مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
مریم بلباسی؛ اسیه عباسی دلویی؛ احمد عبدی
چکیده
هدف: دیابت نوع 2 و چاقی با تغییرات میزان متابولیسم بدن همراه هستند که عامل تعیین کننده در پیشرفت مقاومت به انسولین محسوب میشود. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر میزان فاکتور رشد اندوتلیال عروقی A (VEGF-A) و پروتئین متصل به اسید چرب بافت چربی (A-FABP) در بافت چربی موشهای صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روششناسی: ...
بیشتر
هدف: دیابت نوع 2 و چاقی با تغییرات میزان متابولیسم بدن همراه هستند که عامل تعیین کننده در پیشرفت مقاومت به انسولین محسوب میشود. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر میزان فاکتور رشد اندوتلیال عروقی A (VEGF-A) و پروتئین متصل به اسید چرب بافت چربی (A-FABP) در بافت چربی موشهای صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روششناسی: در این مطالعه تجربی، تعداد 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار چاق (میانگین وزن 20±300 گرم) بهطور تصادفی در چهار گروه شامل 1) کنترل چاق، 2) شم (چاق)، 3) دیابتی چاق و 4) دیابتی چاق- تمرین تناوبی با شدت بالا قرار گرفتند. برای ایجاد دیابت نوع 2 از تزریق درون صفاقی نیکوتین آمید- استرپتوزوسین استفاده شد. برنامه تمرین تناوبی با شدت بالا 4 روز در هفته بهمدت شش هفته اجرا شد. میزان VEGF-A و A-FABP بافت چربی رتها با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازهگیری شد. یافتهها: میزان VEGF-A بافت چربی در گروه دیابتی چاق نسبت به گروه کنترل چاق بهطور معنیداری کمتر بود (001/0P=). همچنین میزان A-FABP (001/0P=) بافت چربی و مقاومت به انسولین (004/0P=) در گروه دیابتی چاق نسبت به گروه کنترل چاق بهطور معنیداری بیشتر بود. تمرین تناوبی با شدت بالا موجب افزایش معنیدار میزان VEGF-A و کاهش میزان A-FABP بافت چربی و مقاومت به انسولین موشهای دیابتی چاق شد (001/0P=).نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین تناوبی با شدت بالا میتواند به بهبود شاخصهای متابولیک بافت چربی و مقاومت به انسولین موشهای دیابتی چاق کمک کند.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
مهرزاد مقدسی؛ نسرین مرتضوی امامی
چکیده
روش پژوهش: در این پژوهش 22 مرد دیابتی نوع 2 با دامنه میانگین سنی 3/3 ± 5/51 سال و شاخص توده بدن 2/3 ± 1/27 کیلوگرم بر متر مربع به آزمودنی شرکت کردند. آزمودنی ها بر اساس eGFR به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و با شدت 50 تا 80 درصد حداکثر قدرت در قالب 3 ست و 8 تا 15 تکرار تمرینات مقاومتی ...
بیشتر
روش پژوهش: در این پژوهش 22 مرد دیابتی نوع 2 با دامنه میانگین سنی 3/3 ± 5/51 سال و شاخص توده بدن 2/3 ± 1/27 کیلوگرم بر متر مربع به آزمودنی شرکت کردند. آزمودنی ها بر اساس eGFR به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و با شدت 50 تا 80 درصد حداکثر قدرت در قالب 3 ست و 8 تا 15 تکرار تمرینات مقاومتی را اجرا کردند. در این مدت آزمودنیهای گروه کنترل تنها به فعالیتهای روزانه خود پرداختند. میزان قند خون و انسولین ناشتا، مقاومت به انسولین، eGFR و CD5L، قبل و 48 ساعت پس از اتمام دوره تمرینی اندازه گیری شد.یافتهها: پس از 8 هفته تمرین مقاومتی، سطح گلوکز ناشتا، شاخص مقاومت به انسولین و CD5L در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری داشت (05/0>P)؛ در حالیکه مقدار انسولین تغییر معنی داری نکرد. اگرچه مقدار eGFR در گروه تمرین تغییر معنی داری نکرد، اما مقدار آن در گروه کنترل کاهش معنی داری یافت (05/0>P).نتیجهگیری: به طور کلی به نظر میرسد تمرینات مقاومتی با شدت به کار رفته در تحقیق حاضر، در کنترل قند خون و بهبود عملکرد کلیوی بیماران دیابتی نوع 2 مؤثر است.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
میترا خادم الشریعه؛ اعظم ملانوروزی
چکیده
سابقه و هدف: اینترلوکین-6 سایتوکاین اصلی درگیر در شروع پاسخ فاز حاد است که باعث سنتز برخی پروتئینهای موجود در کبد مانند پروتئین واکنشی C میشود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر مدت زمانهای مختلف ریکاوری فعال بر پاسخ IL-6 وhs– CRP سرمی بعد از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در شناگران زن بود.مواد و روشها: در این مطالعه ...
بیشتر
سابقه و هدف: اینترلوکین-6 سایتوکاین اصلی درگیر در شروع پاسخ فاز حاد است که باعث سنتز برخی پروتئینهای موجود در کبد مانند پروتئین واکنشی C میشود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر مدت زمانهای مختلف ریکاوری فعال بر پاسخ IL-6 وhs– CRP سرمی بعد از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در شناگران زن بود.مواد و روشها: در این مطالعه شبه تجربی، 10 شناگر زن با دامنه سنی 20 تا 26 سال، با طرح متقاطع در دو گروه تجربی یک (10 نفر) و تجربی دو (10 نفر) قرار گرفتند. آزمودنیها مسافتهای 25 متر را با حداکثر سرعت شنا کردند، مدت ریکاوری فعال در گروه تجربی یک، سه برابر مدت شنا و در گروه تجربی دو چهار برابر مدت شنا بود. شدت فعالیت هنگام ریکاوری فعال 50 تا 60 درصد حداکثر ضربان قلب آزمودنیها در نظر گرفته شد، آزمودنیها مسافتهای 25 متر را تا زمان واماندگی شنا کردند. نمونههای خونی قبل از شروع جلسه تمرین و بعد از مرحلهی بازیافت جمعآوری شد. برای تحلیل دادهها از آنوا با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. کلیة عملیات آماری از طریق نرم افزار SPSS نسخة 16 انجام گرفت و سطح معنی داری 05/0< P در نظر گرفته شد.یافتهها: یافتههای حاصل از این تحقیق نشان داد که بین تاثیر دو مدت ریکاوری فعال 1به3 و 1به4 بر پاسخ (P=0/17) hs– CRP وIL-6 (P=0/24) سرمی بعد از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید تا واماندگی، در شناگران زن تفاوت معناداری وجود نداشت.نتیجهگیری: شناگران هم میتوانند از ریکاوری سه برابر مدت وهلههای تمرین استفاده کنند و هم از ریکاوری چهار برابر و این دو نوع ریکاوری از لحاظ اثرگذاری بر پاسخ IL-6 وhs– CRP تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند.سابقه و هدف: اینترلوکین-6 سایتوکاین اصلی درگیر در شروع پاسخ فاز حاد است که باعث سنتز برخی پروتئینهای موجود در کبد مانند پروتئین واکنشی C میشود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر مدت زمانهای مختلف ریکاوری فعال بر پاسخ IL-6 وhs– CRP سرمی بعد از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در شناگران زن بود.مواد و روشها: در این مطالعه شبه تجربی، 10 شناگر زن با دامنه سنی 20 تا 26 سال، با طرح متقاطع در دو گروه تجربی یک (10 نفر) و تجربی دو (10 نفر) قرار گرفتند. آزمودنیها مسافتهای 25 متر را با حداکثر سرعت شنا کردند، مدت ریکاوری فعال در گروه تجربی یک، سه برابر مدت شنا و در گروه تجربی دو چهار برابر مدت شنا بود. شدت فعالیت هنگام ریکاوری فعال 50 تا 60 درصد حداکثر ضربان قلب آزمودنیها در نظر گرفته شد، آزمودنیها مسافتهای 25 متر را تا زمان واماندگی شنا کردند. نمونههای خونی قبل از شروع جلسه تمرین و بعد از مرحلهی بازیافت جمعآوری شد. برای تحلیل دادهها از آنوا با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. کلیة عملیات آماری از طریق نرم افزار SPSS نسخة 16 انجام گرفت و سطح معنی داری 05/0< P در نظر گرفته شد.یافته ها: یافته های حاصل از این تحقیق نشان داد که بین تاثیر دو مدت ریکاوری فعال 1به3 و 1به4 بر پاسخ (P=0/17) hs– CRP وIL-6 (P=0/24) سرمی بعد از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید تا واماندگی، در شناگران زن تفاوت معناداری وجود نداشت.نتیجه گیری: شناگران هم میتوانند از ریکاوری سه برابر مدت وهلههای تمرین استفاده کنند و هم از ریکاوری چهار برابر و این دو نوع ریکاوری از لحاظ اثرگذاری بر پاسخ IL-6 وhs– CRP تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
مسعود اصغرپور ارشد؛ حسن پوررضی؛ رسول بخشی
چکیده
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر توده قلب و بیان ژنهای بتا-کاتنین و گلیکوژن سنتاز کیناز-3-بتا در بافت میوکارد موشهای صحرایی نر انجام شد. روش کار: 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی در سه گروه شم ، کنترل و HIIT قرار گرفتند. گروه تجربی تحت تمرین HIIT قرار گرفتند. چهل و هشت ساعت پس از آخرین جلسه ...
بیشتر
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر توده قلب و بیان ژنهای بتا-کاتنین و گلیکوژن سنتاز کیناز-3-بتا در بافت میوکارد موشهای صحرایی نر انجام شد. روش کار: 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی در سه گروه شم ، کنترل و HIIT قرار گرفتند. گروه تجربی تحت تمرین HIIT قرار گرفتند. چهل و هشت ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، آزمودنی ها به روش بدون درد جراحی و قلب آنها استخراج شد. بیان ژن بتا-کاتنین و گلیکوژن سنتاز کیناز-3-بتا با روش RT-PCR مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون t مستقل استفاده شد یافته ها: نتایج نشان داد که وزن بدن در گروه HIIT به طور معنی داری کمتر بود (029/0 = P) و نسبت وزن قلب به بدن در گروه مداخله به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود (001/0 = P). همچنین بیان ژن بتا-کاتنین در موشهای تمرین کرده بهطور معنیداری بیشتر از گروه کنترل بود (002/0 = P). با توجه به بیان ژن GSK3-β، اگرچه میانگین سطوح در گروه تمرین کرده کمتر از گروه کنترل بود، اما تفاوت ها از نظر آماری معنی دار نبود (71/0 = P). نتیجه گیری: تمرین HIIT همراه با کاهش قابل توجه وزن بدن، باعث افزایش نسبت قلب به وزن بدن و هایپرتروفی قلبی می شود. همچنین، این تمرینات ورزشی با تحریک مسیر سیگنالینگ Wnt و افزایش قابل توجه بیان ژن بتا کاتنین، هایپرتروفی قلبی را تحریک می کند.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
امیدرضا صالحی؛ داریوش شیخ الاسلامی وطنی؛ سید علی حسینی
چکیده
مقدمه: سالمندی با بروز اختلات شناختی و جسمی همراه است. با توجه به ابهام در اثر تعاملی تمرین و مکملهای آنتیاکسیدانی، هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات فیزیولوژی-روانشناختی تمرینات تناوبی شدید (HIIT) و مصرف ویتامین E (VE) در موش-های صحرایی آلزایمری شده با تریمتیلتین (TMT) بود. روشها: در این مطالعه تجربی 50 سر موش صحرایی (سن 18-22 ماه؛ وزن 280-320 ...
بیشتر
مقدمه: سالمندی با بروز اختلات شناختی و جسمی همراه است. با توجه به ابهام در اثر تعاملی تمرین و مکملهای آنتیاکسیدانی، هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات فیزیولوژی-روانشناختی تمرینات تناوبی شدید (HIIT) و مصرف ویتامین E (VE) در موش-های صحرایی آلزایمری شده با تریمتیلتین (TMT) بود. روشها: در این مطالعه تجربی 50 سر موش صحرایی (سن 18-22 ماه؛ وزن 280-320 گرم) آلزایمری شده با تزریق صفاقی mg/kg 10 TMT به گروههای (1) TMT، (2) شم/حلال ویتامین E (Sham)، (3) VE، (4) HIIT (90-95 درصد حداکثر سرعت بیشینه) و (5) HIIT+VE تقسیم شدند. تعداد 10 سر موش صحرایی سالم برای بررسی اثر TMT بر متغیرهای تحقیق در گروه HC قرار گرفتند. تمرینات HIIT به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته انجام شد. ویتامین E برای این مدت با دوز mg/kg 30 به صورت خوراکی به موشهای صحرایی خورانده شد. نتایج: در گروههای HIIT و HIIT+VE شاخصهای تن سنجی، وزن غذای دریافتی، اضطراب و افسردگی به طور معنیداری کمتر و توان هوازی، تعادل حرکتی، آستانه تحمل درد بیشتر از گروه TMT بود (05/0≥P). در گروه VE وزن چربی احشایی، وزن غذای دریافتی، اضطراب و افسردگی بهطور معنیداری کمتر از گروه TMT بود (05/0≥P). توان هوازی در گروههای HIIT و HIIT+VE بهطور معنیداری بیشتر و اضطراب و افسردگی بهطور معنیداری کمتر از گروه VE بود (05/0≥P). نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین HIIT، VE و تمرین HIIT+VE دارای اثرات بهبود دهنده شاخصهای آنتروپومتریکی، عملکرد جسمانی و روانشناختی است؛ اما اثرات عملکرد جسمانی و روانشناختی تمرین HIIT به مراتب قویتر از اثر ویتامین E بود.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
مرتضی فتاح پور مرندی؛ سولماز بابایی
چکیده
چکیدههدف: انجام فعالیتبدنی میتواند از راه تنظیم و تعدیل سایتوکینها، نقش حمایتی در بهبود سرطان پستان ایفا کند. لذا هدف از مطالعهی حاضر، بررسی تاثیر 12 هفته تمرینات پیلاتس بر سطح سرمی اینترلوکین 4 و10 در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.روش: مطالعهی حاضر به صورت نیمه تجربی با دو گروه تجربی و کنترل بر روی 30 زن در بازهی سنی 45-35 ...
بیشتر
چکیدههدف: انجام فعالیتبدنی میتواند از راه تنظیم و تعدیل سایتوکینها، نقش حمایتی در بهبود سرطان پستان ایفا کند. لذا هدف از مطالعهی حاضر، بررسی تاثیر 12 هفته تمرینات پیلاتس بر سطح سرمی اینترلوکین 4 و10 در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.روش: مطالعهی حاضر به صورت نیمه تجربی با دو گروه تجربی و کنترل بر روی 30 زن در بازهی سنی 45-35 سال، مبتلا به سرطان پستان انجام شد. گروه تجربی تمرینات پیلاتس را به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه به مدت 60 دقیقه با شدت 75-60 درصد ضربان قلب بیشینه انجام دادند و در این مدت گروه کنترل در هیچ فعالیت بدنی شرکت نکردند. نمونههای خونی 48 ساعت قبل و بعد از اعمال مداخله تمرین به منظور اندازهگیری متغییرهای اینترلوکین 4 و 10 اخذ گردید. دادهها با استفاده از آزمون تی همبسته و تحلیل واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: بر اساس نتایج آزمون تی همبسته، سطح سرمی اینترلوکین 10 در گروه تجربی به طور معنیداری نسبت به گروه کنترل افزایش یافت (001/0p <) و مقدار اینترلوکین 4 در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری نشان داد (001/0p <).نتیجه گیری: انجام تمرینات پیلاتس با بهبود عواملی التهابی باعث بهبود وضعیت سلامتی زنان مبتلا به سرطان پستان میباشد. بنابراین انجام تمرینات میتواند به عنوان یک عامل درمانی به بیماران کمک کند.واژگان کلیدی: اینترلوکین10، اینترلوکین 4، تمرینات پیلاتس، سرطان پستان
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
محمد رحمان رحیمی؛ حسن فرجی؛ سحر شاملویی
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر پلیمورفیسم MCT1 A1470T (rs 1049434) بر یک تکرار بیشینه قدرت عضلانی در ورزشکاران جوان گروه قدرتی سرعتی و استقامتی در دو آزمون پرسسینه و اسکاتاسمیت بود.روش کار: 49 ورزشکار جوان تمرین کرده مرد با میانگین سنی (54/5±22/24سال)، قد (91/8±57/178سانتی-متر)، وزن (31/13±32/75کیلوگرم) و شاخص توده بدن (26/3±54/23کیلوگرم ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر پلیمورفیسم MCT1 A1470T (rs 1049434) بر یک تکرار بیشینه قدرت عضلانی در ورزشکاران جوان گروه قدرتی سرعتی و استقامتی در دو آزمون پرسسینه و اسکاتاسمیت بود.روش کار: 49 ورزشکار جوان تمرین کرده مرد با میانگین سنی (54/5±22/24سال)، قد (91/8±57/178سانتی-متر)، وزن (31/13±32/75کیلوگرم) و شاخص توده بدن (26/3±54/23کیلوگرم برمترمربع) با ملاک های ورودی به این پژوهش راه یافتند. قدرت عضلانی طی یک جلسه با استفاده از آزمون یک تکرار بیشینه در دو قسمت بالاتنه (آزمون پرس سینه) و پایین تنه (اسکات سمیت) برای هر آزمودنی محاسبه شد. از روش ARMS-PCR برای تعیین ژنوتیپ نمونه ها استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین ژنوتیپهای پلیمورفیسم MCT1 در یک تکرار بیشینه قدرت عضلانی آزمون اسکاتاسمیت در ورزشکاران وجود دارد (3/51 F=، 038/0=p ) که ژنوتیپ TTبا بیشترین قدرت در آزمون اسکاتاسمیت همراه بود. آزمون تعقیبی LSD نشان داد که آزمودنی های دارای ژنوتیپ (TT+AT) قدرت بیشتری در مقایسه با آزمودنی های دارای ژنوتیپ (AA+(AT دارند. در گروه قدرتی بین ژنوتیپ (AA و TT) در یک تکرار بیشینه قدرت عضلانی اسکاتاسمیت تفاوت معنیداری دیده شد (0/047=p ، 54/3F= ) و افراد دارای ژنوتیپ TT بیشترین قدرت را در آزمون اسکاتاسمیت داشتند.نتیجهگیری: ژنوتیپ TT پلیمورفیسم MCT1 با قدرت عضلانی پایینتنه ورزشکاران همراه بوده است و اثر این ژنوتیپ در ورزشکاران گروه قدرتی بارز بود.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
آیلار فتحی؛ سیمین نامور؛ رقیه فخرپور
چکیده
زمینه و هدف: آلزایمر یک بیماری زوال عصبی است در این بیماری تجمع پلاک های آمیلوئید بتا در مغز، باعث کاهش در تراکم عصبی و حجم هیپوکمپ میشود. مطالعه انواع فعالیت ورزشی و یافتن بهترین نوع آن، به عنوان روشی برای کنترل آلزایمر مورد توجه قرار گرفته است. هدف تحقیق حاضر مطالعه اثر شش هفته تمرینات هوازی تداومی بر چگالی نورونی ناحیه CA1 هیپوکمپ ...
بیشتر
زمینه و هدف: آلزایمر یک بیماری زوال عصبی است در این بیماری تجمع پلاک های آمیلوئید بتا در مغز، باعث کاهش در تراکم عصبی و حجم هیپوکمپ میشود. مطالعه انواع فعالیت ورزشی و یافتن بهترین نوع آن، به عنوان روشی برای کنترل آلزایمر مورد توجه قرار گرفته است. هدف تحقیق حاضر مطالعه اثر شش هفته تمرینات هوازی تداومی بر چگالی نورونی ناحیه CA1 هیپوکمپ و عملکرد حافظه بود. روش تحقیق: تحقیق حاضر به صورت تجربی به اجرا درآمد. جامعه آماری رتهای نر نژاد ویستار با محدوده وزنی 300تا 350 گرم بودند. بدین منظور، تعداد 40 سر رت نر یازده ماهه تهیه شدند و به طور تصادفی به چهار گروه ده تایی شامل گروه بیمار تمرین، بیمار کنترل، سالم تمرین و سالم کنترل تقسیم گردیدند. رتها به مدت شش هفته با تکرار پنج جلسه در هر هفته، تمرینهای مربوطه را انجام دادند. 48ساعت پس از آخرین جلسه، بافت برداری از مغز انجام و دادهها جمعآوری شد. چگالی نورونی به روش هیستولوژی و عملکرد حافظه با تست تشخیص شی جدید اندازه گیری شدند. با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس دو راهه در سطح معنیداری 0/05≥p نتایج استخراج گردید. یافته ها: چگالی نورونی در هیپوکمپ در گروه بیمار تمرین نسبت به گروه بیمار کنترل افزایش چشمگیری داشت. همچنین بهبود عملکرد حافظه در گروه بیمار تمرین نسبت به گروه بیمار کنترل (p=0/004) مشاهده شد. نتیجه گیری: اجرای تمرینات هوازی تداومی در طول شش هفته، باعث افزایش در چگالی نورونی در هیپوکمپ میشود و عملکرد حافظه در بیماری آلزایمر را بهبود میبخشد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
مریم مولائی جغناب؛ ماندانا غلامی؛ عبدالعلی بنائی فر؛ فرشاد غزالیان
چکیده
هدف: تغییرات در سطوح آدیپوکاینها نقش مهمی در بروز بیماریهای مختلف از جمله دیابت نوع2 دارد که در بین آنها کمرین و امنتین-1 توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در مقابل، تاثیرات مثبت تمرین ورزشی ومصرف ویتامینD در مقابله با اثرات پاتولوژیک دیابت نوع2 گزارش شده است. هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی همراه با مصرف ...
بیشتر
هدف: تغییرات در سطوح آدیپوکاینها نقش مهمی در بروز بیماریهای مختلف از جمله دیابت نوع2 دارد که در بین آنها کمرین و امنتین-1 توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در مقابل، تاثیرات مثبت تمرین ورزشی ومصرف ویتامینD در مقابله با اثرات پاتولوژیک دیابت نوع2 گزارش شده است. هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی همراه با مصرف ویتامین D بر سطوح کمرین و امنتین-1 در افراد مبتلا به دیابت نوع2 بود.روششناسی: 40 مرد دیابتی نوع2 با میانگین سنی 83/3±19/47 سال ودرصد چربی بدن 49/2±96/30 در چهار گروه دارونما، ویتامینD، تمرینو تمرین+ویتامینD قرار گرفتند. برنامه تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته وسه جلسه در هفته با 60 تا 70 درصد 1RM اجرا شد. مصرف ویتامین D نیز روزانه 2000 واحد در نظر گرفته شد و مصرف دارونما (پارافین خوراکی) نیز به همان اندازه در نظر گرفته شد. در ابتدا و انتهای پژوهش، نمونههای خونی جمعآوری و سطوح کمرین وامنتین-1 اندازهگیری و مقاومت به انسولین محاسبه شد. آنالیز یافتهها با آزمون آنالیز کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام گرفت.یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که در گروه تمرین و تمرین+ویتامین D، سطوح کمرین با کاهش معنادار و سطوح امنتین-1 با افزایش معناداری همراه بوده است (05/0>p). همچنین، کاهش معنادار مقاومت به انسولین در گروه تمرین و تمرین+ویتامینD مشاهده شد (05/0>p).نتیجهگیری: مصرف ویتامینD میتواند تاحدودی تاثیرات هیپوگلیسمیک تمرین مقاومتی را افزایش دهد که این تاثیرات مثبت تمرین مقاومتی و مصرف ویتامین D تاحدودی از طریق افزایش سطوح امنتین1 و کاهش سطوح کمرین اعمال میشود.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
مهدی پهلوانی؛ جبار بشیری؛ رقیه پوزش جدیدی؛ رسول هاشم کندی اسدی؛ معصومه دادخواه
چکیده
تمرین و مکمل ازنقص عملکردBDNF و اختلال درسطوح سرمیCRPو IL-6 ناشی ازدیابت جلوگیری میکند.هدف تحقیق تعیین اثرهمزمان دو ماه تمرین ترکیبی و مکملیاری تورین بر شاخصهایBDNF، CRP و IL-6 در رت ویستار دیابتی بود. دراین مطالعهتجربی،30رت صحرایی نرویستار بالغ(300-250 گرمی و سن 6 هفتهای)،به صورت تصادفی درگروههای تمرین-مکمل دیابتی (10=n)، کنترل دیابتی (10=n) ...
بیشتر
تمرین و مکمل ازنقص عملکردBDNF و اختلال درسطوح سرمیCRPو IL-6 ناشی ازدیابت جلوگیری میکند.هدف تحقیق تعیین اثرهمزمان دو ماه تمرین ترکیبی و مکملیاری تورین بر شاخصهایBDNF، CRP و IL-6 در رت ویستار دیابتی بود. دراین مطالعهتجربی،30رت صحرایی نرویستار بالغ(300-250 گرمی و سن 6 هفتهای)،به صورت تصادفی درگروههای تمرین-مکمل دیابتی (10=n)، کنترل دیابتی (10=n) و کنترل سالم (10=n) قرار گرفتند. برای دیابتیکردن، در پایان هشت هفتگی، 55 میلیگرم برکیلوگرم وزن بدن استرپتوزوسین(STZ)به روش درونصفاقی تزریق شد.گروه تمرین-مکمل دیابتی، دوماه تمرینات ترکیبی هوازی-قدرتی را5باردرهفته(تمرین هوازی با75درصدVo2maxروی نوارگردان وتمرین قدرتی،15صعودازنردبان) انجام دادند.مکمل تورین بصورت محلول1%درآب آشامیدنی روزانه(500میلیلیتر)دردسترس رتها قرارگرفت.اندازه گیری سطوح سرمیBDNF، CRP و IL-6، به روش الایزاانجام شد.مقایسه تغییرات بینگروهی و درونگروهیBDNF، CRP و IL-6، باآزمون آنووای یکراهه و تعقیبی توکی انجام شد.سطح معنیداری0/05>P درنظر گرفته شد.پس ازدو ماه تمرین هوازی-قدرتی ومصرف مکمل تورین، سطح BDNF سرم درگروه تمرین-مکمل دیابتی درمقایسه با کنترلدیابتی به طور معنیداری بیشترشد(0/003=P)؛ درحالیکه در گروه کنترلدیابتی درمقایسه با کنترل-سالم به طور معنیداری کمتر شد (0/0001=P). سطح CRP سرم در گروه تمرین-مکمل دیابتی در مقایسه با کنترلدیابتی به طور معنیداری کمترشد(0/0001=P)؛درحالیکه درگروه کنترلدیابتی درمقایسه باکنترلسالم به طور معنیداری بیشترشد (0/0001=P). میزان IL-6 سرم پس از دو ماه تمرین هوازی-قدرتی و مصرف مکمل تورین در گروه تمرین-مکمل دیابتی در مقایسه با گروه کنترلدیابتی و در گروه کنترلدیابتی در مقایسه با گروه کنترلسالم تغییر معنیداری نداشت (0/059=P). با توجه به یافتههای تحقیق حاضر، دو ماه تمرینات همزمان هوازی- قدرتی و مصرف مکمل تورین جهت افزایش سطح BDNF و کاهش التهاب در افراد دیابتی توصیه می شود.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
عادل دنیایی؛ ابوالفضل خسروی؛ مسعود اردشیری؛ فرهاد غلامی
چکیده
هدف: تمرین ورزشی تاثیرات متابولیک قابل توجهی به همراه دارد و تنظیم کننده مهم اشتها و هورمونهای اشتها است. این اثرات ممکن است تحت تاثیر وضعیت ناشتایی قرار گیرد.روششناسی: در یک کارآزمایی تصادفی شده 54 مرد چاق با شاخص توده بدنی بیش از 30 کیلوگرم بر مترمربع به طور تصادفی به 3 گروه شامل تمرین درحالت ناشتایی، تمرین در حالت سیری و کنترل ...
بیشتر
هدف: تمرین ورزشی تاثیرات متابولیک قابل توجهی به همراه دارد و تنظیم کننده مهم اشتها و هورمونهای اشتها است. این اثرات ممکن است تحت تاثیر وضعیت ناشتایی قرار گیرد.روششناسی: در یک کارآزمایی تصادفی شده 54 مرد چاق با شاخص توده بدنی بیش از 30 کیلوگرم بر مترمربع به طور تصادفی به 3 گروه شامل تمرین درحالت ناشتایی، تمرین در حالت سیری و کنترل تقسیم شدند. گروههای تجربی به اجرای تمرین ترکیبی شامل تمرین هوازی (پیاده روی یا دویدن با 70-60 درصد ضربان قلب ذخیره به مدت 30 دقیقه) و قدرتی (تمرین دایرهای با 10 تکرار برای هر حرکت و در 3 دوره) با تواتر 3 جلسه در هفته پرداختند. گروه تمرین درشرایط ناشتایی تمرین را بعد از ناشتایی شبانه انجام میدادند و گروه تمرین درشرایط غیرناشتایی تمرین را 3-2 ساعت پس از صرف صبحانه انجام میدادند. در ابتدای تحقیق و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین متغیرهای تحقیق ارزیابی شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد.یافتهها: تمرین ترکیبی باعث کاهش معنادار لپتین (001/0=p) و همچنین میزان اشتها (002/0=p) در مقایسه با گروه کنترل شد اما تفاوت معناداری بین دو گروه تجربی مشاهده نشد (05/0 < p). علاوهبراین، گرلین بطور معنادار در گروههای تجربی نسبت به کنترل کاهش یافت (001/0=p) و تفاوت معنادار بین دو گروه تجربی مشاهده شده (013=p).نتیجهگیری: یافتههای بدست آمده نشان میدهد که سطوح هورمونهای تنظیم کننده اشتها و نیز اشتها تحت تاثیر تمرین ترکیبی قرار گرفت و وضعیت ناشتایی عامل موثر بر گرلین بود.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
حمید ملکشاهی نیا؛ روح الله محمدی میرزایی؛ حلیمه وحدت پور؛ مرضیه السادات آذرنیوه
چکیده
زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی بر برخی از فاکتورهای التهابی و ضد التهابی بافت قلب موشهای مبتلا به دیابت نوع دو بود. روششناسی: در این پژوهش، تعداد 60 سر موش صحرایی نر انتخاب شدند و با داروی نیکوتینآمید و استریتوزوسین (STZ) دیابتی شده و سپس به طور تصادفی به 6 گروه 10 تایی کنترل، تمرین تناوبی، شم، تمرین ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی بر برخی از فاکتورهای التهابی و ضد التهابی بافت قلب موشهای مبتلا به دیابت نوع دو بود. روششناسی: در این پژوهش، تعداد 60 سر موش صحرایی نر انتخاب شدند و با داروی نیکوتینآمید و استریتوزوسین (STZ) دیابتی شده و سپس به طور تصادفی به 6 گروه 10 تایی کنترل، تمرین تناوبی، شم، تمرین تناوبی+سالین، دیابتی و دیابت+تمرین تناوبی تقسیم شدند. رتها در گروههای تمرین به مدت 6 هفته و ۵ روز در هفته، برنامه تمرین تناوبی را با استفاده از تردمیل اجرا کردند. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون آنالیز واریانس یکطرفه در سطح معناداری 05/0P≤ انجام گردید. یافتهها: نتایج این تحقیق نشان داد میزان گلوکز خون، TNF-α و CRP در گروههای تمرین تناوبی و دیابت+تمرین تناوبی نسبت به گروههای کنترل و دیابت کاهش معناداری داشت (به ترتیب 001/0P=، 001/0 P= و 003/0=P) و شاخص مقاومت انسولین تغییر معناداری پیدا نکرد 21/0=P). همچنین میزان IL-10 در گروههای تمرین تناوبی و دیابت+تمرین تناوبی به ترتیب نسبت به نسبت به گروههای کنترل و دیابت افزایش معناداری داشت(01/0=P). نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد میتوان تمرین تناوبی را به عنوان یک استراتژی درمانی برای کاهش فاکتورهای التهابی TNF-α و CRP و افزایش فاکتور ضدالتهابی IL-10 بافت قلب بیماران دیابتی نوع ۲ استفاده کرد.