مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
علی آریاشکیب؛ بهمن میرزایی؛ پیام سعیدی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر فعالیت ورزشی هوازی با و بدون BFR بر روی پروتئینهای داینامیک و متیوفاژی میتوکندری عضلات اسکلتی انسانی است.روش شناسی: در مطالعه مقطعی متقاطع، 5 مرد جوان (سن: 30/2±40/33، وزن: 49/10±64/79، شاخص توده بدنی: 27/2±24/26) دو مداخله فعالیت ورزشی هوازی با BFR (EX+BFR) و بدون BFR (EX) را در دو روز مجزا اجرا کردند. فعالیت ورزشی ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر فعالیت ورزشی هوازی با و بدون BFR بر روی پروتئینهای داینامیک و متیوفاژی میتوکندری عضلات اسکلتی انسانی است.روش شناسی: در مطالعه مقطعی متقاطع، 5 مرد جوان (سن: 30/2±40/33، وزن: 49/10±64/79، شاخص توده بدنی: 27/2±24/26) دو مداخله فعالیت ورزشی هوازی با BFR (EX+BFR) و بدون BFR (EX) را در دو روز مجزا اجرا کردند. فعالیت ورزشی هوازی شامل 5 وهله فعالیت 2 دقیقهای با سرعت 50 متر بر دقیقه و 1 دقیقه استراحت بین هر وهله بود که با و بدون BFR اجرا شد. برای اندازهگیری مقادیر پروتئینی MFN2 و DRP1، BCL2 و Parkin عضله اسکلتی از روش وسترن بلات استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t همبسته در سطح معنی داری 05/0 انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو EX + BF و EX به طور قابل توجهی باعث افزایش MFN2 و پارکین و همچنین کاهش DRP1 را نسبت به قبل از آزمون شد (05/0p <). با این حال، EX + BF باعث افزایش سطح پروتئین BCL2 در مقایسه با پیش آزمون (05/0p <) شد. همچنین، EX + BF اثر معنی داری بر افزایش MFN2، BCL2 و پارکین و کاهش DRP1 در مقایسه با EX دارد (05/0p <). نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه، به نظر میرسد که فعالیت هوازی با و بدون BFR محرک قوی برای بهبود داینامیک میتوکندری و فرایند میتوفاژی عضله اسکلتی باشد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
یاسر صابری؛ آمنه برجسته یزدی؛ رامبد خواجه ای؛ امیر رشیدلمیر
چکیده
افزایش سن و زندگی کمتحرک سبب تغییرات فیزیولوژیکی منجر به چاقی میشود. انجام تمرینات ورزشی و مصرف برخی مکملها سبب بهبود این وضعیت میشود. هدف از پژوهش حاضر اثر دوازده هفته تمرین هوازی-مقاومتی و مصرف مکمل اسیداورسولیک بر سطوح آیریزین و فاکتورهای التهابی در مردان میانسال دارای اضافه وزن بود.مواد وروشها: 34 مرد در طرح نیمه تجربی ...
بیشتر
افزایش سن و زندگی کمتحرک سبب تغییرات فیزیولوژیکی منجر به چاقی میشود. انجام تمرینات ورزشی و مصرف برخی مکملها سبب بهبود این وضعیت میشود. هدف از پژوهش حاضر اثر دوازده هفته تمرین هوازی-مقاومتی و مصرف مکمل اسیداورسولیک بر سطوح آیریزین و فاکتورهای التهابی در مردان میانسال دارای اضافه وزن بود.مواد وروشها: 34 مرد در طرح نیمه تجربی به صورت تصادفی در سه گروه تمرینترکیبی-مکمل (یک) 12نفر، گروه تمرین-ترکیبی-دارونما (دو) 12 نفر و گروه مکمل (سه) 10 نفر تقسیم شدند. گروههای تمرینی 12 هفته، هر هفته سه جلسه، روزهای متوالی- مجزا تمرینات هوازی با شدت 60 تا 75% HRmax و تمرینات مقاومتی با شدت 60 تا 75% 1RM انجام دادند. گروههای دو و سه روزانه مقدار 450 میلیگرم مکمل اسیداورسولیک در سه وعده دریافت کردند. 24ساعت قبل از اولین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، نمونهی خونی گرفته شد.یافته ها: سطوح آیریزین افزایش داشت که این افزایش بین گروههای یک و دو (001/0=P) و یک و سه (001/0=P) معنیدار بود اما بین گروه دو با سه تفاوت معنیدار نبود (00/1=P). همچنین سطوح IL6 و CRP سه گروه کاهش پیدا کرد، این کاهش در IL6 و CRP به ترتیب بین گروههای یک و دو (004/0=P)، (001/0=P) و یک و سه (004/0=P)، (001/0=P) معنیدار بود اما بین دو و سه (232/0=P)، (078/0=P) معنیدار نبود.نتیجه گیری: نتایج نشان داد افزایش آیرزین و کاهش فاکتورهای التهابی ناشی از انجام تمرینات هوازی-مقاومتی و مصرف مکمل اسیداوروسولیک سبب کاهش سطوح چربی شده و برای افراد غیرفعال دارای اضافه وزن مفید باشد
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فاطمه کاظمی نسب
چکیده
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر تمرینات هوازی بر بیان lncRNA های مرتبط با گلوکز 6 فسفاتاز (G6P) و گلوکوکیناز (GCK) در موشهای چاق دیابتی بود. روش: تعداد 18 سر موش C57BL/6 به دو گروه تقسیم شدند: موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب (تعداد=12) و موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی استاندارد (تعداد=6) به مدت 16 هفته. سپس موشهای دیابتی به دو گروه تقسیم ...
بیشتر
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر تمرینات هوازی بر بیان lncRNA های مرتبط با گلوکز 6 فسفاتاز (G6P) و گلوکوکیناز (GCK) در موشهای چاق دیابتی بود. روش: تعداد 18 سر موش C57BL/6 به دو گروه تقسیم شدند: موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب (تعداد=12) و موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی استاندارد (تعداد=6) به مدت 16 هفته. سپس موشهای دیابتی به دو گروه تقسیم شدند: رژیم غذایی پرچرب-تمرین، رژیم غذایی پرچرب-بی تحرک. موشهای گروه تمرینی به مدت 8 هفته با سرعت متوسط 21 متر بر دقیقه و به مدت 50 دقیقه، تحت تمرین روی نوارگردان قرار گرفتند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موشها قربانی شدند. بافت کبد جدا و در دمای 80- درجه سانتیگراد نگهداری شد. یافتهها: نتایج نشان داد سطوح G6P و MEG3 به دنبال رژیم غذایی پرچرب افزایش و در موشهای تمرین کرده به طور معناداری نسبت به موشهای تمرین نکرده کاهش یافت. همچنین بیان GCK و lncLGR در موشهای دیابتی کاهش یافت اما بیان آنها به دنبال تمرین بدنی افزایش یافت. نتیجهگیری: تمرین بدنی منجر به کاهش بیانMEG3 میشود که بیان G6P در بافت کبد را تنظیم میکند. در این شرایط گلوکونئوژنز و تولید گلوکز کبدی کاهش پیدا کرده و مقاومت به انسولینبهبود مییابد. همچنین به دنبال تمرین بدنی بیان lncLGR افزایش پیدا کرده که احتمالا منجر به افزایش بیان GCK کبدی میشود. در این وضعیت گلوکز خون کاهش یافته و قند خون به فرم گلیکوژن در کبد ذخیره میشود.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
مریم ابراهیمی
چکیده
هدف : در این مطالعه سطح آنزیمهای پیروواتدهیدروژنازکیناز 4 (PDK-4) و کارنیتینپالمیتوئیلترنسفراز 1 (CPT-1) و ارتباط آنها با سطوح گلوکز، لاکتات و نیمرخ لیپید خون در پاسخ به یک جلسه فعالیت کراسفیت در شرایط ناشتایی و سیری مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش: 23 دانشجوی علوم ورزشی زن سالم با حداقل 3 سال سابقه تمرین منظم به شکل تصادفی در 4 گروه ...
بیشتر
هدف : در این مطالعه سطح آنزیمهای پیروواتدهیدروژنازکیناز 4 (PDK-4) و کارنیتینپالمیتوئیلترنسفراز 1 (CPT-1) و ارتباط آنها با سطوح گلوکز، لاکتات و نیمرخ لیپید خون در پاسخ به یک جلسه فعالیت کراسفیت در شرایط ناشتایی و سیری مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش: 23 دانشجوی علوم ورزشی زن سالم با حداقل 3 سال سابقه تمرین منظم به شکل تصادفی در 4 گروه کنترل ناشتا، کنترل سیر، کراسفیت ناشتا و کراسفیت سیر قرار گرفتند. در پایان جلسه میزان سختی کار با مقیاس OMNI سنجیده شده و نمونهگیری خون وریدی از آزمودنیها انجام شد. از آزمونهای آنالیز واریانس دو سویه و همبستگی پیرسون در سطح آلفای 05/0 در SPSS 22 برای بررسی فرضیههای پژوهش استفاده گردید. یافتهها: میانگین سطوح گلوکز، تریگلیسرید، کلسترول، LDL، HDL، PDK-4 و CPT-1 بین گروهها تفاوت معنیداری نداشت (05/0 < P). سطح پلاسمایی لاکتات در گروههای فعالیت ورزشی کراسفیت نسبت به گروههای کنترل بالاتر بود (045/0 = P). سطح سرمی PDK-4 ارتباط مثبت معنیدار با CPT-1 (007/0 = P، 550/0 = r) و ارتباط منفی معنیداری با سطح پلاسمایی لاکتات داشت (003/0 = P، 600/0 - = r). نتیجهگیری: وضعیت سیری و ناشتایی تأثیری بر شاخصهای متابولیک مد نظر در حالت استراحت و فعالیت نداشت. سطوح بالاتر لاکتات پس از فعالیت ورزشی کراسفیت و عدم تفاوت سطوح PDK-4 و CPT-1 با وضعیت استراحتی، احتمالا نشان از سهم بیشتر گلوکز در تولید انرژی از مسیرهای هوازی و بیهوازی در این پروتکل دارد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
احمد فاضلی ثانی؛ حسن متین همایی؛ عبدالعلی بنائی فر
چکیده
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 4 هفته تمرین هوازی بر عملکرد شناختی و پویایی میتوکندریایی در بافت هیپوکمپ رتهای نر ویستار مبتلا به بیماری آلزایمر بود.روششناسی: بدین منظور، تعداد 21 سر رت نر بالغ نژاد ویستار 20 ماهه به روش تصادفی ساده به 3 گروه بیماری آلزایمر (تعداد = 7 سر)، گروه بیماری آلزایمر + ورزش هوازی (تعداد = 7 سر) و گروه کنترل ...
بیشتر
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 4 هفته تمرین هوازی بر عملکرد شناختی و پویایی میتوکندریایی در بافت هیپوکمپ رتهای نر ویستار مبتلا به بیماری آلزایمر بود.روششناسی: بدین منظور، تعداد 21 سر رت نر بالغ نژاد ویستار 20 ماهه به روش تصادفی ساده به 3 گروه بیماری آلزایمر (تعداد = 7 سر)، گروه بیماری آلزایمر + ورزش هوازی (تعداد = 7 سر) و گروه کنترل (تعداد = 7 سر) تقسیم شدند. القای بیماری آلزایمر از طریق تزریق داخل هیپوکمپی Aβ42 (هر طرف 1 میکرولیتر) صورت پذیرفت. هفت روز بعد از جراحی، گروه ورزش 4 هفته تمرین دویدن روی نوارگردان (5 روز در هفته با سرعت 10 الی 15 متر بر دقیقه) را اجرا نمودند. چهل و هشت ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات تحت آزمون رفتاری قرار گرفتند. بیست و چهار ساعت بعد از آزمون رفتاری تمامی رتها کشته شدند و بافت هیپوکمپ استخراج شد. بیان mRNA ژنهای OPA1، Mfn2 وDrp1 با استفاده از روش RealTime-PCR مورد سنجش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.ملاحظات اخلاقی: کلیه مراحل مطالعه با توجه به دستورالعمل اخلاقی و مجوز معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی با شماره IR.IAU.TMU.REC.1399.124 انجام شد.یافتهها: نتایج نشان داد که عملکرد یادگیری (001/0 ≥ P) و حافظه فضایی (001/0 ≥ P) و همچنین میزان بیان ژنهای OPA1 (001/0 ≥ P) و Mfn2 (001/0 ≥ P) در حیوانات گروه بیماری آلزایمر در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت، در حالی که میزان بیان ژنDrp1 افزایش نشان داد (001/0 ≥ P). تمرین هوازی در حیوانات بیمار عملکرد یادگیری (001/0 ≥ P) و حافظه فضایی (001/0 ≥ P) را بهبود بخشید و میزان بیان ژنهای OPA1 (001/0 ≥ P) و Mfn2 (001/0 ≥ P) هیپوکمپ را افزایش و میزان بیان ژنDrp1 را در مقایسه با گروه بیماری آلزایمر کاهش داد (001/0 ≥ P).نتیجهگیری: به طور کلی، به نظر میرسد که تمرین هوازی میتواند از طریق تعدیل پویایی میتوکندریایی غیرطبیعی، عملکرد یادگیری و حافظه فضایی را در شرایط بیماری آلزایمر بهبود بخشد.هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 4 هفته تمرین هوازی بر عملکرد شناختی و پویایی میتوکندریایی در بافت هیپوکمپ رتهای نر ویستار مبتلا به بیماری آلزایمر بود.روششناسی: بدین منظور، تعداد 21 سر رت نر بالغ نژاد ویستار 20 ماهه به روش تصادفی ساده به 3 گروه بیماری آلزایمر (تعداد = 7 سر)، گروه بیماری آلزایمر + ورزش هوازی (تعداد = 7 سر) و گروه کنترل (تعداد = 7 سر) تقسیم شدند. القای بیماری آلزایمر از طریق تزریق داخل هیپوکمپی Aβ42 (هر طرف 1 میکرولیتر) صورت پذیرفت. هفت روز بعد از جراحی، گروه ورزش 4 هفته تمرین دویدن روی نوارگردان (5 روز در هفته با سرعت 10 الی 15 متر بر دقیقه) را اجرا نمودند. چهل و هشت ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات تحت آزمون رفتاری قرار گرفتند. بیست و چهار ساعت بعد از آزمون رفتاری تمامی رتها کشته شدند و بافت هیپوکمپ استخراج شد. بیان mRNA ژنهای OPA1، Mfn2 وDrp1 با استفاده از روش RealTime-PCR مورد سنجش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.ملاحظات اخلاقی: کلیه مراحل مطالعه با توجه به دستورالعمل اخلاقی و مجوز معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی با شماره IR.IAU.TMU.REC.1399.124 انجام شد.یافتهها: نتایج نشان داد که عملکرد یادگیری (001/0 ≥ P) و حافظه فضایی (001/0 ≥ P) و همچنین میزان بیان ژنهای OPA1 (001/0 ≥ P) و Mfn2 (001/0 ≥ P) در حیوانات گروه بیماری آلزایمر در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت، در حالی که میزان بیان ژنDrp1 افزایش نشان داد (001/0 ≥ P). تمرین هوازی در حیوانات بیمار عملکرد یادگیری (001/0 ≥ P) و حافظه فضایی (001/0 ≥ P) را بهبود بخشید و میزان بیان ژنهای OPA1 (001/0 ≥ P) و Mfn2 (001/0 ≥ P) هیپوکمپ را افزایش و میزان بیان ژنDrp1 را در مقایسه با گروه بیماری آلزایمر کاهش داد (001/0 ≥ P).نتیجهگیری: به طور کلی، به نظر میرسد که تمرین هوازی میتواند از طریق تعدیل پویایی میتوکندریایی غیرطبیعی، عملکرد یادگیری و حافظه فضایی را در شرایط بیماری آلزایمر بهبود بخشد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
سید رضا رحیمی مقدم؛ علی رضا علمیه؛ محمدرضا فدائی چافی
چکیده
هدف: نوتروفیلها حاوی آنزیم میلوپراکسیداز هستند که با تولید اکسیدانها و کاتالیز اسید هایپوکلروس در بسیاری از فرایند های سلولی نقش دارند. از طرفی، از سنین میانسالی محافظت فیزیولوژیکی بدن در برابر استرس اکسیداتیو شروع به کاستن می کند بنابراین هدف تحقیق حاضر مطالعه تغییرات میلوپراکسیداز و وضعیت تام اکسیدانی در مردان میانسال سالم شرکت ...
بیشتر
هدف: نوتروفیلها حاوی آنزیم میلوپراکسیداز هستند که با تولید اکسیدانها و کاتالیز اسید هایپوکلروس در بسیاری از فرایند های سلولی نقش دارند. از طرفی، از سنین میانسالی محافظت فیزیولوژیکی بدن در برابر استرس اکسیداتیو شروع به کاستن می کند بنابراین هدف تحقیق حاضر مطالعه تغییرات میلوپراکسیداز و وضعیت تام اکسیدانی در مردان میانسال سالم شرکت کننده در فعالیتهای منظم ورزش همگانی و افراد بدون تمرین است. روش شناسی: 20 نفر آزمودنی تمرین کرده (سن 94/2 ± 85/53، BMI 6/1 ± 47/25، VO2max 8/2 ± 38/42) و 17 نفر بدون تمرین (سن 83/2 ± 17/54، BMI 12/1 ± 83/27، VO2max 67/1 ± 86/31) در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها تست اصلاح شده بروس را به عنوان مدلی از تمرین فزاینده ورزشی انجام دادند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله بعد و یک ساعت پس از پایان تست دریافت شد. یافته ها: در نتایج پیش آزمون میلوپراکسیداز هر دو گروه تغییر معنی داری وجود نداشت، اما این مقادیر بلاقاصله بعد و در دوره ریکاوری، در گروه بدون تمرین نسبت به گروه تمرین کرده تغییر معنی داری داشت. وضعیت تام اکسیدانی در هر دو گروه بلافاصله بعد از تست نسبت به قبل از آن به طور معنی داری افزایش و در دوره ریکاوری کاهش داشت. نتیجه گیری: شرکت منظم در فعالیتهای ورزش همگانی می تواند باعث کاهش میلوپراکسیداز و ظرفیت تام اکسیدانی مردان میانسال سالم شود و ممکن است روشی مناسب برای داشتن یک زندگی سالم همراه با کاهش نشانگرهای سیستم ایمنی و استرس اکسیداتیو ناشی از افزایش سن در مردان میانسال باشد.