حمید محبی؛ ارسلان دمیرچی؛ سید صالح صفری موسوی؛ فریبرز هوانلو
دوره 2، شماره 2 ، تیر 1391، صفحه 113-123
چکیده
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر کاهش محتوای گلیکوژن عضله بر حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت ورزشی که حداکثر اکسیداسیون چربی در آن اتفاق میافتد (Fatmax) در مردان تمریننکرده بود.
روش پژوهش: هشت مرد سالم تمریننکرده (سن 1±2/22 سال، شاخص تودۀ بدنی 5/1±9/21 کیلوگرم بر متر مربع، چربی بدن 1±1/15 درصد و اوج اکسیژن مصرفی 41/0±82/2 لیتر در دقیقه) ...
بیشتر
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر کاهش محتوای گلیکوژن عضله بر حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت ورزشی که حداکثر اکسیداسیون چربی در آن اتفاق میافتد (Fatmax) در مردان تمریننکرده بود.
روش پژوهش: هشت مرد سالم تمریننکرده (سن 1±2/22 سال، شاخص تودۀ بدنی 5/1±9/21 کیلوگرم بر متر مربع، چربی بدن 1±1/15 درصد و اوج اکسیژن مصرفی 41/0±82/2 لیتر در دقیقه) در دو وهلۀ جداگانه با فاصلۀ حداقل یک هفته شرکت کردند. هر آزمودنی در حالت ناشتا (ساعت 7:00)، در دو نوبت جداگانه، در وضعیت طبیعی گلیکوژن عضله و تحت شرایط کاهش گلیکوژن عضله، بهطور تصادفی آزمون فعالیت ورزشی فزایندهای با مراحل 3 دقیقهای تا سرحد خستگی روی چرخ کارسنج اجرا کردند. در یکی از جلسات، آزمودنیها بعدازظهر (18:00) روز قبل از اجرای آزمون فعالیت ورزشی برای اجرای فعالیت ورزشی به منظور کاهش محتوای گلیکوژن عضله به آزمایشگاه مراجعه کردند.کالریسنجی غیرمستقیم برای تعیین حجم اکسیژن مصرفی و دی اکسید کربن تولید شده در خلال فعالیت فزاینده استفاده شد. میزان اکسیداسیون مواد، MFO و Fatmax با کمک معادلات عنصرسنجی تعیین و محاسبه شد. از آزمون آماری t همبسته برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: MFO در شرایط کاهش گلیکوژن عضله (08/0±54/0 گرم در دقیقه) بهطور معنیداری نسبت به شرایط طبیعی گلیکوژن عضله (04/0±36/0 گرم در دقیقه) بالاتر بود (01/0≥P). همچنین بین Fatmax و در شرایط کاهش گلیکوژن عضله (42/3±01/65 درصد VO2peak)و در شرایط طبیعی گلیکوژن عضله(13/3±12/46 درصد VO2peak) تفاوت معنی داری مشاهده شد (01/0≥P).
نتیجهگیری: بهطور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد که کاهش گلیکوژن عضله قبل از فعالیت باعث افزایش MFO و جابهجایی MFO و Fatmax به شدت بالاتری از فعالیت میشود. این بدان معنی است که شروع در کاهش اکسیداسیون چربی در یک شدت بالاتری اتفاق میافتد و آزمودنیها دیرتر به منابع کربوهیدرات وابسته میشوند.
واژگان کلیدی: حداکثر اکسیداسیون چربی، شدت ورزشی، کاهش گلیکوژن عضله، آزمون فعالیت فزاینده
پیمان سلیمی؛ داریوش شیخالاسلامی وطنی
دوره 2، شماره 2 ، تیر 1391، صفحه 165-176
چکیده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر ترتیب اجرای حرکات مقاومتی بر پاسخ لپتین و تستوسترون سرم در مردان جوان دارای اضافهوزن انجام گرفت.
روش پژوهش: 14مرد جوان (میانگین سن: 25/1±36/21 سال و BMI: 88/1±95/27 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی انتخاب و دو جلسه فعالیت مقاومتی را تکمیل کردند. فعالیت های مقاومتی، با دو نوع اجرای گوناگون [قرارداد ...
بیشتر
چکیده
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر ترتیب اجرای حرکات مقاومتی بر پاسخ لپتین و تستوسترون سرم در مردان جوان دارای اضافهوزن انجام گرفت.
روش پژوهش: 14مرد جوان (میانگین سن: 25/1±36/21 سال و BMI: 88/1±95/27 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی انتخاب و دو جلسه فعالیت مقاومتی را تکمیل کردند. فعالیت های مقاومتی، با دو نوع اجرای گوناگون [قرارداد الف: از عضلات بزرگ به کوچک (پرس پا، پرس سینه، سیمکش زیربغل، سرشانه هالتر، جلو بازو، پشت بازو) و قرارداد ب: از عضلات کوچک به بزرگ (عکس ترتیب حرکات قرارداد الف)] و با شدت 85% یک تکرار بیشینه انجام گرفت. برای این منظور در جلسۀ اول و به صورت تصادفی نیمی از آزمودنی ها قرارداد الف و بقیه قرارداد ب را انجام دادند. استراحت برای هر نوبت یک دقیقه و برای هر حرکت دو دقیقه در نظر گرفته شد. یک هفته بعد، جلسۀ دوم با جابه جایی قرارداد، فعالیت آزمودنیها انجام شد. در هرجلسه، نمونه گیری خون قبل از فعالیت، بلافاصله و 30 دقیقه بعد از فعالیت انجام گرفت. اندازهگیری هورمون ها با استفاده از روش رادیو ایمونواسی (RIA) انجام گرفت.
یافته ها: آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر (با ارزیابی عامل زمان و جلسه) حاکی از آن بود که غلظت لپتین سرم در هر دو قرارداد بلافاصله بعد از فعالیت و 30 دقیقه بعد از فعالیت نسبت به قبل از آن به صورت معنی داری کاهش یافت (05/0≥P). در مورد غلظت تستوسترون هم ، بلافاصله پس از فعالیت (در قرارداد ب) و 30 دقیقه پس از فعالیت (در هر دو قرارداد) نسبت به قبل از فعالیت کاهش معنیداری دیده شد (05/0≥P). در حالی که در مورد هیچکدام از هورمونها تغییرات بینجلسهای معنی دار نبود. علاوه بر این، در قرارداد الف، همبستگی بین لپتین و تستوسترون در هیچیک از مراحل اندازه گیری مشاهده نشد، اما در قرارداد ب، همبستگی مثبت بین این دو ملاحظه گردید (05/0≥P).
نتیجه گیری: در کل یافته های حاضر نشان داد که ترتیب بزرگی یا کوچکی عضلات به کار گرفته شده در ابتدای فعالیت تاثیری بر ترشح هورمونهای لپتین و تستوسترون ندارد؛ اگرچه اثبات همبستگی بین این دو هورمون به تحقیقات بعدی نیاز دارد.
واژگان کلیدی: ترتیب اجرای حرکات، لپتین، تستوسترون ، فعالیت مقاومتی حاد
وحید ساری صراف؛ ذکیه توکلی؛ رامین امیر ساسان
دوره 2، شماره 2 ، تیر 1391، صفحه 101-112
چکیده
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی تاثیر زمان روز (صبح و عصر) فعالیت ورزشی بر پاسخهای حاد ایمونوگلوبولین A، کورتیزول و αآمیلاز بزاقی و پروتئین تام در دختران شناگر باشگاهی بود.
روش پژوهش: بدین منظور 14 شناگر دختر (سن: 33/1±13، وزن: 75/4±48 کیلوگرم، قد:90/5±152سانتیمتر و حداکثر اکسیژن مصرفی: 96/3±92/45 میلیلیتر بر کیلوگرم بر دقیقه) برای شرکت در این ...
بیشتر
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی تاثیر زمان روز (صبح و عصر) فعالیت ورزشی بر پاسخهای حاد ایمونوگلوبولین A، کورتیزول و αآمیلاز بزاقی و پروتئین تام در دختران شناگر باشگاهی بود.
روش پژوهش: بدین منظور 14 شناگر دختر (سن: 33/1±13، وزن: 75/4±48 کیلوگرم، قد:90/5±152سانتیمتر و حداکثر اکسیژن مصرفی: 96/3±92/45 میلیلیتر بر کیلوگرم بر دقیقه) برای شرکت در این مطالعه داوطلب شدند. هر آزمودنی در دو آزمون که شامل 200×10 متر شنای زیر بیشینه با 80 درصد بهترین زمان تمرینی آن ها و یک دقیقه استراحت بین هر 200 متر شنا بود، شرکت کرد. آزمون اول ساعت 00/18 و آزمون دوم با فاصلۀ 3 روز در ساعت 00/8 اجرا شد. نمونههای بزاقی تحریک نشده دو روز قبل، بلافاصله، یک و 24 ساعت بعد از آزمون جمعآوری شد.
یافته ها: نتایج تحقیق با استفاده از تحلیل واریانس دو عامله با اندازهگیریهای مکرر نشان داد که ایمونوگلوبولین A، کورتیزول، بزاقی و پروتئین تام از چرخۀ شبانهروزی برخوردار بوده (05/0>P) و متاثر از زمان روز میباشند. آزمون شنا نیز، باعث تغییرات معنیداری در میزان کورتیزول، αآمیلاز بزاقی و پروتئین تام گردید (05/0>P)؛ ولی تغییری در مقادیر ایمونوگلوبولین A بعد از فعالیت مشاهده نشد (05/0>P). یافتههای این پژوهش نشان داد که تعامل زمان روز (صبح و عصر) و فعالیت ورزشی بر پاسخ αآمیلاز معنیدار است (05/0>P).
نتیجه گیری: یافتهها نشان میدهند که تغییرات شبانهروزی معنیداری در مولفههای اندازهگیری شده قبل از فعالیت وجود دارد. همچنین فعالیت تاثیر معنیداری بر پاسخ حاد این مولفهها غیر از غلظت ایمونوگلوبولین A میگذارد و آلفا آمیلاز بهطور معنیداری از تعامل زمان روز (صبح و عصر) و فعالیت ورزشی برخوردار میباشد.
واژگان کلیدی: زمان روز، ایمونوگلوبولین A، کورتیزول، αآمیلاز، پروتئین تام بزاقی
الهه طالبی گرکانی؛ رزیتا فتحی؛ علی رضا صفرزاده؛ حمیده مرادی؛ ریحانه دلبری
دوره 2، شماره 2 ، تیر 1391، صفحه 91-100
چکیده
چکیده
هدف: بررسی تاثیر 4 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پلاسمایی امنتین1 موش های صحرایی دیابتیشده با استرپتوزتوسین.
روش پژوهش: در این مطالعۀ تجربی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزن 22±288 گرم بهطور تصادفی به 3 گروه 8 تایی تقسیم شدند: کنترل غیردیابتی، کنترل دیابتی و تمرین دیابتی. القای دیابت با تزریق درون صفاقی محلول استرپتوزتوسین ...
بیشتر
چکیده
هدف: بررسی تاثیر 4 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پلاسمایی امنتین1 موش های صحرایی دیابتیشده با استرپتوزتوسین.
روش پژوهش: در این مطالعۀ تجربی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزن 22±288 گرم بهطور تصادفی به 3 گروه 8 تایی تقسیم شدند: کنترل غیردیابتی، کنترل دیابتی و تمرین دیابتی. القای دیابت با تزریق درون صفاقی محلول استرپتوزتوسین (55 میلی گرم بر کیلوگرم) انجام شد. تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان با وزنههای متصل به دم حیوانات بود (3 روز در هفته، برای 4 هفته). پس از 4 هفته، وزن بدن، سطوح پلاسمایی امنتین1، گلوکز، انسولین، اسیدهای چرب استریفه نشده (NEFA) و نیمرخ لیپیدی اندازهگیری گردید.
یافتهها: پس از 4 هفته غلظت پلاسمایی امنتین1 گروه تمرین دیابتی در مقایسه با گروه کنترل دیابتی بالاتر ولی این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. تفاوت معنی داری در غلظت پلاسمایی گلوکز، انسولین، NEFA و نیمرخ لیپیدی گروه های مختلف مشاهده نشد. تغییر وزن موش های صحرایی در گروه تمرین دیابتی در مقایسه با گروه کنترل دیابتی به طور معنی داری کمتر بود (05/0P).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از عدم تغییر معنی دار سطوح پلاسمایی امنتین1، گلوکز، انسولین و پروفایل لیپیدی موش های صحرایی دیابتی بر اثر 4 هفته تمرین مقاومتی می باشد. به نظر می رسد کوتاه بودن طول دورۀ تمرین عاملی موثر در عدم مشاهده تغییرات معنی دار در سطوح پلاسمایی امنتین1 باشد.
واژگان کلیدی: امنتین1، تمرین مقاومتی، دیابت
محمدرضا حامدینیا؛ امیرحسین حقیقی؛ محمدعلی سردار؛ جواد پورجاهد
دوره 2، شماره 2 ، تیر 1391، صفحه 125-133
چکیده
چکیده
هدف: بررسی تاثیر تمرینات در آب بر آدیپونکتین سرم و مقاومت به انسولین در کودکان و نوجوانان چاق.
روش پژوهش: 60 دانش آموز چاق ( کودکان 1012 سال و نوجوانان 1416 سال) به صورت تصادفی در چهار گروه (دو گروه تمرین و دو گروه کنترل) قرار گرفتند. گروههای تمرین دریک برنامه تمرینات در آب با شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه ...
بیشتر
چکیده
هدف: بررسی تاثیر تمرینات در آب بر آدیپونکتین سرم و مقاومت به انسولین در کودکان و نوجوانان چاق.
روش پژوهش: 60 دانش آموز چاق ( کودکان 1012 سال و نوجوانان 1416 سال) به صورت تصادفی در چهار گروه (دو گروه تمرین و دو گروه کنترل) قرار گرفتند. گروههای تمرین دریک برنامه تمرینات در آب با شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه حداکثر60 دقیقه شرکت نمودند. نمونههای خونی، اندازههای آنتروپومتریکی و ترکیب بدنی در ابتدا و پس از 8 هفته تمرین گرفته شد.
یافتهها: تحلیل دادهها با کمک آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که تمرینات در آب باعث کاهش معنیدار درصد چربی و افزایش معنیدار حداکثر اکسیژن مصرفی در کودکان و نوجوانان شد (05/0>P). تمرینات در آب در کودکان و نوجوانان بر مقاومت به انسولین و آدیپونکتین تاثیر معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: در مجموع از این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که هشت هفته تمرینات کودکان و نوجوانان در آب، احتمالاً به علت عدم تغییر وزن، بر آدیپونکتین و مقاومت به انسولین تاثیری نداشته است.
واژگان کلیدی: تمرینات در آب، آدیپونکتین، چاقی، نوجوانان، کودکان، مقاومت به انسولین
ارسلان دمیرچی؛ کریم آزالی علمداری؛ پروین بابائی
دوره 2، شماره 2 ، تیر 1391، صفحه 135-147
چکیده
چکیده
هدف: عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز (BDNF) ازجمله شاخصهای موثر در بیان عملکرد شناختی میباشد که به تازگی در تحقیقات حوزۀ سلامت بررسی شده است. با اینکه ارتباط مثبتی بین آمادگی هوازی، عملکرد شناختی و سطوح BDNF گزارش شده است، اطلاعات زیادی در مورد چگونگی تاثیر همزمان برنامۀ تمرینی و همچنین دورههای بیتمرینی، بر عملکرد حافظه و BDNF ...
بیشتر
چکیده
هدف: عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز (BDNF) ازجمله شاخصهای موثر در بیان عملکرد شناختی میباشد که به تازگی در تحقیقات حوزۀ سلامت بررسی شده است. با اینکه ارتباط مثبتی بین آمادگی هوازی، عملکرد شناختی و سطوح BDNF گزارش شده است، اطلاعات زیادی در مورد چگونگی تاثیر همزمان برنامۀ تمرینی و همچنین دورههای بیتمرینی، بر عملکرد حافظه و BDNF پایۀ سرم افراد میانسال موجود نیست.
روش پژوهش: 21 مرد میان سال (سن: 99/5±08/58 سال، وزن: 13/12±79/75 کیلوگرم، شاخص تودۀ بدن: 76/2±78/25 کیلوگرم بر مترمربع) بهطور تصادفی در دو گروه شامل تمرین هوازی (11 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی در شش هفته تمرینات دویدن (3 جلسه در هفته)، به مدت 25 تا 40 دقیقه در هر جلسه با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره شرکت کردند. در سه مرحلۀ پیش آزمون، پایان تمرین و پس از پایان شش هفته بی تمرینی، آزمون های عملکرد حافظۀ کوتاهمدت و میانمدت و همچنین خونگیری انجام شد. دادهها با استفاده از آزمونهای t مستقل، تحلیل کوواریانس تکمتغیره و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: شش هفته تمرین در گروه تمرین هوازی، سبب افزایش سطوح BDNF پایه سرم و همچنین عملکرد حافظه کوتاه مدت و میانمدت شد (05/0>P). پس از شش هفته بیتمرینی، سطوح هر سه متغیر به مقادیر اولیه بازگشتند.
نتیجهگیری: تمرین ورزشی منظم در آزمودنی های سالم، با افزایش سطوح BDNF سرم سبب بهبود عملکرد حافظهای می شود، ولی این سازگاریها در طی دورۀ بیتمرینی از دست می روند. از نظر بالینی این یافته ها اهمیت فعالیت هوازی را جهت حفظ و ارتقای عملکرد حافظه ای و پیشگیری از ابتلا به زوال عقل در آینده را تایید می کند.
واژگان کلیدی: تمرین و بی تمرینی، BDNF، حافظه، پیشگیری از افت عملکرد شناختی
رضا قراخانلو؛ آزاده نریمانی پیرپشته؛ آذر آقایاری
دوره 2، شماره 2 ، تیر 1391، صفحه 149-163
چکیده
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر مصرف کوتاهمدت مکمل HMB (بتاهیدروکسی بتا متیل بوتیرات) بر تغییرات سطح کراتین فسفو کیناز بعد از پروتکل تمرینی مقاومتی در زنان غیر ورزشکار بود.
روش پژوهش: بدین منظور 16 زن غیر ورزشکار با میانگین سن 1±3/24 سال، قد 35/2±163 سانتیمتر و وزن 25/2±5/61 کیلوگرم انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرینHMB (8=تعداد) ...
بیشتر
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر مصرف کوتاهمدت مکمل HMB (بتاهیدروکسی بتا متیل بوتیرات) بر تغییرات سطح کراتین فسفو کیناز بعد از پروتکل تمرینی مقاومتی در زنان غیر ورزشکار بود.
روش پژوهش: بدین منظور 16 زن غیر ورزشکار با میانگین سن 1±3/24 سال، قد 35/2±163 سانتیمتر و وزن 25/2±5/61 کیلوگرم انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرینHMB (8=تعداد) و گروه تمریندارونما (8=تعداد) تقسیم شدند. دو گروه به مدت 2 هفته و هفته ای 3 جلسه تحت تمرینات مقاومتی قرار گرفتند. در گروه تمرینHMB، مکمل HMB و در گروه تمریندارونما، آرد برنج به میزان 3 گرم در روز مصرف شد. جهت اندازه گیری 1RM بالاتنه و پایینتنه و کراتین فسفو کیناز خون، یک پیشآزمون یک روز قبل از شروع جلسۀ تمرینی اول و سه پسآزمون 24 ساعت بعد از پایان جلسۀ تمرینی اول، 24 ساعت بعد از پایان آخرین جلسۀ تمرینی هفتۀ اول و 24 ساعت بعد از پایان آخرین جلسۀ تمرینی هفتۀ دوم به عمل آمد. جهت بررسی اختلاف میانگین پیشآزمون و پسآزمون های متغیرهای اندازه گیری شده در هر گروه، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی و به منظور مقایسۀ اختلاف میانگین های پیشآزمون و پسآزمون های متغیرهای مورد نظر در بین دو گروه ازt مستقل استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد میانگین CPK پلاسما در گروه HMB پس از دو هفته کاهش معنی داری یافت (05/0>P). اما این کاهش در گروه دارونما مشاهده نشد. همچنین RM1 بالاتنه و پایینتنه در دو گروه HMB و دارونما افزایش یافت اما به لحاظ آماری معنی دار نبود.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که مصرف 3 گرم از مکمل HMB سبب کاهش پاسخ کراتین فسفو کیناز بعد از تمرینات مقاومتی می گردد. این یافته ها از فرضیه تاثیر مکمل HMBدر کاهش آسیب عضلانی به خصوص در زنان مبتدی پس از تمرینات مقاومتی، حمایت می کند.
واژگان کلیدی: مکمل HMB، آسیب عضلانی، کراتین فسفو کیناز، تمرین مقاومتی