الهام عینی گندمانی؛ جلیل رئیسی
چکیده
چکیدههدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید و مکمل دهی اسپیرولینا بر سیستم ایمنی هومورال، آمادگی قلبی تنفسی و ترکیب بدنی زنان دارای اضافه وزن بود. آزمودنیهای پژوهش حاضر 30 نفر دانشجوی غیرفعال ( قد(سانتیمتر): 8/2 ± 7/161، وزن(کیلو گرم): 43/8 ± 76/75، سن(سال): 66/6 ± 06/25) بودند. آزمودنیها به سه گروه 10 نفری ( HIIT- دارونما، ...
بیشتر
چکیدههدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید و مکمل دهی اسپیرولینا بر سیستم ایمنی هومورال، آمادگی قلبی تنفسی و ترکیب بدنی زنان دارای اضافه وزن بود. آزمودنیهای پژوهش حاضر 30 نفر دانشجوی غیرفعال ( قد(سانتیمتر): 8/2 ± 7/161، وزن(کیلو گرم): 43/8 ± 76/75، سن(سال): 66/6 ± 06/25) بودند. آزمودنیها به سه گروه 10 نفری ( HIIT- دارونما، HIIT - اسپیرولینا، اسپیرولینا) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته با 4-7 تکرار در هر جلسه) در تمرینات HIIT با شدت 90 درصد ضربان قلب بیشینه شرکت کردند. گروه مکمل میزان 6 گرم در روز پودر اسپیرولینا دریافت کردند. نمونه گیری خونی به منظور تعیین سطوح IgA و IgG بوسیله ی روش آزمایشگاهی توربیدومتری، گرفته شد. کاهش معناداری در شاخص توده بدن، WHR، درصد چربی بدن و افزایش معناداری در توده بدون چربی، VO2max، IgA در هر سه گروه مشاهده شد. در میزان IgG در دو گروه HIIT- دارونما، HIIT – اسپیرولینا افزایش معناداری وجود داشت (77/6-t=، 001/0 p=). اما در میزان سطوح IgG تفاوت معناداری بین قبل و بعد از مکمل دهی در گروه اسپیرولینا مشاهده نگردید (054/1- t=، 07/0 p=). میتوان نتیجه گرفت که 8 هفته تمرین تناوبی شدید و مکمل اسپیرولینا سبب افزایش کارکرد سیستم ایمنی و آمادگی قلبی تنفسی میشود. همچنین 8 هفته تمرین تناوبی شدید و مکمل اسپیرولینا با کاهش شاخص توده بدن، WHR، درصد چربی بدن و افزایش توده بدون چربی، سبب کاهش وزن و ایجاد تناسب اندام در زنان میشود.
نیکو خسروی؛ هادی روحانی؛ سمانه غفاری
دوره 5، شماره 2 ، آذر 1394، ، صفحه 121-132
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر زمان اجرای تمرین بر میزان حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO)، شدت متناسب با حداکثر اکسیداسیون چربی (FATmax) و زمان رسیدن به حداکثر اکسیداسیون چربی (MFOtime) و ارتباط آن با شاخص های ترکیب بدن در زنان با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن بود. روششناسی: چهارده دانشجوی 20-30 ساله در دو گروه با وزن طبیعی (تعداد= 7 نفر، BMI= 0/2 ± ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر زمان اجرای تمرین بر میزان حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO)، شدت متناسب با حداکثر اکسیداسیون چربی (FATmax) و زمان رسیدن به حداکثر اکسیداسیون چربی (MFOtime) و ارتباط آن با شاخص های ترکیب بدن در زنان با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن بود. روششناسی: چهارده دانشجوی 20-30 ساله در دو گروه با وزن طبیعی (تعداد= 7 نفر، BMI= 0/2 ± 9/22 کیلوگرم بر متر مربع) و اضافه وزن (تعداد = 7 نفر، BMI= 3/2±0/29 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی هدفمند انتخاب و در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها طی 2 جلسه با فاصله 7 روز، یک فعالیت ورزشی فزاینده با مراحل 3 دقیقه ای را پس از 9 الی 10 ساعت ناشتایی یکبار در صبح و بار دیگر در عصر اجرا کردند. مقادیر اکسیژن مصرفی و دی اکسید کربن دفعی به صورت نفس به نفس در طول آزمون با استفاده از دستگاه تجزیه تحلیل گازهای تنفسی اندازه گیری و میزان اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات با استفاده از معادلات عنصرسنجی محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمونهای آماری t وابسته و مستقل به ترتیب برای مقایسه متغیرها بین صبح و عصر و بین دو گروه استفاده گردید. یافتهها: میانگین MFO در نوبت صبح در گروه اضافه وزن به طور معنی داری بیشتر از مقدار آن در گروه با وزن طبیعی بود (05/0P<). همچنین، تفاوت معنی داری بین دو گروه در نوبت عصر مشاهده نشد. بین درصد چربی بدن با MFO در نوبت صبح و عصر رابطه معنی داری وجود نداشت؛ اما بین درصد چربی بدن و MFOtime در گروه اضافه وزن در نوبت عصر رابطه معکوس معنی داری وجود داشت (92/0- = r، 05/0P<) نتیجهگیری: بطور کلی به نظر می رسد MFO در حین فعالیت ورزشی در افرادی که درصد چربی بیشتری دارند، بالاتر است. البته این بالاتر بودن در هنگام صبح مشهودتر از عصر است و برای افزایش قابل توجه چربی سوزی در نوبت عصر احتمالاً نیاز به فعالیت شدیدتر و مدت زمان بیشتری است.