 بهتر بود.
متابولیسم ورزشی
نسرین رمضانی؛ مهشید دژن؛ سید امیر حسین مرتضوی؛ مژگان بقایی برزآبادی؛ زهرا احدی؛ سعیده سادات خلیلی
چکیده
دیابت شایعترین بیماری غدد درون ریز در جهان است که از روشهای گوناگونی مثل ورزش و فعالیت بدنی برای درمان آن استفاده میشود. هدف از انجام پژوهش بررسی تاثیر تمرینات اینتروال با شدت بالا بر مقادیر سرمی گلوکز، شاخص مقاومت به انسولین، آیریزین و بیان ژن آن در بافت چربی زیرپوستی در موش های دیابتی نوع 2 بود. تعداد 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار ...
بیشتر
دیابت شایعترین بیماری غدد درون ریز در جهان است که از روشهای گوناگونی مثل ورزش و فعالیت بدنی برای درمان آن استفاده میشود. هدف از انجام پژوهش بررسی تاثیر تمرینات اینتروال با شدت بالا بر مقادیر سرمی گلوکز، شاخص مقاومت به انسولین، آیریزین و بیان ژن آن در بافت چربی زیرپوستی در موش های دیابتی نوع 2 بود. تعداد 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (10-8 هفتهای با وزن 250-270 گرم) انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل دیابتی و تمرین دیابتی تقسیم شدند. پس از آشناسازی، گروه تجربی تمرین با شدت بالا را به مدت 4 هفته، 5 روز در هفته و به مدت 10 دقیقه به صورت اینتروالهای 1 دقیقهای با سرعت 30-40متر در دقیقه انجام دادند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، پس از 12 ساعت ناشتایی مقادیرگلوکز و انسولین،آیریزین و بیان ژن آیریزین در بافت چربی زیرپوستی اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. 4 هفته تمرین اینتروال با شدت بالا باعث کاهش مقادیر سرمی گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین(001/0=p)، افزایش معنادار مقادیر سرمی (001/0=p) و بیان ژن آیریزین (004/0=p) در بافت چربی زیرپوستی در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل شد. بنابراین، تمرینات اینتروال با شدت بالا می تواند گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین را در موش های دیابتی نوع 2 کاهش دهد و باعث افزایش مقادیر سرمی و بیان ژن آیریزین بافت چربی شودو می توان از این نوع تمرینات برای کاهش مشکلات ناشی از دیابت نوع 2، استفاده شود.
فیزیولوژی ورزشی
نفیسه حسن پور؛ امیر قنبرپور؛ محمد جواد پوروقار؛ موسی خلفی
چکیده
هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین تأثیر دوزهای مختلف مصرف حاد آب چغندر بر عملکرد بیهوازی در افراد تمرین کرده بود. روش شناسی: در یک طرح آزمایشی تصادفی (هدفمند و در دسترس) متقاطع، دوسوکور و کنترل شده با دارونما، 9 فرد تمرین کرده که حداقل 150 دقیقه در هفته و دست کم به مدت 6 ماه فعالیت بدنی داشتند (سن: 33/1±44/20 سال، شاخص توده بدنی: 27/3± 55/20 کیلوگرم ...
بیشتر
هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین تأثیر دوزهای مختلف مصرف حاد آب چغندر بر عملکرد بیهوازی در افراد تمرین کرده بود. روش شناسی: در یک طرح آزمایشی تصادفی (هدفمند و در دسترس) متقاطع، دوسوکور و کنترل شده با دارونما، 9 فرد تمرین کرده که حداقل 150 دقیقه در هفته و دست کم به مدت 6 ماه فعالیت بدنی داشتند (سن: 33/1±44/20 سال، شاخص توده بدنی: 27/3± 55/20 کیلوگرم بر متر)، طی 3 هفته به صورت تک جلسه (با دوره پاکسازی یک هفته ای)، داوطلب شرکت در پروتکل شدند. شرکت کنندگان 2 ساعت پس از مصرف70 میلیلیتر یا 140 میلیلیتر آب چغندر و یا 70 میلیلیتر دارونما به صورت حاد، آزمون توان بیهوازی مبتنی بر دویدن، آزمون پرش سارجنت، آزمون چابکی ایلینویز و آزمون 36 متر سرعت را با فاصله استراحت 10 دقیقهای تکمیل کردند. یافتهها: نتایج تحلیل دادهها نشان داد، مصرف حاد دوزهای 70 و 140 میلیلیتر از آب چغندر تاثیر معنی داری بر توان بیهوازی، اوج توان، میانگین توان، حداقل توان، اوج نسبی توان، ظرفیت بیهوازی و شاخص خستگی نداشت. به علاوه، مصرف حاد مقادیر 70 و 140 میلیلیتر از آب چغندر بر سرعت، چابکی و توان انفجاری افراد تمرین کرده نیز تاثیر معناداری نداشت.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مصرف حاد دوزهای 70 و 140 میلیلیتر آب چغندر هیچ مزیت عملکردی برای توان بیهوازی و مؤلفههای آن، چابکی، سرعت و توان انفجاری در افراد تمرین کرده ایجاد نمیکند.
حمیرا نیک سرشت؛ ,وحید تادیبی؛ ناصر بهپور
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی آثار هشت هفته تمرین هوازی یا مقاومتی بر سطوح سرمی NF-kB، نیمرخ چربی، قند خون ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین در زنان دیابتی نوع دوم بود. روش: آزمودنیها 45 زن داوطلب دچار دیابت نوع دوم بودند که بهطور تصادفی به سه گروه 15 نفره هوازی، مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. تمرینها بهمدت هشت هفته و سه جلسه در هفته انجام ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش بررسی آثار هشت هفته تمرین هوازی یا مقاومتی بر سطوح سرمی NF-kB، نیمرخ چربی، قند خون ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین در زنان دیابتی نوع دوم بود. روش: آزمودنیها 45 زن داوطلب دچار دیابت نوع دوم بودند که بهطور تصادفی به سه گروه 15 نفره هوازی، مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. تمرینها بهمدت هشت هفته و سه جلسه در هفته انجام شدند. تمرین مقاومتی شامل 12-8 تکرار با شدت 70%-60% یک تکرار بیشینه و تمرین هوازی شامل 50-30 دقیقه دویدن روی نوارگردان با شدت 75%-65% ضربان قلب بیشینه بود. پیش و پس از مداخله، سطوح NF-kB، نیمرخ چربی، گلوکز خون و شاخص مقاومت به انسولین اندازهگیری شد. یافتهها: هشت هفته تمرین هوازی یا مقاومتی اثر معناداری بر سطوح NF-kb نداشت. اما هر دو شیوه تمرینی سبب کاهش معنادار سطوح گلوکز خون، شاخص مقاومت به انسولین و لیپوپروتئین کمچگال و افزایش لیپوپروتئین پرچگال شد. سطوح تری-گلیسریدها تنها پس از تمرین هوازی کاهش معنادار داشت. بین تمرین هوازی و مقاومتی، در کاهش گلوکز خون، شاخص مقاومت به انسولین، لیپوپروتئین کمچگال و افزایش لیپوپروتئین پرچگال تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجهگیری: هشت هفته تمرین هوازی با شدت 75%-65% ضربان قلب بیشینه یا تمرین مقاومتی با شدت 70%-60% یک تکرار بیشینه میتواند بدون اثرگذاری بر سطوح NF-kB به کاهش قند خون و مقاومت به انسولین و همچنین بهبود نیمرخ چربی در زنان دچار دیابت نوع 2 کمک کند. بین سودمندی دو شیوه تمرینی تفاوتی وجود ندارد، اما سطوح تریگلیسریدها تنها با تمرین هوازی کاهش مییابد.
پاسخ و سازگاری به تمرینات
مهران هاشمی؛ آقاعلی قاسم نیان؛ اکرم کریمی اصل؛ سمانه هادی
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تاثیر دو نوع تمرین شدید بر سطح تیرودوکسین ردوکتاز یک و مالوندیآلدهید بافت بیضه موشهای صحرایی نر ویستار بود.روش بررسی: 19سر موش نر نژاد ویستار با سن هشت هفته و با وزن 5±200گرم پس از 10جلسه آشناسازی با برنامههای تمرین و پس از وزنکشی به صورت تصادفی به سه گروه(کنترل، استقامتی شدید، تناوبی شدید) تقسیم ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تاثیر دو نوع تمرین شدید بر سطح تیرودوکسین ردوکتاز یک و مالوندیآلدهید بافت بیضه موشهای صحرایی نر ویستار بود.روش بررسی: 19سر موش نر نژاد ویستار با سن هشت هفته و با وزن 5±200گرم پس از 10جلسه آشناسازی با برنامههای تمرین و پس از وزنکشی به صورت تصادفی به سه گروه(کنترل، استقامتی شدید، تناوبی شدید) تقسیم شدند. برنامۀ تمرین استقامتی شدید شامل دویدن بر روی نوارگردان به مدت هشت هفته(پنج جلسه در هفته)و برنامۀ تمرین تناوبی شامل هشت هفته(پنج جلسه در هفته)بر روی نوارگردان انجام شد. 48ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی موشها بیهوش و تشریح شدند و بافت بیضه جدا شد. اندازهگیری میزان آنزیم تیرودوکسینردوکتازیک به روش الایزا با استفاده از اسپکتروفتومتر و همچنین غلظت مالوندیآلدهید با روش تریباربیتوریک اسید و به کمک دستگاه اسپکترومتر انجام شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه با آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. مقدار خطا نیز در سطح معنیداری 05/0≥p شد.یافتهها: پس از هشت هفته میزان آنزیم تیرودوکسین ردوکتاز یک بافت بیضه در گروه استقامتی شدید و گروه تناوبی شدید نسبت به گروه کنترل بطور معنیداری بالاتر بود (05/0˂p). همچنین در میزان مالوندیآلدهید بافت بیضه در گروههای تمرین استقامتی شدید و همچنین تناوبی شدید نسبت به گروه کنترل تغییر معنیداری ایجاد نشد (05/0p˃). نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش شاید بتوان گفت تمرینات استقامتی شدید و تناوبی شدید موجب افزایش میزان تیرودوکسینردوکتازیک بافت بیضه شده و با ایجاد سازگاری در دستگاه آنتیاکسیدانی بدن، موجب عدم افزایش مالوندی-آلدهید شده است.
مینو باسامی؛ بانیپال تاتارو؛ سجاد احمدی زاد
چکیده
هدف: تحقیق حاضر طراحی گردید تا تاثیر مصرف مکمل ال-آرژنین بر متابولیسم چربی و کربوهیدرات حین فعالیت تناوبی با شدت بالا در افراد دارای اضافه وزن را بررسی نماید. روش ها: ده دانشجوی پسر دارای اضافه وزن دو جلسه فعالیت تناوبی شامل ۱۰ تناوب سه دقیقه ای شامل یک دقیقه دویدن با شدت ۱۰۰ درصد VO2max و دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت ۴۰ درصد VO2max را با و ...
بیشتر
هدف: تحقیق حاضر طراحی گردید تا تاثیر مصرف مکمل ال-آرژنین بر متابولیسم چربی و کربوهیدرات حین فعالیت تناوبی با شدت بالا در افراد دارای اضافه وزن را بررسی نماید. روش ها: ده دانشجوی پسر دارای اضافه وزن دو جلسه فعالیت تناوبی شامل ۱۰ تناوب سه دقیقه ای شامل یک دقیقه دویدن با شدت ۱۰۰ درصد VO2max و دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت ۴۰ درصد VO2max را با و بدون مکمل اجرا نمودند. هر جلسه ۹۰ دقیقه قبل از فعالیت تناوبی، آزمودنی ها مکمل ال- آرژنین یا دارونما را مصرف نمودند. در هر جلسه قبل، بعد از مصرف مکمل و بلافاصله بعد از اتمام فعالیت ورزشی اسید چرب غیر استریفه، گلوکز، انسولین و تری گلیسرید اندازه گیری شدند. میزان اکسیژن مصرفی و دی اکسید کربن جهت محاسبه اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات اندازه گیری شد. نتایج: بین پاسخ گلوکز، انسولین، اسید چرب غیر استریفه، تری گلیسرید و اکسیداسیون چربی به فعالیت ورزشی و مکمل در دو جلسه تفاوت معنی داری وجود نداشت (۰۵/۰P>). با این حال، بین پاسخ اکسیداسیون کربوهیدرات در دو جلسه تفاوت معنی داری مشاهده گردید (۰۵/۰p <). همچنین اکسیداسیون کربوهیدرات و مقدار گلوکز در پاسخ به فعالیت تناوبی بطور معنی داری افزایش داشتند (۰۵/۰p <). نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری نمود که در افراد دارای اضافه وزن مکمل دهی ال- آرژنین منجر به افزایش اکسیداسیون کربوهیدرات حین فعالیت ورزشی تناوبی می گردد، اما بر اکسیداسیون چربی تاثیری ندارد.
پاسخ و سازگاری به تمرینات
سونیا فاتح؛ اعظم زرنشان؛ بهلول قربانیان
چکیده
هدف: اثر ورزشهایی که متشکل از مجموعه تمرینات ذهنی و جسمی هستند در کاهش اشتها و چاقی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف بررسی اثر تمرینات هاتایوگا بر نسفاتین-1 به عنوان یک عامل بازدارنده اشتها و تنظیم کننده تعادل انرژی، اشتها و شاخصهای چاقی در زنان دارای اضافه وزن بود.روش پژوهش : در این مطالعه نیمهتجربی، تعداد 24 زن 35-45 ساله (با میانگین ...
بیشتر
هدف: اثر ورزشهایی که متشکل از مجموعه تمرینات ذهنی و جسمی هستند در کاهش اشتها و چاقی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف بررسی اثر تمرینات هاتایوگا بر نسفاتین-1 به عنوان یک عامل بازدارنده اشتها و تنظیم کننده تعادل انرژی، اشتها و شاخصهای چاقی در زنان دارای اضافه وزن بود.روش پژوهش : در این مطالعه نیمهتجربی، تعداد 24 زن 35-45 ساله (با میانگین شاخصتودهبدنی kg/m262 /3±94/28) به طور تصادفی در دو گروه تمرین هاتایوگا (12 نفر) و گروه کنترل (12نفر) قرارگرفتند. گروه تمرین به مدت هشت هفته در تمرینات یوگا شرکتکردند و گروه کنترل به فعالیت روزانه خود ادامه دادند. خونگیری (سطح سرمی نسفاتین-1) و اندازهگیری اشتها (میل به غذا، احساسسیری، پری و گرسنگی) و شاخصهای چاقی (BMI، نسبت دورکمر به لگن (W/H) و درصدچربی)، در دو وهله، پیش و 48 ساعت پس از اتمام تمرینات در فاز لوتئال آزمودنیها انجام گردید. تجزیه و تحلیل دادهها به کمک آزمونهای تیزوجی، آنکوا و ضریب همبستگی پیرسون و به کارگیری نرم افزار SPSS23 انجام شد. یافته ها: در گروه تمرین مقادیر نسفاتین-1 افزایش معنادار یافت (001/0=p). احساس گرسنگی و میل به غذا کاهش معنادار و احساس سیری و پری افزایش معنادار یافتند (05/0>p). شاخصهای چاقی کاهش اندک ولی معنادار نشان دادند (05/0>p). ارتباط مثبت و معناداری بین کاهش گرسنگی و شاخصهای چاقی (BMI, W/H و درصدچربی) و همچنین کاهش میل به غذا و BMI و درصد چربی یافت شد (05/0>p).نتیجه گیری: تمرینات جسمی ذهنی ملایم مانند هاتایوگا از طریق کنترل اشتها میتواند در کاهش وزن زنان چاق مفید باشد.
نگین کاظمی پور؛ محمد فرامرزی؛ ابراهیم بنی طالبی
چکیده
هدف: میوستاتین و مهار کننده آن فولیستاتین ، عواملی هستند که می توانند به طور بالقوه بیولوژی سالمندی از جمله توده عضلانی را تعدیل نمایند. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی با باند کشی بر سطوح سرمی میوستاتین، فولیستاتین در زنان سالمند دارای چاقی استئوسارکوپنیک (OSO) بود. روشها: در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده (RCT) ...
بیشتر
هدف: میوستاتین و مهار کننده آن فولیستاتین ، عواملی هستند که می توانند به طور بالقوه بیولوژی سالمندی از جمله توده عضلانی را تعدیل نمایند. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی با باند کشی بر سطوح سرمی میوستاتین، فولیستاتین در زنان سالمند دارای چاقی استئوسارکوپنیک (OSO) بود. روشها: در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده (RCT) یک سوکور، 48 زن سالمند دارای چاقی سارکوپنیک (بر اساس نتایج آزمایشDEXA، سن 68/3±13/64 (سال)، درصدچربی 56/6±4/45 (درصد)، شاخصتوده بدنی 71/3±1/33 (کیلوگرم بر متر مربع)، نمره T چگالی مواد معدنی استخوانهای ران و مهرههای 1 تا 4 کمری 42/1±86/1- به دو گروه کنترل (22 نفر) و تمرین (26 نفر) تقیسم شدند. گروه تمرین به مدت 12 هفته و سه جلسه در هفته تمرینات مقاومتی با باندهای کشی را برای همهی گروههای عضلانی اصلی انجام دادند. 48 ساعت پیش و پس از 12 هفته مداخله خونگیری انجام شد. جهت مقایسههای درون گروهی از آزمونهای T وابسته و ویلکاکسون و جهت مقایسه های بین گروهی از آزمون آنکوا استفاده شد. یافتهها: در مقایسهنتایج بین گروهی میزان فولیستاتین (002/0P =) در گروه تمرین، وزن (001/0p=) و درصد چربی بدن (001/0p=) افزایش و نسبت فولیستاتین به میوستاتین(۰۱۸/0= P) کاهش معنی داری درگروه کنترل داشت. تفاوت معنی داری در شاخص توده بدنی (054/0P=)، میوستاتین (095/0P=)، مشاهده نشد. نتیجهگیری: به نظر می رسد تمرین مقاومتی با باند کشی استراتژی تمرینی مناسبی باشد که از طریق تعدیل سطوح فولیستاتین و میوستاتین می تواند باعث بهبود ترکیب بدنی و توده عضلانی افراد سالمند دارای چاقی استئوسارکوپنیک می شود.
پاسخ و سازگاری به تمرینات
نازنین خسروانیان؛ زهرا مصلی نژاد؛ مهرزاد مقدسی؛ هادی باشفاعت
چکیده
هدف: یکی از روشهای جدید تمرینی ، محدودسازی جریان خون است. مصرف مکمل چغندر نیز عملکرد هوازی و بیهوازی را بهبود می بخشد هرچند این موضوع به درستی مشخص نیست. هدف از مطالعه حاضر تأثیر پیش شرطی سازی ایسکمیک و مصرف مکمل چغندر بر عملکرد بیهوازی دوچرخهسواران مرد بود.روش شناسی: ١٢ دوچرخهسوار مرد در یک مطالعه تصادفی با طرح کانتربالانس ...
بیشتر
هدف: یکی از روشهای جدید تمرینی ، محدودسازی جریان خون است. مصرف مکمل چغندر نیز عملکرد هوازی و بیهوازی را بهبود می بخشد هرچند این موضوع به درستی مشخص نیست. هدف از مطالعه حاضر تأثیر پیش شرطی سازی ایسکمیک و مصرف مکمل چغندر بر عملکرد بیهوازی دوچرخهسواران مرد بود.روش شناسی: ١٢ دوچرخهسوار مرد در یک مطالعه تصادفی با طرح کانتربالانس شرکت کردند. 6 نفر از آزمودنیها به دو سوکور روزانه ٦٠ گرم مکمل چغندر حاوی ٤٠٠ میلیگرم نیترات و 6 نفر دارونما (پودر زغال اخته) را به مدت یک هفته مصرف کردند. یک دوره ٧ روزه پاکسازی بین دو دوره مصرف مکمل و دارونما وجود داشت. پس از پایان دوره یک هفتهای مصرف مکمل چغندر و دارونما، آزمونهای حداکثر توانخروجی و تایم تریل یک کیلومتر به همراه روش پیش شرطیسازی ایسکمیک اجرا شد. پیش شرطیسازی ایسکمیک ، شامل ٤ دوره ٥ دقیقهای انسداد و خونرسانی مجدد با استفاده از کاف با پهنای ١٥ سانتیمتر و فشار ٢٢٠ میلیمتر جیوه که در بالاترین قسمت پاها اعمال گردید. از روش آماری شاپیروویلک و اندازهگیری مکرر برای بررسی دادهها استفاده شد.یافتهها: پیش شرطیسازی ایسکمیک به طور معناداری حداکثر توان بیهوازی را افزایش داد (٠٢٧/٠P=). زمان تایم تریل یک کیلومتر پس از پیش شرطیسازی ایسکمیک(٠١٤/٠P=) و همچنین پس از مصرف مکمل چغندر به همراه پیش شرطیسازی ایسکمیک نسبت به شرایط کنترل به طور معناداری کمتر بود (٠٠٨/٠P=).نتیجهگیری: پیش شرطیسازی ایسکمیک و مکمل چغندر میتواند عملکرد تایم تریل را در دوچرخهسواران مرد بهبود بخشد اما تأثیری بر حداکثر توان آنها ندارد.
فیزیولوژی ورزشی
قاسم ترابی پلت کله؛ مصطفی کاظمی؛ ثریا سعیدی
چکیده
هدف: دیابت منجر به فیبروز قلبی شده که با پیشرفت بیماری بدتر میشود و به کاردیومیوپاتی دیابتی منجر میشود. در ا ین مطالعه اثر فعالیت ورزشی هوازی (AT) همراه با بربرین کلراید (BR) بر بیان TGF-β وSmad4 بافت قلب موشهای صحرایی دیابتی بررسی شد. روش شناسی: تعداد 32 موش صحرایی نر ویستار (03/17±09/276 گرم، 10 هفتهای) به طور تصادفی به چهار گروه (8=n): دیابت ...
بیشتر
هدف: دیابت منجر به فیبروز قلبی شده که با پیشرفت بیماری بدتر میشود و به کاردیومیوپاتی دیابتی منجر میشود. در ا ین مطالعه اثر فعالیت ورزشی هوازی (AT) همراه با بربرین کلراید (BR) بر بیان TGF-β وSmad4 بافت قلب موشهای صحرایی دیابتی بررسی شد. روش شناسی: تعداد 32 موش صحرایی نر ویستار (03/17±09/276 گرم، 10 هفتهای) به طور تصادفی به چهار گروه (8=n): دیابت (DM)، دیابت -بربرین (BRDM)، دیابت-تمرین هوازی (ATDM)، دیابت-تمرین هوازی-بربرین (ATBRDM)، تقسیم شدند. دیابت با تزریق استرپتوزوتوسین القا شد. گروههای تمرین به مدت شش هفته برنامه تمرین هوازی فزاینده (18-10 متر در دقیقه، 40-10 دقیقه در روز، پنج روز در هفته) را روی تردمیل انجام دادند. بربرین کلراید (mg/kg/day 30) یک بار در روز به صورت خوراکی با گاواژ خورانده شد. در پایان هفته ششم نمونه بافت قلب جمعآوری شد. سطوح بیان ژنی TGF-β و TGF-β به روش real- time PCR اندازهگیری شد. داده ها با استفاده از آزمون ANOVA در سطح معنیداری 05/0 p< آزمون شد.یافتهها: نتایج نشان داد که AT، BR و ترکیب AT-BR در موشهای دیابتی باعث کاهش معنیدار در میزان TGF-β1 (0001/0=p) وSmad4 (0001/0=p) بافت قلب شد. همچنین کاهش معنیداری در میزان این شاخصها در گروه ATBRDM نسبت به BRDM و ATDM مشاهده شد (05/0 p<). نتیجهگیری: AT و BR با بهبود نشانگرهای فیبروز بافت قلب، یک استراتژی موثر برای بهبود فیبروز قلبی در موشهای دیابتی با STZ میباشد. علاوه بر این، AT و BR اثر همافزایی محافظتی قلبی را برای کاهش نشانگرهای فیبروز قلبی نشان داد.
فیزیولوژی ورزشی
زهرا اسماعیلی؛ فرزاد زهساز؛ علیرضا نورآذر
چکیده
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین دو ماه تمرین ورزشی ترکیبی بر بیان ژن هایPERK و IRE1α عضلهی پهن جانبی رت-های ویستار نر انجام گردید.روشکار: مطالعه حاضر در قالب یک طرح تجربی سه گروهی با گروه کنترل انجام شد. 35 سر رت ویستار نر به شکل تصادفی در قالب چهار گروه کنترل، استقامتی، قدرتی، استقامتی_قدرتی جایگزین شدند و به غیر از گروه کنترل، سه گروه ...
بیشتر
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین دو ماه تمرین ورزشی ترکیبی بر بیان ژن هایPERK و IRE1α عضلهی پهن جانبی رت-های ویستار نر انجام گردید.روشکار: مطالعه حاضر در قالب یک طرح تجربی سه گروهی با گروه کنترل انجام شد. 35 سر رت ویستار نر به شکل تصادفی در قالب چهار گروه کنترل، استقامتی، قدرتی، استقامتی_قدرتی جایگزین شدند و به غیر از گروه کنترل، سه گروه بعدی به مدت دو ماه در انجام تمرینات ورزشی شرکت کردند. جراحی رتها 48 ساعت پس از آخرین جلسهی تمرین انجام و بیان ژن های PERK و IRE1α عضلهی پهن جانبی رتهای ویستار نر با استفاده از روش Real Time-PCR بررسی شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه در سطح معنیداری 05/0> P تجزیه و تحلیل شدند.یافتهها: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد متعاقب دو ماه تمرین استقامتی بیان ژنهای IRE1α و PERK افزایش معنی-داری نسبت به گروه کنترل داشتند (001/0p= و001/0p=). گروه تمرین مقاومتی هیچ تاثیری بر بیان ژن IRE1α نداشت (03/0p=)، ولی باعث افزایش بیان ژن PERK نسبت به گروه کنترل شد (001/0p=). همچنین گروه تمرین ترکیبی در بیان ژن IRE1α هیچ تفاوتی نسبت به گروه کنترل نداشته (62/0p=)، ولی باعث افزایش بیان ژن PERK نسبت به گروه کنترل شد (008/0p=).
فاطمه اکبری؛ مهرزاد مقدسی؛ سیروس فارسی؛ محمد امین عدالت منش
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر هشت هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط بر بیان ژن هیپوکامپی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز و گیرنده تیروزین کیناز B در موش های صحرایی آلزایمری شده با نوروتوکسین تریمتیلتین انجام شد. در این مطالعه 24 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد اسپراگ داولی با سن هشت هفته با تزریق درون صفاقی mg/kg 8، سم تریمتیلتین ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر هشت هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط بر بیان ژن هیپوکامپی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز و گیرنده تیروزین کیناز B در موش های صحرایی آلزایمری شده با نوروتوکسین تریمتیلتین انجام شد. در این مطالعه 24 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد اسپراگ داولی با سن هشت هفته با تزریق درون صفاقی mg/kg 8، سم تریمتیلتین کلراید مبتلا به بیماری آلزایمر شده و در گروههای (1) کنترل مبتلا به آلزایمر هفته اول، (2) کنترل مبتلا به آلزایمر هفته آخر، و (3) تمرین استقامتی+TMT تقسیم شدند. جهت بررسی اثرات القاء بیماری آلزایمر و گذر هشت هفته عمر بر متغیرهای تحقیق 61 سر موش صحرایی سالم در گروه کنترل هفته اول و کنترل هفته آخر قرار گرفتند. موشهای صحرایی گروه تمرین استقامتی به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته، هر جلسه 51 تا 03 دقیقه و با سرعت 51 تا 02 متر بر دقیقه بر نوارگردان ویژه موشهای صحرایی دویدند نتایج نشان داد بیان ژن BDNF و گیرنده TrkB در گروه کنترل آلزایمر هفته اول به طور معنی داری کمتر از گروه سالم هفته اول بود؛ همچنین تفاوت معنیداری در بیان ژن هیپوکامپی BDNF و گیرنده TrkB بین گروه کنترل مبتلا به بیماری آلزایمر قربانی هفته آخر در مقایسه با گروه تمرین استقامتی وجود ندارد. به نظر میرسد تمرین استقامتی با شدت و مدت به کار رفته در تحقیق حاضر اثر معنیداری بر تغییرات بیان ژن هیپوکامپی FNDB و گیرنده BKrT در موشهای صحرایی مدل دژنراسیون هیپوکامپ ندارد.
فیزیولوژی ورزشی
حنانه خلیلی آتنی؛ رزیتا فتحی؛ خدیجه نصیری؛ ابوالفضل اکبری
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانهی گلرنگ بر بیان ژن PIK3R1 و عملکرد کلیه پس از مصرف دگزامتازون در موشهای صحرایی نر بالغ طراحی شد.روششناسی: تعداد 25 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار (وزن32±371 گرم) بهطور تصادفی به پنج گروه کنترل، دگزامتازون، دگزامتازون+گلرنگ (mg/kgbw 500، بهصورت روزانه، توسط گاواژ)، ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانهی گلرنگ بر بیان ژن PIK3R1 و عملکرد کلیه پس از مصرف دگزامتازون در موشهای صحرایی نر بالغ طراحی شد.روششناسی: تعداد 25 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار (وزن32±371 گرم) بهطور تصادفی به پنج گروه کنترل، دگزامتازون، دگزامتازون+گلرنگ (mg/kgbw 500، بهصورت روزانه، توسط گاواژ)، دگزامتازون+تمرین هوازی(60 دقیقه، سرعت 28 متر/دقیقه، پنج روز در هفته، ده هفته)، دگزامتازون+گلرنگ+ تمرین هوازی تقسیم شدند. القای آسیب کلیوی با تزریق زیرپوستی دگزامتازون (mg/kgbw 8) به مدت شش روز انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون آنالیز واریانس دوطرفه در سطح معناداری 05/0P≤ انجام شد.یافتهها: یافتههای بیان ژن PIK3R1 تأثیر معناداری را در گروههای مختلف نشان نداد. علیرغم تغییرات مشاهده شده در بافتشناسی کلیه، دگزامتازون موجب تغییرات غیرمعنادار اوره و اسیداوریک شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که ده هفته مصرف عصارهی گلرنگ موجب کاهش معنادار اوره و افزایش غیرمعنادار اسیداوریک در موشهای مبتلا به آسیب کلیوی شد. همچنین ده هفته تمرین هوازی نیز موجب کاهش معنادار اوره و کاهش غیرمعنادار اسیداوریک در موشهای مبتلا به آسیب کلیوی شد. علیرغم تغییرات معنادار اوره و غیرمعنادار اسیداوریک تمرین هوازی و عصارهی گلرنگ میتواند موجب بهبود آسیب کلیوی شود.نتیجهگیری: به نظر میرسد ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصارهی دانه ی گلرنگ میتواند موجب بهبود آسیب کلیوی شود اما مداخله گرهای این پژوهش نمیتوانند تغییری در بیان ژن PIK3R1 ایجاد کنند.
اختلالات متابولیکی در ورزش
سمیه کاظمی اصفهانی؛ علی یعقوبی
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) همراه با مصرف مکمل گیاه خرفه بر سطح پروتئین شبه آنژیوپویتین 4 (ANGPTL4) کبدی و همچنین مقاومت به انسولین در موشهای مبتلا به NAFLD بود.بدین منظور 25 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با سن شش هفته و با دامنه ی وزنی 160 تا 185 گرم، به طور تصادفی انتخاب و در 5 گروه کنترل سالم، کنترل کبد چرب، مصرف ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) همراه با مصرف مکمل گیاه خرفه بر سطح پروتئین شبه آنژیوپویتین 4 (ANGPTL4) کبدی و همچنین مقاومت به انسولین در موشهای مبتلا به NAFLD بود.بدین منظور 25 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با سن شش هفته و با دامنه ی وزنی 160 تا 185 گرم، به طور تصادفی انتخاب و در 5 گروه کنترل سالم، کنترل کبد چرب، مصرف مکمل خرفه، تمرین HIIT و تمرین همراه با مصرف مکمل خرفه قرار داده شدند.جهت القای NAFLD ، موشها به مدت 12هفته تحت رژیم غذایی پُرچرب قرار گرفتند. مکمل خرفه با توجه به وزن موشها با دوز mg/kg 400 به گروههای مربوطه خورانده شد. پروتکل تمرینی HIIT به مدت 8 هفته، 5 جلسه در هفته با شدت ۹0درصد سرعت بیشینه انجام شد. مقاومت به انسولین درگروه کنترل کبد چرب بطور معناداری نسبت به سالم کنترل بالاتر بود (002/0=p). سطح این شاخص در گروه تمرین HIIT (01/0=p)، مکمل خرفه (037/0=p) و تمرین همراه با مکمل (012/0=p) به طور معناداری پایینتر از گروه کنترل کبدچرب بود. همچنین سطح ANGPTL4 کبدی در گروه کنترل کبدچرب بطور معناداری نسبت به سالم کنترل بالاتر بود (01/0=p). سطح این شاخص در گروه تمرین HIIT (036/0=p)، مصرف مکمل خرفه (01/0=p) و تمرین همراه بامکمل (007/0=p) بطور معناداری پایینتر از گروه کنترل کبدچرب بود. احتمالا تمرین HIIT به تنهایی و همراه بامصرف مکمل خرفه منجر به بهبود مقاومت به انسولین و ANGPTL4 می شود بنابراین می توانند در کنترل بیماری کبدچرب نقش کلیدی داشته باشند.