فیزیولوژی ورزشی
میترا خادم الشریعه؛ اعظم ملانوروزی
چکیده
سابقه و هدف: اینترلوکین-6 سایتوکاین اصلی درگیر در شروع پاسخ فاز حاد است که باعث سنتز برخی پروتئینهای موجود در کبد مانند پروتئین واکنشی C میشود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر مدت زمانهای مختلف ریکاوری فعال بر پاسخ IL-6 وhs– CRP سرمی بعد از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در شناگران زن بود.مواد و روشها: در این مطالعه ...
بیشتر
سابقه و هدف: اینترلوکین-6 سایتوکاین اصلی درگیر در شروع پاسخ فاز حاد است که باعث سنتز برخی پروتئینهای موجود در کبد مانند پروتئین واکنشی C میشود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر مدت زمانهای مختلف ریکاوری فعال بر پاسخ IL-6 وhs– CRP سرمی بعد از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در شناگران زن بود.مواد و روشها: در این مطالعه شبه تجربی، 10 شناگر زن با دامنه سنی 20 تا 26 سال، با طرح متقاطع در دو گروه تجربی یک (10 نفر) و تجربی دو (10 نفر) قرار گرفتند. آزمودنیها مسافتهای 25 متر را با حداکثر سرعت شنا کردند، مدت ریکاوری فعال در گروه تجربی یک، سه برابر مدت شنا و در گروه تجربی دو چهار برابر مدت شنا بود. شدت فعالیت هنگام ریکاوری فعال 50 تا 60 درصد حداکثر ضربان قلب آزمودنیها در نظر گرفته شد، آزمودنیها مسافتهای 25 متر را تا زمان واماندگی شنا کردند. نمونههای خونی قبل از شروع جلسه تمرین و بعد از مرحلهی بازیافت جمعآوری شد. برای تحلیل دادهها از آنوا با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. کلیة عملیات آماری از طریق نرم افزار SPSS نسخة 16 انجام گرفت و سطح معنی داری 05/0< P در نظر گرفته شد.یافتهها: یافتههای حاصل از این تحقیق نشان داد که بین تاثیر دو مدت ریکاوری فعال 1به3 و 1به4 بر پاسخ (P=0/17) hs– CRP وIL-6 (P=0/24) سرمی بعد از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید تا واماندگی، در شناگران زن تفاوت معناداری وجود نداشت.نتیجهگیری: شناگران هم میتوانند از ریکاوری سه برابر مدت وهلههای تمرین استفاده کنند و هم از ریکاوری چهار برابر و این دو نوع ریکاوری از لحاظ اثرگذاری بر پاسخ IL-6 وhs– CRP تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند.سابقه و هدف: اینترلوکین-6 سایتوکاین اصلی درگیر در شروع پاسخ فاز حاد است که باعث سنتز برخی پروتئینهای موجود در کبد مانند پروتئین واکنشی C میشود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر مدت زمانهای مختلف ریکاوری فعال بر پاسخ IL-6 وhs– CRP سرمی بعد از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در شناگران زن بود.مواد و روشها: در این مطالعه شبه تجربی، 10 شناگر زن با دامنه سنی 20 تا 26 سال، با طرح متقاطع در دو گروه تجربی یک (10 نفر) و تجربی دو (10 نفر) قرار گرفتند. آزمودنیها مسافتهای 25 متر را با حداکثر سرعت شنا کردند، مدت ریکاوری فعال در گروه تجربی یک، سه برابر مدت شنا و در گروه تجربی دو چهار برابر مدت شنا بود. شدت فعالیت هنگام ریکاوری فعال 50 تا 60 درصد حداکثر ضربان قلب آزمودنیها در نظر گرفته شد، آزمودنیها مسافتهای 25 متر را تا زمان واماندگی شنا کردند. نمونههای خونی قبل از شروع جلسه تمرین و بعد از مرحلهی بازیافت جمعآوری شد. برای تحلیل دادهها از آنوا با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. کلیة عملیات آماری از طریق نرم افزار SPSS نسخة 16 انجام گرفت و سطح معنی داری 05/0< P در نظر گرفته شد.یافته ها: یافته های حاصل از این تحقیق نشان داد که بین تاثیر دو مدت ریکاوری فعال 1به3 و 1به4 بر پاسخ (P=0/17) hs– CRP وIL-6 (P=0/24) سرمی بعد از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید تا واماندگی، در شناگران زن تفاوت معناداری وجود نداشت.نتیجه گیری: شناگران هم میتوانند از ریکاوری سه برابر مدت وهلههای تمرین استفاده کنند و هم از ریکاوری چهار برابر و این دو نوع ریکاوری از لحاظ اثرگذاری بر پاسخ IL-6 وhs– CRP تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند.
فیزیولوژی ورزشی
مهدی پهلوانی؛ جبار بشیری؛ رقیه پوزش جدیدی؛ رسول هاشم کندی اسدی؛ معصومه دادخواه
چکیده
تمرین و مکمل ازنقص عملکردBDNF و اختلال درسطوح سرمیCRPو IL-6 ناشی ازدیابت جلوگیری میکند.هدف تحقیق تعیین اثرهمزمان دو ماه تمرین ترکیبی و مکملیاری تورین بر شاخصهایBDNF، CRP و IL-6 در رت ویستار دیابتی بود. دراین مطالعهتجربی،30رت صحرایی نرویستار بالغ(300-250 گرمی و سن 6 هفتهای)،به صورت تصادفی درگروههای تمرین-مکمل دیابتی (10=n)، کنترل دیابتی (10=n) ...
بیشتر
تمرین و مکمل ازنقص عملکردBDNF و اختلال درسطوح سرمیCRPو IL-6 ناشی ازدیابت جلوگیری میکند.هدف تحقیق تعیین اثرهمزمان دو ماه تمرین ترکیبی و مکملیاری تورین بر شاخصهایBDNF، CRP و IL-6 در رت ویستار دیابتی بود. دراین مطالعهتجربی،30رت صحرایی نرویستار بالغ(300-250 گرمی و سن 6 هفتهای)،به صورت تصادفی درگروههای تمرین-مکمل دیابتی (10=n)، کنترل دیابتی (10=n) و کنترل سالم (10=n) قرار گرفتند. برای دیابتیکردن، در پایان هشت هفتگی، 55 میلیگرم برکیلوگرم وزن بدن استرپتوزوسین(STZ)به روش درونصفاقی تزریق شد.گروه تمرین-مکمل دیابتی، دوماه تمرینات ترکیبی هوازی-قدرتی را5باردرهفته(تمرین هوازی با75درصدVo2maxروی نوارگردان وتمرین قدرتی،15صعودازنردبان) انجام دادند.مکمل تورین بصورت محلول1%درآب آشامیدنی روزانه(500میلیلیتر)دردسترس رتها قرارگرفت.اندازه گیری سطوح سرمیBDNF، CRP و IL-6، به روش الایزاانجام شد.مقایسه تغییرات بینگروهی و درونگروهیBDNF، CRP و IL-6، باآزمون آنووای یکراهه و تعقیبی توکی انجام شد.سطح معنیداری0/05>P درنظر گرفته شد.پس ازدو ماه تمرین هوازی-قدرتی ومصرف مکمل تورین، سطح BDNF سرم درگروه تمرین-مکمل دیابتی درمقایسه با کنترلدیابتی به طور معنیداری بیشترشد(0/003=P)؛ درحالیکه در گروه کنترلدیابتی درمقایسه با کنترل-سالم به طور معنیداری کمتر شد (0/0001=P). سطح CRP سرم در گروه تمرین-مکمل دیابتی در مقایسه با کنترلدیابتی به طور معنیداری کمترشد(0/0001=P)؛درحالیکه درگروه کنترلدیابتی درمقایسه باکنترلسالم به طور معنیداری بیشترشد (0/0001=P). میزان IL-6 سرم پس از دو ماه تمرین هوازی-قدرتی و مصرف مکمل تورین در گروه تمرین-مکمل دیابتی در مقایسه با گروه کنترلدیابتی و در گروه کنترلدیابتی در مقایسه با گروه کنترلسالم تغییر معنیداری نداشت (0/059=P). با توجه به یافتههای تحقیق حاضر، دو ماه تمرینات همزمان هوازی- قدرتی و مصرف مکمل تورین جهت افزایش سطح BDNF و کاهش التهاب در افراد دیابتی توصیه می شود.