فیزیولوژی ورزشی
سارا شاهسواری بابوکانی؛ حمید محبی
چکیده
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثر تغذیه و تمرین هوازی بر مسیر پیامرسانی استرس ER کبد بود. روششناسی: 18 سر رت نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 167 گرم و سن تقریبی 5 هفته بهصورت تصادفی در گروههای رژیم غذایی طبیعی (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD) و رژیم غذایی پرچرب و تمرین هوازی (HFD+EX) قرار گرفتند. مداخله تمرینی با شدتی حدود 80-70 درصد حداکثر سرعت هوازی 3 ...
بیشتر
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثر تغذیه و تمرین هوازی بر مسیر پیامرسانی استرس ER کبد بود. روششناسی: 18 سر رت نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 167 گرم و سن تقریبی 5 هفته بهصورت تصادفی در گروههای رژیم غذایی طبیعی (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD) و رژیم غذایی پرچرب و تمرین هوازی (HFD+EX) قرار گرفتند. مداخله تمرینی با شدتی حدود 80-70 درصد حداکثر سرعت هوازی 3 جلسه در هفته به مدت 12 هفته اجرا شد. در پایان، نمونههای بافت کبد برای اندازه-گیری تغییرات بیان ژنهای Chop، Atf6، Perk و Bax و تجمع چربی کبد جمعآوری شدند. تحلیل دادهها با آزمون تحلیل واریانس یکراهه انجام شد. یافتهها: افزایش معنیداری در بیان ژنهای Chop، Atf6، Perk و Bax در کبد رتهای گروه HFD مشاهده شد که بیان بالاتر این ژنها با محتوای چربی کبد بالاتر همراه بود. محتوای چربی کبد و بیان ژن Chop وPerk در گروه HFD+EX در مقایسه با گروه HFD کمتر بود (05/0>p) اما بیان ژنهای Atf6 و Bax در گروه HFD+EX در مقایسه با گروه HFD ازنظر آماری معنیدار نبود (05/0<p). نتیجهگیری: احتمالاً رژیم غذایی پرچرب از طریق افزایش استرس ER سبب راهاندازی مسیر پاسخ پروتئینهای تا نخورده (UPR) میگردد. به دلیل بالا بودن استرس ER در سلولهای کبد رت-های تحت رژیم غذایی پرچرب بیان ژن Bax نیز بالاتر بود. به نظر میرسد تمرین بهواسطه کاهش UPR از طریق تمایل به کمتر بودن بیان ژنهای Chop، Atf6 و Perk مکانیسم مؤثری در جلوگیری از تجمع چربی کبد محسوب شود.
فیزیولوژی ورزشی
آرمین فرحناک؛ جواد مهربانی؛ حمید اراضی
چکیده
مقدمه و هدف: تاثیر تمرینات ورزشی بر تامین نیازهای انرژی بافتهای عضلانی، یک از پرسشهای مهم در سازگاری به تمرین است. همراه با تمرین ورزشی، مصرف برخی مکملها میتواند موجب بهبود عملکرد سلولی شود. ترکیب مکملها با یکدیگر همراه با اجرای تمرینات همزمان، رویکرد جدیدی است که مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر ...
بیشتر
مقدمه و هدف: تاثیر تمرینات ورزشی بر تامین نیازهای انرژی بافتهای عضلانی، یک از پرسشهای مهم در سازگاری به تمرین است. همراه با تمرین ورزشی، مصرف برخی مکملها میتواند موجب بهبود عملکرد سلولی شود. ترکیب مکملها با یکدیگر همراه با اجرای تمرینات همزمان، رویکرد جدیدی است که مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر تمرینات هوازی-مقاومتی و مکملیاری ترکیبی (ال-آرژنین/کافئین/ال-کارنیتین) بر فاکتورهای رگزایی و حساس به هایپوکسی (VEGF و HIF-1a) در مردان چاق غیرفعال بود.روش کار: تعداد 28 مرد چاق غیرفعال (سن 89/3±02/37، قد 66/0±74/1 و BMI 24/1±04/34) بهصورت تصادفی در سه گروه تمرین هوازی-مقاومتی و مکمل ترکیبی (10 نفر)، تمرین هوازی-مقاومتی و پلاسبو (9 نفر) و مکمل-بیتمرین (9 نفر) تقسیم شدند. تمرینات هوازی (30 دقیقه با شدت متوسط) و تمرین مقاومتی (40-45 دقیقه با شدت) و مکمل ترکیبی شامل 1000 میلیگرم ال-آرژنین، 200 میلیگرم کافئین و 1000 میلیگرم الکارنتین بود که طی 10 هفته و هر هفته 3 جلسه انجام شد. یافتهها: نتایج آزمون MANCOVA نشان داد اجرای تمرینات هوازی-مقاومتی با شدت متوسط همراه با مصرف مکمل ترکیبی (ال-آرژنین-کافئین-ال-کارنیتین) افزایش معنیداری را در سطوح خونی VEGF (001/0=p) و کاهش سطوح HIF1-a (0001/0=p) در مردان چاق غیرفعال به دنبال دارد. نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داد اجرای تمرینات هوازی-مقاومتی با شدت متوسط همراه با مصرف مکمل ترکیبی (ال-آرژنین/کافئین/ال-کارنیتین) موجب افزایش در فاکتور موثر بر رگزایی و کاهش در فاکتور حساس به هایپوکسی در مردان چاق غیرفعال میشود.
فیزیولوژی ورزشی
امیر خسروی؛ ریما شایان نسب؛ عیسی نائبی علمداری
چکیده
هدف: کم کاری تیروئید بههمراه یائسگی اثر مضاعفی بر افزایش التهاب زنان یائسه دارد، فعالیت ورزشی موجب کاهش التهاب میشود. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر یک دوره ویبریشن کل بدن بر برخی از شاخص های التهابی سرم زنان یائسه دارای اضافه وزن با کم کاری تیروئید بود. روش: در این مطالعه نیمهتجربی 20 زن یائسه با کم کاری تیروئید 46 تا 57 ساله شهرستان ...
بیشتر
هدف: کم کاری تیروئید بههمراه یائسگی اثر مضاعفی بر افزایش التهاب زنان یائسه دارد، فعالیت ورزشی موجب کاهش التهاب میشود. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر یک دوره ویبریشن کل بدن بر برخی از شاخص های التهابی سرم زنان یائسه دارای اضافه وزن با کم کاری تیروئید بود. روش: در این مطالعه نیمهتجربی 20 زن یائسه با کم کاری تیروئید 46 تا 57 ساله شهرستان خرم آباد انتخاب و به دو گروه 10 نفره: کنترل(C) و تمرین ویبریشن کل بدن(V) ، تقسیم شدند. گروهV ، این تمرینات را به مدت 12 هفته و سه بار در هفته، با فرکانس 30 تا 50 هرتز، با دامنه یک تا دو میلیمتر با اعمال 20 تا 30 دقیقه ویبریشن 5 تا 15 دقیقه تمرین اندام فوقانی و تحتانی را انجام دادند. در دو مرحله شروع و پایان میزان پروتئین واکنش گرC و TNF-αسرم با استفاده از روش الایزا، درصد چربی بدن، شاخص توده بدنی و وزن بدن مورد سنجش قرار گرفت. با توجه به طبیعی بودن توزیع دادهها از روشهای آماری تی مستقل و کوواریانس، در سطح معناداری 05/0 تجزیه و تحلیل استفاده شد. یافتهها: 12 هفته تمرین ویبریشن کل بدن در گروه V باعث کاهش معنادار سطح سرمی پروتئین واکنش گرC (026/0P=)، و TNF-α (031/0P=) نسبت به گروه کنترل شد. همچنین کاهش درصد چربی بدن (041/0P=)، شاخص توده بدن (044/0P=) و وزن (047/0P=) دیده شد. نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرینات ویبریشن احتمالا از طریق کاهش میزان وزن و چربی بدن موجب کاهش التهاب در زنان یائسه مبتلا به کم کاری تیروئید میشود.
فیزیولوژی ورزشی
فائقه قاسمی؛ حمید محبی
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر تغذیه، تمرین و هایپوکسی بر بیوژنز میتوکندری کبد در رتهای نر ویستار بود. روش پژوهش: 32 سر رت نر (سن: 6 هفته؛ میانگین وزن: 167/25 گرم) بهطور تصادفی به چهار گروه 8 تایی شامل گروههای رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب و تمرین در شرایط نورموکسی (HFD-HIIT)، رژیم غذایی پرچرب و تمرین ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر تغذیه، تمرین و هایپوکسی بر بیوژنز میتوکندری کبد در رتهای نر ویستار بود. روش پژوهش: 32 سر رت نر (سن: 6 هفته؛ میانگین وزن: 167/25 گرم) بهطور تصادفی به چهار گروه 8 تایی شامل گروههای رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب و تمرین در شرایط نورموکسی (HFD-HIIT)، رژیم غذایی پرچرب و تمرین در شرایط هایپوکسی (HFD-HHIIT) تقسیم شدند. پس از تعیین حداکثر سرعت هوازی (MAV) در شرایط نورموکسی (ارتفاع حدود 50 متر) و هایپوکسی-هیپوباریک (ارتفاع حدود 3000 متر)، پروتکلHIIT به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا شد که شامل اجرای 3 تا 8 مرحله فعالیت 4 دقیقهای با شدتی معادل 80 تا 93 درصد MAV و با دورههای استراحت فعال 2 دقیقهای با شدت 50 درصد MAV بود. در پایان، سطوح ژنهای PGC-1α و Tfam از طریق RT-PCR اندازهگیری شد. یافتهها: دو گروه HFD-HIIT و HFD-HHIIT افزایش معنیداری در بیان ژنهای PGC-1α و Tfam و کاهش معنیداری در محتوای چربی کبدی نسبت به گروه HFDنشان دادند (05/0p<). با این حال، گروه HFD+HHIIT افزایش معنیداری در بیان ژن Tfamو کاهش معنیداری در محتوی چربی کبد نسبت به HFD+HIIT نشان داد (05/0p<). نتیجهگیری: بهنظر میرسد، تمرینHIIT مستقل از شرایط هایپوکسی توانسته است، PGC-1α را افزایش دهد. در حالیکه، هایپوکسی با افزایش معنیدار بیان ژن Tfam که در بهبود ظرفیت عملکرد میتوکندری نقش دارد، منجر به کاهش بیشتر محتوی چربی کبدی نسبت به شرایط نورموکسی شد.
فیزیولوژی ورزشی
امیر خسروی؛ وحید ولیپور دهنو؛ ریما شایان نسب؛ سکینه جعفریان
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوارض یائسگی که در کاهش کیفیـت زنــدگی نقش مهمی دارد کاهش تودة بدون چربی بدن می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر 12 هفته ویبریشن کل بدن بر سطوح سرمی فولستاتین و مایواستاتین در زنان یائسه بود. روش پژوهش: در این مطالعه نیمهتجربی 20 زن یائسه با کم کاری تیروئید انتخاب و به دو گروه 10 نفره: کنترل(C) و تمرین ویبریشن کل بدن(V) ...
بیشتر
زمینه و هدف: یکی از عوارض یائسگی که در کاهش کیفیـت زنــدگی نقش مهمی دارد کاهش تودة بدون چربی بدن می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر 12 هفته ویبریشن کل بدن بر سطوح سرمی فولستاتین و مایواستاتین در زنان یائسه بود. روش پژوهش: در این مطالعه نیمهتجربی 20 زن یائسه با کم کاری تیروئید انتخاب و به دو گروه 10 نفره: کنترل(C) و تمرین ویبریشن کل بدن(V) ، تقسیم شدند. گروهV ، این تمرینات را به مدت 12 هفته و سه بار در هفته، با فرکانس 30 تا 50 هرتز، در اندام فوقانی و تحتانی را انجام دادند.گروه V به مدت 12هفته سه جلسه در هفته، با فرکانس 30 - 50 هرتز، با دامنه یک تا دو میلیمتر بر اندامهای فوقانی و تحتانی اعمال شد. ۴۸ ساعت پیش و پس از برنامه تمرینی؛ نمونه گیری خونی و شاخصهای تن سنجی اندازه گیری شد. برای اندازهگیری فولستاتین و مایواستاتین از روش الایزا استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون های t مستقل و کوواریانس در سطح معناداری 05/0 >p تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد 12 هفته تمرین ویبریشن کل بدن باعث کاهش معناداری در میزان درصد چربی بدن (041/0P=)، شاخص توده بدن (044/0P=) و وزن (047/0P=) همچنین افزایش معنادار سطوح سرمی فولیستاتین (001/0P=) و کاهش مایواستاتین سرم (018/0P=) شد. نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین ویبریشن کل بدن موجب افزایش سطوح سرمی فولیستاتین و کاهش مایواستاتین در زنان یائسه می شود. این تغییرات مثبت ممکن است در بهبود توده بدون چربی زنان یائسه نقش مهمی ایفا کند
فیزیولوژی ورزشی
فریبا پوراصغر؛ جبار بشیری؛ رقیه پوزش جدیدی؛ حسن پوررضی؛ میر علیرضا نور آذر
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین ورزشی تناوبی شدید و مکمل ملاتونین بر شاخصهای آپوپتوزی بافت کلیه در موشهای صحرایی مبتلا به آسیب ایسکمی رپرفیوژن کلیوی میباشد.روش: 30 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار (وزن: 250 الی 300 گرم) به طور تصادفی در 5 گروه سالم، ایسکمی I/R، گروه IR + تمرین تناوبی شدید، گروه IR + مکمل ملاتونین و گروه IR + تمرین تناوبی ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین ورزشی تناوبی شدید و مکمل ملاتونین بر شاخصهای آپوپتوزی بافت کلیه در موشهای صحرایی مبتلا به آسیب ایسکمی رپرفیوژن کلیوی میباشد.روش: 30 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار (وزن: 250 الی 300 گرم) به طور تصادفی در 5 گروه سالم، ایسکمی I/R، گروه IR + تمرین تناوبی شدید، گروه IR + مکمل ملاتونین و گروه IR + تمرین تناوبی شدید + مکمل ملاتونین تقسیم شدند. به غیر از گروه سالم در دیگر گروه های آزمون، حیوانات مورد ایسکمی-رپرفیوژن قرار گرفتند. پروتکل تمرین تناوبی شدید به مدت 12 هفته (5 روز در هفته) اجرا شد. اندازه گیری شاخص های بیان ژنCaspaze 3 ،Bax ، Bcl2 و TNFα به روش Real time PCR انجام شد. با توجه به توزیع غیر نرمال متغیرها، داده ها با استفاده از آزمون ناپارامتری کروسکال- والیس، یومن ویتنی و ویلکاکسن در سطح معنی داری 05/0p< تحلیل شدند.یافته ها: نتایج ارزیابی افزایش میزان Bax، Bax/Bcl2، Caspase3 و TNFα و کاهش معنی دار (05/0p
فیزیولوژی ورزشی
طاهره شادپور علیزاده؛ محمد علی آذربایجانی؛ سیروان آتشک؛ مقصود پیری؛ صالح رحمتی احمد آباد
چکیده
چکیده هدف: یائسگی با عدم تعادل در بیان ژنهای آتروژنیک در پایانه عصب حرکتی همراه است؛ اما اثر تمرینات مقاومتی بر بیان ژنهای اثرگذار بر مهار سارکوپنی در صفحه محرک عصبی بهخوبی مشخص نیست. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر بیان ژنهای AKT وmTORC-1 در صفحه حرکتی انتهایی عضله چهار سر ران موش ویستار یائسه شده میباشد.روش: ...
بیشتر
چکیده هدف: یائسگی با عدم تعادل در بیان ژنهای آتروژنیک در پایانه عصب حرکتی همراه است؛ اما اثر تمرینات مقاومتی بر بیان ژنهای اثرگذار بر مهار سارکوپنی در صفحه محرک عصبی بهخوبی مشخص نیست. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر بیان ژنهای AKT وmTORC-1 در صفحه حرکتی انتهایی عضله چهار سر ران موش ویستار یائسه شده میباشد.روش: در این مطالعه تجربی، 20 سر موش صحرائی ماده نژاد ویستار 8 تا 12 هفتهای، با میانگین وزن 235 تا 265 گرم، بهطور تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی (RT) و کنترل (C) (هر گروه 10 سر) تقسیم شدند. اوارکتومی پس از بیهوشی با تزریق داخل صفاقی مخلوط کتامین – زایلازین با یک برش دوطرفه از ناحیه کمر انجام شد. تمرین مقاومتی فزاینده 8 هفته، 5 روز در هفته بر نردبان شیب 85 درجه انجام شد. 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین و ریکاوری پس از آن حیوانات قربانی و عصب عضله چهار سر ران آنها استخراج شد. تعیین بیان ژنهای AKT و mTOR-1 با روش Real time- PCR و اختلاف بین گروهی توسط آزمون t مستقل و در سطح معنیداری 5%≥P انجام شد.یافتهها: بیان ژنهای AKT و mTORC-1 در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشتند (به ترتیب 001/0P= و 003/0P=). تفاوت معناداری در میانگین وزن گروهها مشاهده نشد(151/0P=).نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین مقاومتی فزاینده از طریق افزایش بیان ژنهای AKT و mTORC-1 در صفحه حرکتی انتهایی عضله، سارکوپنی ناشی از یائسگی را کاهش میدهد.
فیزیولوژی ورزشی
مریم کافی؛ خدیجه ایران دوست
چکیده
چکیدههدف از این تحقیق بررسی و اهمیت تمرین هوازی و مکمل کوئرستین اثرات آن بر روی IGF1 و میوستاتین بافت عضله در رتهای آزمایشگاهی مبتلابه سرطان کولون بود.روشها: آزمودنیهای این پژوهش شامل 25سر رت صحرایی نر ویستار (وزن: 30±250 گرم، سن: 12 هفته) بودند که بر اساس وزن، همگنشده و به روش تصادفی در 5 گروه (هر گروه 5 سر) کنترل سالم، گروه کنترل سرطانی، ...
بیشتر
چکیدههدف از این تحقیق بررسی و اهمیت تمرین هوازی و مکمل کوئرستین اثرات آن بر روی IGF1 و میوستاتین بافت عضله در رتهای آزمایشگاهی مبتلابه سرطان کولون بود.روشها: آزمودنیهای این پژوهش شامل 25سر رت صحرایی نر ویستار (وزن: 30±250 گرم، سن: 12 هفته) بودند که بر اساس وزن، همگنشده و به روش تصادفی در 5 گروه (هر گروه 5 سر) کنترل سالم، گروه کنترل سرطانی، گروه سرطانی + مکمل کوئرستین ،گروه سرطانی+ تمرین هوازی، گروه سرطانی + مکمل کوئرستین + تمرین هوازی مورد آزمایش و ارزیابی قرار گرفتند. اندازهگیریهای IGF1و میوستاتین در بافت دوقلوی عضله موشهای صحرایی طبق استاندارد و روش الایزا انجام شد. یافتهها: : نتایج تحقیق نشان داد که هشت هفته تمرین هوازی در بافت عضله دوقلوی موشهای مبتلابه سرطان کولون بر میانگین مقادیر میوستاتین(005/0p=) و IGF1 (019/0p=) تأثیر معناداری داشت. همچنین هشت هفته مصرف مکمل کوئرستین در بافت عضله موشهای مبتلابه سرطان کولون بر میانگین مقادیر میوستاتین و میانگین مقادیر ) IGF105/0( P< تأثیر معناداری داشت. اما در گروه کنترل سالم و آزمایش ( 8 هفته مصرف مکمل کوئرستین) میانگین میوستاتین و IGF1 0/05) P> ( تغییر معناداری مشاهده نشد.نتیجهگیری: بهطورکلی یافتههای پژوهش نشان داد که تمرینات هوازی و مصرف مکمل کوئرستین سبب بهبود IGF1و کاهش میوستاتین در بافت عضله دوقلوی موشهای صحرایی نر مبتلابه سرطان کولون میشود.
فیزیولوژی ورزشی
سولماز بابایی؛ مرتضی فتاح پور مرندی
چکیده
هدف: پروتئینهای مایوستاتین و فولیستاتین، جزو پروتئینهای مهم در تنظیم بافت عضلانی می باشد. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرینات HIIT بر سطح سرمی مایوستاتین و فولیستاتین در زنان جوان غیر فعال بود.روش کار: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با دو گروه تجربی و کنترل بر روی 30 زن جوان در بازه ی سنی 30-35 سال غیر فعال انجام شد. گروه تجربی ...
بیشتر
هدف: پروتئینهای مایوستاتین و فولیستاتین، جزو پروتئینهای مهم در تنظیم بافت عضلانی می باشد. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرینات HIIT بر سطح سرمی مایوستاتین و فولیستاتین در زنان جوان غیر فعال بود.روش کار: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با دو گروه تجربی و کنترل بر روی 30 زن جوان در بازه ی سنی 30-35 سال غیر فعال انجام شد. گروه تجربی تمرینات HIIT را به مدت 8 هفته، و هر هفته سه جلسه به مدت 60 دقیقه با شدت 65-75 درصد ضربان قلب بیشینه انجام دادند و در این مدت گروه کنترل هیچ فعالیت بدنی نداشتند. نمونه های خونی بعد از 48 ساعت قبل و بعد از اعمال مداخله تمرین به منظور اندازه گیری متغیرهای مایوستاتین و فولیستاتین اخذ گردید. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که سطح سرمی مایوستاتین بعد از انجام 8 هفته تمرینات HIIT در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشت(001/0p <) در حالی که سطح سرمی فولیستاتین در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل در پس آزمون افزایش معنی داری نشان داد(001/0p <).نتیجه گیری: انجام تمرینات HIIT می تواند باعث کاهش بیان مایوستاتین و افزایش بیان فولیستاتین در نمونه های انسانی شود و میتواند منجر به هایپرتروفی عضلانی شود و میتواند به عنوان یک مداخلهی تمرینی در برنامه توانبخشی در زنان غیر فعال مورد استفاده قرار گیرد.واژگان کلیدی: HIIT ، مایوستاتین، فولیستاتین، زنان جوان
فیزیولوژی ورزشی
رقیه پوزش جدیدی؛ زهرا برادری؛ جبرئیل پوزش جدیدی؛ امیر داداش زاده
چکیده
هدف از این تحقیق تعیین اثر تمرین هوازی به همراه رژیم غذایی پرچرب بر بیان ژنهای Bax و Bcl-2 میوکارد موشهای صحرایی نر نوجوان بود. روششناسی: بدین منظور، 40 سر موش نر نوجوان (30 روزه) به طور تصادفی به چهار گروه: رژیم معمولی کنترل، رژیم معمولی تمرین، رژیم پرچرب کنترل و رژیم پرچرب تمرین تقسیم شدند. گروه تغذیه پر چرب به مدت 30 روز تحت ...
بیشتر
هدف از این تحقیق تعیین اثر تمرین هوازی به همراه رژیم غذایی پرچرب بر بیان ژنهای Bax و Bcl-2 میوکارد موشهای صحرایی نر نوجوان بود. روششناسی: بدین منظور، 40 سر موش نر نوجوان (30 روزه) به طور تصادفی به چهار گروه: رژیم معمولی کنترل، رژیم معمولی تمرین، رژیم پرچرب کنترل و رژیم پرچرب تمرین تقسیم شدند. گروه تغذیه پر چرب به مدت 30 روز تحت رژیم غذایی پرچرب (kcal/g 817/5 :HF) قرار گرفتند. از روز شصتام زندگی رژیم غذایی با چربی معمولی (kcal/g 801/3 : NF) اعمال شد. برنامه تمرین هوازی به مدت 4 هفته سه بار در هفته (12 جلسه و از روز هفتادم تا نود و هشتمام زندگی) انجام شد. یافتهها: یافته های این تحقیق نشان داد که در گروههای مصرف رژیم پرچرب مقدار بیان ژن Bax (از خانواده پروتئین های مستعد کننده آپوپتوز) افزایش یافت و تمرین در جلوگیری از این افزایش کاملا موثر بود. در عوض رژیم پرچرب سبب بروز روند کاهش در بیان ژن BCL2 (از خانواده پروتئین های ضدآپوپتوزی) شد، اگر چه که مقدار تاثیر گذاری تمرین و رژیم پرچرب در حد معنی دار نبود. و در عین حال، تمرین به خوبی قادر بود تا از این افزایش جلوگیری کند. نتیجهگیری: در کل بر مبنای نتایج این تحقیق ما نتیجه گیری کردیم که مصرف رژیم پرچرب حتی در سنین نوجوانی هم میتواند عضله قلب را در معرض بروز آپوپتوز قرار دهد و در عوض تمرین بدنی به خوبی در خنثی کردن این آثار سوء ناشی از رژیم پرچرب کمک کننده میباشد
فیزیولوژی ورزشی
فاضل بازیار حلیمه جانی؛ رامین شعبانی؛ علیرضا علمیه
چکیده
مقدمه و هدف: آلزایمر یک بیماری مخرب مغزی می باشد که باعث اختلالات پیشرونده شناختی می شود که درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرینات هوازی به همراه مصرف عصاره زعفران بر حافظه فضایی و میزان تجمع پروتئین تائو در بافت هیپو کامپ رت های نر آلزایمری القا شده بود.روش کار: در مطالعه تجربی حاضر، 32 سر رت نر بالغ ...
بیشتر
مقدمه و هدف: آلزایمر یک بیماری مخرب مغزی می باشد که باعث اختلالات پیشرونده شناختی می شود که درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرینات هوازی به همراه مصرف عصاره زعفران بر حافظه فضایی و میزان تجمع پروتئین تائو در بافت هیپو کامپ رت های نر آلزایمری القا شده بود.روش کار: در مطالعه تجربی حاضر، 32 سر رت نر بالغ به صورت تصادفی به 4 گروه آلزایمری شامل کنترل، تمرینات هوازی، تمرینات هوازی، عصاره و عصاره تقسیم شدند. آلزایمر با تزریق آمیلوئید بتا 42-1 در هیپوکامپ ایجاد شد. تمرینات هوازی شامل 3 جلسه تمرین در هفته به مدت 8 هفته انجام شد. جهت بررسی حافظه فضایی از آزمون Y maze و جهت اندازه گیری پروتئین تائو از روش الایزا استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بعد از 8 هفته تمرین هوازی بهمراه مصرف مکمل زعفران در عملکرد حافظه فضایی در گروه های مداخله نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار یافت (5 0/0 > P). همچنین در خصوص میزان تجمع پروتئین تائو در گروه تمرینات هوازی، تمرینات هوازی و عصاره و عصاره نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان دادند (5 0/0 > P).نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین هوازی و مصرف عصاره زعفران موجب بهبود در عملکرد حافظه فضایی و کاهش میزان تجمع پروتئین تائو در بافت هیپوکامپ رت های نر آلزایمری می گردد.
فیزیولوژی ورزشی
منیره کوچکی؛ محسن آوندی؛ عبدالصالح زر؛ حمید رضا صادقی پور
چکیده
چاقی با التهاب سیستمیک مزمن مرتبط است. فعالیت بدنی یکی از عوامل اثر گذار بر چاقی و التهاب است. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین عملکردی شدید کراس فیت و تمرین مقاومتی دایرهای بر سطوح سرمی واسپین در زنان چاق بود. روش: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. تعداد ۳۶ نفر از زنان چاق شهرستان سمنان (سن: ۹۱/۳ ± ۶۶/۳۲، وزن: ...
بیشتر
چاقی با التهاب سیستمیک مزمن مرتبط است. فعالیت بدنی یکی از عوامل اثر گذار بر چاقی و التهاب است. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین عملکردی شدید کراس فیت و تمرین مقاومتی دایرهای بر سطوح سرمی واسپین در زنان چاق بود. روش: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. تعداد ۳۶ نفر از زنان چاق شهرستان سمنان (سن: ۹۱/۳ ± ۶۶/۳۲، وزن: ۰۸/۹±۹۷/۸۶ و۳۰BMI>) بصورت در دسترس انتخاب و به سه گروه 12 نفری تمرین مقاومتی عملکردی با شدت بالا (HIIF)، تمرین مقاومتی دایرهای و کنترل تقسیم شدند. دوره تمرینی شامل 6 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه حدود 60 دقیقه بود. سطوح سرمی واسپین، قبل و پس از آخرین جلسه تمرینی اندازهگیری شد. یافتهها: سطوح سرمی واسپین در گروه تمرین مقاومتی دایرهای (876/0=P ) و گروه تمرین کراسفیت (837/0=P ) تغییرات معنیداری نداشت. اما شاخص توده بدن در گروه تمرین مقاومتی دایرهای (001/0=P ) و گروه تمرین کراسفیت (006/0=P) کاهش معنیداری داشت. نتیجهگیری: تمرین مقاومتی دایرهای و کراس فیت باعث کاهش توده بدنی زنان چاق میشود اما اثر معنیداری بر سطح سرمی واسپین ندارند. بررسی تحقیقات بیشتر با استفاده از شدتهای متفاوت تمرینی پیشنهاد میشود.
فیزیولوژی ورزشی
مهرزاد مقدسی؛ زهرا سلطانی؛ هما شیخانی شاهین
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر تعاملی تمرین کراس فیت و آب چغندر بر عملکردهای ورزشی در مردان جوان غیرفعال انجام شد.در این مطالعه نیمه تجربی، تعداد 02 مرد غیرفعال با دامنه سنی 12 - 03 سال به طور تصادفی در دو گروه مکمل آب چغندر + کراس فیت و گروه دارونما + کراس فیت قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو به مدت هشت هفته و 3 جلسه در هفته تمرینات کراس فیت انجام ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر تعاملی تمرین کراس فیت و آب چغندر بر عملکردهای ورزشی در مردان جوان غیرفعال انجام شد.در این مطالعه نیمه تجربی، تعداد 02 مرد غیرفعال با دامنه سنی 12 - 03 سال به طور تصادفی در دو گروه مکمل آب چغندر + کراس فیت و گروه دارونما + کراس فیت قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو به مدت هشت هفته و 3 جلسه در هفته تمرینات کراس فیت انجام دادند. گروه مکمل در هفته هشتم، روزانه 014 میلیلیتر آب چغندر حاوی حدود 008 میلی گرم نیترات مصرف کردند. قبل و پس از اتمام دوره تمرینی، عملکردهای ورزشی در شرایط یکسان اندازهگیری شد. برای بررسی تغییر متغیرها از آزمونهای t همبسته و t مستقل بهره گرفته شد و حداقل سطح معنی داری 05/0>P بود.نتایج نشان داد پس از اتمام دوره تمرینی عملکرد سرعت (8/14 درصد گروه مکمل در مقابل 5/15 درصد گروه دارونما)، توان بیهوازی و مقدار پرش عمودی (7/12 درصد گروه مکمل در مقابل 8/17 درصد گروه دارونما) در هر دو گروه بهبود معنیداری پیدا کرد (05/0>P) اما اختلاف معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. علاوه براین نتایج نشان داد اوج توان هوازی در هر دو گروه افزایش معنیداری پیدا کرد اما مقدار افزایش در گروه مکمل به طور معنیداری بیشتر از گروه دارونما بود (9/17 درصد در مقابل 3/13 درصد؛ 05/0>P). به طور کلی میتوان نتیجه گرفت تمرینات کراس فیت عملکردهای ورزشی را بهبود میبخشد اما مصرف مکمل آب چغندر در کنار این نوع تمرینات، عملکرد ورزشی را ارتقاء نمیدهد.
فیزیولوژی ورزشی
سحر قاسمی پور؛ سید محمد مرندی
چکیده
فشار اکسیداتیو در به وجود آمدن و عوارض ناشی از بیماری های زیادی همانند دیابت نوع دو دخیل است.با توجه به شیوع بالای دیابت در جوامع و عوارض اقتصادی وبهداشتی ناشی ازآن، تحقیق حاضر سعی دارد تا اثرتمرین استقامتی واسیدکلروژنیک را روی برخی شاخص های فشار اکسیداتیو بررسی کند. 35 سرموش نرC57BL6 4 هفته ای به صورت تصادفی دردوگروه رژیم پرچرب برای القای ...
بیشتر
فشار اکسیداتیو در به وجود آمدن و عوارض ناشی از بیماری های زیادی همانند دیابت نوع دو دخیل است.با توجه به شیوع بالای دیابت در جوامع و عوارض اقتصادی وبهداشتی ناشی ازآن، تحقیق حاضر سعی دارد تا اثرتمرین استقامتی واسیدکلروژنیک را روی برخی شاخص های فشار اکسیداتیو بررسی کند. 35 سرموش نرC57BL6 4 هفته ای به صورت تصادفی دردوگروه رژیم پرچرب برای القای پیش دیابت و رژیم نرمال قرار گرفتند. پس از القای پیش دیابت پس از مصرف 12 هفته رژیم پرچرب، نمونه های این گروه به گروههای بدون مداخله، مصرف اسیدکلروژنیک، تمرین استقامتی، تمرین استقامتی واسیدکلروژنیک (7=n) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی به صورت فزاینده برروی تردمیل انجام گرفت. اسیدکلروژنیک به میزان 110 میلی گرم برکیلوگرم وزن موش، سه مرتبه در هفته از طریق گاواژ به گروهها داده شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و مصرف اسیدکلروژنیک، بافت برداری ازعضله اسکلتی چهارسررانی انجام شد وپس ازوزنکشی، برای اندازهگیری GPX،NO ،TAC وMDA به آزمایشگاه منتقل گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ANOVA دو راهه در سطح 05/0 استفاده شد.تمرین استقامتی موجب کاهش GPX،NO ،TAC وMDA گردید.اسیدکلروژنیک موجب کاهش GPXو NO و افزایش TACوMDA گردید و مداخله همزمان آن ها موجب افزایش GPX، TACو MDA وکاهش NO گردید.(p
فیزیولوژی ورزشی
امیر داداش زاده؛ رقیه پوزش جدیدی؛ امید آذین فام؛ جبرئیل پوزش جدیدی
چکیده
هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر تمرین هوازی و مکمل کورکومین بر برخی شاخصهای میتوفاژی ناشی از ایسکمی/خونرسانی مجدد کلیه موشهای صحرایی نر بود. روش شناسی: 50 سر موش صحرائی نر (12 هفتهای با وزن 57/28 ± 23/315) پس از القای ایسکمی کلیه، به طور تصادفی در پنج گروه کنترل سالم، کنترل ایسکمی، تمرین، کورکومین، تمرین + کورکومین تقسیم شدند. برنامه تمرین ...
بیشتر
هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر تمرین هوازی و مکمل کورکومین بر برخی شاخصهای میتوفاژی ناشی از ایسکمی/خونرسانی مجدد کلیه موشهای صحرایی نر بود. روش شناسی: 50 سر موش صحرائی نر (12 هفتهای با وزن 57/28 ± 23/315) پس از القای ایسکمی کلیه، به طور تصادفی در پنج گروه کنترل سالم، کنترل ایسکمی، تمرین، کورکومین، تمرین + کورکومین تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی شامل هشت هفته متشکل از پنج جلسه تمرین در هر هفته بود که هر جلسه با سرعت 10 متر در دقیقه، شیب 5 درصد به مدت 10 دقیقه در روز، آغاز شد. سرعت و زمان دویدن به تدریج تا 15 متر در دقیقه به مدت 20 دقیقه در روز افزایش یافت. در دو جلسه آخر شدت فعالیت هوازی به 25 متر در دقیقه و به مدت 30 دقیقه در روز رسید. هر جلسه دو دقیقه گرم کردن و سرد کردن با سرعت 10 متر در دقیقه انجام شد. اما نسبت به گروه تمرین معنیدار (به ترتیب 7/0=p و 1/0=p) نبود. نتیجهگیری: ایسکمی کلیوی موجب افزایش بیان ژنهای Bnip3 و HIF-1α می شود اما به دنبال 8 هفته تمرین هوازی بیان ژن HIF-1α کاهش و بیان ژن Bnip3 افزایش یافت.
فیزیولوژی ورزشی
انسیه یزدخواستی؛ فرناز سیفی اسگ شهر؛ رضا فرضی زاده
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرین مقاومتی تناوبی با شدتهای مختلف بر سطوح اینترلوکین -6 (IL-6)، فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) و نوروگلین-4 (NRG-4) در مردان چاق بود.روش: در این پژوهش نیمه تجربی، 44 نفر از مردان چاق 30-20 ساله شهر تبریز انتخاب و به 4 گروه کنترل، تمرین مقاومتی تناوبی با شدت پایین، شدت متوسط و شدت بالا تقسیم شدند. در ادامه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرین مقاومتی تناوبی با شدتهای مختلف بر سطوح اینترلوکین -6 (IL-6)، فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) و نوروگلین-4 (NRG-4) در مردان چاق بود.روش: در این پژوهش نیمه تجربی، 44 نفر از مردان چاق 30-20 ساله شهر تبریز انتخاب و به 4 گروه کنترل، تمرین مقاومتی تناوبی با شدت پایین، شدت متوسط و شدت بالا تقسیم شدند. در ادامه آزمودنیهای گروه تمرین مقاومتی، برنامه تمرین خود را به مدت 12 هفته، سه جلسه در هفته با 3 شدت متفاوت (40% 1RM با 20 تکرار، 60% 1RM با 12 تکرار و 80% 1RM با 10 تکرار) انجام دادند. 48 ساعت قبل از اولین جلسه تمرینی و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین مقاومتی، ویژگیهای فردی آزمودنیها و مقادیر سرمی IL-6 ، TNF-α و NRG-4 با استفاده از روش الایزا اندازهگیری شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که 12 هفته تمرین مقاومتی تناوبی موجب کاهش سطوح IL-6 (01/0=P) در گروه تمرین با شدت بالا و افزایش سطوح NRG-4 (001/0=P) بعد از تمرین مقاومتی تناوبی با هر سه شدت در مردان چاق شد، اما اثر معناداری بر سطوح TNF-α (05/0=P) نداشت.کاهش IL-6 و افزایش سطوح نوروگلین-4 در گروه تمرین مقاومتی تناوبی با شدت بالا نسبت به گروههای دیگر بیشتر بود ( به ترتیب 02/0=P و001/0=P ). نتیجهگیری: به نظر میرسد، تمرینات مقاومتی تناوبی با شدتهای مختلف میتواند باعث بهبود شاخصهای التهابی و نوروگلین-4 در افراد چاق شود؛ که این بهبود در تمرین مقاومتی با شدت بالا نمایانتر بود.
فیزیولوژی ورزشی
مهدی مقرنسی؛ فائزه معمارزاده؛ علی ثقه الاسلامی
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 6 هفته تمرین سی ایکس ورکس همراه با مصرف مکمل گزنه بر نیمرخ لیپیدی، پروتئین واکنشگر C و برخی شاخص های ترکیب بدنی زنان دچار اضافه وزن و چاقی بود. روش تحقیق: پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. به همین منظور 48 زن دارای اضافه وزن و چاق با دامنه سنی 40-20 سال و شاخص توده بدنی (BMI) ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 6 هفته تمرین سی ایکس ورکس همراه با مصرف مکمل گزنه بر نیمرخ لیپیدی، پروتئین واکنشگر C و برخی شاخص های ترکیب بدنی زنان دچار اضافه وزن و چاقی بود. روش تحقیق: پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. به همین منظور 48 زن دارای اضافه وزن و چاق با دامنه سنی 40-20 سال و شاخص توده بدنی (BMI) بین 34-25 کیلوگرم بر متر مربع به صورت هدفمند انتخاب و در 4 گروه تمرین+ گزنه، تمرین+ دارونما، گزنه و دارونما تقسیم شدند. تمامی اندازهگیریها یک مرحله قبل از شروع دوره و مرحله دیگر بعد از اتمام دوره صورت گرفت. پس از جمع آوری اطلاعات، دادهها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند و از آزمون های شاپیرو- ویلک، تی همبسته و تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی داری 05/0>p استفاده گردید. یافته ها: نتایـج نشان داد کـه بعد از 6 هفته مداخله مقادیر تری گلیسرید (105/0=p)، کلسترول تام (995/0=p)، لیپوپروتئین با چگالی بالا (112/0=p)، لیپوپروتئین با چگالی پایین (506/0=p) و پروتئین واکنشگرC (965/0=p) در بین گروه های تحقیق تفاوت معناداری را نشان نداد. ولی مقادیر وزن بدن (004/0=p)، شاخص توده بدنی (010/0=p) و نسبت دور کمر به دور باسن (000/0=p) در بین گروه های تحقیق تفاوت معنی داری وجــود داشت. نتیجه گیری: 6 هفته تمرین سی ایکس ورکس به همراه مصرف مکمل گزنه می تواند باعث کاهش مقادیر وزن بدن، شاخص توده بدنی و نسبت دور کمر به دور باسن شود.
فیزیولوژی ورزشی
مینا شاخی؛ عبدالحمید حبیبی؛ علی اکبر علی زاده
چکیده
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرین (مقاومتی-هوازی) بر سطوح IGFBP3, IGF1, BMI زنان چاق میباشد. مواد و روشها: به این منظور 24 زن غیرفعال چاق 25 تا 37 ساله با BMI 30 تا 35 کیلوگرم بر مترمربع بهطور تصادفی به دو گروه 12 نفره تمرین و کنترل تقسیم شدند. تمرین منتخب شامل تمرین مقاومتی با وزنه و دستگاه مخصوص بدنسازی با شدت 67 تا 80 درصد قدرت بیشینه ...
بیشتر
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرین (مقاومتی-هوازی) بر سطوح IGFBP3, IGF1, BMI زنان چاق میباشد. مواد و روشها: به این منظور 24 زن غیرفعال چاق 25 تا 37 ساله با BMI 30 تا 35 کیلوگرم بر مترمربع بهطور تصادفی به دو گروه 12 نفره تمرین و کنترل تقسیم شدند. تمرین منتخب شامل تمرین مقاومتی با وزنه و دستگاه مخصوص بدنسازی با شدت 67 تا 80 درصد قدرت بیشینه و هوازی با دوچرخه ثابت و شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه، به مدت 8 هفته و3 روز در هفته انجام گرفت. اندازهگیریهای ترکیب بدن 24 ساعت قبل 24ساعت بعد از تمرین انجام شد. نمونهگیری خونی هم 24 ساعت قبل و48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین بعد از 12 ساعت ناشتایی انجام شد. برای آنالیز آماری در بخش یافتههای از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه برای بررسی تغییرات بین گروهی استفاده گردید. یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد پس از هشت هفته تمرین مقاومتی و هوازی کاهش معنادری در BMI آزمودنیهای گروه تمرین نسبت به گروه کنترل مشاهد شد(001/0>P). همچنین نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد بعد از هشت هفته تمرین منتخب( مقاومتی–هوازی) دو شاخصIGFBP3 IGF1, در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کردند( به ترتیب001/0>P و 006/0>P). نتیجهگیری: با توجه به نتایج این تحقیق، هر دو روش تمرینی مقاومتی و هوازی میتواند جهت کاهش وزن، BMI IGFBP3 وIGF1 مورد استفاده قرار گیرند.
فیزیولوژی ورزشی
محمد سلماسی؛ اصغر توفیقی؛ سیامک عصری رضایی؛ جواد طلوعی آذر
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت تمرین هوازی با شدت متوسط با و بدون مصرف مکمل نانوذره و ذرهنمکی اکسید روی بر شاخصهای اکسیداتیو بافت کبد موش های آلوده شده با BPA بود.مواد و روشها: 60 سر موش در 12 گروه 5 تایی: 1) کنترل، 2) BPA، 3) تمرین هوازی، 4) تمرین هوازی+BPA، 5) نانوذره، 6) نانوذره+BPA، 7) ذره نمکی اکسید روی، 8) ذره نمکی اکسید روی+BPA، 9) تمرین+ نانوذره، ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت تمرین هوازی با شدت متوسط با و بدون مصرف مکمل نانوذره و ذرهنمکی اکسید روی بر شاخصهای اکسیداتیو بافت کبد موش های آلوده شده با BPA بود.مواد و روشها: 60 سر موش در 12 گروه 5 تایی: 1) کنترل، 2) BPA، 3) تمرین هوازی، 4) تمرین هوازی+BPA، 5) نانوذره، 6) نانوذره+BPA، 7) ذره نمکی اکسید روی، 8) ذره نمکی اکسید روی+BPA، 9) تمرین+ نانوذره، 10) تمرین+ نانوذره+BPA، 11) تمرین+ذره نمکی اکسید روی و 12) تمرین+ذره نمکی اکسید روی+BPA قرار گرفتند. تمرین هوازی با شدت 75ـ50 درصد VO2max و به مدت 64ـ25 دقیقه اجرا شد. مکمل روی تا اتمام دوره تزریق شد.نتایج: فعالیت آنزیمهای GPX، SOD و کاتالاز در گروه تمرین ورزشی و گروههای BPA افزایش معنیداری نشان داد، در بررسی مقادیر TAC مشخص شد تمرین ورزشی به تنهایی سبب کاهش معنیدار (001/0=P) و گروههای دریافت کننده مکملهای Zno و NanoZno سبب افزایش معنیدار این شاخص نسبت به گروه کنترل سالم شد (001/0p=). این در حالی بود که در بررسی MDA و AOPP مشخص شد گروههای BPA افزایش شدیدی در این متغیرها ایجاد کردند که مکمل سبب کاهش معنیدار این متغیرها شد و بیشترین کاهش مربوط به BPA+Nano و BPA+Zno بود (001/0p= ).نتیجهگیری: دریافت BPA ظرفیت آنتیاکسیدانتی را تخریب مینماید. با وجود این، ترکیب تمرین ورزشی با شدت متوسط و مکملهای اکسید روی (به ویژه مکمل به تنهایی) ممکن است کینتیک آلودهشدن با BPA را با مهار سیستم اکسیدانی تغییر دهد و متعاقب آن بهبود وضعیت هپاتوسیتها را بدنبال داشته باشد.
فیزیولوژی ورزشی
سیامک رهبر؛ سجاد احمدی زاد؛ هیوا رحمانی
چکیده
هدف: بررسی تاثیر مکملدهی ال-آرژنین بر پاسخ شاخصهای پلاکتی به یک جلسه فعالیت تناوبی شدید میباشد.روششناسی: 10 مرد جوان سالم دارای اضافهوزن (2/1±27BMI=) داوطلبانه در تحقیق متقاطع و دوسوکور حاضر شرکت کرده و یک پروتکل فعالیت تناوبی شدید (HIIE) را با مکمل ال-آرژنین یا دارونما در 2 جلسه با فاصله 7 روز انجام دادند. در هر جلسه آزمودنیها ...
بیشتر
هدف: بررسی تاثیر مکملدهی ال-آرژنین بر پاسخ شاخصهای پلاکتی به یک جلسه فعالیت تناوبی شدید میباشد.روششناسی: 10 مرد جوان سالم دارای اضافهوزن (2/1±27BMI=) داوطلبانه در تحقیق متقاطع و دوسوکور حاضر شرکت کرده و یک پروتکل فعالیت تناوبی شدید (HIIE) را با مکمل ال-آرژنین یا دارونما در 2 جلسه با فاصله 7 روز انجام دادند. در هر جلسه آزمودنیها مکمل یا دارونما را به مقدار 075/0 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و بصورت محلول در 400 میلیلیتر آب مصرف کرده و پس از 90 دقیقه، HIIE را بصورت 12 تناوب 3 دقیقهای بر روی تردمیل (فعالیت: یک دقیقه ،100 درصد vVO2max، ریکاوری: دو دقیقه، 40 درصد vVO2max) انجام دادند. جهت اندازهگیری شاخصهای پلاکتی شامل تعداد پلاکتها (PLT)، درصد پلاکتی (PCT)، میانگین حجم پلاکتی (MPV) و پهنای توزیع پلاکتی (PDW)، قبل از مکملدهی و بلافاصله قبل و بعد از HIIE، 3 نمونه خونی گرفته شد.یافتهها: صرفنظر از نوع مکمل، HIIE بترتیب باعث افزایش 29 و 31 درصدی PLT و PCT شد (001>P)، ولی تاثیر معنیداری بر MPV و PDW نداشت (05<P) و مصرف ال-آرژنین 90 دقیقه قبل از HIIE باعث مهار PCT شد (043/0=P) اما تاثیری بر PLT نداشت.نتیجهگیری: تناوبی بودن و وجود دورههای ریکاوری در پروتکل HIIE باعث عدم افزایش معنیدار MPV و PDW در هر دو جلسه شد که میتواند دلیلی بر ایمن بودن HIIE باشد. مکملدهی ال-آرژنین قبل از HIIE تنها باعث کاهش PCT شد که با توجه به عدم تاثیرگذاری آن بر سایر شاخصها، مطالعات بیشتری با دوزهای اثرگذارتر مکمل لازم است.
فیزیولوژی ورزشی
رقیه فخرپور؛ حمید یزدانشناس
چکیده
هدف: انتخاب نوع فعالیت ورزشی برای اثرگذاری بهتر در افراد چاق میتواند به عنوان عامل و چالشی مهم تلقی شود. از طرفی اسپکسین به صورت متمرکز و پیرامونی در تنظیم سیری و دریافت غذا، تحرک دستگاه گوارش، متابولیسم انرژی و متابولیسم گلوکز / لیپید نقش دارد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر هشت هفته تمرینات هوازی و 30-20-10 بر روی سطوح سرمی اسپکسین ...
بیشتر
هدف: انتخاب نوع فعالیت ورزشی برای اثرگذاری بهتر در افراد چاق میتواند به عنوان عامل و چالشی مهم تلقی شود. از طرفی اسپکسین به صورت متمرکز و پیرامونی در تنظیم سیری و دریافت غذا، تحرک دستگاه گوارش، متابولیسم انرژی و متابولیسم گلوکز / لیپید نقش دارد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر هشت هفته تمرینات هوازی و 30-20-10 بر روی سطوح سرمی اسپکسین و شاخصهای پروفایل لیپیدی مردان چاق صورت گرفت.روش کار: پژوهش حاضر تجربی و نمونه آماری آن30 مرد چاق بودند که به طور تصادفی در دو گروه تمرین هوازی و تمرین 30-20-10 قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). فعالیت ورزشی هوازی و تمرین 30-20-10 به مدت هشت هفته متوالی اجرا گردید. قبل و بعد از شروع پروتکل، از آزمودنیها اندازهگیری قد، وزن، حداکثراکسیژن مصرفی و همچنین خونگیری از سیاهرگ وریدی- بازویی به منظور ارزیابی میزان اسپکسین و نیمرخ لیپیدی انجامگرفت. یافتهها: نتایج بین گروهی نشان داد سطوح SPX و کلسترول تام در بین دو گروه تمرین هوازی و تمرین 30-20-10 تفاوت معناداری وجود داشت به طوری که با بررسی تفاوت میانگینها بیشترین اثر گذاری بعد از تمرینات هوازی بوده است (001/0 =P و 005/0=P). اما سطوح HDL در بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (215=P). نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، احتمالا فعالیت ورزش هوازی نسبت به تمرینات 30-20-10 اثر بخشی بهتری بر روی سطوح سرمی اسپکسین و کلسترول در افراد چاق دارند.
فیزیولوژی ورزشی
نوید ناطقی هره دشت؛ ارسلان دمیرچی؛ جواد مهربانی؛ راژان پیران
چکیده
پرفشاری خون همانند دیس لیپیدمی از مهمترین بیماریهای قلبی-عروقی است که تمرینات ورزشی میتواند اثر پیشگیرانه بر آنها داشته باشد. اثر تمرینات ترکیبی به عنوان یک شیوه تمرینی کارآمد، از روش های نوین برای بهبود سلامت قلبی-عروقی است. هدف پژوهش حاضر اثر تمرینات ترکیبی بر شاخص های التهابی قلب-عروقی، فشار خون و پروفایل لیپیدی در مردان مبتلا ...
بیشتر
پرفشاری خون همانند دیس لیپیدمی از مهمترین بیماریهای قلبی-عروقی است که تمرینات ورزشی میتواند اثر پیشگیرانه بر آنها داشته باشد. اثر تمرینات ترکیبی به عنوان یک شیوه تمرینی کارآمد، از روش های نوین برای بهبود سلامت قلبی-عروقی است. هدف پژوهش حاضر اثر تمرینات ترکیبی بر شاخص های التهابی قلب-عروقی، فشار خون و پروفایل لیپیدی در مردان مبتلا به پرفشاری خون بود. در این پژوهش که با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد، تعداد 9 نفر (5/4±33/47 سال؛ شاخص توده بدنی 27/5±18/33 کیلوگرم/مترمربع) به عنوان گروه تمرین و 9 نفر به عنوان گروه کنترل (20/3±44/48 سال؛ شاخص توده بدنی 35/5±51/30 کیلوگرم/مترمربع) بطور تصادفی از بین افراد داوطلب انتخاب شدند. تمرین ترکیبی که به مدت 16 هفته برگزار شد، شامل 4 جلسه تمرین هفتگی (2 جلسه هوازی، 2 جلسه مقاومتی پویا) بود. تمرینات هوازی با شدت 40-65 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه و تمرینات مقاومتی پویا با شدت 55 درصد تکرار بیشینه و هر کدام به مدت 70 تا 80 دقیقه اجرا شد. نتایج آزمون ANCOVA نشان داد فشار خون سیستولی و دیاستولی گالکتین-3 و اندوتلین-1 پلاسمایی در گروه تمرین ترکیبی پس از تمرینات و همچنین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری کاهش یافته بود (05/0p<). در بین لیپید های خون، سطح کلسترول به طور معنیداری کاهش یافته بود (05/0p<). بهطور کلی نتایج نشان داد اجرای تمرینات ترکیبی هوازی و مقاومتی، علاوه بر کاهش فشار خون و بهبود وضعیت دیس لیپیدمی، منجر به کاهش بیومارکرهای اثرگذار بر التهاب عروقی و نارسایی قلبی شده است.
فیزیولوژی ورزشی
عقیل مهدوی؛ رقیه پوزش جدیدی؛ کریم آزالی علمداری
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل کورکومین بر مقدار پروتئینهای شوک گرمایی و بیان ژن میکرو RNAهای بافت قلبی موشهای صحرایی تحت مواجهه با آرسنیک بود.روش: 40 سر رت نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه دهتایی شامل کنترل، کورکومین، تمرین و توام(کورکومین+تمرین) تقسیم شدند. آرسنیک پنج میلیگرم بر کیلوگرم ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل کورکومین بر مقدار پروتئینهای شوک گرمایی و بیان ژن میکرو RNAهای بافت قلبی موشهای صحرایی تحت مواجهه با آرسنیک بود.روش: 40 سر رت نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه دهتایی شامل کنترل، کورکومین، تمرین و توام(کورکومین+تمرین) تقسیم شدند. آرسنیک پنج میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن در روز و کورکومین 15 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن در روز در کل دوره تحقیق به صورت خوراکی مصرف شد. تمرین تناوبی شدید به مدت هشت هفته و پنج جلسه در هفته، 60 دقیقه در هر جلسه(متشکل از 10 تناوب دویدن 4 دقیقهای با شدت معادل 85-90 درصد vo2max و با دورههای استراحتی فعال 2 دقیقهای) اجرا شد. مقدار پروتئین و بیان ژنی به ترتیب توسط روشهای وسترن بلات و PCR اندازهگیری شدند. یافتهها: مقدار بیان miR-21 تفاوت بینگروهی نداشت(05/0<P). در هر سه گروه مداخله، مقدار پروتئینهای HSP60، HSP20 و بیان ژن miR-30 به طور معنیداری بیشتر از گروه کنترل بود(001/0P<). همچنین مقدار پروتئینهای HSP60، HSP20 در گروه توام بیشتر از هر دو گروه تمرین و یا کورکومین بود(05/0P<). نتیجهگیری: مواجهه با آرسنیک از طریق تغییر مقدار پروتئینهای شوک گرمایی و نیز بیان میکروRNAها شاید سبب افزایش آسیبپذیری کاردیومیوسیتها شود. تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین هم شاید در کاهش اثرات مضر آرسنیک بر قلب مؤثر باشند، ولی مداخله توام احتمالا فواید بیشتری داشته باشد. اما به دلیل نبود شواهد تحقیقی مشابه و عدم اندازهگیری جامع عوامل تأثیرگذار، هنوز نیاز به انجام تحقیقات بیشتر باقی است.
فیزیولوژی ورزشی
فاطمه بیک سای افشار؛ اسماعیل نصیری؛ علی صمدی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی سرعتی بر سطح شاخصهای استرس اکسایشی در هیپوکمپ رت-های نر ویستار بود.روش: پژوهش حاضر از نوع تجربی است که درآن 16 سر رت نر ویستار (150-130 گرم) تهیه و پس از دوره سازگاری با محیط و رسیدن به دامنه وزنی مطلوب، بطور تصادفی به دو گروه مساوی کنترل (CO) و تمرین تناوبی سرعتی (SIT) تقسیم شدند. تمرین به مدت 8 هفته، ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی سرعتی بر سطح شاخصهای استرس اکسایشی در هیپوکمپ رت-های نر ویستار بود.روش: پژوهش حاضر از نوع تجربی است که درآن 16 سر رت نر ویستار (150-130 گرم) تهیه و پس از دوره سازگاری با محیط و رسیدن به دامنه وزنی مطلوب، بطور تصادفی به دو گروه مساوی کنترل (CO) و تمرین تناوبی سرعتی (SIT) تقسیم شدند. تمرین به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته، 4-9 تناوب 10 ثانیهای در هر جلسه و بازیافت فعال 60 ثانیهای بین تناوبها انجام شد. چهل و هشت ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رتها بیهوش شده و بافت هیپوکمپ جدا گردید و سطح مالون دی آلدئید (MDA)؛ آنزیمهای آنتیاکسیدانی سوپراکسیددیسموتاز (SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPx)؛ و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) در بافت هیپوکمپ به عنوان شاخصهای استرس اکسایشی سنجیده شد. از آزمون آماری تی مستقل برای تجزیه و تحلیل دادها استفاده شد (05/0>p).یافتهها: یافتهها نشان داد بین گروهها از نظر مقادیر MDA و TAC و همچنین فعالیت GPx هیپوکمپ تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). با اینحال، فعالیت SOD در گروه SIT در حد معناداری زیادتر از گروه CO بود (05/0>p). نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای پژوهش حاضر به نظر میرسد که SIT با تناوبهای 10 ثانیهای علیرغم شدت بسیار زیاد باعث تحریک استرس اکسایشی در هیپوکمپ نمیشود، روند تغییرات TAC و GPx و همچنین افزایش معنادار مشاهده شده در فعالیت آنزیم SOD پیشنهاد کننده این است که این نوع تمرین میتواند تاثیری مثبت بر وضعیت اکسیدانی- آنتی اکسیدانی هیپوکمپ رتها داشته باشد.
فیزیولوژی ورزشی
قاسم ترابی پلت کله؛ احمد عبدی؛ اسیه عباسی دلویی
چکیده
هدف: عملکرد قلب با افزایش سن وچاقی کاهش مییابد. چاقی عامل خطر اصلی در پیشرفت بیماریهای قلبی عروقی (CVDs) است. قلب پیر دچار تغییرات متعددی در سطوح مولکولی، سلولی و فیزیولوژیکی میشود که عملکرد انقباضی آن را کاهش میدهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر اثر تمرین هوازی و امگا 3 بر شاخصهای آتروفی بافت قلب موشهای سالمند تغذیه شده با رژیم ...
بیشتر
هدف: عملکرد قلب با افزایش سن وچاقی کاهش مییابد. چاقی عامل خطر اصلی در پیشرفت بیماریهای قلبی عروقی (CVDs) است. قلب پیر دچار تغییرات متعددی در سطوح مولکولی، سلولی و فیزیولوژیکی میشود که عملکرد انقباضی آن را کاهش میدهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر اثر تمرین هوازی و امگا 3 بر شاخصهای آتروفی بافت قلب موشهای سالمند تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب بود. روششناسی: در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزن 24/18±82/148) در پنج گروه رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب-تمرین (HFDT)، رژیم غذایی پرچرب- امگا-3 (HFDω3)، تمرین-رژیم غذایی پرچرب-امگا-3 (HFDTω3) قرار گرفتند. گروههای مکمل، طی دوره مداخله روزانه 1 گرم امگا-3 (به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) را به صورت خوراکی دریافت کردند. برنامه تمرین هوازی شامل دویدن روی تردمیل با شدت 60-50 درصد اکسیژن مصرفی (VO2max)، پنج روز هفته به مدت هشت هفته اجرا شد. دادهها به روش تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری p<0.05 تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: بیان ژن FoxO3a، MAFbx و MuRF1 در گروههای HFDT (بهترتیب 039/0P=، 016/0p= و 043/0p=)، HFDω3 (بهترتیب 035/0p=، 044/0p= 030/0p=) و HFDTω3 (بهترتیب 0001/0p=، 0001/0p= و 0001/0p=) کاهش معنیداری داشت. همچنین کاهش معنیداری در بیان FoxO3a در گروه HFDTω3 نسبت به HFDT (040/0P=) و HFDω3 (045/0P=) مشاهده شد. بحث: تمرین هوازی و امگا-3 باعث محافظت در برابر آتروفی قلبی ناشی از HFD در موشهای سالمند شد، با این وجود اثر همزمان تمرین هوازی و امگا-3 بهتر بود.