مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
امیر خسروی؛ ریما شایان نسب؛ عیسی نائبی علمداری
چکیده
هدف: کم کاری تیروئید بههمراه یائسگی اثر مضاعفی بر افزایش التهاب زنان یائسه دارد، فعالیت ورزشی موجب کاهش التهاب میشود. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر یک دوره ویبریشن کل بدن بر برخی از شاخص های التهابی سرم زنان یائسه دارای اضافه وزن با کم کاری تیروئید بود. روش: در این مطالعه نیمهتجربی 20 زن یائسه با کم کاری تیروئید 46 تا 57 ساله شهرستان ...
بیشتر
هدف: کم کاری تیروئید بههمراه یائسگی اثر مضاعفی بر افزایش التهاب زنان یائسه دارد، فعالیت ورزشی موجب کاهش التهاب میشود. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر یک دوره ویبریشن کل بدن بر برخی از شاخص های التهابی سرم زنان یائسه دارای اضافه وزن با کم کاری تیروئید بود. روش: در این مطالعه نیمهتجربی 20 زن یائسه با کم کاری تیروئید 46 تا 57 ساله شهرستان خرم آباد انتخاب و به دو گروه 10 نفره: کنترل(C) و تمرین ویبریشن کل بدن(V) ، تقسیم شدند. گروهV ، این تمرینات را به مدت 12 هفته و سه بار در هفته، با فرکانس 30 تا 50 هرتز، با دامنه یک تا دو میلیمتر با اعمال 20 تا 30 دقیقه ویبریشن 5 تا 15 دقیقه تمرین اندام فوقانی و تحتانی را انجام دادند. در دو مرحله شروع و پایان میزان پروتئین واکنش گرC و TNF-αسرم با استفاده از روش الایزا، درصد چربی بدن، شاخص توده بدنی و وزن بدن مورد سنجش قرار گرفت. با توجه به طبیعی بودن توزیع دادهها از روشهای آماری تی مستقل و کوواریانس، در سطح معناداری 05/0 تجزیه و تحلیل استفاده شد. یافتهها: 12 هفته تمرین ویبریشن کل بدن در گروه V باعث کاهش معنادار سطح سرمی پروتئین واکنش گرC (026/0P=)، و TNF-α (031/0P=) نسبت به گروه کنترل شد. همچنین کاهش درصد چربی بدن (041/0P=)، شاخص توده بدن (044/0P=) و وزن (047/0P=) دیده شد. نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرینات ویبریشن احتمالا از طریق کاهش میزان وزن و چربی بدن موجب کاهش التهاب در زنان یائسه مبتلا به کم کاری تیروئید میشود.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
پاسخ و سازگاری به تمرینات
صادق چراغ بیرجندی؛ سمیه رستمیان دولت شانلو؛ علی یعقوبی
چکیده
یکی از اختلالات شایع در دوره سالمندی سارکوپنیا می باشد که منجر به کاهش پنج درصدی توده عضلانی در هر سال می شود. هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرینات مقاومتی و استقامتی بر بیان ژن های MURF1 و MTOR در رت های نر سالمند بود. در این مطاله تعداد ۳۰ سر موش صحرایی نر سالمند، به طور تصادفی به ۳ گروه کنترل، تمرین استقامتی و تمرین مقاومتی تقسیم شدند. گروه ...
بیشتر
یکی از اختلالات شایع در دوره سالمندی سارکوپنیا می باشد که منجر به کاهش پنج درصدی توده عضلانی در هر سال می شود. هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرینات مقاومتی و استقامتی بر بیان ژن های MURF1 و MTOR در رت های نر سالمند بود. در این مطاله تعداد ۳۰ سر موش صحرایی نر سالمند، به طور تصادفی به ۳ گروه کنترل، تمرین استقامتی و تمرین مقاومتی تقسیم شدند. گروه استقامتی و مقاومتی تمرینات را به مدت ۸ هفته و ۵ جلسه در هفته اجرا کردند. ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و پس از ناشتایی شبانه، تمامی موش های صحرایی نر سالمند کشته شدند و از عضله دوقلو بافت برداری صورت گرفت. سپس میزان بیان ژن های MURF1 و mTOR با استفاده از ژن مرجع به روش Real Time PCR اندازه گیری شد. تجزیه تحلیل داده ها توسط آزمون های واریانس یک طرفه و تست توکی و با استفاده از نرم افزار آمارSPSS صورت گرفت. آزمون آنالیز واریانس نشان داد که میزان بیان ژن های mTOR و MURF1 در گروه های مختلف تفاوت معنی داری دارد .( P>0/39) نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد بین گروه کنترل و مقاومتی تفاوت معنی داری وجود دارد و تمرین مقاومتی تاثیر بیشتری نسبت به تمرین استقامتی دارد. مطالعه حاضر نشان داد تمرینات مقاومتی نسبت به تمرینات استقامتی تاثیر بیشتری در فعالسازی مسیرهای اتوفاژی در عضله اسکلتی دارند. بنابراین، به نظر می رسد تمرین مقاومتی شیوه تمرینی موثرتری در بهبود بیان ژن های درگیر در پیشبرد سارکوپنیا همراه با سالمندی است.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
تغذیه ورزشی و تندرستی
مهسا کهوند؛ حسن فرجی؛ داریوش شیخ الاسلامی وطنی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر بررسی اثرمکمل چای سبز با و بدون فعالیت مقاومتی بر سطوح MDA ، TAC و نیمرخ لیپیدی مردان و زنان دارای اضافه وزن بود.روش شناسی: نمونه آماری این تحقیق 35 زن و مرد (سن: 7/4±9/37، شاخص تود بدن: 2/2±6/28) میانسال داوطلب و دارای اضافه وزن بودند که به صورت تصادفی در سه گروه تمرین + دارونما ، چای سبز و تمرین + چای سبز قرار گرفتند. تمرین ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر بررسی اثرمکمل چای سبز با و بدون فعالیت مقاومتی بر سطوح MDA ، TAC و نیمرخ لیپیدی مردان و زنان دارای اضافه وزن بود.روش شناسی: نمونه آماری این تحقیق 35 زن و مرد (سن: 7/4±9/37، شاخص تود بدن: 2/2±6/28) میانسال داوطلب و دارای اضافه وزن بودند که به صورت تصادفی در سه گروه تمرین + دارونما ، چای سبز و تمرین + چای سبز قرار گرفتند. تمرین مقاومتی به مدت 10 هفته، هفتهای 3 جلسه در 7 حرکت و با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه انجام شد. آزمودنیهای گروه چای سبز روزانه 2 عدد قرص 500 میلیگرمی چای سبز و بعد از هر وعدهی غذایی مصرف کردند. گروه تمرین + دارونما، با شرایط مشابه، مالتودکسترین مصرف کردند. 48 ساعت قبل و بعد از مداخله، خونگیری در شرایط ناشتایی انجام شد. نتایج: تری گلیسرید و HDL در هیچ گروهی تغییر معناداری نداشت (05/0<p). سطوح TAC و MDA تنها در گروه تمرین + چای سبز به ترتیب افزایش (012/0p=) و کاهش (003/0p=) یافت. کلسترول تام در هر سه گروه تمرین + چای سبز (006/0p=)، تمرین + دارونما (001/0=p) و چای سبز (020/0=p) کاهش داشت. LDL تنها در گروه تمرین + چای سبز کاهش پیدا کرد (009/0=p). نتیجهگیری: مصرف دورهی10 هفتهای مکمل چای سبز همراه با تمرین مقاومتی آثار بهتری نسبت به مصرف چای سبز به تنهایی بر شاخصهای اکسایشی و ضد اکسایشی و همچنین بهبود نیمرخ لیپیدی افراد دارای اضافه وزن دارد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
پاسخ و سازگاری به تمرینات
جاوید نوری؛ سعید نیکوخصلت؛ مصطفی خانی؛ جواد وکیلی
چکیده
زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر، تعیین تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید، تمرین مقاومتی و ترکیبی بر عوامل هورمونی و microRNAهای مرتبط با چاقی و سازگاریهای ورزشی در پسران نوجوان چاق است. مواد و روشها: در یک مطالعه نیمهتجربی، 36 پسر سالم کمتحرک (سن؛ 15-13 سال؛ BMI: 31-28 kg/m2؛ درصد چربی: 36-32 درصد) انتخاب و سپس بر اساس توان هوازی و درصد چربی در چهار ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر، تعیین تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید، تمرین مقاومتی و ترکیبی بر عوامل هورمونی و microRNAهای مرتبط با چاقی و سازگاریهای ورزشی در پسران نوجوان چاق است. مواد و روشها: در یک مطالعه نیمهتجربی، 36 پسر سالم کمتحرک (سن؛ 15-13 سال؛ BMI: 31-28 kg/m2؛ درصد چربی: 36-32 درصد) انتخاب و سپس بر اساس توان هوازی و درصد چربی در چهار گروه همگن تمرین تناوبی شدید، مقاومتی و ترکیبی و کنترل (بدون فعالیت) قرار گرفتند. هر پروتکل تمرینی به مدت چهار جلسه در هفته برای هشت هفته انجام شد. هر جلسه HIIT شامل 8-6 تکرار دویدن 60-30 ثانیهای با 85-80 درصد (سه دقیقه استراحت بین هر تکرار) بود. تمرین مقاومتی شامل حرکات عضلات اصلی بالاتنه، تنه و پایینتنه بود. تمرین ترکیبی شامل ترکیب دو جلسه در هفته تمرین مقاومتی و تمرین HIIT در مجموع چهار جلسه تمرین در هفته بود.نتایج: پس از تائید همگنی گروهها در متغیر پژوهش (05/0<P)، بر اساس نتایج بعد از اتمام هر سه پروتکل تمرینی میزان بیان miRNA-133a، miRNA-1 و miRNA-143 نسبت به مرحله پیش آزمون به طور معنیداری کاهش یافت (05/0>P). همچنین، تنها در گروهی ترکیبی تفاوت معنیداری بین تغییرات بیان miRNA-133a و miRNA-1 با گروه تمرین مقاومتی تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0>P)، اما میزان بیان miRNA-133a، miRNA-1 و miRNA-143 تفاوتی بین گروه ترکیبی و گروه تمرین HIIT نداشت (05/0<P).
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
پاسخ و سازگاری به تمرینات
مصطفی حق شناس؛ علیرضا علمیه؛ محمدرضا فدایی چافی
چکیده
آلزایمر شایع ترین بیماری وابسته به سن می باشد.شاخصه بیماری تشکیل پلاک ها آمیلوئیدی بتا در خارج از سلول و رشته های در هم تنیده داخل نورونی متشکل از رشته های حاوی فرم فسفریله ی پروتئین میکروتوبولی تائو می باشد. عوامل نروتروفیک به طور گسترده ای در مغز بیان، اما به میزان زیادی در مغز بیماران مبتلا به آلزایمر کاهش می یابد.هدف از پژوهش حاضر ...
بیشتر
آلزایمر شایع ترین بیماری وابسته به سن می باشد.شاخصه بیماری تشکیل پلاک ها آمیلوئیدی بتا در خارج از سلول و رشته های در هم تنیده داخل نورونی متشکل از رشته های حاوی فرم فسفریله ی پروتئین میکروتوبولی تائو می باشد. عوامل نروتروفیک به طور گسترده ای در مغز بیان، اما به میزان زیادی در مغز بیماران مبتلا به آلزایمر کاهش می یابد.هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین هوازی به همراه روغن زیتون بر بیان ژن های کاسپاز در رتهای آلزایمری بود.در مطالعه حاضر 40 رت بالغ به صورت تصادفی به 5 گروه کنترل، آلزایمر، آلزایمر و تمرینات هوازی، آلزایمر، تمرینات هوازی و روغن زیتون، آلزایمر و روغن زیتون تقسیم شدند. مدل آلزایمر با تزریق آمیلوئید بتا 42-1 در هیپوکمپ ایجادو تمرینات 3 جلسه در هفته به مدت 8 هفته انجام وبرای تعیین میزان بیان ژن های مورد نظر از روش Real Time PCR استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و از آزمون تعقیبی تام هن استفاده شد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
تغذیه ورزشی و تندرستی
سیده ندا دلفانی حسینی؛ علی برزگری؛ سعید نقیبی؛ محمد حسن دشتی خویدکی
چکیده
اهداف: با توجه به ویژگیهای محفاظتی و آنتی اکسیدانی فعالیت های ورزشی و مصرف مکمل کوئرستین بر سطوح آدیپونکتین و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بیمارانی که از دیابت و اختلالات متابولیکی به مدت طولانی رنج میبرند،هدف از این مطالعه تأثیر تمرینات هوازی و مصرف مکمل کوئرستین بر سطوح آدیپونکتین و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بافت قلب رتهای ...
بیشتر
اهداف: با توجه به ویژگیهای محفاظتی و آنتی اکسیدانی فعالیت های ورزشی و مصرف مکمل کوئرستین بر سطوح آدیپونکتین و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بیمارانی که از دیابت و اختلالات متابولیکی به مدت طولانی رنج میبرند،هدف از این مطالعه تأثیر تمرینات هوازی و مصرف مکمل کوئرستین بر سطوح آدیپونکتین و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بافت قلب رتهای مبتلا به دیابت بود. مواد و روشها: بدین منظور50 سر رت نر ویستار با میانگین وزنی33±237گرم بطور تصادفی در پنج گروه 10 تایی شامل:کنترل سالم، دیابتی، دیابت+مکمل، دیابت+تمرین و دیابت+مکمل+تمرین قرار گرفتند. پروتکل تمرینی شامل هشت هفته تمرین هوازی با شدت بالا، پنج جلسه در هفته و 60 دقیقه در هر جلسه بود و گروههای مکمل نیز بصورت گاواژ روزانه بهمقدار 50 میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن بدن کوئرستین دریافت کردند. تغییرات سطوح آدیپونکتین و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی با استفاده از روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون توکی استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری بین گروههای پژوهش در مقادیر آدیپونکتین و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی وجود دارد (001/0P=). نتایج آزمون توکی نشان داد گروه تمرین+مکمل،تمرین با مکمل و دیابت باعث افزایش آدیپونکتین و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی شد(001/0p= ). نتیجهگیری: به نظر میرسد که استفاده از مکمل کوئرستین و تمرینات تداومی شدید منجر به افزایش سطوح آدیپونکتین و VEGF در موشهای دیابتی شده است و به طور کلی بیان کننده اهمیت آنها در کاهش عوامل خطرساز در بیماری دیابت است.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
مکملهای ورزشی
عادل دنیایی؛ خسرو ابراهیم؛ حمید رجبی
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی مصرف حاد مکمل ریبوز بر ظرفیت ضداکسایشی تام، پراکسیداسیون لیپیدی و گزانتین اکسیداز پس از فعالیتهای شدید تکراری در کشتیگیران بود. روششناسی: بدین منظور ١٠ نفر از کشتیگیران با میانگین سن (3±22سال) بهطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. تحقیق به صورت دوسوکور و متقاطع انجام شد. پروتکل شامل ٤ مرحله ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش بررسی مصرف حاد مکمل ریبوز بر ظرفیت ضداکسایشی تام، پراکسیداسیون لیپیدی و گزانتین اکسیداز پس از فعالیتهای شدید تکراری در کشتیگیران بود. روششناسی: بدین منظور ١٠ نفر از کشتیگیران با میانگین سن (3±22سال) بهطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. تحقیق به صورت دوسوکور و متقاطع انجام شد. پروتکل شامل ٤ مرحله با فاصله ١٥دقیقه استراحت فعال بود؛ هر مرحله نیز شامل ٣ آزمون وینگیت پا و ٣ آزمون وینگیت دست به صورت متناوب و با استراحت فعال یک دقیقهای بین دو آزمون بود. آزمودنیها در هر دو جلسه (مصرف ریبوز یا دارونما) یک ساعت قبل از انجام کلیهی مراحل آزمون اولین نوبت مصرف مکمل ریبوز (١/.گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن) یا دارونما (طعمدهندهی بی اثر) را مصرف کردند، همچنین نوبت دوم مصرف پس از مرحلهی دوم آزمون و سومین نوبت پس از پایان کل چهار مرحله فعالیت مصرف شد. نمونه خون قبل از مصرف اولین نوبت مکمل و پس از اتمام کل چهار مرحله آزمون و نیز پس از یک ساعت بازگشت به حالت اولیه از آزمودنیها گرفته شد. یافتهها: نتایج تحقیق با استفاده از روش تحلیل واریانس مکرر (3×2) نشان داد، مصرف مکمل ریبوز موجب کاهش معنیدار غلظت مالوندی آلدئید پس از انجام فعالیت شد (001/0=p)؛ اما با توجه به نتایج مشاهده شده، پاسخ ظرفیت ضداکسایشی تام (07/0=p) و گزانتین اکسیداز (71/0=p) به مصرف ریبوز مرتبط نبود؛ به طور کلی به نظر می رسد مصرف حاد مکمل ریبوز تأثیرمعنیداری بر سطوح شاخص پراکسیداسیون چربی کشتیگیران دارد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
متابولیسم ورزشی
عمار راشت؛ احمد عبدی؛ علیرضا براری
چکیده
مقدمه: افزایش فعالیت ورزشی منظم و رژیم غذایی حاوی پلیفنلها، رویکردهای غیردارویی موثری هستند که از پیشرفت بیماریهای عصبی جلوگیری میکنند. در این مطالعه، ما نشانگرهای التهاب و آنتیاکسیدانی را پس از هشت هفته تمرین ورزشی (T)، درمان با رزوراترول (RSV) یا درمان ترکیبی در مدل موش AD بررسی کردیم.روشها: در این مطالعه تجربی، 34 سر موش صحرایی ...
بیشتر
مقدمه: افزایش فعالیت ورزشی منظم و رژیم غذایی حاوی پلیفنلها، رویکردهای غیردارویی موثری هستند که از پیشرفت بیماریهای عصبی جلوگیری میکنند. در این مطالعه، ما نشانگرهای التهاب و آنتیاکسیدانی را پس از هشت هفته تمرین ورزشی (T)، درمان با رزوراترول (RSV) یا درمان ترکیبی در مدل موش AD بررسی کردیم.روشها: در این مطالعه تجربی، 34 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در پنج گروه نرمال (NO)، آلزایمر (AD)، آلزایمر-تمرین (ADT)، آلزایمر-رزوراترول (ADRSV) و آلزایمر-تمرین-رزوراترول (ADTRSV) قرار گرفتند. گروههای مکمل، طی دوره مداخله روزانه 20 میلیگرم RSV (به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) را به صورت خوراکی دریافت کردند. برنامه تمرین هوازی شامل دویدن روی تردمیل با سرعت 18-6 متر در دقیقه، پنج روز هفته به مدت هشت هفته اجرا شد. یافتهها: القای AD باعث کاهش معنیداری در شاخصهای آنتی اکسیدانی (Gpx، SOD و CAT) و افزایش MDA، NF-κB، TNF-α و IL-1β شد (0001/0=p). تمرین و RSV شاخصهای آنتیاکسیدانی را افزایش داده و میزان بیان عوامل التهابی را کاهش داد (p<0.05). همچنین افزایش معنیداری در میزان Gpx و SOD در گروه ADTRSV نسبت به گروه ADT (به ترتیب 043/0p=، 041/0p=) و ADRSV (به ترتیب 026/0p=، 035/0p=) مشاهده شد. بیان NF-κB و TNF-α در گروه ADTRSV نسبت به گروه ADT (به ترتیب 040/0p= و 041/0p=) و ADRSV (044/0p= و 034/0p=) کاهش معنیداری داشت.بحث: T و RSV با تاثیر بر التهاب و فشار اکسایشی در بهبود و درمان AD نقش دارد. با این وجود اثر ترکیب تمرین و مکمل بیشتر بود.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فعالیت بدنی و تندرستی
علی شعبانی فرد؛ محسن قنبرزاده؛ علی اکبر علی زاده؛ روح اله رنجبر
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر سطوح پروتئین هایSERCA2 و Akt بافت قلب موش های صحرایی مبتلا به دیابت نوع دو بود.روش شناسی: در مطالعه حاضر 40 سر موش صحرایی نر با سن 8 هفته و میانگین وزن 220-200گرم، به چهار گروه 1-کنترل سالم ( سالین )؛ 2-کنترل بیمار (دیابت نوع 2)؛ 3-گروه تمرین و 4-گروه تمرین+ دیابت نوع 2 تقسیم ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر سطوح پروتئین هایSERCA2 و Akt بافت قلب موش های صحرایی مبتلا به دیابت نوع دو بود.روش شناسی: در مطالعه حاضر 40 سر موش صحرایی نر با سن 8 هفته و میانگین وزن 220-200گرم، به چهار گروه 1-کنترل سالم ( سالین )؛ 2-کنترل بیمار (دیابت نوع 2)؛ 3-گروه تمرین و 4-گروه تمرین+ دیابت نوع 2 تقسیم شدند. پس از یک دوره رژیم غذایی پر چرب و سپس القاء دیابت با STZ (یک دوزmg/kg ۳۵)، برنامه تمرین(10-4 تناوب دو دقیقه ای با شدت 80-95% سرعت بیشینه) را به مدت ۸ هفته و 5 جلسه در هفته انجام دادند. بافت برداری از نمونه ها ، 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین برای بررسی سطوح پروتئینهای هایSERCA2 و Akt با استفاده از روش وسترن بلات انجام گرفت. برای تحلیل دادهها از آزمون آنوای یک راهه و همچنین آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.یافتهها: بیان پروتئین SERCA2 و Akt به طور معناداری در بافت قلب موش های دیابتی در مقایسه با سالم کاهش یافت (P<0.0001). هشت هفته تمرین بیان پروتئین SERCA2 و Akt را در گروه های دیابتی و سالم به طور معناداری نسبت به گروه های کنترل افزایش داد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش به طور کلی نشان داد که تمرین در گروه های سالم و دیابتی فوایدی را به نفع بهبود عملکرد قلبی به واسطه افزایش در بیان پروتئین های Akt و SERCA2 در بافت قلب موش های صحرایی داشت.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
تغذیه ورزشی و تندرستی
الهه پیرعلائی؛ رامین امیرساسان؛ زینب علیبخشی فرد؛ سیامک رهبر
چکیده
زمینه و هدف: فعالیتهای ورزشی شدید باعث افزایش استرس اکسایشی میگردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر دو هفته مکملسازی پودر هسته انار خشک بر شاخصهای بزاقی استرس اکسایشی و عملکرد کلیوی دختران جوان والیبالیست متعاقب یک مسابقه والیبال انجام شد. روش تحقیق: 12دختر والیبالیست داوطلبانه در تحقیق تجربی و متقاطع حاضر شرکت کرده و توام با ...
بیشتر
زمینه و هدف: فعالیتهای ورزشی شدید باعث افزایش استرس اکسایشی میگردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر دو هفته مکملسازی پودر هسته انار خشک بر شاخصهای بزاقی استرس اکسایشی و عملکرد کلیوی دختران جوان والیبالیست متعاقب یک مسابقه والیبال انجام شد. روش تحقیق: 12دختر والیبالیست داوطلبانه در تحقیق تجربی و متقاطع حاضر شرکت کرده و توام با اجرای دو هفته تمرینات ویژه والیبال بطور تصادفی مکمل پودر هسته انار یا دارونما را بصورت کپسول و دو بار در روز (یک عدد صبح و یک عدد ظهر) مصرف نموده و سپس در یک مسابقه والیبال شرکت کردند که تمامی مراحل بعد از یک هفته دوره پاکسازی و با تغییر مکمل یا دارونما مجددا تکرار شد. متغیرهای مالوندیآلدئید (MDA)، ظرفیت تام آنتیاکسیدان سرمی (TAC)، کراتینین و اوره در سه مرحله (پایه، 24 ساعت بعد از آخرین روز دو هفته مکملدهی و بعد از اجرای مسابقه) اندازهگیری شدند. آنالیز دادهها با تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در سطح معنیداری 05/0>α انجام شد. یافتهها: دو هفته مکملدهی پودر هسته انار خشک باعث بهبود معنیدار در مقادیر پایه MDA (04/0=p)، TAC (001/0=p)، کراتینین (043/0=p) و اوره (03/0=p) شد و در پاسخ MDA، کراتینین و اوره نسبت به یک مسابقه شدید والیبال بین شرایط دارونما و مکملدهی تفاوت معنیدار وجود دارد (05/0>P). نتیجهگیری: به نظر میرسد پودر هسته انار خشک بدلیل غنی بودن از عناصر آنتی اکسیدان و ضدالتهاب با کاهش اثرات اکسایشی و التهابی ناشی از فعالیت، میتواند در پیشگیری از آسیبهای استرس اکسایشی و کلیوی در ورزشکاران موثر باشد.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
متابولیسم ورزشی
اباذر تیموری؛ مهدیه جمشیدپور؛ آزاده عبداله زاده؛ مهنوش شهبانی نظری
چکیده
هدف: یائسگی یک روند فیزیولوژیک طبیعی بدن است اما تغییرات ناشی از کاهش استروژن در این دوران ممکن است باعث بروز نشانههایی در برخی زنان شود و کیفیت زندگی آنان را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین مقاومتی فزاینده و مکمل ویتامین سی نانولیپوزوم بر بیان ژنهای درگیر در اتوفاژی بافت هیپوکمپ رتهای اورکتومی بود.روش: ...
بیشتر
هدف: یائسگی یک روند فیزیولوژیک طبیعی بدن است اما تغییرات ناشی از کاهش استروژن در این دوران ممکن است باعث بروز نشانههایی در برخی زنان شود و کیفیت زندگی آنان را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین مقاومتی فزاینده و مکمل ویتامین سی نانولیپوزوم بر بیان ژنهای درگیر در اتوفاژی بافت هیپوکمپ رتهای اورکتومی بود.روش: 32 سر موش صحرایی تخمدان برداری شده 24 ماهه در 4 گروه کنترل، مکمل (ویتامین C نانولیپوزوم)، توام (تمرین مقاومتی+ مکمل و تمرین تقسیم شدند. تمرین مقاومتی شامل هشت هفته تمرین نردبان با شدت متوسط (70 درصد از MVCC) و پنج روز در هفته بود. در گروههای مکمل و توام 5 روز در هفته و به مدت 8 هفته، مکمل ویتامین C نانولیپوزوم و به میزان 100 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ دریافت شد. PRDX6 و GCN5L1 بافت هیپوکمپ با استفاده از روش Real-time PCR به دست آمد. تجزیه و تحلیل ﺁﻣﺎری با تحلیل واریانس دوطرفه ﻭ ﺁﺯﻣﻮﻥ تعقیبی توکی انجام شد.یافتهها: نتایج بیانگر افزایش معنیدار بیان ژنPRDX6 و GNC5L1 هیپوکمپ در گروه تمرین و توام نسبت به گروههای مکمل و کنترل بود (001/0=p). تفاوت معنی داری بین دو گروه کنترل و مکمل مشاهده نشد (109/0=p).نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین مقاومتی و مکمل ویتامین C با افزایش بیان تنظیمکننده کلیدی میتوفاژی و با مهار فسفوریلاسیون گیرندههای استروژن نقش مهمی در فرآیندهای منجر به یائسگی ایفاء نمایند.واژگان کلیدی: تمرین مقاومتی، ویتامین C، اتوفاژی، هیپوکمپ و اورکتومی.
مقاله پژوهشی Released under (CC BY-NC) license I Open Access I
فیزیولوژی ورزشی
فائقه قاسمی؛ حمید محبی
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر تغذیه، تمرین و هایپوکسی بر بیوژنز میتوکندری کبد در رتهای نر ویستار بود. روش پژوهش: 32 سر رت نر (سن: 6 هفته؛ میانگین وزن: 167/25 گرم) بهطور تصادفی به چهار گروه 8 تایی شامل گروههای رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب و تمرین در شرایط نورموکسی (HFD-HIIT)، رژیم غذایی پرچرب و تمرین ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر تغذیه، تمرین و هایپوکسی بر بیوژنز میتوکندری کبد در رتهای نر ویستار بود. روش پژوهش: 32 سر رت نر (سن: 6 هفته؛ میانگین وزن: 167/25 گرم) بهطور تصادفی به چهار گروه 8 تایی شامل گروههای رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب و تمرین در شرایط نورموکسی (HFD-HIIT)، رژیم غذایی پرچرب و تمرین در شرایط هایپوکسی (HFD-HHIIT) تقسیم شدند. پس از تعیین حداکثر سرعت هوازی (MAV) در شرایط نورموکسی (ارتفاع حدود 50 متر) و هایپوکسی-هیپوباریک (ارتفاع حدود 3000 متر)، پروتکلHIIT به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا شد که شامل اجرای 3 تا 8 مرحله فعالیت 4 دقیقهای با شدتی معادل 80 تا 93 درصد MAV و با دورههای استراحت فعال 2 دقیقهای با شدت 50 درصد MAV بود. در پایان، سطوح ژنهای PGC-1α و Tfam از طریق RT-PCR اندازهگیری شد. یافتهها: دو گروه HFD-HIIT و HFD-HHIIT افزایش معنیداری در بیان ژنهای PGC-1α و Tfam و کاهش معنیداری در محتوای چربی کبدی نسبت به گروه HFDنشان دادند (05/0p<). با این حال، گروه HFD+HHIIT افزایش معنیداری در بیان ژن Tfamو کاهش معنیداری در محتوی چربی کبد نسبت به HFD+HIIT نشان داد (05/0p<). نتیجهگیری: بهنظر میرسد، تمرینHIIT مستقل از شرایط هایپوکسی توانسته است، PGC-1α را افزایش دهد. در حالیکه، هایپوکسی با افزایش معنیدار بیان ژن Tfam که در بهبود ظرفیت عملکرد میتوکندری نقش دارد، منجر به کاهش بیشتر محتوی چربی کبدی نسبت به شرایط نورموکسی شد.