مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
سحر قاسمی پور؛ سید محمد مرندی
چکیده
فشار اکسیداتیو در به وجود آمدن و عوارض ناشی از بیماری های زیادی همانند دیابت نوع دو دخیل است.با توجه به شیوع بالای دیابت در جوامع و عوارض اقتصادی وبهداشتی ناشی ازآن، تحقیق حاضر سعی دارد تا اثرتمرین استقامتی واسیدکلروژنیک را روی برخی شاخص های فشار اکسیداتیو بررسی کند. 35 سرموش نرC57BL6 4 هفته ای به صورت تصادفی دردوگروه رژیم پرچرب برای القای ...
بیشتر
فشار اکسیداتیو در به وجود آمدن و عوارض ناشی از بیماری های زیادی همانند دیابت نوع دو دخیل است.با توجه به شیوع بالای دیابت در جوامع و عوارض اقتصادی وبهداشتی ناشی ازآن، تحقیق حاضر سعی دارد تا اثرتمرین استقامتی واسیدکلروژنیک را روی برخی شاخص های فشار اکسیداتیو بررسی کند. 35 سرموش نرC57BL6 4 هفته ای به صورت تصادفی دردوگروه رژیم پرچرب برای القای پیش دیابت و رژیم نرمال قرار گرفتند. پس از القای پیش دیابت پس از مصرف 12 هفته رژیم پرچرب، نمونه های این گروه به گروههای بدون مداخله، مصرف اسیدکلروژنیک، تمرین استقامتی، تمرین استقامتی واسیدکلروژنیک (7=n) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی به صورت فزاینده برروی تردمیل انجام گرفت. اسیدکلروژنیک به میزان 110 میلی گرم برکیلوگرم وزن موش، سه مرتبه در هفته از طریق گاواژ به گروهها داده شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و مصرف اسیدکلروژنیک، بافت برداری ازعضله اسکلتی چهارسررانی انجام شد وپس ازوزنکشی، برای اندازهگیری GPX،NO ،TAC وMDA به آزمایشگاه منتقل گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ANOVA دو راهه در سطح 05/0 استفاده شد.تمرین استقامتی موجب کاهش GPX،NO ،TAC وMDA گردید.اسیدکلروژنیک موجب کاهش GPXو NO و افزایش TACوMDA گردید و مداخله همزمان آن ها موجب افزایش GPX، TACو MDA وکاهش NO گردید.(p
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
امیر داداش زاده؛ رقیه پوزش جدیدی؛ امید آذین فام؛ جبرئیل پوزش جدیدی
چکیده
هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر تمرین هوازی و مکمل کورکومین بر برخی شاخصهای میتوفاژی ناشی از ایسکمی/خونرسانی مجدد کلیه موشهای صحرایی نر بود. روش شناسی: 50 سر موش صحرائی نر (12 هفتهای با وزن 57/28 ± 23/315) پس از القای ایسکمی کلیه، به طور تصادفی در پنج گروه کنترل سالم، کنترل ایسکمی، تمرین، کورکومین، تمرین + کورکومین تقسیم شدند. برنامه تمرین ...
بیشتر
هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر تمرین هوازی و مکمل کورکومین بر برخی شاخصهای میتوفاژی ناشی از ایسکمی/خونرسانی مجدد کلیه موشهای صحرایی نر بود. روش شناسی: 50 سر موش صحرائی نر (12 هفتهای با وزن 57/28 ± 23/315) پس از القای ایسکمی کلیه، به طور تصادفی در پنج گروه کنترل سالم، کنترل ایسکمی، تمرین، کورکومین، تمرین + کورکومین تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی شامل هشت هفته متشکل از پنج جلسه تمرین در هر هفته بود که هر جلسه با سرعت 10 متر در دقیقه، شیب 5 درصد به مدت 10 دقیقه در روز، آغاز شد. سرعت و زمان دویدن به تدریج تا 15 متر در دقیقه به مدت 20 دقیقه در روز افزایش یافت. در دو جلسه آخر شدت فعالیت هوازی به 25 متر در دقیقه و به مدت 30 دقیقه در روز رسید. هر جلسه دو دقیقه گرم کردن و سرد کردن با سرعت 10 متر در دقیقه انجام شد. اما نسبت به گروه تمرین معنیدار (به ترتیب 7/0=p و 1/0=p) نبود. نتیجهگیری: ایسکمی کلیوی موجب افزایش بیان ژنهای Bnip3 و HIF-1α می شود اما به دنبال 8 هفته تمرین هوازی بیان ژن HIF-1α کاهش و بیان ژن Bnip3 افزایش یافت.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
انسیه یزدخواستی؛ فرناز سیفی اسگ شهر؛ رضا فرضی زاده
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرین مقاومتی تناوبی با شدتهای مختلف بر سطوح اینترلوکین -6 (IL-6)، فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) و نوروگلین-4 (NRG-4) در مردان چاق بود.روش: در این پژوهش نیمه تجربی، 44 نفر از مردان چاق 30-20 ساله شهر تبریز انتخاب و به 4 گروه کنترل، تمرین مقاومتی تناوبی با شدت پایین، شدت متوسط و شدت بالا تقسیم شدند. در ادامه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرین مقاومتی تناوبی با شدتهای مختلف بر سطوح اینترلوکین -6 (IL-6)، فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) و نوروگلین-4 (NRG-4) در مردان چاق بود.روش: در این پژوهش نیمه تجربی، 44 نفر از مردان چاق 30-20 ساله شهر تبریز انتخاب و به 4 گروه کنترل، تمرین مقاومتی تناوبی با شدت پایین، شدت متوسط و شدت بالا تقسیم شدند. در ادامه آزمودنیهای گروه تمرین مقاومتی، برنامه تمرین خود را به مدت 12 هفته، سه جلسه در هفته با 3 شدت متفاوت (40% 1RM با 20 تکرار، 60% 1RM با 12 تکرار و 80% 1RM با 10 تکرار) انجام دادند. 48 ساعت قبل از اولین جلسه تمرینی و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین مقاومتی، ویژگیهای فردی آزمودنیها و مقادیر سرمی IL-6 ، TNF-α و NRG-4 با استفاده از روش الایزا اندازهگیری شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که 12 هفته تمرین مقاومتی تناوبی موجب کاهش سطوح IL-6 (01/0=P) در گروه تمرین با شدت بالا و افزایش سطوح NRG-4 (001/0=P) بعد از تمرین مقاومتی تناوبی با هر سه شدت در مردان چاق شد، اما اثر معناداری بر سطوح TNF-α (05/0=P) نداشت.کاهش IL-6 و افزایش سطوح نوروگلین-4 در گروه تمرین مقاومتی تناوبی با شدت بالا نسبت به گروههای دیگر بیشتر بود ( به ترتیب 02/0=P و001/0=P ). نتیجهگیری: به نظر میرسد، تمرینات مقاومتی تناوبی با شدتهای مختلف میتواند باعث بهبود شاخصهای التهابی و نوروگلین-4 در افراد چاق شود؛ که این بهبود در تمرین مقاومتی با شدت بالا نمایانتر بود.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
عملکردهای هورمونی و آنزیمی در ورزش
جواد وکیلی؛ سعید نیکو خصلت؛ محمد تنهایی؛ مریم اکبری
چکیده
هدف: هدف از مطالعة حاضر تعیین تأثیر دو هفته فعالیت ورزشی تناوبی با و بدون محدودیت جریان خون بر سطوح سرمی هورمون رشد،1 IGF- و لاکتات پسران فوتبالیست نوجوان آماتور است.روششناسی:در یک طرح نیمه تجربی 24 پسر فوتبالیست نوجوان آماتور با میانگین و انحراف معیار سن 79/0± 79/17 سال، قد 37/3± 41/175 سانتیمتر و وزن 49/4± 12/69 کیلوگرم به صورت داوطلبانه ...
بیشتر
هدف: هدف از مطالعة حاضر تعیین تأثیر دو هفته فعالیت ورزشی تناوبی با و بدون محدودیت جریان خون بر سطوح سرمی هورمون رشد،1 IGF- و لاکتات پسران فوتبالیست نوجوان آماتور است.روششناسی:در یک طرح نیمه تجربی 24 پسر فوتبالیست نوجوان آماتور با میانگین و انحراف معیار سن 79/0± 79/17 سال، قد 37/3± 41/175 سانتیمتر و وزن 49/4± 12/69 کیلوگرم به صورت داوطلبانه انتخاب و براساس VO2max به دو گروه12 نفره تمرین تناوبی با و بدون محدودیت جریان خون تقسیم شدند. پروتکل تمرینی تحقیق حاضر با شدت 75-60 درصدMHR چهار جلسه در هفته (در هفته اول سه تکرار و هفته دوم چهار تکرار مسافت400 متر) اجرا شد. استراحت بین تکرارها 80-60 ثانیه بود. فشار کاف برای پایین تنه در وهله های فعالیت 140 تا 180 میلیمتر جیوه تنظیم شد. نمونههای خونی به میزان 5 سی سی در دو مرحله قبل از شروع پروتکل تمرینی و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی برای اندازه گیری شاخصهایGH ، IGF-1 سرمی اخذ شد. مقادیر لاکتات نیز بلافاصله بعد از آزمون رست گرفته شد. از آزمون تی مستقل و وابسته در سطح معناداری 05/0≥α استفاده شد.یافتهها: نتایج تحقیق افزایش معنیدار GH (p=0/016) و لاکتات (p=0/000) سرمی را در گروه تمرین تناوبی با BFR در مقایسه با گروه تمرین بدون BFR نشان داد. اما در شاخص IGF-1 سرمی بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/ 0 نتیجهگیری: اجرای تمرینات تناوبی با BFR در مقایسه با تمرینات صرف تناوبی احتمالاً می تواند در افزایش شاخصهای آنابولیکی پسران نوجوان فوتبالیست موثرتر باشد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
مهدی مقرنسی؛ فائزه معمارزاده؛ علی ثقه الاسلامی
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 6 هفته تمرین سی ایکس ورکس همراه با مصرف مکمل گزنه بر نیمرخ لیپیدی، پروتئین واکنشگر C و برخی شاخص های ترکیب بدنی زنان دچار اضافه وزن و چاقی بود. روش تحقیق: پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. به همین منظور 48 زن دارای اضافه وزن و چاق با دامنه سنی 40-20 سال و شاخص توده بدنی (BMI) ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 6 هفته تمرین سی ایکس ورکس همراه با مصرف مکمل گزنه بر نیمرخ لیپیدی، پروتئین واکنشگر C و برخی شاخص های ترکیب بدنی زنان دچار اضافه وزن و چاقی بود. روش تحقیق: پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. به همین منظور 48 زن دارای اضافه وزن و چاق با دامنه سنی 40-20 سال و شاخص توده بدنی (BMI) بین 34-25 کیلوگرم بر متر مربع به صورت هدفمند انتخاب و در 4 گروه تمرین+ گزنه، تمرین+ دارونما، گزنه و دارونما تقسیم شدند. تمامی اندازهگیریها یک مرحله قبل از شروع دوره و مرحله دیگر بعد از اتمام دوره صورت گرفت. پس از جمع آوری اطلاعات، دادهها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند و از آزمون های شاپیرو- ویلک، تی همبسته و تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی داری 05/0>p استفاده گردید. یافته ها: نتایـج نشان داد کـه بعد از 6 هفته مداخله مقادیر تری گلیسرید (105/0=p)، کلسترول تام (995/0=p)، لیپوپروتئین با چگالی بالا (112/0=p)، لیپوپروتئین با چگالی پایین (506/0=p) و پروتئین واکنشگرC (965/0=p) در بین گروه های تحقیق تفاوت معناداری را نشان نداد. ولی مقادیر وزن بدن (004/0=p)، شاخص توده بدنی (010/0=p) و نسبت دور کمر به دور باسن (000/0=p) در بین گروه های تحقیق تفاوت معنی داری وجــود داشت. نتیجه گیری: 6 هفته تمرین سی ایکس ورکس به همراه مصرف مکمل گزنه می تواند باعث کاهش مقادیر وزن بدن، شاخص توده بدنی و نسبت دور کمر به دور باسن شود.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
مینا شاخی؛ عبدالحمید حبیبی؛ علی اکبر علی زاده
چکیده
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرین (مقاومتی-هوازی) بر سطوح IGFBP3, IGF1, BMI زنان چاق میباشد. مواد و روشها: به این منظور 24 زن غیرفعال چاق 25 تا 37 ساله با BMI 30 تا 35 کیلوگرم بر مترمربع بهطور تصادفی به دو گروه 12 نفره تمرین و کنترل تقسیم شدند. تمرین منتخب شامل تمرین مقاومتی با وزنه و دستگاه مخصوص بدنسازی با شدت 67 تا 80 درصد قدرت بیشینه ...
بیشتر
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرین (مقاومتی-هوازی) بر سطوح IGFBP3, IGF1, BMI زنان چاق میباشد. مواد و روشها: به این منظور 24 زن غیرفعال چاق 25 تا 37 ساله با BMI 30 تا 35 کیلوگرم بر مترمربع بهطور تصادفی به دو گروه 12 نفره تمرین و کنترل تقسیم شدند. تمرین منتخب شامل تمرین مقاومتی با وزنه و دستگاه مخصوص بدنسازی با شدت 67 تا 80 درصد قدرت بیشینه و هوازی با دوچرخه ثابت و شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه، به مدت 8 هفته و3 روز در هفته انجام گرفت. اندازهگیریهای ترکیب بدن 24 ساعت قبل 24ساعت بعد از تمرین انجام شد. نمونهگیری خونی هم 24 ساعت قبل و48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین بعد از 12 ساعت ناشتایی انجام شد. برای آنالیز آماری در بخش یافتههای از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه برای بررسی تغییرات بین گروهی استفاده گردید. یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد پس از هشت هفته تمرین مقاومتی و هوازی کاهش معنادری در BMI آزمودنیهای گروه تمرین نسبت به گروه کنترل مشاهد شد(001/0>P). همچنین نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد بعد از هشت هفته تمرین منتخب( مقاومتی–هوازی) دو شاخصIGFBP3 IGF1, در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کردند( به ترتیب001/0>P و 006/0>P). نتیجهگیری: با توجه به نتایج این تحقیق، هر دو روش تمرینی مقاومتی و هوازی میتواند جهت کاهش وزن، BMI IGFBP3 وIGF1 مورد استفاده قرار گیرند.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
محمد سلماسی؛ اصغر توفیقی؛ سیامک عصری رضایی؛ جواد طلوعی آذر
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت تمرین هوازی با شدت متوسط با و بدون مصرف مکمل نانوذره و ذرهنمکی اکسید روی بر شاخصهای اکسیداتیو بافت کبد موش های آلوده شده با BPA بود.مواد و روشها: 60 سر موش در 12 گروه 5 تایی: 1) کنترل، 2) BPA، 3) تمرین هوازی، 4) تمرین هوازی+BPA، 5) نانوذره، 6) نانوذره+BPA، 7) ذره نمکی اکسید روی، 8) ذره نمکی اکسید روی+BPA، 9) تمرین+ نانوذره، ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت تمرین هوازی با شدت متوسط با و بدون مصرف مکمل نانوذره و ذرهنمکی اکسید روی بر شاخصهای اکسیداتیو بافت کبد موش های آلوده شده با BPA بود.مواد و روشها: 60 سر موش در 12 گروه 5 تایی: 1) کنترل، 2) BPA، 3) تمرین هوازی، 4) تمرین هوازی+BPA، 5) نانوذره، 6) نانوذره+BPA، 7) ذره نمکی اکسید روی، 8) ذره نمکی اکسید روی+BPA، 9) تمرین+ نانوذره، 10) تمرین+ نانوذره+BPA، 11) تمرین+ذره نمکی اکسید روی و 12) تمرین+ذره نمکی اکسید روی+BPA قرار گرفتند. تمرین هوازی با شدت 75ـ50 درصد VO2max و به مدت 64ـ25 دقیقه اجرا شد. مکمل روی تا اتمام دوره تزریق شد.نتایج: فعالیت آنزیمهای GPX، SOD و کاتالاز در گروه تمرین ورزشی و گروههای BPA افزایش معنیداری نشان داد، در بررسی مقادیر TAC مشخص شد تمرین ورزشی به تنهایی سبب کاهش معنیدار (001/0=P) و گروههای دریافت کننده مکملهای Zno و NanoZno سبب افزایش معنیدار این شاخص نسبت به گروه کنترل سالم شد (001/0p=). این در حالی بود که در بررسی MDA و AOPP مشخص شد گروههای BPA افزایش شدیدی در این متغیرها ایجاد کردند که مکمل سبب کاهش معنیدار این متغیرها شد و بیشترین کاهش مربوط به BPA+Nano و BPA+Zno بود (001/0p= ).نتیجهگیری: دریافت BPA ظرفیت آنتیاکسیدانتی را تخریب مینماید. با وجود این، ترکیب تمرین ورزشی با شدت متوسط و مکملهای اکسید روی (به ویژه مکمل به تنهایی) ممکن است کینتیک آلودهشدن با BPA را با مهار سیستم اکسیدانی تغییر دهد و متعاقب آن بهبود وضعیت هپاتوسیتها را بدنبال داشته باشد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
سیامک رهبر؛ سجاد احمدی زاد؛ هیوا رحمانی
چکیده
هدف: بررسی تاثیر مکملدهی ال-آرژنین بر پاسخ شاخصهای پلاکتی به یک جلسه فعالیت تناوبی شدید میباشد.روششناسی: 10 مرد جوان سالم دارای اضافهوزن (2/1±27BMI=) داوطلبانه در تحقیق متقاطع و دوسوکور حاضر شرکت کرده و یک پروتکل فعالیت تناوبی شدید (HIIE) را با مکمل ال-آرژنین یا دارونما در 2 جلسه با فاصله 7 روز انجام دادند. در هر جلسه آزمودنیها ...
بیشتر
هدف: بررسی تاثیر مکملدهی ال-آرژنین بر پاسخ شاخصهای پلاکتی به یک جلسه فعالیت تناوبی شدید میباشد.روششناسی: 10 مرد جوان سالم دارای اضافهوزن (2/1±27BMI=) داوطلبانه در تحقیق متقاطع و دوسوکور حاضر شرکت کرده و یک پروتکل فعالیت تناوبی شدید (HIIE) را با مکمل ال-آرژنین یا دارونما در 2 جلسه با فاصله 7 روز انجام دادند. در هر جلسه آزمودنیها مکمل یا دارونما را به مقدار 075/0 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و بصورت محلول در 400 میلیلیتر آب مصرف کرده و پس از 90 دقیقه، HIIE را بصورت 12 تناوب 3 دقیقهای بر روی تردمیل (فعالیت: یک دقیقه ،100 درصد vVO2max، ریکاوری: دو دقیقه، 40 درصد vVO2max) انجام دادند. جهت اندازهگیری شاخصهای پلاکتی شامل تعداد پلاکتها (PLT)، درصد پلاکتی (PCT)، میانگین حجم پلاکتی (MPV) و پهنای توزیع پلاکتی (PDW)، قبل از مکملدهی و بلافاصله قبل و بعد از HIIE، 3 نمونه خونی گرفته شد.یافتهها: صرفنظر از نوع مکمل، HIIE بترتیب باعث افزایش 29 و 31 درصدی PLT و PCT شد (001>P)، ولی تاثیر معنیداری بر MPV و PDW نداشت (05<P) و مصرف ال-آرژنین 90 دقیقه قبل از HIIE باعث مهار PCT شد (043/0=P) اما تاثیری بر PLT نداشت.نتیجهگیری: تناوبی بودن و وجود دورههای ریکاوری در پروتکل HIIE باعث عدم افزایش معنیدار MPV و PDW در هر دو جلسه شد که میتواند دلیلی بر ایمن بودن HIIE باشد. مکملدهی ال-آرژنین قبل از HIIE تنها باعث کاهش PCT شد که با توجه به عدم تاثیرگذاری آن بر سایر شاخصها، مطالعات بیشتری با دوزهای اثرگذارتر مکمل لازم است.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
استرس محیطی در ورزش
مهدی فراموشی؛ رامین امیرساسان؛ وحید ساری صراف
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر شبیه سازی ماندن در ارتفاع متوسط به همراه مصرف آویشن بر میزان کاردیومیوپاتی موشهای صحرایی دیابتی نوع دو و تأثیر همزمان آنها بر آنزیمهای کبدی بود. روشها: بدین منظور تعداد 40 سر موش صحرایی به پنج گروه هشت تایی تقسیم شدند. جهت القای دیابت نوع دو استرپتوزوتوسین با دوز mg/kg37 تزریق شد. گروه ارتفاع ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر شبیه سازی ماندن در ارتفاع متوسط به همراه مصرف آویشن بر میزان کاردیومیوپاتی موشهای صحرایی دیابتی نوع دو و تأثیر همزمان آنها بر آنزیمهای کبدی بود. روشها: بدین منظور تعداد 40 سر موش صحرایی به پنج گروه هشت تایی تقسیم شدند. جهت القای دیابت نوع دو استرپتوزوتوسین با دوز mg/kg37 تزریق شد. گروه ارتفاع هشت هفته در شرایط شب مانی در ارتفاع شبیه سازی شده در اتاقک هیپوکسی (14% معادل فشار اکسیژن 106میلیمتر جیوه و مشابه ارتفاع 3400متر) بطور متناوب قرار گرفتند و گروه مکمل یاری آویشن بصورت mg/kg 400 عصاره هیدروالکلی در 30ml آب مصرفی بصورت روزانه دریافت کردند. کاردیومیوپاتی از طریق دو شاخص آپوپتوز (وسترن بلات)و فیبروز (رنگ آمیزی) میوکارد اندازه گیری شد و آنزیمهای کبدی با استفاده از روشهای کالری متری شرکت زیست شیمی اندازه گیری گردید. یافتهها: نتایج نشان داد 8 هفته شب مانی در ارتفاع، مکمل یاری آویشن و ترکیب این دو موجب کاهش میزان گلوکز ناشتا در دیابتیها میشود (05/0>P). همچنین آپوپتوز و فیبروز با قرارگرفتن در ارتفاع و مصرف همزمان آویشن در میوکارد کاهش معنیداری در دیابت نوع دو نشان داد (0.025p<). همچنین ارتفاع متوسط و ﻣﺼﺮف ﻋﺼﺎره آویشن ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻣﻌﻨﯽداری ﺑﺮ سطوح سرمی ترانسآمینازهای ALT و AST نداشت.نتیجهگیری: ارتفاع شبیهسازی شده متوسط و آویشن در این تحقیق موجب کاهش قند خون ناشتا شد و از طرفی با کاهش آپوپتوز و فیبروز موجب پیشگیری از کاردیومیو پاتی موشهای صحرایی دیابتی نوع دو شد اما این دو متغیر موجب کاهش معنیدار آنزیمهای ALT و AST نشدند.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
رقیه فخرپور؛ حمید یزدانشناس
چکیده
هدف: انتخاب نوع فعالیت ورزشی برای اثرگذاری بهتر در افراد چاق میتواند به عنوان عامل و چالشی مهم تلقی شود. از طرفی اسپکسین به صورت متمرکز و پیرامونی در تنظیم سیری و دریافت غذا، تحرک دستگاه گوارش، متابولیسم انرژی و متابولیسم گلوکز / لیپید نقش دارد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر هشت هفته تمرینات هوازی و 30-20-10 بر روی سطوح سرمی اسپکسین ...
بیشتر
هدف: انتخاب نوع فعالیت ورزشی برای اثرگذاری بهتر در افراد چاق میتواند به عنوان عامل و چالشی مهم تلقی شود. از طرفی اسپکسین به صورت متمرکز و پیرامونی در تنظیم سیری و دریافت غذا، تحرک دستگاه گوارش، متابولیسم انرژی و متابولیسم گلوکز / لیپید نقش دارد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر هشت هفته تمرینات هوازی و 30-20-10 بر روی سطوح سرمی اسپکسین و شاخصهای پروفایل لیپیدی مردان چاق صورت گرفت.روش کار: پژوهش حاضر تجربی و نمونه آماری آن30 مرد چاق بودند که به طور تصادفی در دو گروه تمرین هوازی و تمرین 30-20-10 قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). فعالیت ورزشی هوازی و تمرین 30-20-10 به مدت هشت هفته متوالی اجرا گردید. قبل و بعد از شروع پروتکل، از آزمودنیها اندازهگیری قد، وزن، حداکثراکسیژن مصرفی و همچنین خونگیری از سیاهرگ وریدی- بازویی به منظور ارزیابی میزان اسپکسین و نیمرخ لیپیدی انجامگرفت. یافتهها: نتایج بین گروهی نشان داد سطوح SPX و کلسترول تام در بین دو گروه تمرین هوازی و تمرین 30-20-10 تفاوت معناداری وجود داشت به طوری که با بررسی تفاوت میانگینها بیشترین اثر گذاری بعد از تمرینات هوازی بوده است (001/0 =P و 005/0=P). اما سطوح HDL در بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (215=P). نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، احتمالا فعالیت ورزش هوازی نسبت به تمرینات 30-20-10 اثر بخشی بهتری بر روی سطوح سرمی اسپکسین و کلسترول در افراد چاق دارند.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
علم تمرین
آقاعلی قاسم نیان؛ احمد آزاد؛ محمدرضا سراجی وطن
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر کاهش 70درصدی بار تمرین در دوره تیپرینگ بر تغییرات سطوح سرمی کورتیزول، تستوسترون، نسبت تستوسترون به کورتیزول و عملکرد شناگران مرد ورزیده بود. روش کار: در این مطالعه نیمه تجربی 20 شناگر مرد ورزیده به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. سپس آزمودنیها بر ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر کاهش 70درصدی بار تمرین در دوره تیپرینگ بر تغییرات سطوح سرمی کورتیزول، تستوسترون، نسبت تستوسترون به کورتیزول و عملکرد شناگران مرد ورزیده بود. روش کار: در این مطالعه نیمه تجربی 20 شناگر مرد ورزیده به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. سپس آزمودنیها بر اساس رکورد شنای 200متر آزاد به دو گروه تیپر(10نفر) و کنترل(10نفر) تقسیم شدند. هر دو گروه ابتدا تمرینات فزاینده 6هفتهای را پشت سر گذاشتند. سپس گروه تیپر، دوره 14 روزه را با کاهش 70درصد حجم تمرین سپری کردند و گروه کنترل با همان بار قبلی، تمرینات را ادامه دادند. در هر دو گروه آزمون های عملکرد(قدرتبالاتنه و پایینتنه) و نمونههای خونی (برای ارزیابی مقادیر سرمی تستوسترون، کورتیزول و نسبت تستوسترون به کورتیزول) در شروع تیپر و پس از پایان دوره تیپر گرفته شد. جهت سنجش مقادیر تستوسترون و کورتیزول از کیت های الایزا استفاده شد و برای تحلیل تفاوت بینگروهی، از آزمون کوواریانس و برای تحلیل تفاوتهای درونگروهی از آزمون تیتست زوجی استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد بعد از دوره تیپرینگ بین دو گروه در عملکرد شنای آزاد 200 متر، قدرت بالاتنه و پایینتنه، سطوح کورتیزول سرمی و نسبت تستوسترون به کورتیزول تفاوت معنیداری وجود دارد(05/0 P). اما در سطوح استراحتی تستوسترون بین دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد(05/0> P). نتیجهگیری: بهطورکلی نتایج نشان داد در شناگران مرد تمرین کرده تیپرینگ 14 روزه موجب بهبود شرایط آنابولیکی و عملکرد شناگران شد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
پاسخ و سازگاری به تمرینات
الناز صادقپور فیروزآباد؛ علیرضا براری
چکیده
هدف: تغییرات در محور هیپوتالاموس- هیپوفیز احتمالا با تغییرات در هورمونهای جنسی در ارتباط است. تمریناتبدنی نیز یکی از فاکتورهای موثر در تغییرات این محور است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر شش هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی تستسترون آزاد، گلوبولین متصل شونده به هورمونهای جنسی، اینهیبین b، هورمون لوتئینی و محرک فولیکولی در دانشجویان ...
بیشتر
هدف: تغییرات در محور هیپوتالاموس- هیپوفیز احتمالا با تغییرات در هورمونهای جنسی در ارتباط است. تمریناتبدنی نیز یکی از فاکتورهای موثر در تغییرات این محور است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر شش هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی تستسترون آزاد، گلوبولین متصل شونده به هورمونهای جنسی، اینهیبین b، هورمون لوتئینی و محرک فولیکولی در دانشجویان مرد چاق بود. روش شناسی: برای این منظور بیست دانشجوی پسر چاق با دامنه سنی2±20 سال در این پژوهش شرکت نمودند و به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفری تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. تمرین مقاومتی در مدت شش هفته و سه جلسه در هفته و با شدت 60% تا 70% یک تکرار بیشینه اجرا شد. به منظور آنالیز متغیرهای بیوشیمیائی نمونههای خونی در دو مرحله 48 ساعته قبل و بعد از دوره تمرینی گرفته شد. تغییرات درونگروهی و بین گروهی اطلاعات با آزمون t وابسته و مستقل انجام پذیرفت. یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که تمرین مقاومتی منجر به افزایش معنی دار غلظت سرمی تستسترون آزاد و افزایش معنی دار SHBG در مردان چاق شد. اما بعد از شش هفته تمرین، تغییر معنی داری در اینهیبین b، هورمون لوتئینی و هورمون محرک فولیکولی مشاهده نشد. بحث: شش هفته تمرین مقاومتی به همراه بهبود ترکیب بدنی، قدرت عضلانی بالاتنه و پائین تنه و هم چنین توان هوازی با تغییرات هورمونهای جنسی در مردان در ارتباط است.