مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
معصومه کاظمی؛ سید محمد مرندی؛ احمد موحیان عطار؛ حسین محمدیان؛ حمیدرضا شریفی جبلی
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1394، صفحه 1-9
چکیده
هدف: : هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مکمل دهی ال-آرژنین بر تغییرات استرس اکسیداتیو-نیتروزاتیو احتمالی ناشی از فعالیت ورزشی حاد در کبد موش بود. روششناسی: 32 سر موش صحرایی نر با وزن تقریبی ( g210-160) بهصورت تصادفی به چهار گروه کنترل، ورزش حاد (E)، مکمل ال- آرژنین (Arg) و ورزش حاد+مکمل ال-آرژنین (E+Arg)، تقسیم شد. ال- آرژنین به میزان 02/0 رژیم غذایی به ...
بیشتر
هدف: : هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مکمل دهی ال-آرژنین بر تغییرات استرس اکسیداتیو-نیتروزاتیو احتمالی ناشی از فعالیت ورزشی حاد در کبد موش بود. روششناسی: 32 سر موش صحرایی نر با وزن تقریبی ( g210-160) بهصورت تصادفی به چهار گروه کنترل، ورزش حاد (E)، مکمل ال- آرژنین (Arg) و ورزش حاد+مکمل ال-آرژنین (E+Arg)، تقسیم شد. ال- آرژنین به میزان 02/0 رژیم غذایی به دو گروه Arg و E+Arg طی 30 روز گاواژ شد. برای اعمال فعالیت ورزشی حاد دو گروه E و E+Arg با سرعت 16-26متر بر ثانیه، به مدت 1 ساعت و یا تا رسیدن به واماندگی بر روی تردمیل مخصوص دویدند. بافتبرداری 1 ساعت پس از فعالیت ورزشی حاد صورت گرفت. جهت محاسبة نسبت اکسیدان-آنتی اکسیدان، وضعیت اکسیدانی تام و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام، به ترتیب با روشهای FRAP وFOX-1 اندازهگیری شد. میزان نیتریک اکساید از روش گریس اندازهگیری شد. برای مقایسه میانگینها آزمون آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) استفاده شد. یافتهها: میانگین بالانس اکسیدان/آنتیاکسیدان گروههای کنترل،ورزش حاد، مکمل، مکمل + ورزش حاد به ترتیب 49/4±65/3، 12/0±91/0، 04/0±92/0 و 09/0±91/0 بهدستآمده است. با وجود بیشتر بودن میانگین گروه کنترل نسبت به گروههای دیگر، ولی نتایج تحلیل واریانس نشان میدهد این تفاوت معنیدار نیست. همچنین میزان نیتریک اکساید موشهای گروه کنترل با میانگین 31/6±01/9 از سه گروه دیگر بیشتر است، اما نتایج تحلیل واریانس نشان میدهد تفاوت معنیداری بین میزان نیتریک اکساید موشهای گروه کنترل با هر یک از سه گروه آزمایش وجود ندارد. نتیجهگیری: طبق یافتههای تحقیق حاضر، نسبت اکسیدان-آنتی اکسیدان (TAC/TOS) و همچنین میزان نیتریک اکساید 1 ساعت پس از ورزش حاد و به دنبال مصرف مکمل ال-آرژنین در هیچیک از گروهها تغییر معنیداری نداشت.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
ناهید بیژه؛ حسن فرجی؛ بابی سان عسگری؛ اسرا عسگری؛ سعید رمضانی
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1394، صفحه 11-21
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه، بررسی پاسخ ویسفاتین به فعالیت ورزشی حاد استقامتی پیش و پس از 8 هفته تمریندر مردان چاق تمرین نکرده سالم بود. روششناسی: بیست و دو آزمودنی (سن: 83/3±06/29 سال، وزن: 68/4±96/90 کیلوگرم، قد: 88/4±3/171 سانتیمتر و شاخص توده بدن 8/1 ± 76/30 کیلوگرم بر مترمربع) بهطور داوطلبانه در مطالعه حاضر شرکت کردند. آزمودنیها بهطور ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه، بررسی پاسخ ویسفاتین به فعالیت ورزشی حاد استقامتی پیش و پس از 8 هفته تمریندر مردان چاق تمرین نکرده سالم بود. روششناسی: بیست و دو آزمودنی (سن: 83/3±06/29 سال، وزن: 68/4±96/90 کیلوگرم، قد: 88/4±3/171 سانتیمتر و شاخص توده بدن 8/1 ± 76/30 کیلوگرم بر مترمربع) بهطور داوطلبانه در مطالعه حاضر شرکت کردند. آزمودنیها بهطور تصادفی به دو گروه تجربی (11 نفر) و کنترل (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در 8 هفته تمرین استقامتی، سه بار در هفته، شرکت کردند. شدت فعالیت ورزشی پس از هفته چهارم از60 درصد ضربان قلب بیشینه به 65 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه تا اتمام دوره تمرین افزایش یافت. آزمون فعالیت ورزشی حاد (فعالیت روی چرخکار سنج، 30 دقیقه با شدت 60 درصد ضربان قلب بیشینه) قبل و پس از دوره تمرین انجام شد. نمونههای خونی نیز، قبل، بلافاصله بعد و 30 دقیقه پس از فعالیت ورزشی حاد در دو مرحلة قبل و پس از دوره تمرین استقامتی جهت اندازهگیری تغییرات ویسفاتین پلاسما گرفته شد. یافتهها: نتایج با استفاده از آنوای دوطرفه با اندازهگیری مکرر نشان داد که تغییرات سطوح ویسفاتین پس از فعالیت ورزشی حاد (بلافاصله بعد و 30 دقیقه بعد) نسبت به قبل فعالیت در آن جلسه در هر دو گروه کنترل و تجربی، قبل از دوره تمرینی، معنیدار نبود. بعد از دوره تمرینی، سطوح ویسفاتین پس از فعالیت حاد در گروه تجربی بهطور معنیداری (بلافاصله و 30 دقیقه) نسبت به قبل فعالیت در آن جلسه کاهش یافت و همچنین نسبت به زمانهای مشابه با قبل از دوره تمرینی (بلافاصله بعد و 30 دقیقه) پایینتر بود (05/0>p). سطوح استراحتی ویسفاتین پس از دوره تمرین کاهش یافت. وزن بدن، توده چربی و درصد چربی بدن گروه تجربی بهطور معنیداری پس از دوره تمرینی کاهش یافت (05/0p<). VO2max برآورد شده گروه تجربی افزایش یافت اما توده بدون چربی آزمودنیها تغییر معنیداری نداشت.هیچکدام از متغیرهای گروه کنترل تغییر معنیداری نداشت. نتیجهگیری: این اطلاعات نشان میدهد که تمرین استقامتی در مردان چاق با کاهش سطوح استراحتی ویسفاتین پلاسما و چربی بدن همراه است. همچنین یک دوره تمرین استقامتی میتواند باعث کاهش غلظت پلاسمایی ویسفاتین در پاسخ به یک وهله فعالیت ورزشی حاد شود.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
رضا رضایی شیرازی
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1394، صفحه 23-34
چکیده
هدف: هدف از این تحقیق تعیین تأثیر 12 هفته تمرین اینتروال شدید بر سطوح پلاسمایی لپتین، آدیپونکتین و شاخص مقاومتبهانسولین مردان چاق مبتلا به کبد چرب با محدوده سنی 20 تا 35 سال بود. روششناسی: آزمودنیهای این تحقیق، شامل 38 مرد چاق مبتلا به کبد چرب غیرالکلی با میانگین سن 2/6±5/28 سال، وزن 8/11±4/95 کیلوگرم و قد 7/14±6/178 سانتیمتر ...
بیشتر
هدف: هدف از این تحقیق تعیین تأثیر 12 هفته تمرین اینتروال شدید بر سطوح پلاسمایی لپتین، آدیپونکتین و شاخص مقاومتبهانسولین مردان چاق مبتلا به کبد چرب با محدوده سنی 20 تا 35 سال بود. روششناسی: آزمودنیهای این تحقیق، شامل 38 مرد چاق مبتلا به کبد چرب غیرالکلی با میانگین سن 2/6±5/28 سال، وزن 8/11±4/95 کیلوگرم و قد 7/14±6/178 سانتیمتر بودند که بهطور تصادفی به دو گروه تجربی (18=n) و کنترل (20=n) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تجربی به مدت سه ماه (36 جلسه) و هر هفته سه جلسه به تمرینات اینتروال شدید پرداختند. شدت تمرین در جلسه اول با 90% برونده توان اوج، شروع و در جلسه آخر با شدت 115% برونده توان اوج، پایان یافت. پروتکل تمرینی شامل حداکثر 10 تکرار 60 ثانیهای پدال زدن بر روی چرخ کارسنج با استراحت فعال 60 ثانیهای بین تکرارها با شدت 15% برونده توان اوج بود. پس از اطمینان از توزیع طبیعی دادهها بهوسیله آزمون K-s، برای تعیین معنیدار بودن تفاوت بین میانگینها در پیشآزمون و پسآزمون از آزمون t وابسته استفاده گردید (05/0≥p). یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد پس از 12 هفته تمرین اینتروال شدید، سطوح لپتین در مردان چاق مبتلا به کبد چرب غیرالکلی کاهش معنیداری داشته است ؛ همچنین، در شاخص مقاومتبهانسولین نیز کاهش معنیدار مشاهده شد. این در حالی است که بین سطوح آدیپونکتین آزمودنیها در پیشآزمون و پسآزمون افزایش معنیدار دیده شد (05/0≥p). نتیجهگیری: بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که 12 هفته تمرین اینتروال شدید میتواند سطوح لپتین، آدیپونکتین و مقاومتبهانسولین مردان چاق مبتلا به کبد چرب را تغییر داده و همراه با کاهش وزن و شاخص توده بدن، موجب بهبود عارضه در آنان شود.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
کاظم رنجبر؛ حسن متین همایی؛ محمدعلی آذربایجانی؛ مقصود پیری
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1394، صفحه 35-44
چکیده
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر همزمان عصاره الکلی عناب و تمرین مقاومتی بر مارکرهای آسیب کبدی در رتهای نر مسموم شده با استروئید آنابولیک میباشد. روششناسی: بدین منظور 42 رت نر ویستار به 6 گروه مساوی تقسیم شدند. گروهها شامل، 1- گروه کنترل 2- گروه شم 3- گروه بولدنون 4- گروه بولدنون + عصاره عناب (600 میلیگرم در کیلوگرم) 5- گروه بولدنون ...
بیشتر
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر همزمان عصاره الکلی عناب و تمرین مقاومتی بر مارکرهای آسیب کبدی در رتهای نر مسموم شده با استروئید آنابولیک میباشد. روششناسی: بدین منظور 42 رت نر ویستار به 6 گروه مساوی تقسیم شدند. گروهها شامل، 1- گروه کنترل 2- گروه شم 3- گروه بولدنون 4- گروه بولدنون + عصاره عناب (600 میلیگرم در کیلوگرم) 5- گروه بولدنون + تمرین 6- گروه بولدنون + عصاره عناب (600 میلیگرم در کیلوگرم) + تمرین بودند. به غیر از گروههای کنترل و شم به مابقی گروهها استرئید آنابولیک با دوز 5 میلیگرم در کیلوگرم و هفتهای یکمرتبه تزریق شد. تمرین مقاومتی شامل، سه جلسه تمرین در هفته و هر جلسه شامل سه ست با 5 تکرار بالا رفتن از نردبان به مدت هشت هفته بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج این تحقیق نشان داد در گروه 3 تزریق استروئید آنابولیک سبب افزایش معنیدار در آنزیمهای کبدی ALP، ALT و AST و بیلیروبین (توتال و مستقیم) نسبت به گروههای کنترل و شم گشت. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد در گروه مصرفکننده عصاره عناب (گروه 4)، گروه تمرین مقاومتی (گروه 5)، گروه عصاره عناب به همراه تمرین مقاومتی (گروه 6)، کاهش معنیداری در آنزیمهای کبدی ALP، ALT و AST و بیلیروبین (توتال و مستقیم) مشاهده شد. لازم به ذکر است میزان آلبومین تغییر معنیداری در هیچیک از گروهها نداشته است. نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر نشاندهنده کاهش معنیدار مارکرهای آسیب کبدی در پی مصرف عصاره الکلی عناب بهتنهایی و همچنین تمرین مقاومتی بهتنهایی میباشد. ولی استفاده همزمان از تمرین مقاومتی و عصاره عناب تأثیر بیشتری در کاهش این بیومارکرها ندارد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
علیرضا پاآهو؛ وحید تأدیبی؛ ناصر بهپور
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1394، صفحه 45-58
چکیده
هدف: چاقی و اضافه وزن به همراه اختلالات متابولیکی مرتبط با آنها یکی از نگرانیهای بسیار مهم در جهان امروز است. با توجه به اینکه کودکان و نوجوانان در سنین حساس رشد و آمادهسازی بدن برای سنین بزرگسالی هستند، بنابراین هدف ما بررسی 12 هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح تستوسترون، کورتیزول و نیمرخ چربی در کودکان چاق و دارای اضافه وزن ...
بیشتر
هدف: چاقی و اضافه وزن به همراه اختلالات متابولیکی مرتبط با آنها یکی از نگرانیهای بسیار مهم در جهان امروز است. با توجه به اینکه کودکان و نوجوانان در سنین حساس رشد و آمادهسازی بدن برای سنین بزرگسالی هستند، بنابراین هدف ما بررسی 12 هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح تستوسترون، کورتیزول و نیمرخ چربی در کودکان چاق و دارای اضافه وزن است. روششناسی: بدین منظور بیست پسر بچه چاق با استفاده از طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه و توزیع تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند. شاخصهای آنتروپومتریک، سطوح کورتیزول، تستوسترون و نیمرخ چربی اندازهگیری شد. پروتکل تمرین تناوبی شدید 3 جلسه در هفته با شدت 100 تا 110 درصد حداکثر سرعت هوازی به مدت 12 هفته بود. دادهها با استفاده از تی مستقل و همبسته در سطح معنیداری (05/0p≤) تحلیل شد. یافتهها: یافتههای پژوهش کاهش معنیدار سطوح استراحتی کورتیزول، TC، TG، LDL-C و افزایش HDL-C را در گروه HIIT نشان داد، اما بر سطوح استراحتی تستوسترون تأثیر معنیداری نداشت. این در حالی است که شاخصهای آنترپومتریک و TC، TG و LDL-C گروه شاهد بهطور معنیداری افزایش داشت، اما HDL-C آنها بهطور معنیداری کاهش نشان داد. نتیجهگیری: تاکنون تجویز تمرین ایدهآل برای دستیابی به سودمندیهای فعالیت بدنی برای افراد چاق بهخوبی مشخص نشده است، اما یافتههای این پژوهش اشاره دارند که تمرین تناوبی شدید دارای پتانسیل اقتصادی و پروتکل، تمرینی کارآمدی برای افراد چاق و دارای اضافه وزن بهویژه کودکان و نوجوانان است.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
احمد عبدی؛ نسرین رمضانی؛ حسن حاجی
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1394، صفحه 59-68
چکیده
هدف: فشار اکسایشی یکی از عوامل مؤثر در توسعه مقاومت به انسولین، دیابت و عوارض آن میباشد . افزایش گلوکز خون که در هر دو نوع دیابت 1 و 2 دیده میشود، از عوامل اثرگذار در ایجاد فشار اکسایشی است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر تعاملی تمرین مقاومتی و مصرف عصاره دانه گشنیز بر عوامل فشار اکسایشی در موشهای صحرایی نر بالغ دیابتی بود. روششناسی: این ...
بیشتر
هدف: فشار اکسایشی یکی از عوامل مؤثر در توسعه مقاومت به انسولین، دیابت و عوارض آن میباشد . افزایش گلوکز خون که در هر دو نوع دیابت 1 و 2 دیده میشود، از عوامل اثرگذار در ایجاد فشار اکسایشی است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر تعاملی تمرین مقاومتی و مصرف عصاره دانه گشنیز بر عوامل فشار اکسایشی در موشهای صحرایی نر بالغ دیابتی بود. روششناسی: این پژوهش یک مطالعه تجربی است که بر روی 40 سر موش صحرایی نر دیابتی انجام شد. نمونهها بهطور تصادفی در 4 گروه (1- گروه تمرین ، 2- گروه تمرین - عصاره،3- گروه عصاره و 4-گروه کنترل). قرار گرفتند. القای دیابت از طریق تزریق وریدی 55 میلیگرم استرپتوزوتوسین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در موشها ایجاد شد. سپس 6 هفته تمرین مقاومتی (5 روز هفته با شدت 30-100 درصد وزن بدن) در هفته اعمال شد. عصاره گشنیز به میزان روزانه 150 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی به موشها خورانده شد. پس از 6 هفته تمرین، آنتیاکسیدان تام (TAC)، سوپراکسیددسموتاز (SOD) و کاتالاز (CAT) سرمی اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج نشان داد که تمرین مقاومتی همراه با مصرف عصاره دانه گشنیز سبب افزایش معنیدار در سطوح TAC، SOD و CAT میشود (05/0>p). همچنین، سطوح TAC در گروههای تمرین مقاومتی و مصرف عصاره دانه گشنیز بهطور معنیداری افزایش یافته بود (05/0>p). نتیجهگیری: به نظر میرسد شش هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف عصاره دانه گشنیز توانسته است با تأثیر بر سیستم دفاع آنتیاکسیدانی بدن در موشهای دیابتی مؤثر باشد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
امیرعباس منظمی؛ زینب محمدی؛ رحمان سوری
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1394، صفحه 69-80
چکیده
هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین اثر زمان برگزاری مسابقه کونگفو در روز بر میزان هماچوری ، پروتئینوری و زمان بازگشت به حالت اولیه در مردان کونگفو کار بود. روششناسی: بدین منظور 28 نفر از مردان کونگفو کار با سابقه 8 سال تمرین بهصورت تصادفی انتخاب و در دو گروه صبح و عصر قرار گرفتند. از هر دو گروه 30دقیقه قبل از مسابقه ،60دقیقه،8 و24 ساعت ...
بیشتر
هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین اثر زمان برگزاری مسابقه کونگفو در روز بر میزان هماچوری ، پروتئینوری و زمان بازگشت به حالت اولیه در مردان کونگفو کار بود. روششناسی: بدین منظور 28 نفر از مردان کونگفو کار با سابقه 8 سال تمرین بهصورت تصادفی انتخاب و در دو گروه صبح و عصر قرار گرفتند. از هر دو گروه 30دقیقه قبل از مسابقه ،60دقیقه،8 و24 ساعت بعد از مسابقه با استفاده از نوار آنالیز ادراری جهت اندازهگیری هماچوری و پروتئینوری، نمونههای ادراری گرفته شد. جهت تعیین تفاوت بین متغیرها از روشهای آماری تحلیل واریانس یکطرفه با اندازهگیریهای مکرر،t- همبسته وt- مستقل در سطح معنیداری 05/0 استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که بین میزان هماچوری در دو نوبت صبح و عصر تفاوت معنیداری وجود ندارد. نتایج همچنین نشان داد که تنها بین میزان پروتئینوری دو گروه صبح و عصر در زمان 8ساعت بازگشت به حالت اولیه تفاوت وجود دارد(05/0>P) و در زمانهای60دقیقه، 8 و24 ساعت بازگشت به حالت اولیه در میزان هماچوری تفاوت معنیداری وجود ندارد. نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد که زمان ریکاوری، هماچوری و پروتئینوری در نوبت عصر سریعتر از نوبت صبح اتفاق میافتد و در نتیجه انجام مسابقات در نوبت صبح به استراتژیهای کارآمد ریکاوری نیازمند است.