فیزیولوژی ورزشی
سحر قاسمی پور؛ سید محمد مرندی
چکیده
فشار اکسیداتیو در به وجود آمدن و عوارض ناشی از بیماری های زیادی همانند دیابت نوع دو دخیل است.با توجه به شیوع بالای دیابت در جوامع و عوارض اقتصادی وبهداشتی ناشی ازآن، تحقیق حاضر سعی دارد تا اثرتمرین استقامتی واسیدکلروژنیک را روی برخی شاخص های فشار اکسیداتیو بررسی کند. 35 سرموش نرC57BL6 4 هفته ای به صورت تصادفی دردوگروه رژیم پرچرب برای القای ...
بیشتر
فشار اکسیداتیو در به وجود آمدن و عوارض ناشی از بیماری های زیادی همانند دیابت نوع دو دخیل است.با توجه به شیوع بالای دیابت در جوامع و عوارض اقتصادی وبهداشتی ناشی ازآن، تحقیق حاضر سعی دارد تا اثرتمرین استقامتی واسیدکلروژنیک را روی برخی شاخص های فشار اکسیداتیو بررسی کند. 35 سرموش نرC57BL6 4 هفته ای به صورت تصادفی دردوگروه رژیم پرچرب برای القای پیش دیابت و رژیم نرمال قرار گرفتند. پس از القای پیش دیابت پس از مصرف 12 هفته رژیم پرچرب، نمونه های این گروه به گروههای بدون مداخله، مصرف اسیدکلروژنیک، تمرین استقامتی، تمرین استقامتی واسیدکلروژنیک (7=n) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی به صورت فزاینده برروی تردمیل انجام گرفت. اسیدکلروژنیک به میزان 110 میلی گرم برکیلوگرم وزن موش، سه مرتبه در هفته از طریق گاواژ به گروهها داده شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و مصرف اسیدکلروژنیک، بافت برداری ازعضله اسکلتی چهارسررانی انجام شد وپس ازوزنکشی، برای اندازهگیری GPX،NO ،TAC وMDA به آزمایشگاه منتقل گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ANOVA دو راهه در سطح 05/0 استفاده شد.تمرین استقامتی موجب کاهش GPX،NO ،TAC وMDA گردید.اسیدکلروژنیک موجب کاهش GPXو NO و افزایش TACوMDA گردید و مداخله همزمان آن ها موجب افزایش GPX، TACو MDA وکاهش NO گردید.(p
فاطمه اکبری؛ مهرزاد مقدسی؛ سیروس فارسی؛ محمد امین عدالت منش
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر هشت هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط بر بیان ژن هیپوکامپی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز و گیرنده تیروزین کیناز B در موش های صحرایی آلزایمری شده با نوروتوکسین تریمتیلتین انجام شد. در این مطالعه 24 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد اسپراگ داولی با سن هشت هفته با تزریق درون صفاقی mg/kg 8، سم تریمتیلتین ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر هشت هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط بر بیان ژن هیپوکامپی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز و گیرنده تیروزین کیناز B در موش های صحرایی آلزایمری شده با نوروتوکسین تریمتیلتین انجام شد. در این مطالعه 24 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد اسپراگ داولی با سن هشت هفته با تزریق درون صفاقی mg/kg 8، سم تریمتیلتین کلراید مبتلا به بیماری آلزایمر شده و در گروههای (1) کنترل مبتلا به آلزایمر هفته اول، (2) کنترل مبتلا به آلزایمر هفته آخر، و (3) تمرین استقامتی+TMT تقسیم شدند. جهت بررسی اثرات القاء بیماری آلزایمر و گذر هشت هفته عمر بر متغیرهای تحقیق 61 سر موش صحرایی سالم در گروه کنترل هفته اول و کنترل هفته آخر قرار گرفتند. موشهای صحرایی گروه تمرین استقامتی به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته، هر جلسه 51 تا 03 دقیقه و با سرعت 51 تا 02 متر بر دقیقه بر نوارگردان ویژه موشهای صحرایی دویدند نتایج نشان داد بیان ژن BDNF و گیرنده TrkB در گروه کنترل آلزایمر هفته اول به طور معنی داری کمتر از گروه سالم هفته اول بود؛ همچنین تفاوت معنیداری در بیان ژن هیپوکامپی BDNF و گیرنده TrkB بین گروه کنترل مبتلا به بیماری آلزایمر قربانی هفته آخر در مقایسه با گروه تمرین استقامتی وجود ندارد. به نظر میرسد تمرین استقامتی با شدت و مدت به کار رفته در تحقیق حاضر اثر معنیداری بر تغییرات بیان ژن هیپوکامپی FNDB و گیرنده BKrT در موشهای صحرایی مدل دژنراسیون هیپوکامپ ندارد.
ماندانا غلامی؛ الهام افتخاری؛ اردشیر ظفری؛ امید صولت زاده
چکیده
هدف: با وجود نقش تمرینات هوازی در کنترل دیابت نوع2، هنوز تاثیرگذاری شدتهای مختلف تمرین هوازی و سازوکارهای آن نامشخص است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی با شدت کم و متوسط بر سطوح HbA1c، برخی عوامل هماتولوژیک و درصد چربی بدن در مردان مبتلا به دیابت نوع2 بود. روششناسی: آزمودنیهای پژوهش حاضر را 33 مرد چاق ...
بیشتر
هدف: با وجود نقش تمرینات هوازی در کنترل دیابت نوع2، هنوز تاثیرگذاری شدتهای مختلف تمرین هوازی و سازوکارهای آن نامشخص است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی با شدت کم و متوسط بر سطوح HbA1c، برخی عوامل هماتولوژیک و درصد چربی بدن در مردان مبتلا به دیابت نوع2 بود. روششناسی: آزمودنیهای پژوهش حاضر را 33 مرد چاق و دارای اضافه وزن مبتلا به دیابت نوع2 با میانگین سنی 03/8 ± 2/43 و شاخص توده بدن (BMI) 71/2±63/28 تشکیل میدادند که به صورت تصادفی در سه گروه (11 نفر در هر گروه) شامل گروههای کنترل، تمرین هوازی کم شدت و تمرین هوازی با شدت متوسط تقسیمبندی شدند. برنامه تمرین استقامتی کم شدت با شدت 50 درصد ضربان قلب بیشینه (MHR) و تمرین استقامتی متوسط با شدت 70 درصد MHR اجرا شد. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته به مدت 60-45 دقیقه در هر جلسه ادامه یافت. یافتهها: نتایج نشان داد که HbA1C، گلوکز و درصد چربی بدن در هر دو گروه تمرین کرده به صورت معناداری (05/0>p). کاهش یافته است. با وجود این، بهبود معنادار نیمرخ لیپیدی تنها در گروه تمرین با شدت متوسط مشاهده شد. همچنین، کاهش HbA1C و افزایش VO2peak در گروه شدت متوسط نسبت به گروه شدت کم معنادار بود. نتیجهگیری: به نظر میرسد شدت پایین تمرینات ورزشی هوازی در مقایسه با تمرینات هوازی با شدت متوسط با سازگاریها و بهبود کمتری در وضعیت بیماران مبتلا به دیابت نوع2 همراه است. واژگان کلیدی: دیابت شیرین، عوامل هماتولوژیک، تمرین استقامتی، درصد چربی بدن، هموگلوبین گلیکوزیله
ابوذر عباسی؛ محمد فرامرزی؛ مهدی قطره سامانی؛ ابراهیم بنی طالبی
چکیده
هدف: فعال سازی اینفلامازوم NLRP-3 از مشخصه های التهاب مزمن در دیابت نوع-2 است که موجب رهایش IL-1β از سلول های ایمنی بافت چربی می شود. با توجه به اینکه به تازگی به نقش اینفلامازوم NLRP-3 در پاتوژنز دیابت نوع 2 توجه زیادی شده است، تاثیر احتمالی تمرینات ورزشی بر این عوامل مورد بررسی قرار نگرفته است. روش شناسی: 40 سر موش صحرایی دیابتی شده با تزریق ...
بیشتر
هدف: فعال سازی اینفلامازوم NLRP-3 از مشخصه های التهاب مزمن در دیابت نوع-2 است که موجب رهایش IL-1β از سلول های ایمنی بافت چربی می شود. با توجه به اینکه به تازگی به نقش اینفلامازوم NLRP-3 در پاتوژنز دیابت نوع 2 توجه زیادی شده است، تاثیر احتمالی تمرینات ورزشی بر این عوامل مورد بررسی قرار نگرفته است. روش شناسی: 40 سر موش صحرایی دیابتی شده با تزریق STZ به پنج گروه هشت تایی دیابت و تمرین استقامتی کم شدت (DL)، دیابت و تمرین شدت متوسط (DM)، دیابت و تمرین با شدت زیاد (DH)، گروه کنترل دیابتی (D) و کنترل سالم (CON) تقسیم شدند. پروتکل تمرین استقامتی به مدت هشت هفته، چهار جلسه در هفته انجام شد. از روش وسترن بلات برای اندازه گیری بیان پروتئین اینفلامازوم NLRP-3 بافت چربی احشایی و از روش الایزا برای اندازه گیری سطوح سرمی گلوکز و انسولین استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد کاهش معنی داری در بیان پروتئین NLRP-3 در گروه های تمرین استقامتی DM و DH در مقایسه با گروه تمرین استقامتی DL مشاهده شد (05/0P<). بیان کاسپاز-1 به طور معنی داری در گروههای شدت پایین، شدت متوسط و شدت بالا در مقایسه با گروه کنترل دیابتی پایینتر بود (05/0P<). با این وجود، تفاوت معنی داری بین گروههای تمرینی مشاهده نشد. سطوح انسولین سرمی در گروه تمرین استقامتی DH به طور معنی داری پایین تر از گروه تمرین استقامتی DL بود (05/0P<). در مقایسه با گروه دیابتی، تمرین استقامتی DL، DM و DH کاهش معنی داری در سطوح سرمی گلوکز مشاهده شد (05/0P<). نتیجهگیری: به نظر می رسد تمرین استقامتی با شدت بالا و متوسط موجب تعدیل مثبت بیان اینفلامازوم NLRP3 و بهبود سطوح عوامل گلایسمیک در افراد دیابتی شود.
ناهید بیژه؛ حسن فرجی؛ بابی سان عسگری؛ اسرا عسگری؛ سعید رمضانی
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1394، ، صفحه 11-21
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه، بررسی پاسخ ویسفاتین به فعالیت ورزشی حاد استقامتی پیش و پس از 8 هفته تمریندر مردان چاق تمرین نکرده سالم بود. روششناسی: بیست و دو آزمودنی (سن: 83/3±06/29 سال، وزن: 68/4±96/90 کیلوگرم، قد: 88/4±3/171 سانتیمتر و شاخص توده بدن 8/1 ± 76/30 کیلوگرم بر مترمربع) بهطور داوطلبانه در مطالعه حاضر شرکت کردند. آزمودنیها بهطور ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه، بررسی پاسخ ویسفاتین به فعالیت ورزشی حاد استقامتی پیش و پس از 8 هفته تمریندر مردان چاق تمرین نکرده سالم بود. روششناسی: بیست و دو آزمودنی (سن: 83/3±06/29 سال، وزن: 68/4±96/90 کیلوگرم، قد: 88/4±3/171 سانتیمتر و شاخص توده بدن 8/1 ± 76/30 کیلوگرم بر مترمربع) بهطور داوطلبانه در مطالعه حاضر شرکت کردند. آزمودنیها بهطور تصادفی به دو گروه تجربی (11 نفر) و کنترل (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در 8 هفته تمرین استقامتی، سه بار در هفته، شرکت کردند. شدت فعالیت ورزشی پس از هفته چهارم از60 درصد ضربان قلب بیشینه به 65 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه تا اتمام دوره تمرین افزایش یافت. آزمون فعالیت ورزشی حاد (فعالیت روی چرخکار سنج، 30 دقیقه با شدت 60 درصد ضربان قلب بیشینه) قبل و پس از دوره تمرین انجام شد. نمونههای خونی نیز، قبل، بلافاصله بعد و 30 دقیقه پس از فعالیت ورزشی حاد در دو مرحلة قبل و پس از دوره تمرین استقامتی جهت اندازهگیری تغییرات ویسفاتین پلاسما گرفته شد. یافتهها: نتایج با استفاده از آنوای دوطرفه با اندازهگیری مکرر نشان داد که تغییرات سطوح ویسفاتین پس از فعالیت ورزشی حاد (بلافاصله بعد و 30 دقیقه بعد) نسبت به قبل فعالیت در آن جلسه در هر دو گروه کنترل و تجربی، قبل از دوره تمرینی، معنیدار نبود. بعد از دوره تمرینی، سطوح ویسفاتین پس از فعالیت حاد در گروه تجربی بهطور معنیداری (بلافاصله و 30 دقیقه) نسبت به قبل فعالیت در آن جلسه کاهش یافت و همچنین نسبت به زمانهای مشابه با قبل از دوره تمرینی (بلافاصله بعد و 30 دقیقه) پایینتر بود (05/0>p). سطوح استراحتی ویسفاتین پس از دوره تمرین کاهش یافت. وزن بدن، توده چربی و درصد چربی بدن گروه تجربی بهطور معنیداری پس از دوره تمرینی کاهش یافت (05/0p<). VO2max برآورد شده گروه تجربی افزایش یافت اما توده بدون چربی آزمودنیها تغییر معنیداری نداشت.هیچکدام از متغیرهای گروه کنترل تغییر معنیداری نداشت. نتیجهگیری: این اطلاعات نشان میدهد که تمرین استقامتی در مردان چاق با کاهش سطوح استراحتی ویسفاتین پلاسما و چربی بدن همراه است. همچنین یک دوره تمرین استقامتی میتواند باعث کاهش غلظت پلاسمایی ویسفاتین در پاسخ به یک وهله فعالیت ورزشی حاد شود.
زینب گرگین؛ رضا قراخانلو؛ عبدالحسین پرنو؛ سمیه رجبی؛ مهدی هدایتی
دوره 1، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 1-10
چکیده
چکیده
هدف: هدف این تحقیق تعیین تاثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی بر میزان گیرندههای استیل کولین عضله تندانقباض موش نر نژاد ویستار بود.
روش پژوهش: در این پژوهش 30 سر موش نر ویستار (با میانگین وزن 15±220 گرم( به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند. حیوانات گروه استقامتی 12 هفته، هفته ای 5 روز و هر روز حداکثر 60 دقیقه روی تردمیل با سرعت حداکثر ...
بیشتر
چکیده
هدف: هدف این تحقیق تعیین تاثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی بر میزان گیرندههای استیل کولین عضله تندانقباض موش نر نژاد ویستار بود.
روش پژوهش: در این پژوهش 30 سر موش نر ویستار (با میانگین وزن 15±220 گرم( به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند. حیوانات گروه استقامتی 12 هفته، هفته ای 5 روز و هر روز حداکثر 60 دقیقه روی تردمیل با سرعت حداکثر 30 متر بر دقیقه دویدند. در گروه مقاومتی، حیوانات در قفس فلزی با تور سیمی که دو بطری آب در بالاترین ارتفاع آن (12 متر) بود، نگهداری شدند و مجبور بودند از فنس سیمی اطراف قفس شان بالا بروند. در گروه ترکیبی، حیوانات 12 هفته، طبق پروتکل استقامتی، تمرین کردند، سپس در قفس های توری قرار گرفتند و تمرین مقاومتی انجام دادند. 48 ساعت بعد از آخرین جلسۀ تمرینی حیوانات بیهوش شدند و عضله درشتنی قدّامی آنها جدا شده، در نیتروژن مایع منجمد قرار گرفتند و سپس در دمای 70 درجه نگهداری شدند. برای سنجش nAChR از کیت الایزا و برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس و t مستقل استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد هر سه نوع تمرین، میزان nAChRعضلۀ تند را افزایش دادند؛ یعنی بین میزان nAChR گروه تمرین استقامتی، مقاومتی و ترکیبی با گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود داشت (01/0pp).
نتیجه گیری: تمرین می تواند عامل مهمی در افزایش AChR عضله باشد. تمرین ورزشی مانند تمرین استقامتی، مقاومتی و ترکیبی می تواند از طریق تسریع عوامل نروتروفیکی مانند CGRP که در ساخت و دستهبندی nAChR دخیلاند، در افزایش میزان این گیرندهها نقش موثر داشته باشد.
واژگان کلیدی: گیرنده استیلکولین، تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی، تمرین ترکیبی، عضله تند انقباض.