مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
حمید اراضی؛ نازنین دهلوی نژاد
چکیده
هدف: به نظر میرسد مصرف کوتاهمدت مکملکراتین یا کافئین موجب بهبود عملکرد بیهوازی میشود. اما مصرف متوالی این دو ماده در هالهای از ابهام و تناقض قرار دارد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مکملیاری متوالی کراتین و کافئین بر پاسخ لاکتات و هورمونهای آدرنالین، کورتیزول و فاکتور رشد شبه انسولینی (IGF1) به آزمون بیهوازی در دختران ...
بیشتر
هدف: به نظر میرسد مصرف کوتاهمدت مکملکراتین یا کافئین موجب بهبود عملکرد بیهوازی میشود. اما مصرف متوالی این دو ماده در هالهای از ابهام و تناقض قرار دارد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مکملیاری متوالی کراتین و کافئین بر پاسخ لاکتات و هورمونهای آدرنالین، کورتیزول و فاکتور رشد شبه انسولینی (IGF1) به آزمون بیهوازی در دختران جوان هندبالیست است. روششناسی: 30 نفر از بازیکنان باشگاهی هندبال بهعنوان نمونه انتخاب شده و بهصورت تصادفی در 4 گروه دارونما، کراتین (مصرف20 گرم کراتین در4 وعده g5 در روز به مدت 7 روز)، کافئین (مصرف حاد کپسول حاوی mg/kg6 کافئین) و کراتین-کافئین (مصرف20 گرم کراتین در4 وعده g5 در روز به مدت 7 روز و مصرف حاد کپسول حاوی mg/kg6 کافئین ) قرار گرفتند.50 دقیقه پس از دریافت کپسول (کافئین/ دارونما)، نمونه خونی به میزان ml5 از ورید بازویی آزمودنیها برای ارزیابی سطوح خونی هورمونهای مذکور گرفته شد و مقادیر بهعنوان پیشآزمون ثبت گردید. سپس، آزمودنیها پروتکل آزمون بیهوازی رست را اجرا کردند. بلافاصله پس از اتمام پروتکل مجدداً خونگیری انجام شد و مقادیر پسآزمون ثبت شد. یافتهها: نتایج نشان داد که غلظت پلاسمایی لاکتات خون گروه کراتین در پس آزمون نسبت به گروه دارونما بیشتر بوده است (05/0>P)، اما تفاوتی در غلظت سرمی کورتیزول بین گروههای پژوهش وجود نداشت و غلظت سرمی آدرنالین گروه کافئین در پسآزمون نسبت به گروه دارونما بیشتر و غلظت سرمی IGF-1 در پسآزمون نسبت به گروه دارونما کمتر بود. همچنین، مقادیر شاخص خستگی و حداکثر توان گروه کافئین نسبت گروه دارونما و سایرگروهها بیشتر بود (05/0>P). نتیجهگیری: به نظر میرسد مصرف متوالی کراتین و کافئین بر پاسخ لاکتات و هورمونهای منتخب آنابولیک-کاتابولیک اثر ارگوژنیک ندارد و صرفاً پاسخ لاکتات گروه کراتین و تغییرات هورمونی و عملکرد بیهوازی درگروه کافئین قابلملاحظه است.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
حسن فرجی؛ سعید دباغ نیکوخصلت
چکیده
هدف: اثر تمرین موازی بر سطوح فاکتورهای هورمونی مربوط به اشتها و متابولیسم گلوکز مشخص نیست. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر سه ماه تمرین موازی بر سطوح نسفاتین، رزیستین، ویسفاتین و پپتید YY در زنان چاق بود. روششناسی: بیست و شش نفر زن سالم (سن: 38/4±74/24 سال، شاخص توده بدن: 64/3±50/31 کیلوگرم بر متر مربع) چاق بهطور تصادفی بهعنوان آزمودنیهای ...
بیشتر
هدف: اثر تمرین موازی بر سطوح فاکتورهای هورمونی مربوط به اشتها و متابولیسم گلوکز مشخص نیست. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر سه ماه تمرین موازی بر سطوح نسفاتین، رزیستین، ویسفاتین و پپتید YY در زنان چاق بود. روششناسی: بیست و شش نفر زن سالم (سن: 38/4±74/24 سال، شاخص توده بدن: 64/3±50/31 کیلوگرم بر متر مربع) چاق بهطور تصادفی بهعنوان آزمودنیهای این تحقیق انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه تجربی (11 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرین به مدت سه ماه و هفتهای 3 جلسه (15 تا 30 دقیقه در هر جلسه) با شدت 60 درصد ضربان قلب بیشینه روی چرخ کارسنج در فعالیت استقامتی و شدت 60 درصد یک تکرار بیشینه با نسبت زمانی مشابه فعالیت استقامتی در فعالیت مقاومتی اجرا شد. سطوح پلاسمایی نسفاتین، رزیستین، ویسفاتین و PYY قبل و پس از 48 ساعت از آخرین جلسه تمرینی اندازهگیری شد. برای آنالیز دادهها از آزمون t وابسته و مستقل در سطح 05/0<جp استفاده شد. یافتهها: سطوح نسفاتین و PYY در گروه تمرین بهطور معناداری نسبت به گروه کنترل در پسآزمون بالاتر بود (05/0<جp). سطوح رزیستین و ویسفاتین گروه تمرین در پسآزمون، بهطور معناداری نسبت به گروه کنترل پایینتر بود (05/0< p). نتیجهگیری: بر اساس نتایج، تمرین موازی موجب افزایش سطوح نسفاتین و PYY میشود اما سطوح رزیستین و ویسفاتین را کاهش میدهد. این اثرات تمرین ممکن است بر سرکوب اشتها باشد، همچنین از بروز چاقی و مشکلات دیابت جلوگیری کند.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
رحمان سوری؛ فاطمه گودرزوند؛ علی اکبرنژاد؛ محمد عفت پناه؛ اعظم رمضان خانی
چکیده
هدف: اینترلوکین 13سایتوکاینی است که در طول پاسخهای ایمنی نوع 2 تولید میشوند و بهعنوان یک عامل التهابی در اختلال نقص توجه/ بیش فعالی افزایش مییابد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 6 هفته تمرین تناوبی پرشدت (HIIT) بر سطوح اینترلوکین13 و شاخص مقاومت به انسولین در نوجوان مبتلا به اختلال عدم توجه/بیش فعالی (ADHD) بود.
روششناسی: در این پژوهش ...
بیشتر
هدف: اینترلوکین 13سایتوکاینی است که در طول پاسخهای ایمنی نوع 2 تولید میشوند و بهعنوان یک عامل التهابی در اختلال نقص توجه/ بیش فعالی افزایش مییابد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 6 هفته تمرین تناوبی پرشدت (HIIT) بر سطوح اینترلوکین13 و شاخص مقاومت به انسولین در نوجوان مبتلا به اختلال عدم توجه/بیش فعالی (ADHD) بود.
روششناسی: در این پژوهش نیمه تجربی، تعداد 30 پسر (میانگین سنی3/5±7/12 سال؛ شاخص توده بدنی2/3±7/25) و 30 دختر نوجوان (میانگین سنی4/5±6/12 سال؛ شاخص توده بدنی8/2±3/26) مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه بهصورت تصادفی به دو گروه تمرین تناوبی پرشدت و کنترل تقسیم شدند. گروه تمرین تناوبی پرشدت به مدت 6 هفته و سه جلسه در هفته پروتکل HII را اجرا کردند. هر جلسه شامل چهار تا شش تکرار دویدن با حداکثر سرعت در یک ناحیه 20 متری با 30-20 ثانیه استراحت بین تکرارها بود. در ابتدا و پایان هفته ششم، شاخصهای آنتروپومتریکی، سطح اینترلوکین13 سرم و شاخص مقاومت به انسولین مورد ارزیابی قرار گرفت. دادهها با آزمون کوواریانس با استفاده از نرمافزار SPSS16 در سطح معناداری ٠٥/٠ p< تحلیل شد.
یافتهها: یافتههای تحلیل آماری نشان داد که اجرای تمرین تناوبی پرشدت، شاخصهای آنتروپومتریکی، سطوح اینترلوکین13 سرم و شاخص مقاومت به انسولین را بهطور معناداری در گروههای تجربی کاهش داد (05/0p<).
نتیجهگیری: بهطورکلی، مطالعه حاضر نشان داد که فعالیت تناوبی پرشدت میتواند بهعنوان یک روش مؤثر، تأثیر مثبتی بر کاهش وزن بدن، سطوح اینترلوکین13 و شاخص مقاومت به انسولین در نوجوانان مبتلا به ADHD داشته باشد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
زهره هاشمی؛ مهرزاد مقدسی
چکیده
هدف: مطالعات بالینی حاکی از آن هستند که نوع فعالیت ورزشی ممکن است اثرات متفاوتی بر عملکرد قلب و سلامت آن داشته باشد. اثر ورزشهای قدرتی و استقامتی بر سلامت قلب بهواسطه پروتئینهای آزادشده از آن بهدرستی مشخص نیست. بنابراین، هدف پژوهش حاضر مقایسه سطح گالکتین-3 و NT proBNP در مردان ورزشکار قدرتی و استقامتی نخبه بود.
روششناسی: در تحقیق ...
بیشتر
هدف: مطالعات بالینی حاکی از آن هستند که نوع فعالیت ورزشی ممکن است اثرات متفاوتی بر عملکرد قلب و سلامت آن داشته باشد. اثر ورزشهای قدرتی و استقامتی بر سلامت قلب بهواسطه پروتئینهای آزادشده از آن بهدرستی مشخص نیست. بنابراین، هدف پژوهش حاضر مقایسه سطح گالکتین-3 و NT proBNP در مردان ورزشکار قدرتی و استقامتی نخبه بود.
روششناسی: در تحقیق حاضر 15 اندامپرور (میانگین ± انحراف معیار سن 4/1 ± 0/23 و شاخص توده بدن 4/1 ± 1/24 کیلوگرم بر مترمربع) و 15 دونده استقامتی (میانگین ± انحراف معیار سن 0/3 ± 4/21 و شاخص توده بدن 0/2 ± 7/21 کیلوگرم بر مترمربع) مرد نخبه استان فارس با حداقل 3 سال سابقه ورزشی بهعنوان آزمودنی انتخاب شدند. اندازهگیریهای مربوط به شاخصهای تنسنجی و ترکیب بدن به عمل آمد. بهمنظور تعیین سطوح گالکتین-3 و NT-ProBNP از آزمودنیها پس از حداقل 12 ساعت ناشتایی شبانه نمونه خونی گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل متغیرهای خونی از آزمون غیرپارامتریک من ویتنی یو و توسط نرمافزار SPSS نسخه 17 در سطح معنیداری حداقل 05/0 استفاده شد
یافتهها: نتایج نشان داد سطح گالکتین-3 و NT-ProBNP در ورزشکاران قدرتی نخبه بهطور معنیداری نسبت به ورزشکاران استقامتی نخبه بالاتر بوده است (05/0>P).
نتیجهگیری: بهطورکلی به نظر میرسد نوع ورزش بر سطوح خونی گالکتین-3 و NT-ProBNP مؤثر است.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
امین فرزانه حصاری؛ سید علیرضا حسینی کاخک؛ محمد رضا حامدی نیا
چکیده
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر پیش آمادهسازی ایسکمی با فاصلههای زمانی و در اندامهای مختلف قبل از فعالیت بر تغییرات لاکتات خون و میزان درک فشار بعد از فعالیت شدید در جودوکاران بود.
روششناسی: 13جودوکار مرد (حداقل 4 سال سابقه تمرین) بهطور داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. هر آزمودنی در هفت جلسه مجزا و بهصورت تصادفی و موازنه ...
بیشتر
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر پیش آمادهسازی ایسکمی با فاصلههای زمانی و در اندامهای مختلف قبل از فعالیت بر تغییرات لاکتات خون و میزان درک فشار بعد از فعالیت شدید در جودوکاران بود.
روششناسی: 13جودوکار مرد (حداقل 4 سال سابقه تمرین) بهطور داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. هر آزمودنی در هفت جلسه مجزا و بهصورت تصادفی و موازنه متقابل دو آزمون ویژه جودو متوالی با فاصله 90 ثانیه را در هفت وضعیت بدون ایسکمی، پیش آمادهسازی ایسکمی در دست 5 دقیقه قبل فعالیت، ایسکمی دست 20 دقیقه قبل فعالیت، ایسکمی پا 5 دقیقه قبل فعالیت، ایسکمی پا 20 دقیقه قبل فعالیت، ایسکمی همزمان در دست و پا 5 دقیقه قبل فعالیت و ایسکمی دست و پا 20 دقیقه قبل فعالیت اجرا کرد. پیش آمادهسازی ایسکمی در سه دور 5 دقیقهای انسداد با 5 دقیقه رپرفیوژن (برقراری مجدد جریان خون) متعاقب آن انجام شد. میزان درک فشار بلافاصله بعد هر آزمون و لاکتات خون در زمانهای بلافاصله، 5، 10 و 15 دقیقه بعد فعالیت اندازهگیری شد. از روش آماری آنالیز واریانس با اندازههای تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.
یافتهها: غلظت لاکتات خون در زمانهای 10 و 15 دقیقه بعد فعالیت و میزان درک فشار در وضعیت پیش آمادهسازی ایسکمی همزمان در دست و پا 20 دقیقه قبل فعالیت کمتر از وضعیتهای دیگر بود و با وضعیت کنترل تفاوت معنیداری داشت.
نتیجهگیری: طبق یافتههای پژوهش اگر پیش آمادهسازی ایسکمی در توده عضلانی بیشتر و 20 دقیقه قبل از فعالیت اجرای شود بر متابولیسم لاکتات و میزان درک فشار اثر بیشتری دارد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
بابک غنی وند؛ بابک نخستین روحی
چکیده
هدف: کورکومین یک ماده ضدالتهابی و آنتیاکسیدانی است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مکمل کورکومین بر شاخصهای آسیب عضلانی ناشی از فعالیت شدید برونگرا در مردان جوان سالم و فعال میباشد.
روششناسی: ده مرد جوان سالم و فعال بهطور داوطلبانه در این مطالعه متقاطع شرکت کردند. آزمودنیها بهطور تصادفی و با الگوی دوسویه کور با گروه کنترل ...
بیشتر
هدف: کورکومین یک ماده ضدالتهابی و آنتیاکسیدانی است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مکمل کورکومین بر شاخصهای آسیب عضلانی ناشی از فعالیت شدید برونگرا در مردان جوان سالم و فعال میباشد.
روششناسی: ده مرد جوان سالم و فعال بهطور داوطلبانه در این مطالعه متقاطع شرکت کردند. آزمودنیها بهطور تصادفی و با الگوی دوسویه کور با گروه کنترل به دو گروه دارونما و کورکومین تقسیم شدند. پس از اولین خونگیری، آزمودنیها یک جلسه فعالیت اسکات شدید انجام دادند. بلافاصله پس از فعالیت، خونگیری دوم انجام شد و سپس آزمودنیها 150 میلیگرم کورکومین و یا دارونما مصرف نمودند. 24، 48 و 72 ساعت بعد مجدداً خونگیری صورت گرفت. پس از یک دوره بازیافت دوهفتهای مراحل ذکرشده مجدداً با تعویض مکمل کورکومین و دارونما در آزمودنیها مجدداً انجام پذیرفت. آنزیمهای کراتین کیناز (CK) و بیلی روبین خون بهعنوان شاخصهای آسیب عضلانی اندازهگیری شدند. میزان احساس درد (VAS)، دامنه حرکتی مفصل زانو (ROM) و ادم بافتی نیز در تمامی مراحل مورد اندازهگیری قرار گرفتند.
یافتهها: آنزیم CK 24 ساعت پس از فعالیت در گروه کورکومین کاهش معنیداری نشان داد (05/0P<). بیلی روبین 72 ساعت پس از فعالیت نسبت به گروه دارونما کاهش معنیداری داشت (05/0P<). اگرچه در هر دو گروه پس از فعالیت احساس درد بهطور معنیداری افزایش نشان داد، اما 48 و 72 ساعت پس از فعالیت در گروه کورکومین کاهش معنیداری نسبت به گروه دارونما ملاحظه گردید (05/0P<).
نتیجهگیری: به نظر میرسد مصرف 150 میلیگرم کورکومین بلافاصله پس از فعالیت برونگرای شدید توانسته است با خواص ضد درد، ضدالتهابی و آنتیاکسیدانی خود باعث کاهش احساس درد و آسیب عضلانی شود.