پاسخ و سازگاری به تمرینات
سحر عبداللهی؛ مهرزاد مقدسی؛ محمد امین عدالت منش؛ سارا حجتی
چکیده
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر یک دوره تمرین شنای تناوبی شدید بر بیان ژن Nurr1 و mir-132 در موشهای صحرایی مبتلا به پارکینسون بود.روش پژوهش: برای این پژوهش تجربی، تعداد 21 سرموش نر صحرایی نژاد ویستار با میانگین وزن 5/10 ± 200 گرم انتخاب شدند. به 14 سرموش، روزانه 1 میلیگرم به ازای هر کیلو وزن بدن رزرپین تزریق شد. سپس این موشها به طور تصادفی ...
بیشتر
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر یک دوره تمرین شنای تناوبی شدید بر بیان ژن Nurr1 و mir-132 در موشهای صحرایی مبتلا به پارکینسون بود.روش پژوهش: برای این پژوهش تجربی، تعداد 21 سرموش نر صحرایی نژاد ویستار با میانگین وزن 5/10 ± 200 گرم انتخاب شدند. به 14 سرموش، روزانه 1 میلیگرم به ازای هر کیلو وزن بدن رزرپین تزریق شد. سپس این موشها به طور تصادفی به دو گروه بیمار و تمرین تقسیم شدند. 7 موش سالم نیز به عنوان گروه شاهده در نظر گرفته شد. موشهای گروه تمرین، به مدت شش هفته در 20 نوبت 30 ثانیهای و با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت شنا کردند. بیان ژن هیپوکامپی Nurr1 و mir-132، 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین اندازهگیری شد. نتایج بین گروهها با آزمون One-way ANOVA همراه با آزمون تعقیبی LSD توسط نرم افزار SPSS-22 و در سطح معنیداری 05/0>P تجزیه و تحلیل شد.یافتهها: نتایج نشان داد بیان ژن Nurr1 در گروه بیمار نسبت به گروه شاهد و گروه تمرین به طور معنیداری پایینتر (به ترتیب 02/0=p و 02/0=p) است؛ در حالی اختلاف معنیداری بین دو گروه تمرین و شاهد مشاهده نشد (9/0=p). بیان ژن mir-132 در گروه بیمار نسبت به گروه شاهد به طور معنیداری بالاتر بود (009/0=p) اما اختلاف معنیداری بین گروه بیمار با گروه تمرین (1/0=p) و بین گروه تمرین و گروه شاهد (1/0=p) مشاهده نشد.نتیجهگیری: در کل به نظر میرسد تمرینات شنای به کار رفته در تحقیق حاضر، در بقاء نرونهای دوپامینی و بهبود بیماری پارکینسون مؤثر باشد.
پاسخ و سازگاری به تمرینات
زهرا حسین زاده بارکورسرایی؛ عاطفه عاکف؛ حمید اراضی؛ جواد مهربانی؛ فرهاد رحمانی نیا
چکیده
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی به دو شیوه کامپوند ست و سوپر ست بر محیط عضلانی، قدرت، استقامت عضلانی و درصدچربی در زنان جوان فعال بود. روششناسی پژوهش: تعداد 30 آزمودنی سالم با میانگین سن: 79/3 ± 52/26 سال، میانگین وزن: 76/3 ± 22/63 کیلوگرم و شاخص توده بدن: 63/2 ± 59/21 کیلوگرم/مترمربع به سه گروه تمرین مقاومتی با ...
بیشتر
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی به دو شیوه کامپوند ست و سوپر ست بر محیط عضلانی، قدرت، استقامت عضلانی و درصدچربی در زنان جوان فعال بود. روششناسی پژوهش: تعداد 30 آزمودنی سالم با میانگین سن: 79/3 ± 52/26 سال، میانگین وزن: 76/3 ± 22/63 کیلوگرم و شاخص توده بدن: 63/2 ± 59/21 کیلوگرم/مترمربع به سه گروه تمرین مقاومتی با شیوه کامپوند ست؛ سوپر ست و بدون تمرین (کنترل) تقسیم شدند. پروتکل شامل تمرین هشت عضله بزرگ در هشت هفته و هر هفته 3 جلسه با روش سوپرست و کامپوند ست تحت تمرین قرار گرفتند. تعداد ست های تمرینی برای هر عضله 4 ست بود. تجزیه و تحلیل آماری با روش ANOVA یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد. یافته های تحقیق شامل موارد زیر بود:نتایج: هشت هفته تمرین کامپوندست و سوپرست بر دور بازو و ران، قدرت و استقامت بالاتنه و پایین تنه، درصد چربی بدن و سطوح بزاقی هورمونهای کورتیزول وتستوسترون در زنان جوان اثر داشت (٠٥/٠>P) و در مقایسه با گروه کنترل نیز معنی دار بود. به نظرمی رسد هر دو مدل تمرینی توانسته بر محیط اندامها، قدرت و استقامت عضلانی و درصد چربی بدن اثرگذار باشد. بنابراین اجرای تمرینات مقاومتی با هر دو الگو می تواند بر هورمون های تستوسترون و کـورتیزول و نسبت آن دو موثر باشد. بنابراین زنان جوان فعال برای بهره گیری از فوائد تمرین مقاومتی و افزایش سطح آنابولیکی بدن از شیوه های تمرینی کامپوندست و سوپرست می توانند استفاده کنند.
پاسخ و سازگاری به تمرینات
مجمد اسماعیل افضل پور؛ مهدی مقرنسی؛ ,محسن محمدنیا احمدی؛ عالیه باغبانی
چکیده
هدف: هدف پژوهش تاثیر مصرف کوتاه مدت چای سبز بر هزینه سوخت و سازی و اکسایش سوبسترا حین تمرین حاد با شدت Fatmax در مردان سالم دارای اضافه وزن یا چاق بود. روش کار: 15 نفر مرد در قالب یک طرح متقاطع بررسی شدند. ابتدا روی نوارگردان متصل به دستگاه گاز آنالایزر، پروتکل ورزشی با سرعت 5/3 کیلومتر در ساعت، شیب یک درصد، 3 دقیقه اجرا شد و بعد از یک وقفه 2 دقیقه ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش تاثیر مصرف کوتاه مدت چای سبز بر هزینه سوخت و سازی و اکسایش سوبسترا حین تمرین حاد با شدت Fatmax در مردان سالم دارای اضافه وزن یا چاق بود. روش کار: 15 نفر مرد در قالب یک طرح متقاطع بررسی شدند. ابتدا روی نوارگردان متصل به دستگاه گاز آنالایزر، پروتکل ورزشی با سرعت 5/3 کیلومتر در ساعت، شیب یک درصد، 3 دقیقه اجرا شد و بعد از یک وقفه 2 دقیقه ای (مرحله اول)، فعالیت با سرعت 4 کیلومتر در ساعت با شیب یک درصد (مرحله دوم) ؛ و سپس با سرعت 5 کیلومتر در ساعت (مرحله سوم)؛ و در ادامه با سرعت 6 کیلومتر در ساعت (مرحله چهارم)؛ و نهایتا با سرعت 5/6 کیلومتر در ساعت (در طول 4 دقیقه) به اجرا درآمد. در ادامه، شرکت کنندگان به مدت یک هفته، روزی 1000 میلی گرم مصرف کردند و برای نوبت دوم به آزمایشگاه آمدند. پس از آن به مدت یک هفته دارونما مصرف نموده و برای نوبت سوم در آزمایشگاه حاضر شدند. حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدتی از فعالیت که MFO در آن رخ میدهد (Fatmax) تعیین گردید. یافته ها: بین میزان اکسیداسیون چربی، نسبت تبادل تنفسی، اکسیژن مصرفی و هزینه انرژی در دو حالت مصرف یک هفته ای چای سبز و دارونما؛ تفاوت معنی داری وجود نداشت.نتیجه گیری: مصرف کوتاه مدت چای سبز قبل از تمرین حاد با شدت Fatmax، اثری بر هزینه انرژی، اکسیژن مصرفی و کاهش چربی ندارد و طول دوره و دوز مصرف آن می بایست بیشتر مطالعه شود.
پاسخ و سازگاری به تمرینات
حامد رشیدی؛ نجمه رضائیان
چکیده
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات ترکیبی هوازی و مقاومتی بر سطوح SRA بافت چربی و شاخص مقاومت به انسولین در موشهای سالمند بود. 20 سر رت ماده (28-24 هفته، میانگین وزنی 30/13±20/379 گرم) انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل (10 سر در هر گروه) تقسیم شدند. موشها در گروه تجربی در هشت هفته تمرینات ترکیبی هوازی و مقاومتی، شش ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات ترکیبی هوازی و مقاومتی بر سطوح SRA بافت چربی و شاخص مقاومت به انسولین در موشهای سالمند بود. 20 سر رت ماده (28-24 هفته، میانگین وزنی 30/13±20/379 گرم) انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل (10 سر در هر گروه) تقسیم شدند. موشها در گروه تجربی در هشت هفته تمرینات ترکیبی هوازی و مقاومتی، شش روز در هفته شرکت کردند. تمرینات هوازی شامل دویدن روی تردمیل در شدت کم تا متوسط (60-40 درصد سرعت بیشینه به دست آمده در آزمون دویدن بیشینه)، 60 دقیقه در هر جلسه و بدون شیب تردمیل بود. و تمرینات مقاومتی نیز بالا رفتن از نردبان با شدتی معادل 60-40 درصد از نیروی به دست آمده در آزمون بار بیشینه، 15 تکرار با یک دقیقه تناوب استراحت و 45 دقیقه در هر جلسه تمرینی را شامل میشد. اجرای هشت هفته تمرینات ترکیبی هوازی و مقاومتی ضمن افزایش معنیدار SRA بافت چربی با کاهشی معنیدار در سطوح سرمی انسولین، گلوکز ناشتای خون، شاخص مقاومت به انسولین و وزن بدن در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل همراه بود. علاوه بر این، اجرای هشت هفته تمرینات ترکیبی هوازی و مقاومتی سبب کاهش معنیدار وزن بدن در گروه تجربی در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون گردید.چنین به نظر میرسد اجرای اجرای هشت هفته تمرینات ترکیبی هوازی و مقاومتی با وجود افزیش سطوح SRA در بهبود مقاومت به انسولین و ترکیب بدن نقش دارد.
پاسخ و سازگاری به تمرینات
امین روشندل حصاری؛ علی یعقوبی
چکیده
هدف ازتحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 و 12 هفته تمرین تمرین تناوبی شدید (HIIT) برسطوح پروتئین واکنشگر C (CRP)، اینترلوکین 6 (IL-6)، هموسیستئین (HCY) وپروفایل لیپیدی مردان میانسال فعال بود. 30 مرد میانسال بروش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی دردوگروه تجربی وکنترل قرارداده شدند. برنامه HIIT، باشدت بالای 90 درصد ضربان قلب بیشینه بمدت 8 و 12 هفته هرهفته ...
بیشتر
هدف ازتحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 و 12 هفته تمرین تمرین تناوبی شدید (HIIT) برسطوح پروتئین واکنشگر C (CRP)، اینترلوکین 6 (IL-6)، هموسیستئین (HCY) وپروفایل لیپیدی مردان میانسال فعال بود. 30 مرد میانسال بروش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی دردوگروه تجربی وکنترل قرارداده شدند. برنامه HIIT، باشدت بالای 90 درصد ضربان قلب بیشینه بمدت 8 و 12 هفته هرهفته 3 جلسه اجراشد. سطوح سرمی شاخصهای CRP، IL-6، HCY، HDL، LDL، TC و TG در 3 مرحله پیش آزمون، میان آزمون و پس آزمون اندازه گیری شدند. HIIT درهر دو زمان 8 و 12 هفته ای تاثیر معناداری روی شاخص های LDL، TC و TG مردان میانسال داشت. از سویی دیگر HIIT در زمان 8 هفته تاثیر معنی داری بر روی شاخص های CRP(848/0p=)، IL-6 (080/0p=) و HCY(247/0p=) ایجاد نکرد اما درزمان 12 هفته تاثیر معنی داری بر روی شاخصهای CRP(003/0p=)، IL-6 (019/0p=) و HCY (012/0p=) بوجود آورد. همچنین بین هفته هشتم و هفته دوازدهم گروه تجربی در شاخصهای CRP (001/0p=)، IL-6 (045/0p=)، LDL (027/0p=) و TG(015/0p=) تفاوت معناداری مشاهده شد. به نظر می رسد HIIT در مدت زمان 8 هفته تغییرات مطلوبی را بر روی شاخص های لیپیدی مردان میانسال ایجاد می کند اما توانایی بهبود شاخص های التهابی آن ها را ندارد و برای ایجاد تغییرات مطلوب در شاخص های التهابی نیاز هست تا HIIT بیش از 8 هفته انجام گیرد و مدت 12 هفته باعث ایجاد تغییرات مطلوبی خواهد شد و احتمالا نقش موثری را در پیشگیری از بروز بیماری های قلبی میانسالان داشته باشد.
پاسخ و سازگاری به تمرینات
مهران هاشمی؛ آقاعلی قاسم نیان؛ اکرم کریمی اصل؛ سمانه هادی
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تاثیر دو نوع تمرین شدید بر سطح تیرودوکسین ردوکتاز یک و مالوندیآلدهید بافت بیضه موشهای صحرایی نر ویستار بود.روش بررسی: 19سر موش نر نژاد ویستار با سن هشت هفته و با وزن 5±200گرم پس از 10جلسه آشناسازی با برنامههای تمرین و پس از وزنکشی به صورت تصادفی به سه گروه(کنترل، استقامتی شدید، تناوبی شدید) تقسیم ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تاثیر دو نوع تمرین شدید بر سطح تیرودوکسین ردوکتاز یک و مالوندیآلدهید بافت بیضه موشهای صحرایی نر ویستار بود.روش بررسی: 19سر موش نر نژاد ویستار با سن هشت هفته و با وزن 5±200گرم پس از 10جلسه آشناسازی با برنامههای تمرین و پس از وزنکشی به صورت تصادفی به سه گروه(کنترل، استقامتی شدید، تناوبی شدید) تقسیم شدند. برنامۀ تمرین استقامتی شدید شامل دویدن بر روی نوارگردان به مدت هشت هفته(پنج جلسه در هفته)و برنامۀ تمرین تناوبی شامل هشت هفته(پنج جلسه در هفته)بر روی نوارگردان انجام شد. 48ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی موشها بیهوش و تشریح شدند و بافت بیضه جدا شد. اندازهگیری میزان آنزیم تیرودوکسینردوکتازیک به روش الایزا با استفاده از اسپکتروفتومتر و همچنین غلظت مالوندیآلدهید با روش تریباربیتوریک اسید و به کمک دستگاه اسپکترومتر انجام شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه با آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. مقدار خطا نیز در سطح معنیداری 05/0≥p شد.یافتهها: پس از هشت هفته میزان آنزیم تیرودوکسین ردوکتاز یک بافت بیضه در گروه استقامتی شدید و گروه تناوبی شدید نسبت به گروه کنترل بطور معنیداری بالاتر بود (05/0˂p). همچنین در میزان مالوندیآلدهید بافت بیضه در گروههای تمرین استقامتی شدید و همچنین تناوبی شدید نسبت به گروه کنترل تغییر معنیداری ایجاد نشد (05/0p˃). نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش شاید بتوان گفت تمرینات استقامتی شدید و تناوبی شدید موجب افزایش میزان تیرودوکسینردوکتازیک بافت بیضه شده و با ایجاد سازگاری در دستگاه آنتیاکسیدانی بدن، موجب عدم افزایش مالوندی-آلدهید شده است.
پاسخ و سازگاری به تمرینات
نازنین خسروانیان؛ زهرا مصلی نژاد؛ مهرزاد مقدسی؛ هادی باشفاعت
چکیده
هدف: یکی از روشهای جدید تمرینی ، محدودسازی جریان خون است. مصرف مکمل چغندر نیز عملکرد هوازی و بیهوازی را بهبود می بخشد هرچند این موضوع به درستی مشخص نیست. هدف از مطالعه حاضر تأثیر پیش شرطی سازی ایسکمیک و مصرف مکمل چغندر بر عملکرد بیهوازی دوچرخهسواران مرد بود.روش شناسی: ١٢ دوچرخهسوار مرد در یک مطالعه تصادفی با طرح کانتربالانس ...
بیشتر
هدف: یکی از روشهای جدید تمرینی ، محدودسازی جریان خون است. مصرف مکمل چغندر نیز عملکرد هوازی و بیهوازی را بهبود می بخشد هرچند این موضوع به درستی مشخص نیست. هدف از مطالعه حاضر تأثیر پیش شرطی سازی ایسکمیک و مصرف مکمل چغندر بر عملکرد بیهوازی دوچرخهسواران مرد بود.روش شناسی: ١٢ دوچرخهسوار مرد در یک مطالعه تصادفی با طرح کانتربالانس شرکت کردند. 6 نفر از آزمودنیها به دو سوکور روزانه ٦٠ گرم مکمل چغندر حاوی ٤٠٠ میلیگرم نیترات و 6 نفر دارونما (پودر زغال اخته) را به مدت یک هفته مصرف کردند. یک دوره ٧ روزه پاکسازی بین دو دوره مصرف مکمل و دارونما وجود داشت. پس از پایان دوره یک هفتهای مصرف مکمل چغندر و دارونما، آزمونهای حداکثر توانخروجی و تایم تریل یک کیلومتر به همراه روش پیش شرطیسازی ایسکمیک اجرا شد. پیش شرطیسازی ایسکمیک ، شامل ٤ دوره ٥ دقیقهای انسداد و خونرسانی مجدد با استفاده از کاف با پهنای ١٥ سانتیمتر و فشار ٢٢٠ میلیمتر جیوه که در بالاترین قسمت پاها اعمال گردید. از روش آماری شاپیروویلک و اندازهگیری مکرر برای بررسی دادهها استفاده شد.یافتهها: پیش شرطیسازی ایسکمیک به طور معناداری حداکثر توان بیهوازی را افزایش داد (٠٢٧/٠P=). زمان تایم تریل یک کیلومتر پس از پیش شرطیسازی ایسکمیک(٠١٤/٠P=) و همچنین پس از مصرف مکمل چغندر به همراه پیش شرطیسازی ایسکمیک نسبت به شرایط کنترل به طور معناداری کمتر بود (٠٠٨/٠P=).نتیجهگیری: پیش شرطیسازی ایسکمیک و مکمل چغندر میتواند عملکرد تایم تریل را در دوچرخهسواران مرد بهبود بخشد اما تأثیری بر حداکثر توان آنها ندارد.
پاسخ و سازگاری به تمرینات
الناز صادقپور فیروزآباد؛ علیرضا براری
چکیده
هدف: تغییرات در محور هیپوتالاموس- هیپوفیز احتمالا با تغییرات در هورمونهای جنسی در ارتباط است. تمریناتبدنی نیز یکی از فاکتورهای موثر در تغییرات این محور است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر شش هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی تستسترون آزاد، گلوبولین متصل شونده به هورمونهای جنسی، اینهیبین b، هورمون لوتئینی و محرک فولیکولی در دانشجویان ...
بیشتر
هدف: تغییرات در محور هیپوتالاموس- هیپوفیز احتمالا با تغییرات در هورمونهای جنسی در ارتباط است. تمریناتبدنی نیز یکی از فاکتورهای موثر در تغییرات این محور است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر شش هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی تستسترون آزاد، گلوبولین متصل شونده به هورمونهای جنسی، اینهیبین b، هورمون لوتئینی و محرک فولیکولی در دانشجویان مرد چاق بود. روش شناسی: برای این منظور بیست دانشجوی پسر چاق با دامنه سنی2±20 سال در این پژوهش شرکت نمودند و به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفری تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. تمرین مقاومتی در مدت شش هفته و سه جلسه در هفته و با شدت 60% تا 70% یک تکرار بیشینه اجرا شد. به منظور آنالیز متغیرهای بیوشیمیائی نمونههای خونی در دو مرحله 48 ساعته قبل و بعد از دوره تمرینی گرفته شد. تغییرات درونگروهی و بین گروهی اطلاعات با آزمون t وابسته و مستقل انجام پذیرفت. یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که تمرین مقاومتی منجر به افزایش معنی دار غلظت سرمی تستسترون آزاد و افزایش معنی دار SHBG در مردان چاق شد. اما بعد از شش هفته تمرین، تغییر معنی داری در اینهیبین b، هورمون لوتئینی و هورمون محرک فولیکولی مشاهده نشد. بحث: شش هفته تمرین مقاومتی به همراه بهبود ترکیب بدنی، قدرت عضلانی بالاتنه و پائین تنه و هم چنین توان هوازی با تغییرات هورمونهای جنسی در مردان در ارتباط است.
پاسخ و سازگاری به تمرینات
سونیا فاتح؛ اعظم زرنشان؛ بهلول قربانیان
چکیده
هدف: اثر ورزشهایی که متشکل از مجموعه تمرینات ذهنی و جسمی هستند در کاهش اشتها و چاقی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف بررسی اثر تمرینات هاتایوگا بر نسفاتین-1 به عنوان یک عامل بازدارنده اشتها و تنظیم کننده تعادل انرژی، اشتها و شاخصهای چاقی در زنان دارای اضافه وزن بود.روش پژوهش : در این مطالعه نیمهتجربی، تعداد 24 زن 35-45 ساله (با میانگین ...
بیشتر
هدف: اثر ورزشهایی که متشکل از مجموعه تمرینات ذهنی و جسمی هستند در کاهش اشتها و چاقی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف بررسی اثر تمرینات هاتایوگا بر نسفاتین-1 به عنوان یک عامل بازدارنده اشتها و تنظیم کننده تعادل انرژی، اشتها و شاخصهای چاقی در زنان دارای اضافه وزن بود.روش پژوهش : در این مطالعه نیمهتجربی، تعداد 24 زن 35-45 ساله (با میانگین شاخصتودهبدنی kg/m262 /3±94/28) به طور تصادفی در دو گروه تمرین هاتایوگا (12 نفر) و گروه کنترل (12نفر) قرارگرفتند. گروه تمرین به مدت هشت هفته در تمرینات یوگا شرکتکردند و گروه کنترل به فعالیت روزانه خود ادامه دادند. خونگیری (سطح سرمی نسفاتین-1) و اندازهگیری اشتها (میل به غذا، احساسسیری، پری و گرسنگی) و شاخصهای چاقی (BMI، نسبت دورکمر به لگن (W/H) و درصدچربی)، در دو وهله، پیش و 48 ساعت پس از اتمام تمرینات در فاز لوتئال آزمودنیها انجام گردید. تجزیه و تحلیل دادهها به کمک آزمونهای تیزوجی، آنکوا و ضریب همبستگی پیرسون و به کارگیری نرم افزار SPSS23 انجام شد. یافته ها: در گروه تمرین مقادیر نسفاتین-1 افزایش معنادار یافت (001/0=p). احساس گرسنگی و میل به غذا کاهش معنادار و احساس سیری و پری افزایش معنادار یافتند (05/0>p). شاخصهای چاقی کاهش اندک ولی معنادار نشان دادند (05/0>p). ارتباط مثبت و معناداری بین کاهش گرسنگی و شاخصهای چاقی (BMI, W/H و درصدچربی) و همچنین کاهش میل به غذا و BMI و درصد چربی یافت شد (05/0>p).نتیجه گیری: تمرینات جسمی ذهنی ملایم مانند هاتایوگا از طریق کنترل اشتها میتواند در کاهش وزن زنان چاق مفید باشد.