مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
عابدین خسروی؛ رزیتا فتحی؛ معصومه باقرسلیمی؛ علی رسولی
چکیده
هدف: پروتئین شبه آنژیوپروتئین 8 یک عامل گردشی منتج از هپاتوسیتها است که سطوح تریگلیسریدهای پلاسما را تنظیم میکند. هدف از تحقیق حاضر بررسی پاسخ سطوح پلاسمایی پروتئین شبه آنژیوپوئیتین 8 (ANGPTL8) به فعالیت ورزشی حاد در مردان جوان فعال میباشد.
روششناسی: یازده مرد جوان سالم و فعال (سن 63/3±00/24 سال، شاخص توده بدنی 00/2±98/22 کیلوگرم ...
بیشتر
هدف: پروتئین شبه آنژیوپروتئین 8 یک عامل گردشی منتج از هپاتوسیتها است که سطوح تریگلیسریدهای پلاسما را تنظیم میکند. هدف از تحقیق حاضر بررسی پاسخ سطوح پلاسمایی پروتئین شبه آنژیوپوئیتین 8 (ANGPTL8) به فعالیت ورزشی حاد در مردان جوان فعال میباشد.
روششناسی: یازده مرد جوان سالم و فعال (سن 63/3±00/24 سال، شاخص توده بدنی 00/2±98/22 کیلوگرم بر متر مربع) در این مطالعه شرکت نمودند. فعالیت ورزشی حاد شامل 2 سری (10 ثانیه×6) رکاب زدن سرعتی با حداکثر تلاش و 10 دقیقه استراحت فعال (رکاب زدن با شدت 75-65 درصد حداکثر ضربان قلب) بود. نمونه های خونی در حالت ناشتا، پیش از فعالیت ورزشی (30 دقیقه بعد از صرف صبحانه ~365 کیلوکالری)، بلافاصله، 15، 30 و 45 دقیقه بعد از فعالیت ورزشی برای ارزیابی متغیرهای سرمی، جمع آوری شد. از تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی برای بررسی تغییرات متغیرها در بازه های زمانی مختلف، و از ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط بین متغیرها استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد سطوح ANGPTL8، گلوکز، انسولین، لاکتات، TG و LDL-C در دورههای زمانی اندازهگیری شده در این پژوهش تغییر معنیداری کرده است (05/0>p). در حالت ناشتا، 30 دقیقه پس از صرف صبحانه (قبل از انجام فعالیت ورزشی) و بلافاصله پس از فعالیت ورزشی، ارتباط معنی داری بین سطوح ANGPTL8 و سطوح گلوکز، انسولین، لاکتات، TG، TC، HDL-C و LDL-C یافت نشد. همچنین هیج ارتباطی بین ANGPTL8 و وزن، BMI و درصد چربی بدن یافت نشد (05/0p>).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر، فعالیت ورزشی از نوع حاد و کوتاه مدت منجر به تغییرات معنیدار در سطوح ANGPTL8 شد. از طرفی، عدم ارتباط معنیدار بین ANGPTL8 و ترکیب بدن می تواند به نوع آزمودنیها مرتبط باشد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
الهام اکبرزاده؛ حمید محبی
چکیده
هدف: وزن بدن از طریق تعادل بین انرژی دریافتی و انرژی مصرفی تنظیم میشود و مقدار کاهش وزن ناشی از ورزش، به اثر فعالیت ورزشی بر میزان غذای دریافتی بستگی دارد. همچنین نشان داده شده که شیر اثر سیری بخشی بیشتری نسبت به نوشیدنیهای کربوهیدراتی دارد. بنابراین پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر مصرف شیر پس از فعالیت ورزشی، بر اشتها و انرژی دریافتی ...
بیشتر
هدف: وزن بدن از طریق تعادل بین انرژی دریافتی و انرژی مصرفی تنظیم میشود و مقدار کاهش وزن ناشی از ورزش، به اثر فعالیت ورزشی بر میزان غذای دریافتی بستگی دارد. همچنین نشان داده شده که شیر اثر سیری بخشی بیشتری نسبت به نوشیدنیهای کربوهیدراتی دارد. بنابراین پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر مصرف شیر پس از فعالیت ورزشی، بر اشتها و انرژی دریافتی در زنان غیر ورزشکار انجام شد.
روششناسی: هشت زن سالم غیرورزشکار با میانگین سن 19/2±25/23 سال و شاخص تودهی بدن 42/2±71/21 کیلوگرم بر مترمربع به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها در فاز فولیکولی چرخهی قاعدگی به صورت تصادفی در سه جلسهی مجزا (به طور میانگین با فاصلهی سه هفته) و پس از صرف صبحانهی استاندارد در ساعت 8 صبح، 30 دقیقه فعالیت پیوسته روی چرخ کارسنج با شدت 65 درصد ضربان قلب ذخیرهی خود اجرا کردند. در یک آزمون، اثر فعالیت ورزشی بهتنهایی و در دو آزمون دیگر، اثر فعالیت ورزشی و مصرف 600 میلیلیتر شیر کم چرب یا آب پرتقال (276کیلوکالری) بر اشتها و انرژی دریافتی مورد آزمون قرار گرفت. انرژی دریافتی آزمودنیها 60 دقیقه پس از فعالیت ورزشی بهتنهایی یا مصرف نوشیدنیها، ارزیابی شد. همچنین احساس اشتهای آزمودنیها (گرسنگی، پری، سیری و میل به غذا) با مقیاس آنالوگ بصری اشتها (VAS) مورد آزمون قرار گرفت.
یافتهها: انرژی دریافتی مطلق و نسبی پس از مصرف شیر، نسبت به دو آزمون فعالیت ورزشی بهتنهایی و مصرف آب پرتقال، به طور معنیداری کاهش یافت(05/0p<). همچنین مصرف شیر پس از فعالیت ورزشی، بهطور معنیداری سبب کاهش احساس گرسنگی و میل به غذا و افزایش احساس پری و سیری، نسبت به دو آزمون دیگر شد(05/0p<).
نتیجهگیری: نتایج مطالعهی حاضر نشان داد که شیر میتواند ابزار مفیدی برای کنترل اشتها پس از فعالیت ورزشی و همچنین بخشی از راهکارهای برنامههای کنترل وزن باشد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
رحمان رحیمی؛ علی جلالی
چکیده
هدف: در این پژوهش تاثیر مصرف عصاره چای سبز بر غلظت هموسیستئین (Hcy) و لیپو پروتئین با چگالی پائین اکسید شده (ox-LDL) متعاقب یک جلسه فعالیت مقاومتی حاد در مردان تمرین نکرده مورد بررسی قرار گرفت.
روششناسی: بدین منظور 8 مرد غیرفعال (سن 11/3±12/36 سال؛ BMI 11/2±59/22 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت تصادفی انتخاب و در یک طرح مطالعه تصادفی، دو سوکور، کنترل ...
بیشتر
هدف: در این پژوهش تاثیر مصرف عصاره چای سبز بر غلظت هموسیستئین (Hcy) و لیپو پروتئین با چگالی پائین اکسید شده (ox-LDL) متعاقب یک جلسه فعالیت مقاومتی حاد در مردان تمرین نکرده مورد بررسی قرار گرفت.
روششناسی: بدین منظور 8 مرد غیرفعال (سن 11/3±12/36 سال؛ BMI 11/2±59/22 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت تصادفی انتخاب و در یک طرح مطالعه تصادفی، دو سوکور، کنترل شده با دارونما و متقاطع به مدت 2 هفته به مصرف عصاره چای سبز (2 کپسول 500 میلیگرمی در روز) و دارونما (2 کپسول500 میلیگرمی در روز مالتودکسترین) پرداختند و پس از این دوره در فعالیت مقاومتی که شامل سه ست با شدت 75% یک تکرار بیشینه (1RM) و 2 دقیقه استراحت بین ستها و حرکات بود، شرکت کردند. نمونههای خون در قبل و بلافاصله بعد از فعالیت مقاومتی از ورید بازویی جهت تعیین غلظت سرمی Hcy و ox-LDL گرفته شد.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در رابطه با غلظت ox-LDL حاکی از وجود تفاوت معنیدار در زمان اندازهگیری و بین شرایط مصرف عصاره چای سبز و دارونما بود (05/0p<) که برای بررسی بیشتر از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده گردید که حاکی از کاهش معنیدار غلظت ox-LDL در بلافاصه پس از فعالیت مقاومتی در شرایط مصرف چای سبز نسبت به دارونما بود (039/0=p) و همچنین افزایش معنیدار در غلظت ox-LDLدر پسآزمون نسبت به پیشآزمون در شرایط دارونما مشاهده گردید (001/0=p). در ارتباط با غلظت سرمی Hcy یافتهها حاکی از افزایش معنیدار این شاخص در پسآزمون نسبت به پیشآزمون تنها در شرایط مصرف دارونما بود (016/0=p).
نتیجهگیری: به طور کلی یافتهها حاکی از اثر سودمند 2 هفته مصرف عصاره چای سبز در جلوگیری از افزایش معنیدار غلظت سرمی ox-LDL پس از فعالیت مقاومتی حاد میباشد که به عنوان یکی از فاکتورهای کلیدی در ایجاد آتروسکلروز شناخته شده است. با این وجود، مصرف عصاره چای سبز تاثیر معنیداری بر غلظت Hcy سرمی پس از فعالیت مقاومتی حاد نداشت.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
اباذر تیموری؛ فرهاد رحمانی نیا؛ بهمن میرزایی؛ رامین تاج بخش
چکیده
هدف: اپیدمی چاقی در سراسر جهان اثرات عمیقی بر سلامت عمومی ایجاد نموده است. هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه آثار تمرین هوازی و مصرف ارلیستات بر مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی مردان چاق بود. روششناسی: 48 آزمودنی چاق (سن 14/2±56/ 21، وزن 4/9±53/103 شاخص توده بدن 21/3±9/33) به طور تصادفی در چهار گروه 12 نفری ارلیستات، تمرین هوازی، تمرین ...
بیشتر
هدف: اپیدمی چاقی در سراسر جهان اثرات عمیقی بر سلامت عمومی ایجاد نموده است. هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه آثار تمرین هوازی و مصرف ارلیستات بر مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی مردان چاق بود. روششناسی: 48 آزمودنی چاق (سن 14/2±56/ 21، وزن 4/9±53/103 شاخص توده بدن 21/3±9/33) به طور تصادفی در چهار گروه 12 نفری ارلیستات، تمرین هوازی، تمرین هوازی+ ارلیستات و شاهد قرار گرفتند. هر چهار گروه بر اساس سن، قد، وزن، شاخص تودة بدن و توان هوازی همگن شدند. آزمودنی های گروه ارلیستات و ارلیستات + تمرین هوازی، روزانه سه عدد کپسول 120 میلی گرمی ارلیستات پس از هر نوبت غذا مصرف نمودند. گروه های تمرین هوازی + ارلیستات و تمرین هوازی، برنامه تمرین را به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه اجرا نمودند. قبل و بعد از برنامه تمرینی، انسولین، گلوکز، نیمرخ لیپیدی، کالری دریافتی و حداکثر توان هوازی اندازه گیری و تعیین شد. در تجزیه و تحلیل آماری از آمار توصیفی، آزمون t همبسته، آزمون آنالیزواریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. کلیه عملیات آماری توسط نرم افزار(20/SPSS) و سطح معنی داری آزمون ها در سطح 05/0≥P انجام شد. یافتهها: در حالت پایه تفاوتی در مقاومت به انسولین و پروفایل لیپیدی در بین گروه ها وجود نداشت. در مقایسه با گروه کنترل مقاومت به انسولین در گروه ارلیستات، تمرین هوازی، تمرین هوازی+ ارلیستات ، کاهش معنی داری یافته است (05/0≥P). همچنین نیمرخ لیپیدی به جز لیپوپروتئین پرچگال، در این سه گروه نسبت به پیش آزمون با بهبودی معنی داری همراه است. نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد احتمالا برخورداری از سطوح منظم تمرینات هوازی و بدون استفاده از داروهای شیمیایی کاهنده وزن می تواند منجر به تغییرات مطلوب در مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی گردد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
جواد مهربانی؛ امید خوش خوی
چکیده
هدف: یکی از پیامدهای مهم اجرای فعالیتهای ورزشی شدید، بروز التهاب سیستمی است که منجر به اُفت عملکرد و بروز پاسخهای مرحله حاد التهاب میشود. احتمالاً مصرف مکملهای تقویت کننده سیستم ایمنی، میتواند بر بهبود این اختلالات اثرگذار باشد.
پژوهش حاضر اثر یک جلسه فعالیت شدید روی تردمیل به دنبال مکملسازی کوتاه مدت گلوتامین بر سطوح خونی ...
بیشتر
هدف: یکی از پیامدهای مهم اجرای فعالیتهای ورزشی شدید، بروز التهاب سیستمی است که منجر به اُفت عملکرد و بروز پاسخهای مرحله حاد التهاب میشود. احتمالاً مصرف مکملهای تقویت کننده سیستم ایمنی، میتواند بر بهبود این اختلالات اثرگذار باشد.
پژوهش حاضر اثر یک جلسه فعالیت شدید روی تردمیل به دنبال مکملسازی کوتاه مدت گلوتامین بر سطوح خونی گلوکز، انسولین، hs-CRP، فیبرینوژن، گلبولهای سفید و سطح لاکتات خون در 19 مرد جوان ورزشکار را مورد ارزیابی قرار داده است.
روششناسی: آزمودنیها با روش نمونهگیری تصادفی به دو گروه گلوتامین (تعداد 9 نفر؛ سن: 8/0±1/21 سال؛ وزن: 2/6±9/68 کیلوگرم) و دارونما (تعداد 10 نفر؛ سن: 6/0±9/20 سال؛ وزن: 8/6±9/66 کیلوگرم) تقسیم شدند. گروه گلوتامین 16 گرم گلوتامین را با 50 گرم ساکاروز (شکر معمولی) مخلوط کرده و همراه 5/1 گرم آبلیمو در 300 میلیلیتر آب مصرف کردند. گروه دارونما نیز به ازای هر نفر 300 میلیلیتر آب حاوی 5 درصد ساکاروز و 15/0 درصد آبلیمو به آن افزوده شده بود مصرف کردند. پس از 15 دقیقه استراحت آزمودنیها به روش دوسوکور محلول گلوتامین و دارونما را مصرف و پس از 1 ساعت استراحت، فعالیت واماندهساز بروس را انجام دادند.
یافتهها: بین مقادیر hs-CRP در گروه گلوتامین نسبت به دارونما بلافاصله بعد از فعالیت و یک ساعت بعد از فعالیت نسبت به قبل از فعالیت تفاوت معنیداری مشاهده نشد. مقادیر گلوکز، انسولین و فیبرینوژن خون بلافاصله پس از فعالیت بین دو گروه تفاوت معنیدار و نسبت به قبل از فعالیت افزایش معنیداری نشان داد (05/0>p). مقادیر گلبولهای سفید خون مشابه با سطوح لاکتات، بلافاصله پس از فعالیت نسبت به پیش از آن در دو گروه تغییر معنی دار و در همین مرحله بین دو گروه تفاوت معنیداری را نشان داد (05/0>p).
نتیجهگیری: به نظر میرسد مصرف گلوتامین پیش از فعالیت ورزشی شدید از افزایش hs-CRP سرم پس از فعالیت جلوگیری کرده اما نتوانسته مانع از افزایش فیبرینوژن شود. به طور کلی مصرف مکمل گلوتامین احتمالاً موجب کاهش مهمترین شاخص مرحله حاد التهاب یعنی CRP پس از یک وهله فعالیت شدید میشود.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
شادمهر میردار؛ الهام اسعدی؛ اکرم ارزانی؛ غلامرضا حمیدیان
چکیده
هدف: اتصال استروژنها به گیرنده استروژنی در سیتوپلاسم، باعث افزایش سنتز DNA، RNA و پروتئینهای دیگر در بافت هدف میشود. احتمالاً فعالیتهای ورزشی استقامتی بر بیان گیرندههای استروژنی در موشهای اورکتومی شده اثرگذار باشد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر 6 هفته تمرین شنا بر بیان گیرندههای استروژنی رحم و لوله فالوپ ...
بیشتر
هدف: اتصال استروژنها به گیرنده استروژنی در سیتوپلاسم، باعث افزایش سنتز DNA، RNA و پروتئینهای دیگر در بافت هدف میشود. احتمالاً فعالیتهای ورزشی استقامتی بر بیان گیرندههای استروژنی در موشهای اورکتومی شده اثرگذار باشد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر 6 هفته تمرین شنا بر بیان گیرندههای استروژنی رحم و لوله فالوپ در موشهای اورکتومی شده است.
روششناسی: 30 سر موش صحرایی ویستار ماده با میانگین وزن 110-90 گرم به طور تصادفی به سه گروه کنترل، شم و تمرین شنا تقسیم شدند. مدت زمان شنا در ابتدا 30 دقیقه برای هر جلسه بود که روزانه 5 دقیقه به آن اضافه میشد تا اینکه در هفته دوم به 60 دقیقه در روز رسید و تا پایان دوره تمرینی (6 هفته) 60 دقیقه باقی ماند. بیان گیرندههای استروژنی در بافت رحم و لولههای فالوپ به روش ایمونوهیستوشیمی مورد مطالعه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون توکی در سطح 05/0≥α انجام شد.
یافتهها: میانگین سطوح بیان گیرندههای استروژنی در بافت رحم، بین گروه تمرین با گروه کنترل تفاوت معنیداری (703/0=P) نداشت، اما تفاوت بین گروه تمرین و کنترل با گروه شم معنیدار (001/0=P) بود. بیان گیرندههای استروژنی در گروه شم، افزایش 43/78 درصدی و در گروه تمرین کاهش 3/2 درصدی را در مقایسه با گروه کنترل نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که شش هفته تمرین شنا، تاثیری بر بیان گیرندههای استروژنی در بافت رحم موشهای اورکتومی شده ندارد.